فهرست مقالات برحسب موضوع شهرسازی اسلامی
-
دسترسی آزاد مقاله
1 - بررسی تاثیر کیفیت مکان های سوم شهری بر حس تعلق شهروندان؛ مطالعه موردی: پیادهراه فرهنگی-تاریخی رشت
علی اکبر سالاری پور حمید رمضانی مهرداد مهرجو نگین قربان زادهجاذبه شهر در این است که شهر افراد را از هنجارهایی که شدیداً در فضای شخصی احساس میشوند، آزاد میسازد و به مردم اجازه میدهد که درباره خود و دیگران بیاموزند. کلید موفقیت زندگی اجتماعی عمومی این است که مردم در جاهایی که احساس راحتی میکنند، ایمن هستند و زمانی برای گذران ا چکیده کاملجاذبه شهر در این است که شهر افراد را از هنجارهایی که شدیداً در فضای شخصی احساس میشوند، آزاد میسازد و به مردم اجازه میدهد که درباره خود و دیگران بیاموزند. کلید موفقیت زندگی اجتماعی عمومی این است که مردم در جاهایی که احساس راحتی میکنند، ایمن هستند و زمانی برای گذران اوقات خود دارند، به صورت مداوم فعالیتهای ضروری خود را با فعالیتهای انتخابی (فعالیتهایی که از انجام آنها لذت میبرند) جایگزین کنند. بهطور کلی یکی از اهداف طرحهای پیادهراهسازی ایجاد فضایی برای فعالیتهای مختلف اجتماعی، فرهنگی و گردشگری وافزایش تعاملات و مشارکت اجتماعی میباشد. هدف پژوهش حاضر ساماندهی مکان های سوم در فضاهای شهری (میدانشهرداریرشت) بهمنظور افزایش حستعلق به مکان میباشد که باارزیابی شاخصهای (حس تعلق، حضور پذیری، تعامل پذیری، ارزیابی جشنوارهها و اتفاقات فرهنگی و رضایت ازکیفیت محیطی) در میدان شهرداری شهر رشت مورد سنجش قرار گرفته است. روش تحقیق و گردآوری اطلاعات اسنادی و تحلیلی مبتنی بر توزیع 341 پرسشنامه بین جامعه آماری بوده است در بخش یافتههای استنباطی برای تجزیه و تحلیل اطلاعات تحقیق از آزمون t تک نمونهای و ضریب همبستگی پیرسون بهره گرفته شده است. نتایج نشان میدهد که وضعیت میدان شهرداری رشت بر اساس شاخصها(در موارد حس تعلق، حضورپذیری، تعاملپذیری و رضایت ازکیفیت محیطی) در سطح نسبتاً مناسب قرار دارد اما نگرش و ارزیابی پروژهها و اتفاقات فرهنگی باتوجه به میزان تمایل در مشارکت و برگزاری جشنوارهها در سطح نسبتا پایین قرار دارد و نیازمند برنامهریزی و توجه جدیتر میباشد. نتایج ضریب همبستگی نیز حاکی از روابط آماری مثبت و معنادار بین تمامی شاخصها میباشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - بازشناسی جایگاه مناره در معماری مساجد از نگاه فقه شیعه
امیر صادقی نژاد عباس مسعودیتعداد چشمگیری از عناصر و اجزاء مسجد مانند مناره را می توان مشاهده نمود كه طی ادوار مختلف تاریخی، در مساجد با ظواهر و کالبدی متفاوت، نمایان و به كار گرفته شده است و به نظر می رسد با گذشت زمان به عنصر جدایی ناپذیر مسجد تبدیل گردیده است. مجموعه ای از تحلیل ها، نظریه پردازی چکیده کاملتعداد چشمگیری از عناصر و اجزاء مسجد مانند مناره را می توان مشاهده نمود كه طی ادوار مختلف تاریخی، در مساجد با ظواهر و کالبدی متفاوت، نمایان و به كار گرفته شده است و به نظر می رسد با گذشت زمان به عنصر جدایی ناپذیر مسجد تبدیل گردیده است. مجموعه ای از تحلیل ها، نظریه پردازی ها و تفسیرهای گوناگون با نگرش های متفاوت پیرامون جایگاه مناره در معماری مساجد، از سوی معماران، پژوهشگران و محققان بیان شده است، اما در مورد نگرش فقه شیعه دوازده امامی به جایگاه مناره در معماری مساجد سخنی به میان نیامده است و این موضوع کماکان با نقاط مبهمی روبه روست. در حالی که قرن های متمادی است که مناره در مساجد به کار گرفته می شود، برخی از محققان تک مناره بودن را نماد مساجد اهل سنت و دو مناره بودن را نماد مساجد مذهب شیعه می پندارند. این پژوهش بر آن است که به بررسی ضرورت مناره در معماری مساجد از دیدگاه فقه شیعه دوازده امامی بپردازد. احکام فقه شیعه دوازده امامی از طریق تحقیق در قرآن، سنت، اجماع و عقل به دست می آید. از آنجا که بررسی همه منابع یاد شده در این پژوهش نمی گنجد به بررسی دو بخشِ قرآن و اجماع بسنده شده است. تحقیق حاضر از حیث موضوع تحقیق، بنیادی است و از دیدگاه روش تحقیق، کیفی محسوب می گردد. روش گردآوری اطلاعات پژوهش، کتابخانه ای است و شیوه آنالیز داده ها از نوع تحلیل محتوایی است. نتایج حاصل از این پژوهش نمایانگر وجوه اشتراک و افتراق در نگرش قرآن و اجماع به ضرورت ایجاب مناره در مساجد است. با توجه به تحلیل، تشریح و تفسیر آیات 17 و 18 سوره توبه (قرآن) و تحلیل محتوای نگرش مراجع و فقهای معاصر و غیر معاصر(منظور؛ فقهایی است که هم دوره با فقهای معاصر نیستند) مذهب تشیع (اجماع)، در مورد وجوب مناره در معماری مساجد، به طور کلی می توان گفت: از دیدگاه قرآن و فقهای غیر معاصر، مناره همخوانی لازم را با معماری مساجد ندارد. از دیدگاه فقهای معاصر، وجوب مناره در مساجد، مانعی ندارد؛ اما وجوب مناره و یا مناره های بلند و مرتفع در مساجد، مکروه دانسته شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - تحلیل نظام اجرایی طرح های نوسازی دربافت های فرسوده شهری با تأکید بر بافت فرسوده تهران؛ نمونه موردی: محلات صفا و شهید اسدی
حسین کلانتری خلیل آباد مهدی حقینوسازی بافت های فرسوده ضرورتی است که در سطح ملی و کلان پشتوانههای متعدد قانونی و پشتیبانی برای آن در نظر گرفته شده است. طبق قانون سالانه 10 درصد از بافت های فرسوده باید نوسازی گردد که به منظور تحقق این هدف، در قالب ستاد بازآفرینی که در سطوح ملی تا شهرستانی تعریف شده، ب چکیده کاملنوسازی بافت های فرسوده ضرورتی است که در سطح ملی و کلان پشتوانههای متعدد قانونی و پشتیبانی برای آن در نظر گرفته شده است. طبق قانون سالانه 10 درصد از بافت های فرسوده باید نوسازی گردد که به منظور تحقق این هدف، در قالب ستاد بازآفرینی که در سطوح ملی تا شهرستانی تعریف شده، برای همه دستگاههای دولتی و عمومی تعیین نقش و وظیفه میگردد. در کنار ظرفیت ستاد بازآفرینی، قوانین متعددی نیز ضرورت نوسازی بافت های فرسوده را بیان کرده و برای آن دستورالعملها و راهکارهایی اندیشیدهاند که از آن جمله میتوان به قانون نوسازی و عمران شهری، قانون ساماندهی و حمایت از تولید و عرضه مسکن، قانون حمایت از احیاء، بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری اشاره نمود. بررسی این قوانین نشان از پرداختن به تمام ابعاد نوسازی بافت فرسوده در سطح سیاست گذاری دارد. اما نکتهی مبهم آن است که با وجود این قوانین و هدف گذاریهایی که صورت گرفته، چرا مسیر حرکت به سوی اهداف کند و در برخی موارد ناممکن شده است. بدین منظور با بررسی قوانین، تجارب داخلی و خارجی و ادبیات موضوع سعی شده تا چارچوبی به منظور تعیین سنجههای کلیدی موفقیت طرح های نوسازی در حوزه اجرا به دست آید. نتایج به دست آمده از تحلیلها و مصاحبههای تکمیل شده در این مقاله نشان از افتراق عملکردی و هدف گذاری بین بازیگران عرصه نوسازی دارد و نوعی عدم تعادل در توزیع منابع، نقش ها، روابط بین دستگاهی و انتظارات و وظایف تعیین شدهی قانونی برای بازیگران عرصه نوسازی وجود دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - سنجش زمینه گرایی میان افزاهای معاصر در حریم بافت تاریخی بازار سنتی اردبیل، با تاکید بر بُعد برخالی
سیده الهام علوی زاده سیدغلامرضا اسلامیبازار سنتی ایرانی، به عنوان نمونه ای اعلی از هنر و معماری اسلامی- ایرانی و میراث غنی فرهنگی، مانند سایر بافت های شهری از عواقب تحولات ناشی از زندگی مدرن در حوزه داخلی و پیرامونی خود مصون نبوده است. تغییر و تحول و ایجاد ساختارهای جدید، برای تداوم حیات و زندگی بافت های ت چکیده کاملبازار سنتی ایرانی، به عنوان نمونه ای اعلی از هنر و معماری اسلامی- ایرانی و میراث غنی فرهنگی، مانند سایر بافت های شهری از عواقب تحولات ناشی از زندگی مدرن در حوزه داخلی و پیرامونی خود مصون نبوده است. تغییر و تحول و ایجاد ساختارهای جدید، برای تداوم حیات و زندگی بافت های تاریخی، ضروری است و در این راستا توجه به مفهوم زمینه گرایی و هدف آن در بافت تاریخی، مبنی بر لزوم شناخت و استخراج زبان الگوی بافت، برای انسجام ساختاری و عملکردی در توسعه های پیرامونی ضروری است. این پژوهش، در راستای واکاوی ناهماهنگی بناهای میان افزا در بافت تاریخی شهر ایرانی-اسلامی و نقد زمینه گرایی موجود، ابتدا با روشی توصیفی- تحلیلی، به تبیین زبان الگو در بازار سنتی اردبیل می پردازد و سپس بر اساس ویژگی های مدل برخالی، به صورت کمّی از روش آنالیز برخالی و سنجه بُعد برخالی به عنوان هندسه همبند و معیار تناسب بین مقیاس بندی و تعداد مقیاس ها، به منظور سنجش میزان انسجام بصری میان افزاهای معاصر، استفاده می نماید. نمای پنج نمونه پاساژ معاصر در حریم درجه دو بازار سنتی اردبیل بر اساس مولفه های مبانی نظری پژوهش، از طریق مشاهده میدانی مورد بررسی کیفی قرار می گیرد و برای آنالیز کمی برخالی، با روش شمارش جعبه ای و استفاده از نرم افزار آنالیز برخالی ایمیج جی، بُعد برخالی هر کدام از نمونه ها محاسبه می شود. به دلیل وجود نداشتن نمای بیرونی در ماهیت بازار سنتی، مدارک مربوط به نماهای داخلی بازار اردبیل تهیه، محاسبه و در نهایت نتایج با یکدیگر مقایسه می شود. یافته ها حاکی از آن است که بُعد برخالی نمونه ها به عنوان معیار انسجام، در محدوده پایین تر از حد 5/1 قرار دارد؛ در حالی که الگوی بازار سنتی دارای بُعد برخالی بالای 5/1 است. لذا پرداختن به مولفه های مقیاس بندی فراگیر و توزیع مقیاس ها، به عنوان زبان الگوی برخالی زمینه تاریخی، به دور از هر گونه فرم گرایی صرف، در طراحی میان افزای معاصر ضروری است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - تدوین اصول طراحی فضاهای بازی کودکان در مقیاس محله با تأکید بر احیای بازیهای بومی ایرانی؛ مطالعه موردی: محله باغ فیض شهر تهران
مجید خرمشاد سیدعلی صفویبر پایه دیدگاههای امروز جوامع علمی، بازی برای کودک صرفاً جنبه تفریح و سرگرمی نداشته و در حقیقت، بازی، زندگی کودک بوده و او توانمندیها و مهارتهای مورد نیاز زندگی آینده خود را از این راه کسب کرده و پرورش میدهد. از اینرو توجه به طراحی علمی فضاهای بازی کودکان، بهویژه چکیده کاملبر پایه دیدگاههای امروز جوامع علمی، بازی برای کودک صرفاً جنبه تفریح و سرگرمی نداشته و در حقیقت، بازی، زندگی کودک بوده و او توانمندیها و مهارتهای مورد نیاز زندگی آینده خود را از این راه کسب کرده و پرورش میدهد. از اینرو توجه به طراحی علمی فضاهای بازی کودکان، بهویژه در سطح محله که به نوعی اولین و اصلیترین بستر زندگی اجتماعی کودکان است، اهمیت بسیار بالایی دارد. پژوهش حاضر با دو هدف اصلی صورت گرفته است: 1) استخراج اصول طراحی شهری به منظور ارتقای کیفیت فضاهای بازی برای کودکان و نوجوانان در سطح محله 2) برداشتن گامی به پیش، برای احیای بازیهای بومی ایرانی به وسیله طراحی فضاهای بازی متناسب در سطح محلات شهری. روش تحقیق این پژوهش کیفی و مبتنی بر روش «فراتحلیل کیفی یا فراترکیب» بوده و در ادامه به منظور تحلیل ساختارمند نمونه موردی انتخاب شده، از روش تحلیلی «سوآت» بهره گرفته شده است. بر اساس یافتههای این پژوهش، کیفیتهای متنوعی برای موفقیت و پاسخگویی تام و تمام یک فضای بازی، دارای اهمیت هستند. ایمنی و امنیت به عنوان توقعات اصلی والدین از فضای بازی، در کنار جذابیت به عنوان کیفیت اصلی مد نظر کودکان، نقش اصلی را در موفقیت یک فضای بازی ایفا مینماید. جذابیتی که هسته اصلی آن تنوع عملکردی است. تنوعی که فقدان آن در فضاهای بازی محلهای سبب جذب بیش از پیش کودکان به بازیهای رایانهای، کوتاه شدن بازه زمانی حضور کودکان در این فضاها و حضورپذیری پایین دورههای مختلف سنی کودکان شده است. در این میان، با بهرهگیری از ظرفیت بازیهای بومی ایرانی به عنوان یک میراث ناملموس تاریخی- فرهنگی ارزشمند، با توجه به تمرکزی که بر بازیهای گروهی و جمعی دارند، غنای فرهنگی- اجتماعی فضاهای بازی افزایش خواهد یافت و گامی بزرگ در راستای بر طرف کردن فردگرایی ایرانیان برداشته خواهد شد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - پویش فضایی شهر اسلامی بر اساس نظریه پیچیدگی؛ مطالعه موردی: بخش مرکزی شهر تهران
حسین حاتمی نژاد احمد پور احمد کرامت اله زیاری حسین بهبودی مقدمشهر همیشه پویا و در حال تحول است. این پویایی و تحول در شهرهای اسلامی، تحت تاثیر تنوعی از عوامل برون زا و درون زا، ظهور پیچیده ای داشته است. لذا هدف این پژوهش مطالعه و بررسی پیچیدگی های پویش فضایی شهر اسلامی از منظر نظریه پیچیدگی و برنامه ریزی این پویایی ها از نگاه انگار چکیده کاملشهر همیشه پویا و در حال تحول است. این پویایی و تحول در شهرهای اسلامی، تحت تاثیر تنوعی از عوامل برون زا و درون زا، ظهور پیچیده ای داشته است. لذا هدف این پژوهش مطالعه و بررسی پیچیدگی های پویش فضایی شهر اسلامی از منظر نظریه پیچیدگی و برنامه ریزی این پویایی ها از نگاه انگاره شهر به عنوان یک سیستم پیچیده است. روش تحقیق این پژوهش مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری داده ها بر پایه روش اسنادی و میدانی است. نمونه آماری پژوهش را ۸۵ نفر از مدیران شهری و کارشناسان شهرداری (شاغل در منطقه ۱۲، نواحی شش گانه آن و نواحی ۱ و ۲ منطقه ۱۱) تشکیل می دهند که بر اساس فرمول کوکران تعیین شده اند. با به کارگیری روش و نرم افزار مکتور و انتخاب بخش مرکزی شهر تهران به عنوان محدوده مورد مطالعه، نتایج زیر حاصل شد: نخست، در دهه های اخیر عوامل و فرایندهای گوناگونی در پویش فضایی شهر تهران (به عنوان یک شهر اسلامی و مسلمان نشین) و بخش مرکزی آن نقش داشته اند که آن را به عنوان یک سیستم پیچیده معرفی می کنند. دوم، تنوع بازیگران فضایی با مواضع متفاوتی از واگرایی، همگرایی و رقابت در پویش فضایی بخش مرکزی شهر تهران حکایت از تنوع، پیچیدگی و گوناگونی عناصر مداخله در برنامه ریزی شهری در این محدوده دارد. یعنی در مطالعه و برنامه ریزی شهر اسلامی نمی توان به یک عامل مانند مدرنیسم یا جهانی شدن اکتفاء کرد و باید تنوع و گوناگونی فرایندها و بازیگران فضایی را در قالب نظریه پیچیدگی مورد مطالعه قرار داد و با توجه به این تنوع، تمام برنامه ها و طرح های شهری را برنامه ریزی کرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - تاثیرات مگامالها بر هویت محلهای در شهر تهران؛ مطالعه موردی: اطلس مال نیاوران
اسماعیل شیعه مهسا حاجیانیبازارها، نقش اساسی و غیر قابل انکاری در هویتبخشی فرهنگی، ملی و بومی به شهرهای ایرانی - اسلامی بر عهده داشتهاند، به نحوی که حیات شهر در پیوند با بازار رقم میخورد؛ اما با تغییر و تحول اینگونه فضاهای تجاری و شکلگیری مجتمعهای تجاری در فضای مدرن و بهخصوص با تاسیس مگام چکیده کاملبازارها، نقش اساسی و غیر قابل انکاری در هویتبخشی فرهنگی، ملی و بومی به شهرهای ایرانی - اسلامی بر عهده داشتهاند، به نحوی که حیات شهر در پیوند با بازار رقم میخورد؛ اما با تغییر و تحول اینگونه فضاهای تجاری و شکلگیری مجتمعهای تجاری در فضای مدرن و بهخصوص با تاسیس مگامالها نگرانیهای جدی درباره تاثیرات این فضاها بر هویتهای مکانی به وجود آمده است. بر این اساس سوال اصلی مقاله حاضر آن است که احداث و فعالیت مگامالها چه تاثیری بر هویتهای جمعی و به طور مشخص هویت محلهای به جا خواهد گذاشت؟ پیشفرض اصلی نویسندگان آن است که هویت محلهای (به عنوان یک سطح از هویت مکانی) پدیدهای متغیر است و تحت تاثیر بافتهای شهری و عناصری مانند مگامالها قرار گرفته و تضعیف میشود. به منظور بررسی این فرضیه، مورد مطالعاتی اطلس مال که در منطقه نیاوران در حال احداث است، انتخاب شد. این پژوهش با رویکرد آیندهپژوهی انجام شده و روش تحقیق آن ترکیبی از روشهای کمی و کیفی بوده است. در ابتدا وضعیت کنونی هویت محلهای با روش نظرسنجی و با حجم نمونه 300 نفری از اهالی سه محله اطراف (محلات بلافصل) پروژه مورد سنجش قرار گرفت. همچنین برای پیشبینی تاثیرات احتمالی پروژه بر هویت محلهای ساکنان توأمان از روشهای مراجعه به خبرگان دانشگاهی، مراجعه به مطلعین و خبرگان محلی و نیز بررسی تاثیر سه مجتمع در حال فعالیت (تیراژه، ارگ و کوروش) استفاده شد. یافته اصلی مقاله آن است که هویت محلهای فعلی در محلات سهگانه اطراف اطلس مال در حدی قوی (بالاتر از میانگین) قرار دارد و دیگر آنکه تاثیر اطلس مال بر هویت محلهای اهالی، در ارتباط با (و منوط به) شش پیشران کلیدی دیگر مانند مصرف گرایی، حضور برندهای خارجی، معماری مدرن، ترافیک و حمل و نقل، ازدحام و شلوغی بازدید کنندگان، قیمت زمین و املاک قرار دارد. در نهایت باید گفت پیشبینی میشود تاثیرگذاری پروژه اطلس مال بر هویت محلهای به صورت بسیار تدریجی، آهسته و کند خواهد بود و امکان سیاستگذاری و برنامهریزی برای کاهش اثرات منفی آن وجود دارد که این مهم بر عهده مدیران شهری و مدیریت پروژه، پیش و پس از شروع فعالیتهای مجتمع اطلس مال است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - نویافتههای بقایای معماری اواخر دوران ساسانی و اوایل اسلامی در حوضه رودخانه سیمره (زاگرس مرکزی)
مهناز شریفیحکومت ساسانی در دوران میانی و اواخر حکومت از زمان شاپور دوم بهتدریج مرکزیت سیاسی خود را از فارس به سرزمین باز و استراتژیک بینالنهرین انتقال داد. قطعاً هدف از این انتقال مرکز قدرت، تسلط بیشتر بر مرزهای غربی و سرزمینهای حاصلخیز عراق و خوزستان بوده است. درههای زاگرس م چکیده کاملحکومت ساسانی در دوران میانی و اواخر حکومت از زمان شاپور دوم بهتدریج مرکزیت سیاسی خود را از فارس به سرزمین باز و استراتژیک بینالنهرین انتقال داد. قطعاً هدف از این انتقال مرکز قدرت، تسلط بیشتر بر مرزهای غربی و سرزمینهای حاصلخیز عراق و خوزستان بوده است. درههای زاگرس مرکزی به عنوان نزدیکترین مناطق مرتفع به مرکزیت سیاسی در این دوره بهشدت مورد توجه واقع شدند که از جمله این دلایل، واقع شدن در مسیر شاهراه ارتباطی بین مرکزیت امپراتوری با مرکزیت سیاسی، حاصلخیزی و تنوع زیستمحیطی را میتوان برشمرد.وجود استقرارهایی از دوره ساسانی با تراکم نسبتاً بالاتر از حد توان زیست محیطی، واقع شدن در درههای طبیعی غیر قابل دسترس، دوری از مسیر راههای ارتباطی اصلی و از همه مهمتر ایجاد یکباره و همزمان آنها، نشان دهنده حضور مردمانی است که به دور از تیررس اعراب به مقاومت پراکنده و ادامه حیات خود ادامه داده اند،(به طوریکه تمام این محوطهها بر روی خاک بکر و نه در راستای تداوم استقراری از دوره قبل بنا شدهاند).کاوشهای جدید باستانشناسی منجر به نمایان شدن بخشی از بقایای معماری مربوط به خانههای اعیانی - اشرافی و خانههای مسکونی شد. در این مقاله برآنیم که علاوه بر ارزیابی کارکرد و قدمت محوطههای نویافته به پرسشهایی از جمله چگونگی ارتباط بین بناهای اربابی همدوره در منطقه سیمره بپردازیم. نتایج بهدست آمده نشانگر تداوم استقرار از دوره ساسانی تا اوایل اسلام در این بناهاست که مدارک سفالین دلیلی محکم بر تأیید این تاریخگذاری است. لذا این نوشتار تلاش میکند به این پرسش پاسخ دهد که کارکرد بقایای معماری بهدست آمده چیست و متعلق به کدام فاز زمانی است؟ پژوهش حاضر بر مبنای کاوشهای باستانشناسی طی سالهای اخیر صورت گرفته و با رویکرد توصیفی- تحلیلی، سعی در تبیین آثار معماری دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - تحلیل ساماندهی آرامستانهای شهر اصفهان از منظر الگوی شهر ایرانی اسلامی
اصغر منتظرالقائم فردین کوشکیهمچنان که مرگ مرحلهای گریزناپذیر از حیات انسان است، آرامستان نیز همواره یکی از فضاهای اصلی و غیرقابل اجتناب هر سکونتگاه انسانی و از آن جمله شهرهای ایرانی - اسلامی بوده است. در پژوهش حاضر به تحلیل ساماندهی آرامستانهای شهر اصفهان از منظری بومی و اسلامی پرداخته شده است. چکیده کاملهمچنان که مرگ مرحلهای گریزناپذیر از حیات انسان است، آرامستان نیز همواره یکی از فضاهای اصلی و غیرقابل اجتناب هر سکونتگاه انسانی و از آن جمله شهرهای ایرانی - اسلامی بوده است. در پژوهش حاضر به تحلیل ساماندهی آرامستانهای شهر اصفهان از منظری بومی و اسلامی پرداخته شده است. روش تحقیق، کیفی و روش نمونهگیری به صورت هدفمند است. در مقایسه بین آرامستانهای محلی (رویکرد غیرمتمرکز) و باغ رضوان (رویکرد متمرکز)، نتایج نشان میدهد در آرامستان باغ رضوان خدماترسانی بهتر است و مسائل بهداشتی و شرعی بیشتر رعایت میشود. دسترسی به آرامستانهای محلی اصفهان آسانتر است. آرامستانهای محلی دارای مقیاس انسانیترند و باعث ایجاد انسجام اجتماعی بیشتر میشوند. با تقویت آرامستانهای محلی، آزادی افراد برای تعیین مکان تدفین بیشتر است و همچنین به دلیل دسترسی راحت به فضای آرامستان، یاد مرگ را در جامعه و شهر تقویت میکند و غایت فضای آرامستان را که ایجاد تذکر برای زندگان است، تأمین مینماید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
10 - اصول و راهکارهای طراحی ساختارهای میانافزا به مثابه محرک توسعه بافتهای تاریخی
مریم انجم شعاع پیروز حناچی الهام اندرودیبا گذشت زمان و فرسوده شدن بافتهای تاریخی، موجودیت و یکپارچگی آنها در اثر تخریب بافت، ساختوسازهای جدید غیراصولی در زمینهای خالی درون آن و توسعه غیراصولی شهرها مورد تهدید قرار گرفته است. طراحی بنای میانافزا، با در نظر گرفتن اصول و الگوهای موجود در زمینه، ضمن حفظ ارزش چکیده کاملبا گذشت زمان و فرسوده شدن بافتهای تاریخی، موجودیت و یکپارچگی آنها در اثر تخریب بافت، ساختوسازهای جدید غیراصولی در زمینهای خالی درون آن و توسعه غیراصولی شهرها مورد تهدید قرار گرفته است. طراحی بنای میانافزا، با در نظر گرفتن اصول و الگوهای موجود در زمینه، ضمن حفظ ارزشهای بافت تاریخی به حیات مجدد آن کمک نموده و همچنین این ساختارها میتوانند در راستای تسریع توسعه بافت قدیمی عمل نمایند. هدف این مقاله دستیابی به راهکارهایی به منظور طراحی بناهای جدید در زمینهای خالی به منظور بازیابی یکپارچگی کالبدی و عملکردی بافت تاریخی است. پژوهش حاضر با استفاده از روش کیفی و راهبرد تحلیل محتوای حاصل از تعاریف مرتبط با موضوع و نظریات موجود در مورد اصول طراحی میانافزا و چگونگی تأثیر آن به عنوان محرک توسعه و استنتاج حاصل از آن، سعی در تدوین الگویی مفهومی برای طراحی میانافزا و در ارتباط با نقش و اهمیت آن در بافت تاریخی به عنوان محرک توسعه دارد. اصول و راهکارهای پیشنهادی در همه موارد ثابت نیستند، ولی جامع بوده و میتوانند خود را با ویژگیهای زمینه تطبیق داده و در موقعیتهای متنوع مورد استفاده قرار بگیرند. در این راستا ابتدا تعاریف مرتبط با موضوع بیان شدهاند، سپس ارزش و اصالت، مدیریت تغییر، یکپارچگی و انسجام، زیبایی، پیوستگی و کاربری به عنوان اصول کلی برای طراحی میانافزا و ابعاد اقتصادی، زیبایی و کالبدی، زیرساختها، اجتماعی و کاربری در طراحی بنای محرک توسعه تبیین شدهاند و در انتها، راهکارهایی با عنوان ساختار شهری، دانهبندی، تراکم و کاربری، مقیاس، شکل، مصالح و جزئیات، منظر، نماها و نشانهها و توسعه تاریخی به منظور طراحی ساختار میانافزا و همچنین ابعاد مختلف اجتماعی، کالبدی، کاربری، اقتصادی و زیرساختها برای طراحی بنای جدید به مثابه محرک توسعه در بافت تاریخی از این اصول استنتاج شدهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
11 - فضاهای مذهبی در کالبد شهر زرتشتی؛ مطالعه موردی: یزد
حسن کریمیان فاطمه کریمیبی تردید می توان فضاهای شهرهای تاریخی را به آینه ای تشبیه کرد که عقاید و فرهنگ سازندگان و ساکنان را منعکس می نمایند. شهر تاریخی یزد یکی از معدود شهرهای ایران است که بافت کهن و محلات تاریخی آن نسبتا سالم باقی مانده است. با استناد به منابع تاریخی، به روزگار قاجار، نُه محل چکیده کاملبی تردید می توان فضاهای شهرهای تاریخی را به آینه ای تشبیه کرد که عقاید و فرهنگ سازندگان و ساکنان را منعکس می نمایند. شهر تاریخی یزد یکی از معدود شهرهای ایران است که بافت کهن و محلات تاریخی آن نسبتا سالم باقی مانده است. با استناد به منابع تاریخی، به روزگار قاجار، نُه محله از 77 محله بافت تاریخی این شهر سکونتگاه زرتشتیان بوده است. از آنجا که سلامت فضاهای این محله ها، مطالعه فضاهای آنها را آسان می کند، در پژوهش حاضر تلاش گردیده تا میزان اثربخشی دستورات دین زرتشت بر شکل گیری فضاهای مذهبی محله های زرتشتیان مورد سنجش قرار گیرد. اصلی ترین پرسشی که در پژوهش حاضر تلاش می گردد تا بدان پاسخ داده شود، این است که کدامیک از عناصر معماری در کالبد یک شهر زرتشتی نشین تحت تأثیر دستورات دین زرتشت احداث می شوند و چه دستورات مذهبی بر شکل گیری این فضاها اثرگذارند؟ بدین منظور، یکی از محلات زرتشتی نشین یزد که بیشتر از سایر محله ها سلامت و رونق گذشته خود را حفظ نموده انتخاب شد و با استفاده از مکتوبات تاریخی و یافته های میدانی، آن دسته از فضاهای شهری که با دستورات دین زرتشت ایجاد شده و فضای کالبدی شهر یزد را فرم بخشیده اند، شناسایی و معرفی گردیدند و مشخص شد که فضاهای مذهبی نقشی کلیدی در فرم یابی و توسعه کالبد شهرهای زرتشتیان ایفا می نماید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
12 - احیاء هویت بافت تاریخی شهر با تأکید بر ساماندهی نظام کالبدی و بصری؛ مطالعه موردی: میدان تاریخی ویجویه تبریز
شهریار شقاقی سمانه مهدی نژادهویت، فرهنگ و عناصر وابسته به آن نه تنها از اجزای معنایی فضای شهری محسوب میشوند؛ بلکه لازمه ایجاد فضای شهری هستند؛ بر این اساس شهر و فضاهای حضور مردم، بیانگر اندیشهها و عقاید آن ها و تعاملات فرهنگی میان آن ها و شکل آن بیانگر کارکرد و معنای آن است. فضاهای شهری زمینه مش چکیده کاملهویت، فرهنگ و عناصر وابسته به آن نه تنها از اجزای معنایی فضای شهری محسوب میشوند؛ بلکه لازمه ایجاد فضای شهری هستند؛ بر این اساس شهر و فضاهای حضور مردم، بیانگر اندیشهها و عقاید آن ها و تعاملات فرهنگی میان آن ها و شکل آن بیانگر کارکرد و معنای آن است. فضاهای شهری زمینه مشارکت و تعامل مردم را فراهم آورده و جریانی از فرهنگ، اندیشه و تجربههای انسانی را برقرار ساخته است و حضور انسان در فضای شهری، پویایی در فضای شهری را در پی دارد. میادین نقش پررنگی در ذهن شهروندان دارند و از طرفی به عنوان ظرفی برای حضور مردم و فعالیتهای آنان است که برای ظهور این معنا به بهترین وجه در آن به پیوستگی کالبدی و عملکردی نیاز است. پژوهش حاضر با هدف کاربردی و روش توصیفی-تحلیلی با استفاده از ماتریس SWOT و ماتریس برنامهریزی راهبرد کمی QSPM ضمن شناسایی نقاط قوت و ضعف و فرصتها و تهدیدها، راهبردهای کاربردی جهت مقابله با ضعفها و تهدیدها را با بهره گیری از قوتها و فرصتها ارائه میدهد که با توجه به تمرکز پژوهش بر نظام کالبدی-بصری با استفاده از راهکارهای عملیاتی مطابق با راهبردهای تعیین شده به ساماندهی نظام کالبدی و بصری میدان تاریخی ویجویه تبریز که در حال حاضر فاقد هویت تاریخی و فرهنگی خود است، میپردازد و ضمن احیاء هویت اصلی این میدان، زندگی را به شریانهای حیاتی بافت تاریخی بر میگرداند و امید است تا نتایج کاربردی ارائه شده در این پژوهش راهی به سوی احیاء بافت های تاریخی مشابه باشد تا بدین طریق از هویت غنی فرهنگی و تاریخی کشور خود محافظت نماییم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
13 - نقش برابریخواهی و مهماننوازی بر تداوم سکونت در خانههای گمیشان
حنانه ملک محمدی بیدهندی حسین سلطان زاده مریم ارمغانموضوع این پژوهش بررسی اثر برابریخواهی و مهماننوازی بر چگونگی تداوم سکونت و ساختار خانههای گمیشان است و در این راستا برای درک بهتر از نحوه شکلگیری فضا در خانههای ترکمنی، ابتدا میبایست به مطالعات ساختار اجتماعی این اقوام پرداخت و سپس این دو عنصر فرهنگی را که نقش بار چکیده کاملموضوع این پژوهش بررسی اثر برابریخواهی و مهماننوازی بر چگونگی تداوم سکونت و ساختار خانههای گمیشان است و در این راستا برای درک بهتر از نحوه شکلگیری فضا در خانههای ترکمنی، ابتدا میبایست به مطالعات ساختار اجتماعی این اقوام پرداخت و سپس این دو عنصر فرهنگی را که نقش بارزی در تداوم سکونت از آلاچیق یا «اوی» تا خانههای چوبی دو طبقه یا «تام» داشتند، مورد بازشناسی قرار داد. این پژوهش از این نظر اهمیت دارد که میتوان چگونگی تقسیم فضاها و فعالیتها را در خانههای ترکمنی گمیشان تبیین نمود، موضوعی که پیشتر به آن پرداخته نشده است. هدف از انجام پژوهش بررسی نقش دو مولفه فرهنگی بارزتر یعنی برابریخواهی و مهماننوازی بر شکلگیری فضاها در خانههای گمیشان است. پرسش اصلی در این پژوهش این است که برابریخواهی و مهماننوازی چه نقشی در معماری خانههای گمیشان داشته است؟ مبانی نظری تحقیق متکی بر تاثیر فرهنگ در شکلگیری خانههای اقوام گوناگون در گذشته بوده است. در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و همچنین روش تحقیق تطبیقی استفاده شده است به این صورت که نخست بر اساس مطالعات کتابخانهای و مشاهدات میدانی، اصول اجتماعی و فرهنگی در اقوام ترکمن بررسی شده و به جمعآوری دادهها در این زمینه پرداخته شده و دو مولفه اصلی تاثیرگذار در زندگی اجتماعی این اقوام شناسایی گردیده که شامل برابریجویی و مهماننوازی است، سپس به بررسی تاثیر این دو مولفه بر معماری ترکمنی پرداخته شده است. در این نوشتار برابریخواهی و مهماننوازی متغیر مستقل و چگونگی ساختار خانههای گمیشان متغیر وابسته است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که ساختار و تقسیمات فضایی در خانههای گمیشان به صورت کاملا برابر است و این امر تحت تاثیر مستقیم از برابریجویی است که ریشه در افکار و باورهای آنها دارد. همچنین اساس شکلگیری و ایجاد این خانهها برای اسکان مهمان در نظر گرفته شده، که این امر نیز تحت تاثیر مستقیمِ مهماننوازیشان بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
14 - تحلیل ساختار فضایی کلان شهر قم با تأکید بر شکلگیری هستههای فرعی
محمد سلیمانی موسی کمانرودی مظهر احمدی احمد زنگانهاز میان الگوهای ساخت شهر، الگوی چندهستهای در مورد شهرهای بزرگ بیشتر صادق است؛ چراکه تجربه نشان داده است شهرهای کوچکتر بهویژه شهرهای تاریخی، اغلب یک هسته شهری دارند که معمولاً در مرکزیت هندسی و محدودۀ تاریخی شهر واقعشده است. این در حالی است که در اثر توسعۀ فیزیکی شهر چکیده کاملاز میان الگوهای ساخت شهر، الگوی چندهستهای در مورد شهرهای بزرگ بیشتر صادق است؛ چراکه تجربه نشان داده است شهرهای کوچکتر بهویژه شهرهای تاریخی، اغلب یک هسته شهری دارند که معمولاً در مرکزیت هندسی و محدودۀ تاریخی شهر واقعشده است. این در حالی است که در اثر توسعۀ فیزیکی شهرهای بزرگ به سمت پیرامون، مراکز فرعی شهری شکل میگیرند و بهتدریج ساختار فضایی چندهستهای شهر پدید میآید. مقالۀ حاضر باهدف شناخت تحولات ساختار فضایی کلانشهر قم ازنظر هستهها و مراکز شهری، بهویژه در سه دهۀ اخیر نوشتهشده است. ایده ی اولیه ی تحقیق این بوده است که: «ویژگی ها و کارکردهای مذهبی خاص شهر قم مانع زوال فراگیر بخش مرکزی این شهر در مقایسه با سایر شهرهای و کلانشهرهای کشور شده است.» برای تجزیهوتحلیل دادهها از روشهای کمی شامل تحلیل آماره G عمومی و موران محلی LISA، بیضی انحراف استاندارد و تابع تراکم کرنل در نرمافزار Arc Gis 10.3 استفادهشده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که کلانشهر قم با برخورداری از ویژگیهای مذهبی خاص و قرار داشتن در جایگاه دومین شهر مذهبی کشور پس از مشهد مقدس، همانند بسیاری از شهرهای بزرگ ایرانی – اسلامی رشد شتابان شهرنشینی و گسترش فیزیکی و پراکنده بافت شهری را از اوایل قرن حاضر، بهویژه طی سالهای 1360 تا 1395، تجربه کرده است. در جریان این تحولات، بخش مرکزی شهر قم بسیاری از کارکردهای خود را کماکان حفظ کرده و بهرغم فرسودگی نسبی و موانع و محدودیتهای فیزیکی موجود، در حال حاضر بهعنوان مهمترین هستۀ شهری در ساختار فضایی این کلانشهر مطرح است. در نتیجه، کلانشهر قم در اثر افزایش سریع جمعیت و وسعت (گسترش افقی) و نیز شکلگیری برخی محورها، گرهها و مراکز فرعی در مقیاس شهر، اگرچه در حال دگرگون شدن به سمت یک شهر چندهستهای است؛ اما به دلیل ویژگیهای خاص مذهبی و کارکردهای گستردۀ بخش مرکزی آن، در حال حاضر همچنان بهعنوان یک «شهر تکهستهای» با تسلط هستۀ تاریخی شهر، شناخته میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
15 - تبیین الگوی کالبدی مسکن معاصر مبتنی بر معماری زمینه گرا در شهر کاشان؛ مطالعه موردی: خانه های تاریخی منتخب دوره قاجار
حسین کلانتری خلیل آباد سید امیررضا نظام دوست علی یاراندر دوره های گذشته معماری و شهرسازی ایران، همواره از یک روند مشخص پیروی نموده که با دوره قبل و بعد از خود رابطه ای متعادل، منطقی، مستحکم و در عین حال رو به جلو برقرار می کرده اما این روند در دوره معاصر معماری و شهرسازی ما تداوم نیافته و دچار آشفتگی، اغتشاش و نا به سامانی چکیده کاملدر دوره های گذشته معماری و شهرسازی ایران، همواره از یک روند مشخص پیروی نموده که با دوره قبل و بعد از خود رابطه ای متعادل، منطقی، مستحکم و در عین حال رو به جلو برقرار می کرده اما این روند در دوره معاصر معماری و شهرسازی ما تداوم نیافته و دچار آشفتگی، اغتشاش و نا به سامانی شده است. به گونه ای که خانه های شکل گرفته در این دوران، پاسخگوی بسیاری از نیازهای کالبدی، فرهنگی، اجتماعی و شیوه زندگی مردم این سرزمین نیست. از این رو نوشتار حاضر، با هدف تعیین مولفه ها و ریزمولفه های بعد کالبدی زمینه گرایی و ارایه پیشنهادات و راهکارهایی در راستای تبیین الگوی کالبدی مسکن در شهر کاشان بر پایه مولفه های مذکور و نتایج ارزیابی نمونه های موردی به نگارش درآمده است. این پژوهش از نوع کیفی و بر اساس روش توصیفی - تحلیلی است. در ابتدا با استناد به منابع مطالعاتی به بسط مفهوم زمینه گرایی پرداخته شده و با اقتباس از منابع پژوهش و تحلیل آرا صاحب نظران، مولفه ها و ریز مولفه های بعد کالبدی زمینه گرایی تدوین شده است. سپس نمونه های موردی منتخب در شهر کاشان، بر اساس مولفه های به دست آمده و با استفاده از ابزار مشاهده، مطالعات کتابخانه ای و عکاسی ارزیابی شد که نتایج آن به تفکیک هر نمونه ارائه گردیده است. نتایج کسب شده از مطالعات در حوزه زمینه گرایی به همراه مقایسه تطبیقی نتایج ارزیابی نمونه ها مورد بررسی و واکاوی قرار گرفت. نهایتا راهکارها و پیشنهادات ذیل شاخصه های کلی موقعیت بنا، مقیاس و اندازه، شکل و فرم، مصالح و جزییات و ساماندهی عناصر و اجزای کالبدی ارائه گردیده است. در پایان توجه به رویکرد زمینه گرایی به ویژه بعد کالبدی آن و به کارگیری عملی راهکار های پیشنهادی ارایه شده می تواند در برقراری این پیوستگی از دست رفته و اعتلای معماری مسکونی کاشان نقشی محوری ایفا کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
16 - بررسی و بازخوانی نظام ساختاری و الگوی شکلگیری باغ خان شوشتر؛ گونهای متمایز از باغ سازی ایرانی
محمدابراهیم مظهری امین مقصودی فاطمه پوداتسنت باغ سازی در محدوده جغرافیایی ایران در طول چندین قرن همواره شامل گونههای ارزشمندی از باغ سازی نظیر باغ میوه، باغ رودخانه ای، باغ بیشه و... بوده که علی رغم دارا بودن خصوصیاتی منحصر به فرد، به دلیل تبعیت نکردن از الگوی جامع باغ ایرانی، کمتر مورد مطالعه و شناخت قرار گر چکیده کاملسنت باغ سازی در محدوده جغرافیایی ایران در طول چندین قرن همواره شامل گونههای ارزشمندی از باغ سازی نظیر باغ میوه، باغ رودخانه ای، باغ بیشه و... بوده که علی رغم دارا بودن خصوصیاتی منحصر به فرد، به دلیل تبعیت نکردن از الگوی جامع باغ ایرانی، کمتر مورد مطالعه و شناخت قرار گرفتهاند. باغ خان در شهر شوشتر، در مجاورت کانال تاریخی گرگر نمونه ای از این دست باغ سازی ایرانی است که به واسطه بستر قرار گیری خاص خود دربردارنده ویژگیهایی برجسته ای از باغ سازی ایرانی است. بر همین اساس، این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحقیقی توصیفی- تحلیلی تلاش خواهد نمود که به بررسی و شناخت مولفه ها و خصوصیات سازنده این باغ بپردازد. در این پژوهش به منظور شناخت و مستند سازی اطلاعات مرتبط با باغ خان نظیر اطلاعات طبیعی، تاریخی وکالبدی، از روش فهرست نگاری استفاده شده است. اطلاعات مورد نیاز عمدتا از طریق منابع کتابخانه ای از قبیل نوشته های تاریخی، اسناد و مدارک آرشیوی نقشه ها و تصاویر هوایی گرد آوری شده است. و همچنین در بخشی از فرایند جمع آوری اطلاعات، بررسیهای میدانی،مصاحبه های شفاهی نیز به کار گرفته شده اند. بر مبنای یافته های این پژوهش، باغ خان، باغی رودخانهای است که از نظر ساختاری میتواند در دسته باغهای تک محوری قرار گیرد. این درحالیست که به دلیل بستر ویژه قرار گیری باغ، این محور در راستایی غیر مستقیم واقع شده است که ضمن تاثیرگذاری بر نظامهای سازنده باغ، الگوی ساختاری غیر منتظم و ارگانیکی را برای باغ خان پدید آورده است. همچنین طبق یافتههای پژوهش فعالیتهای کشاورزی، تاثیرات فرهنگی دوره قاجار و همچنین خصوصیات بستر پیرامونی از مهم ترین عوامل اثرگذار در شکلگیری الگوی ساختاری باغ خان بودهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
17 - خوانش ساختارِ معنایی و کالبدی حریم اماکن مقدس؛ با استناد بر سفرنامههای قرن پنجم تا چهاردهم هجری قمری
محمد سعید ایزدی نسیم عسگری شهریار ناسخیاننگرشِ اسلامی و خاصه تفکرِ شیعی، قداست و کرامت هر عنصری را وابستهبه ذاتِ مقدسِ الهی دانسته و معتقد است هرچه بر این وابستگی افزوده گردد، آن عنصر درجة تقدس بالاتری خواهد یافت؛ بهمانندِ اماکن مقدسه شهرهای زیارتی که در طول تاریخ، همواره مورد تکریم و مرکز تجمعِ تعدادِ کثی چکیده کاملنگرشِ اسلامی و خاصه تفکرِ شیعی، قداست و کرامت هر عنصری را وابستهبه ذاتِ مقدسِ الهی دانسته و معتقد است هرچه بر این وابستگی افزوده گردد، آن عنصر درجة تقدس بالاتری خواهد یافت؛ بهمانندِ اماکن مقدسه شهرهای زیارتی که در طول تاریخ، همواره مورد تکریم و مرکز تجمعِ تعدادِ کثیری از عبادتکنندگان بوده است. حالآنکه متأسفانه ضعف در شناختِ متقن نسبتبه مفهوم حریمِ مرتبط با این اماکن، منجر به برهمزدن یکپارچگی محیطِ پیرامونی و بالطبع ازبینرفتنِ اصالت این بناها، گاه به بهانه طرحهای توسعه و گاه بهمنظورِ تسهیلِ امرِ معنوی زیارت، شده است. بیشک مداقه در اسنادی نظیر سفرنامهها که بتوانند حتی در یک چهارچوب کلی، بر بازنگری طرحهای فوقالذکر و اقدامات جاری مرتبط با این اماکن سهمی داشته باشند، خالی از لطف نخواهد بود. بدینمنظور پژوهشِ حاضر با هدفِ دستیابی به ساختارِ معنایی و کالبدی حریمِ اماکن مقدس، درصدد یافتنِ چیستی ابعاد دربرگیرنده این گستره بوده و از این حیث باتکیهبر روش تفسیری-تاریخی و رویکردی استنتاجی، به بررسی متون و تصاویر 48 سفرنامه که در طی قرنهای پنجم تا چهاردهم ه.ق به رشته تحریر درآمدهاند، پرداخته است. یافتهها حکایت از آن دارد که این اماکن بهعنوان «نماد و شاخصه شهر زیارتی»، همواره «متمایز از محیط پیرامونِ» خود و درعینِحال با «انسجام یکپارچه» نسبتبه آن، در تعامل با کاربریهای مسکونی، تجاری، آموزشی و غیره با رعایت «سلسلهمراتب فضایی» در یک نظامِ واحد شهری مستقر بوده است. نتیجه حاصلشده بیانگر بایستگی حرمتگذاری و حریمگذاری در دو بعد کالبدی و فراکالبدی و اذعان به حفظ تمامیتِ عناصر ملموس و ناملموس این گروه از میراث مذهبی، در طیِ بازه زمانی یادشده است. ساختارِ کالبدی حریم مکان های مذکور در سه مقیاس عرصه، منطقه حائل و حوزه مقدس تقسیمپذیر بوده، که خود نشانگر تکواحدی نبودن حرمهای متبرکه در سطحِ شهر و نیز اثرگذاری سنتها، آدابورسوم و ارزشهای مذهبی در شکلگیری ساختارِ معنایی حریم وابستهبه آنها است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
18 - تحلیل روابط فرهنگی در پیکرهبندی فضایی مسکن سنتی کردها؛ مطالعه موردی: خانههای سنتی شهری منطقه موکریان (شهر سردشت)
الهام رشیدزاده فؤاد حبیبیفضا، یکی از مهمترین مباحث معماری است که فرم، ساختار و سازماندهی آن به طور مستقیم با فرهنگ در ارتباط میباشد، درواقع وجوه و مؤلفههای فرهنگ در محیط ساختهشده، در قالب فضا متبلور میشوند. میتوان گفت، معماری به واسطهی زبان کالبد و فضا، قانونمندیهای اجتماعی و فرهنگی نهف چکیده کاملفضا، یکی از مهمترین مباحث معماری است که فرم، ساختار و سازماندهی آن به طور مستقیم با فرهنگ در ارتباط میباشد، درواقع وجوه و مؤلفههای فرهنگ در محیط ساختهشده، در قالب فضا متبلور میشوند. میتوان گفت، معماری به واسطهی زبان کالبد و فضا، قانونمندیهای اجتماعی و فرهنگی نهفته در رسوم و عادات را سازماندهی میکند. بنابراین نحوهی سازماندهی، انتظام و نوع فضاها و فرم ظاهری آنها، علاوه براینکه معرف پیشینهی فرهنگی و هویت ساکنان است، بر ساختار اجتماعی کاربر فضا نیز مؤثر میباشد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی ماهیت معماری مسکونی منطقه کردستان مکری(موکریان)، با تأکید بر خصوصیات و ویژگیهای فضای معماری و نحوهی سازماندهی و انتظام آن، از منظر فرهنگ میباشد. براي دستيابي به اين هدف، با استفاده از روش كيفي قوم نگاري، کلیت فرهنگ کردهای مکری بر اساس متغیرهای ملموستری که در شکلگیری فضای معماری مؤثرند(سبک زندگی، ساختار خانواده، نقش جنسیتها(جا و مقام زن)، محرمیت و فرایند روابط اجتماعی) در ارتباط با شکل خانهها بررسی شدهاست. عمليات گردآوري دادههای معماری(برداشت، تهیه پلان، کروکی و عکاسی) نیز با استفاده از روش میدانی در رابطه با شکل خانههای سنتی(خانههای شهری) شهر سردشت، واقع در شمالغرب ایران، به عنوان نمونه عمومی و مطالعاتی از مساکن شهری و معماری بومی منطقه کردنشین موکریان، انجام شده است. بنابراین به منظور تحلیل ساختار فضایی، الگوی چیدمان فضا و نمودار توجیهی آن ها با استفاده از نرمافزار Agraph ترسیم شد. سپس شاخصهای همپیوندی، عمق نسبی واتصال(کنترل) فضاها با استفاده از روابط ریاضی نحوفضا برای هر نمونه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج کلی پژوهش نشان میدهد، معماری سنتی منطقه موکریان، تلفیقی از معماری درونگرا و برونگرا است. در خانههای شهری این منطقه مسئله محرمیت، به واسطه فرهنگ خاص کردها، ساختار پیچیدهای دارد و اکثر فضاها بعدی عمومی دارند. جایگاه زن در خانه و سیستم خانواده از نظر تعداد همسر، اهمیت زیادی در شیوهی سازماندهی فضا دارد که منعکسکننده رفتارهای برگرفته از فرهنگ، آدب و رسوم بومی و ساختار اجتماعیشان میباشند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
19 - بازخوانی سازمان فضایی محله در شهر ایرانی از منظر فرهنگ وقف؛ مطالعه موردی: محله علیقلیآقا، شهر اصفهان
مینا کشانی همدانی حسن سجاد زادهفرهنگ وقف در حوزه شهرسازی از دیرباز وجود داشته و در ابعاد گوناگونی همچون کالبدی، عملکردی، اجتماعی و اقتصادی حائز اهمیت است. شناسایی سازوکار تأثیر فرهنگ وقف در عناصر سازنده شهرهای ایرانی-اسلامی بهویژه با رویکردی تاریخی، به روشنتر شدن این مفهوم کمک خواهد کرد. شهر اصفهان چکیده کاملفرهنگ وقف در حوزه شهرسازی از دیرباز وجود داشته و در ابعاد گوناگونی همچون کالبدی، عملکردی، اجتماعی و اقتصادی حائز اهمیت است. شناسایی سازوکار تأثیر فرهنگ وقف در عناصر سازنده شهرهای ایرانی-اسلامی بهویژه با رویکردی تاریخی، به روشنتر شدن این مفهوم کمک خواهد کرد. شهر اصفهان با محلات تاریخی منحصربه فرد، به عنوان یکی از شهرهایی که در دوران صفویه و متاثر از فرهنگ وقف رشد و توسعه یافته است، بستر مناسبی برای پژوهشهای تاریخی با نگاه نوآورانه را فراهم میآورد. از این رو از میان محلات شهر اصفهان، با توجه به وجود وقفنامهای مستند، محله علیقلیآقا به منظور بستر این پژوهش به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده و پژوهش با فرض تاثیرگذاری سنت وقف بر شکل محله علیقلیآقا، در پی یافتن پاسخی برای این پرسش است که فرهنگ وقف چگونه بر ساختار و خلق فضاهای محله سنتی تأثیر گذاشته است؟. براین اساس، هدف مقاله تحلیل ساختشناسی فضایی و عناصر کالبدی محلات سنتی از منظر فرهنگ وقف و مبتنی بر رویکرد ساختارگرایی در مطالعات شهر اسلامی میباشد، تا براین اساس بتوان در فرایند بازآفرینی محلات سنتی با اتکاء به یافتههای تحقیق به سازمان فضایی پایداری دست یافت. به همین منظور، پژوهش با روش توصيفي - تحليلی ضمن مرور ادبیات جایگاه وقف در تفکر اسلامی و تاثیر آن بر ساختار شهر اسلامی، در بخش تحلیلی با استفاده از گردآوري اطلاعات بصورت كتابخانهاي - اسنادي، مشاهدات ميداني، اسناد، نقشههای تاریخی و همچنین بررسی وقفنامهها و سفرنامههای تاریخی، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که فرهنگ وقف، در ایجاد نطفه اولیه مرکز محله علیقلیآقا شهر اصفهان و ایجاد بناهای عمومی نظیر: مسجد، حسینیه، حمام و سایر ابنیه عامالمنفعه در این محله، اثرگذار بوده است. همچنین به دلایل ابعاد اعتقادی و اجتماعی فرهنگ وقف، توسعه و ایجاد ابنیه محله علیقلیآقا، موجب ایجاد ساختار درهم تنیده در مرکز محله و ایجاد حساسیت و مشارکت مردم در حفظ و احیاء ابنیه سنتی در این محله شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
20 - بازشناسی مولفه های معنایی کوچه های شهر ایرانی - اسلامی؛ مطالعه موردی: بافت تاریخی شهر ساری
رسول عبدی ملک کلایی عبدالمجید نورتقانی مهدی سعدوندیاز گذشتههای دور کوچه بخش مهمی از فضاهای شهری در بافت شهرهای ایران محسوب میشد به گونهای که در کنار نقش کارکردی خود برای تامین ارتباط و دسترسی محل رخداد بسیاری از فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی نیز بود. بسیاری از این رفتارهای اجتماعی بر مبنای منظومهای از معانی رخ میدهند چکیده کاملاز گذشتههای دور کوچه بخش مهمی از فضاهای شهری در بافت شهرهای ایران محسوب میشد به گونهای که در کنار نقش کارکردی خود برای تامین ارتباط و دسترسی محل رخداد بسیاری از فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی نیز بود. بسیاری از این رفتارهای اجتماعی بر مبنای منظومهای از معانی رخ میدهند. برای انجام این پژوهش کوچههای بافت تاریخی شهر ساری بعنوان نمونه کالبدی - فرهنگی انتخاب شد چرا که این شهر سابقهای طولانی در شهرسازی پیش و پس از اسلام داشته و تحولات مختلفی را پشت سر گذاشته است. این پژوهش بر مبنای روش تحقیق تحلیل عامل اکتشافی که شاخهای از تحقیق همبستگی است انجام شده و با شیوه تحلیل ماتریس کواریانس صورت گرفته است. این تحقیق بدنبال اکتشاف منظومه معانی پنهان در پس رفتارها و فعالیتهای جاری در کوچههای بافت تاریخی این شهر است. برای بدست آوردن ابزار سنجش مناسب در ابتدا تعدادی مصاحبه نیمه ساختار یافته با تعدادی از اهالی صورت گرفت و از نتایج، بخشی از معانی کوچه استخراج گردید. با روش مشاهده، فعالیتهای جاری در کوچه ها در طول مدت پژوهش ثبت شد و نتایج در جدول هدف - محتوی پیاده شد. معانی بدست آمده با منابع اسنادی تکمیل شد و سپس پرسشنامه اولیه تهیه شد و بین نمونه آماری توزیع و نتایج اولیه بدست آمد. با توجه به نتایج، این پرسشنامه اصلاح و پرسشنامه نهایی تهیه شد و بین جامعه آماری توزیع و نتایج نهایی جمعآوری گردید. نتایج پژوهش نشان دهنده تداوم سنت و ارزش های اجتماعی بر گرفته از تعالیم اسلامی در ترکیب با فرهنگ ایرانی در بافتهای تاریخی است. کسب احترام و تایید اجتماعی از مهمترین ارزش های سکونت در مکان و تداوم آن در فرهنگ ایرانی -اسلامی است. در مدل نهایی پژوهش نقش سایر مولفههای موثر در شکل گیری شبکه معانی کوچه نشان داده شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
21 - بازنمایی گستره و عناصر شاخص محلۀ لنبان اصفهان در دورۀ قاجاریه
مهسا پایهدار محسن افشاریزندگی در شهرهای سنتی ایران تا اواخر دورۀ قاجاریه در قالب محله انتظام و معنا مییافت که در پی توسعههای شهری دورۀ پهلوی دچار تخریب و گسست کالبدی و کارکردی گردید. به مرور زمان تغییر سبک زندگی و تسریع در روند آن موجب تحولات معنایی، انزوا و نابودی ساختار محلات از حافظۀ جمعی چکیده کاملزندگی در شهرهای سنتی ایران تا اواخر دورۀ قاجاریه در قالب محله انتظام و معنا مییافت که در پی توسعههای شهری دورۀ پهلوی دچار تخریب و گسست کالبدی و کارکردی گردید. به مرور زمان تغییر سبک زندگی و تسریع در روند آن موجب تحولات معنایی، انزوا و نابودی ساختار محلات از حافظۀ جمعی شهروندان گردید. از آنجا که محله بستر زندگی جاری در شهر قدیمی و مهمترین مقیاس سکونتی محسوب میشود مطالعۀ ساختار و عناصر شاخص آن حائز اهمیت است. حال آنکه پیرامون ساختار محلات شهر اصفهان در دورۀ قاجاریه و به منظور شناخت هریک از محلات با دیدگاه مطالعات تاریخ معماری تحقیق زیادی صورت نگرفته است. در این راستا محلۀ لنبان که از قدیمیترین و بزرگترین محلات اصفهان و واقع در جانب غربی این شهر بوده است در دورۀ مذکور مورد مطالعه قرارخواهد گرفت. هدف این بازنمایی تدقیق و ترسیم پیشینۀ تاریخی یکی از مهمترین شهرهای تاریخی ایران است. پژوهش حاضر از روش تاریخیتفسیری و با استفاده از منابع مکتوب معتبر تاریخی صورت پذیرفته است. دادههای تاریخی که وجود محله از آن نشات میگرفت و یا برای افراد محلی اهمیت داشت به عنوان مولفههای شاخص از منابع گوناگون شامل نقشهها، سفرنامهها، تاریخنگاریها و ... تدوین و استخراج شد و با نگرشی متفاوت در پنج دستۀ شاخصههای طبیعی، تاریخی، اقتصادی و شغلی، جمعیتی و کالبدی تبیین گردید. در نهایت با استفاده از مطالعات انجام شده و تطبیق با نقشۀ سیدرضاخان گسترۀ این محله در شهر دورۀ قاجاریه بازترسیم شد و شناخت عناصر شاخص در این محله و موقعیتیابی آنان صورت پذیرفت. این مطالعات نه تنها به لحاظ تاریخنگاری شهری ارزشمند است بلکه چنان که ساختاری برگرفته از رفتارها و فعالیتهای انسانها در بازۀ زمانی طولانی و منطبق با محیط طبیعی خود بوده است برای فرایند ارتقاء کیفی شهرهای امروزی امری ضروری است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
22 - تبیین شاخصهای ماندگار مسکن بومی ایران با استفاده از نظریه داده بنیاد
مرجانه نجارنژاد مشهدی خسرو افضلیان مهدی شیبانی سید مسلم سیدالحسینیامروزه با زدوده شدن رنگ بومیگرایی از مسکن ایرانی، ساخت و سازهایی به چشم میخورد که از الگوی سنتی و بومی مسکن فاصله گرفته و بدینترتیب ارزشها و سنَتهای بومی در مسکن، زیر پا گذاشته شده است. از طرفی، مسکن و محیطهای مسکونی به عنوان انسانیترین موضوع معماری، تأمینکنند چکیده کاملامروزه با زدوده شدن رنگ بومیگرایی از مسکن ایرانی، ساخت و سازهایی به چشم میخورد که از الگوی سنتی و بومی مسکن فاصله گرفته و بدینترتیب ارزشها و سنَتهای بومی در مسکن، زیر پا گذاشته شده است. از طرفی، مسکن و محیطهای مسکونی به عنوان انسانیترین موضوع معماری، تأمینکننده نیازهای متنوع انساناند. لذا، پژوهش کیفی حاضر با شناخت حساسیت موضوع مسکن و تنزل کیفی مسکن معاصر، ضرورت پرداخت در این زمینه را با تکیه بر ارزشهای مفهومی مورد توجّه در معماری بومی میسر دانسته و با هدف ارائه شاخصهای بومی در مسکن با استفاده از رویکرد گلیزری نظریة داده بنیاد انجام شده است. این پژوهش کاربردی، به صورت روش توصیفی - تحلیلی با استفاده از مطالعات اسنادی و کتابخانهای صورت گرفته که برای این منظور نکات کلیدی تعاریف صاحب نظران آشنا به حوزۀ بومی به صورت هدفمند انتخاب و دادهها به صورت همزمان با استفاده از نرمافزار MAXQDA10 به صورت مجموعهای از کدگذاریهای باز، انتخابی و نظری، تجزیه و تحلیل شده و شاخصهای ماندگار در معماری مسکن بومی ایران معرفی گردیدند. نتایج و یافتهها به شکل مقایسهای نشان میدهند که بین مفاهیم انطباق یافته معماری بومی و سنتی و برخی از شاخصهای مفهومی سنتی رابطه معنادار و به عبارتی همبستگی مثبت وجود دارد که بر این اساس از طریق تطابق مفاهیم سنتی با مفاهیم بومی و مطابقت این دو با شاخصهای سنتی به شاخصهای ماندگار بومی دست یافته شد. همچنین؛ مفاهیم معماری بومی بنا به تعاریف و کارکردشان در چهار بُعد اصلی زمینهای، علی - مفهومی، علی - رفتاری و نمادین دستهبندی گردیدند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
23 - بازآفرینی اقتصادی بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری با رویکرد برنامه ریزی راهبردی؛ مطالعه موردی: منطقه 10 شهر تهران
زهره تاجیک سیدموسوی موسوی رحیم سرورتوسعۀ ســریع شهرنشــینی، تأثیرات قابل توجهی بر هسته های قدیمی و تاریخی شهرها گذاشته است. به عبارت دیگر این پهنه ها در مقایسه با سایر پهنه های شهر به بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری تبدیل گشته اند و مهم ترین عامل تاثیرگذار در متروکه شدن آنها عامل اقتصادی است که باعت گ چکیده کاملتوسعۀ ســریع شهرنشــینی، تأثیرات قابل توجهی بر هسته های قدیمی و تاریخی شهرها گذاشته است. به عبارت دیگر این پهنه ها در مقایسه با سایر پهنه های شهر به بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری تبدیل گشته اند و مهم ترین عامل تاثیرگذار در متروکه شدن آنها عامل اقتصادی است که باعت گردیده این بافت ها از فرایند توسعه عقب افتاده و به کانون مشکلات و نارسایی ها تبدیل شوند. در این راستا کلانشهر تهران از جمله شهرهای بزرگی است که تحت تاثیر توسعه شتابان شهرنشینی با مخاطرات و نابسامانی در ابعاد مختلف در هسته های قدیمی و تاریخی روبه رو است که نمود این نابسامانی ها و چالش، در سطح منطقه 10 شهر تهران با داشتن مساحت قابل توجهی بافت فرسوده و ناکارآمد شهری (5۲ درصد) بارزتر و شدیدتر است و به شکل مستقیم و یا غیرمستقیم شهروندان را درگیر مسائل و مشکلات گسترده ای کرده است. لذا این پژوهش بر آن است در قالب رهیافت نوینی از مداخله مکان مبنا در بافت های ناکارآمد و فرسوده شهری یعنی بازآفرینی پایدار شهری (با رویکرد بازآفرینی اقتصادمدار) از طریق برنامه ریزی راهبردی ضمن تحلیل وضع موجود جایگاه بافت فرسوده منطقه 10 شهر تهران در حوزه اقتصادی، به ارائه راهبردهای کلیدی به منظور استفاده بهینه از ظرفیت ها و امکانات بالقوه درون بافت و بازگرداندن رونق اقتصادی به محدوده بافت مورد مطالعه بپردازد. نوع پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه انجام توصیفی-تحلیلی است. تکنیک مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل داده ها مدل تلفیقی SWOT- AHP است. نتایج به دست آمده نشان می دهد بافت فرسوده و ناکارآمد منطقه 10 شهر تهران در حوزه اقتصادی به لحاظ محیط درونی با ضعف های زیاد و به لحاظ محیط بیرونی با فرصت های قابل توجهی روبه رو است که در نهایت با اتخاذ راهبردهای انطباقی (بازنگری) می توان با کاستن از ضعف های موجود حداکثر استفاده را از فرصت های موجود در حوزه اقتصادی برد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
24 - تحلیل پدیدارشناختی مکان قدسی در شهر ایرانی-اسلامی مبتنی بر انحا حضور عناصر چهارگانه در فضا؛ مطالعه موردی: آرامگاه شاه نعمتالله ولی در شهر ماهان
سمیه طلایی علی اکبری مهدی حمزه نژادمسئلة عبور از توصیفات صوری و ظاهری بناهای تاریخی و نیل به فهم ماهیت تام آنها با هدف حفظ و تداوم ارزشهای فرهنگی در دوران کنونی، یکی از مهمترین مسائل پیش روی محققان در حوزة معماری و شهرسازی ایرانی-اسلامی است. ازآنجاکه هر بنای ساختهشده نحوی از تجسد جهانبینی و اندیشهه چکیده کاملمسئلة عبور از توصیفات صوری و ظاهری بناهای تاریخی و نیل به فهم ماهیت تام آنها با هدف حفظ و تداوم ارزشهای فرهنگی در دوران کنونی، یکی از مهمترین مسائل پیش روی محققان در حوزة معماری و شهرسازی ایرانی-اسلامی است. ازآنجاکه هر بنای ساختهشده نحوی از تجسد جهانبینی و اندیشههای سازندگان آن است و نیز استعارهای است از اطوار بودن آنان در جهان، درک صحیح از بنا میتواند بازتولید هویت تاریخی را در دوران کنونی میسر سازد. هدف از این پژوهش تحلیل بنای آرامگاه شاه نعمت الله ولی مبتنی بر این مفروض است که دلالتهای هستیشناختی عناصر بهمثابه نشانههای معنادار از ساختار رابطة میان آنها قابل تبیین است و میتوان از این طریق در مسیر پایداری ارزشها در معماری امروز گام برداشت. در پژوهش حاضر، مبانی فلسفی تحقیق تفسیری و رویکرد تحقیق، کیفی و روش تحقیق، پدیدارشناختی است. درتحلیل تجربة فضا و نسبت آن با شهر سه مفروض زیر مورد بررسی قرار گرفت: 1. سلسلهمراتب روابط فضایی از فضای شهری تا گنبدخانه موجب ایجاد حس معنویت در افراد میشود. 2. حضور عناصر و انحا حضور عناصر چهارگانه در فضاهای متوالی بر ادراک کاربران از فضا بهمثابه مکان مقدس تأثیرگذار است. 3. حضور عناصر چهارگانه بهمثابه نشانههای معنادار در فضا موجب افزایش حس مکان و تعلق خاطر زائران میشود. برای آزمون فرضیات بالا از طریق تحلیل تجربة زیستة افراد در فضا پرسشنامهای با 2۰ واگویه تنظیم و در میان 85 نفر از زائران و متخصصان توزیع شد. تحلیل دادهها نشان میدهد که نحوه و میزان حضور عناصر چهارگانه در صحنهای متوالی بنای آرامگاه شاه نعمتالله ولی، رابطة معناداری با ادارک معانی عرفانی و سفرهای روحانی سالک در ذهن مخاطبان فضا دارد و منجر میشود تا افراد با حضور در هر صحن کیفیت ادراکی متفاوتی را تجربه کنند و هرآن برای رسیدن به ملجأ و زیارت آمادگی بیشتر یابد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
25 - سیر تحولات فضایی شهر سیرجان در دوران اسلامی با اتکاء به شواهد باستان شناختی و منابع مکتوب تاریخی
حسن کریمیان احمد پوراحمد زینب افضلیسیرجان یکی از شهرهای مهم ایالت کرمان از دورۀ ساسانی تا به امروز به دلیل قرارگیری بر سر راه های ارتباطی و موقعیت جغرافیایی مناسب، نقش بسیار کلیدی در تحولات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جنوب شرق ایران ایفاء نموده است. هر چند منابع مکتوب اطلاعات ذیقیمتی از این شهر ارائه می دهن چکیده کاملسیرجان یکی از شهرهای مهم ایالت کرمان از دورۀ ساسانی تا به امروز به دلیل قرارگیری بر سر راه های ارتباطی و موقعیت جغرافیایی مناسب، نقش بسیار کلیدی در تحولات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جنوب شرق ایران ایفاء نموده است. هر چند منابع مکتوب اطلاعات ذیقیمتی از این شهر ارائه می دهند، لیکن پرسش های زیادی درباره شکل یابی، توسعه و جابجایی ها مکانی آن در دوره های مختلف باقی مانده است. در پاسخ پرسش هایی از این دست نگارندگان بر آن شدند تا ضمن بهره گیری از منابع مکتوب و نتایج بررسی های میدانی فشرده دشت سیرجان، روند شکل گیری و تحولات شهر سیرجان را معلوم و جابجائی های این شهر در دوران اسلامی را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند. در نتیجه پژوهش حاضر مشخص گردید که موقعیت مکانی شهر سیرجان در دوران اسلامی چند بار تغییر کرده تا آن که در دوره قاجار در جای فعلی مستقر شده است. بنا بر شواهد موجود هستۀ اولیه این شهر به احتمال در دوره اشکانی در محوطه شهر قدیم شکل گرفته و در دوره ساسانی اهمیت یافته و طی چند سدۀ اولیه اسلامی به عنوان مرکز ایالت کرمان بوده تا این که در اواخر دورۀ سلجوقی از رونق افتاده و بتدریج محوطه قلعه سنگ جای آن را گرفته است. شواهد باستان شناسانه همچنین مؤید آن است که قلعه سنگ در سده های 7 تا اواخر سده 9 ﻫ..ق مهم ترین استقرارگاه دشت سیرجان بوده، لیکن با خرابی آن به دست آق قویونلو ها از رونق افتاده و مرکزیت شهر به مکانی که امروز به باغ بمید شهرت دارد، منتقل شده است. اگرچه باغ بمید در دورۀ صفوی مهم ترین استقرار دشت سیرجان بوده، لیکن با عمران سعیدآباد در دورۀ قاجار، حاکم نشین و مرکز شهری به اینجا منتقل و تا به امروز استمرار یافته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
26 - پایداری فرهنگی، تراکم و گونهشناسی مسکن؛ مطالعهی موردی: نمونههایی از عرصههای مسکونی کلانشهر تبریز
اسلام کرمی مجتبی رفیعیان علی جوان فروزنده روشنک سخی نیابا آگاهی از مولفه های پایداری فرهنگی، صورت و سیرت معمارانه ی یک بنا می تواند به مثابه یک محصول فرهنگی جلوه کند.در این پژوهش سعی بر آن است که با کمک ابزاری برای مطالعه ی تراکم کالبدی و گونه شناسیِ مسکونی و با تکیه بر ابعاد فرهنگی، مفهوم فرهنگ را به ویژه در راستای انطباق چکیده کاملبا آگاهی از مولفه های پایداری فرهنگی، صورت و سیرت معمارانه ی یک بنا می تواند به مثابه یک محصول فرهنگی جلوه کند.در این پژوهش سعی بر آن است که با کمک ابزاری برای مطالعه ی تراکم کالبدی و گونه شناسیِ مسکونی و با تکیه بر ابعاد فرهنگی، مفهوم فرهنگ را به ویژه در راستای انطباق با ارزش های سنتی و اسلامی با ماهیت کیفی در عرصه ی نظری و عملی به مفهوم پیچیده و کاربردیِ تراکم کالبدی با ماهیت کمّیپیوند زده و از این طریق، راهکاری برای حضور مستمر فرهنگ در شهرهای معاصر و به ویژه عرصه های مسکونی باماهیتی کمّی- کیفی فراهم آورد. نمودار spacemate ابزاری است بر اساس رابطه ی تراکم و فرم ساختارها در مقیاس مورد مطالعه که می تواند راهنمای معماران، برنامه ریزان و طراحان شهری در تصمیم گیری و طراحی باشد. چهار شاخص کمّی تراکم در آن به طور هم زمان دخالت داده می شود. در این پژوهش هم کاراییِ این ابزار در حیطه ی سنجش پایداری مورد آزمون قرار می گیرد و هم از آن به عنوان روشی در تعریف رابطه ی گونه ها و پایداری استفاده می شود. پس از مروری اجمالی بر ادبیات موضوع در سه حوزه ی مفهومیِ گونه شناسی، تراکم و پایداری فرهنگی تلاش شده است ارتباط این سه با تعریف شاخص های کیفی پایداری فرهنگی و شاخص های کمّی تراکم کالبدیِ منتهی به گونه های مختلف مسکن روشن گردد. نگرش گونه شناسانه به مسکن در پیوند با مباحث فرهنگی از آن جهت می تواند مفید باشد که در تجویز راه حل ها و برنامه ها می توان به روشنی از گونه های معینی حمایت کرد یا آن ها را منع یا محدود نمود. برای استخراج ابعاد و شاخص های پایداری فرهنگی، مفاهیم کیفی پایداری فرهنگی مسکونی با استفاده از روش دلفی طی دو مرحله مصاحبه و پرسشنامه با شرکت ده تن از صاحبنظران در معرض قضاوت و انتخاب قرار گرفته است. از این میان، 6 مفهوم به عنوان مهم ترین مفاهیم تشخیص داده شده و در تحلیل ها مورد استفاده قرار گرفته است. یازده نمونه از نقاط مختلف عرصه های مسکونی شهر تبریز نیز به نمایندگی ازگونه های متفاوت و با در نظر گرفتن توزیع جغرافیایی و فرهنگی در سطح شهر برای تحلیل برگزیده شده است. پس از محاسبات و تحلیل های آماری، میزان پایداریِ فرهنگی هر نمونه به عنوان نتیجه ی تحقیق بر روی نمودار spacemate پیاده و تفسیر شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
27 - تبیین ماهیت دلبستگی به محله ایرانی-اسلامی: مطالعه کیفی محله اختیاریه
سمانه خبیری محمدرضا پورجعفر محمد سعید ایزدیمحله در شهر ایرانی-اسلامی سازنده بنیان هویتی افراد و احساس دلبستگی در ساکنان بر شمرده میشود. این درحالی است که با غلبه گفتمان مهندسی در توسعه شهرها، محله دستخوش تغییر ساختار فضایی و سازمان اجتماعی و تضعیف پیوند روانشناختی مردم-محله شده که افول مشارکت اجتماعی، تهدید هوی چکیده کاملمحله در شهر ایرانی-اسلامی سازنده بنیان هویتی افراد و احساس دلبستگی در ساکنان بر شمرده میشود. این درحالی است که با غلبه گفتمان مهندسی در توسعه شهرها، محله دستخوش تغییر ساختار فضایی و سازمان اجتماعی و تضعیف پیوند روانشناختی مردم-محله شده که افول مشارکت اجتماعی، تهدید هویتمحلهای و تضعیف سرمایۀ اجتماعی را در پی داشته است. با توجه به خلاءهای نظری در ابعاد ماهوی، فرایندی، رفتاری دلبستگی به محله و از آنجا که درک عمیق نسبت به ماهیت این پدیده در بستر شهرهای کشور و عوامل تاثیرگذار بر آن گامی راهبردی در برنامهریزی محلهمحور است، هدف این مقاله مطالعه عمیق تجربه زیسته ساکنان محله اختیاریه به منظور بازشناسی ماهیت روانشناختی این پیوند و مولفههای موثر بر آن در محلهای است که بر اساس پیمایش شهرداری تهران (1396) سطح بالایی از تعلق ساکنان و پایداری نسبی سکونت را دارد. بنابراین با اتخاذ راهبرد کیفی و روش تحقیق نظریه دادهبنیاد و بهکارگیری تکنیک نمونهگیری هدفمند و نظری، 24 نفر از ساکنان اختیاریه بهعنوان مشارکتکنندگان تحقیق در فرایند گردآوری اطلاعات از طریق ترکیبی از ابزارهای مصاحبه عمیق، پرسشنامه، نقشه شناختی و مطالعات اسنادی انتخاب و تحلیل دادهها به صورت همزمان، غیرخطی، تکوینی و با تکنیک کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. نتایج و یافتههای پژوهش نشان داد که دلبستگی به محله همچون امتداد حس خانه در مقیاس محله در ابعاد احساسی، شناختی-ادارکی و رفتاری تجربه میشود. بعد احساسی این پیوند با غرور، رفاه روانی، اندوه دوری از محله، تعلق و عضویت و بعد شناختی-ادراکی دلبستگی با رسش و پختگی پیوند عاطفی، شکلگیری خود اجتماعی، دگردیسی در نظام معنایی مکان و از آن خود کردن مکان ادراک میشود. دلبستگی با الگوهای رفتاریِ جوارجویی انطباقپذیر، پیوندجویی، عمل جمعی و مشابهتجویی بازنمایی میشود. همچنین دلبستگی به خانه، خودتعیینگری، هویت مکان، دلپذیری بصری-شنیداری، منزلت مکان، مکان-رویدادهای پیونددهنده، کیفیت پاسخگویی و ثبات، عوامل سازنده و تقویتکننده دلبستگی به اختیاریه شناسایی گردید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
28 - بررسی معیارهای پیاده مداری در سطح محله های قدیمی شهر اصفهان(نمونه موردی محله سنگ تراش ها اصفهان)
اسلام کرمی احسان عباسیهبا پیشرفت صنعتی و اختراع اتومبیل، عابر پیاده نقش محوری خود را در طراحی فضاهای شهری از دست داده و همین مساله سبب شده است کیفیت فضایی عرصه های عمومی شهر و پیاده راه ها نسبت به قبل تقلیل یابد. به نظر می رسد مطالعه نمونه های موجود از فضاهای شهری که هنوز جاذب جمعیت پیاده است چکیده کاملبا پیشرفت صنعتی و اختراع اتومبیل، عابر پیاده نقش محوری خود را در طراحی فضاهای شهری از دست داده و همین مساله سبب شده است کیفیت فضایی عرصه های عمومی شهر و پیاده راه ها نسبت به قبل تقلیل یابد. به نظر می رسد مطالعه نمونه های موجود از فضاهای شهری که هنوز جاذب جمعیت پیاده است و بررسی این کیفیات از لحاظ کالبدی، محیطی، اجتماعی، فردی و ... بتواند الگوهایی برای خلق فضاهای جدید با این ویژگی و اصلاح فضاهای پیاده گریز در اختیار جامعه قرار دهد. این تحقیق به دنبال پاسخ این سوال است که کدام عوامل باعث ایجاد فضایی جاذب جمعیت پیاده در محله سنگ تراشها گردیده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی – تحلیلی با استفاده از ابزار پرسشنامه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انجام شده است. تحلیل کمی داده های پرسشنامه و هم چنین تبدیل یافته های کیفی به مولفه های کمی به کمک نرم افزار SPSS انجام گردیده است. همزمان با آزمون فرضیه تحقیق، میزان همبستگی و ارتباط بین مولفه ها توسط آزمون های پیرسون و رگرسیون بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در نمونه موردی، ارتباط خطی بین مولفه های پیاده مداری بجز خود اتکایی شهری برقرار است. از نظر میزان کیفیت، مولفه تامین امنیت و ایمنی از بیش ترین معدل بین مولفه های پیاده مداری برخوردار بوده است بنابراین می توان نتیجه گرفت توجه به امنیت و ایمنی پیاده در طراحی کالبدی خیابان های محله سنگ تراشها، یکی از عوامل حضور پررنگ پیاده طی سال ها حیات این محله بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
29 - بازخوانی سیر تحول معماری در ساختار بازار تبریز با تأکید بر زمینهگرایی
پروشا بحریه سحر طوفان شبنم اکبری نامدارزمینهگرایی بهعنوان رویکردی مهم در معماری، بر حفظ ردپای گذشته و تفاوتها و ویژگی های هر فرهنگ تأکید داشته و ریشه در هویت هر ملیت دارد. بافت کهن شهرها، نشانههایی غنی از فرهنگ و هویت گذشتگان را همراه دارند و معماری سنتی ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ درعینحال ک چکیده کاملزمینهگرایی بهعنوان رویکردی مهم در معماری، بر حفظ ردپای گذشته و تفاوتها و ویژگی های هر فرهنگ تأکید داشته و ریشه در هویت هر ملیت دارد. بافت کهن شهرها، نشانههایی غنی از فرهنگ و هویت گذشتگان را همراه دارند و معماری سنتی ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ درعینحال که نمونهای است پربار از هماهنگی و همزیستی با ویژگی های محیطی و ارزشهای مکانی. در شهرهای سنتی ایران، بازار عنصری بنیادین بهشمار میآمد به گونهایکه شهر با بازار آن معنا و مفهوم مییافت. بازار تبریز نیز در قالب یک بلوک شهری کامل، قدمت، وسعت، تنوع عملکردی و ارزش معماری بسیار دارد. پژوهش حاضر بر آن است تا به استخراج و تبیین عوامل زمینهای مؤثر بر بازار تبریز، در مقیاس شهری (مکانیابی، شکلگیری و گسترش) و معماری (پراکندگی کالبدی و کارکردی) بپردازد. بنابراین، سؤالات پژوهش اینگونه تبیین میشوند که اولاً، کدام عوامل زمینهای در مکانیابی، نحوة شکلگیری و گسترش بازار تبریز مؤثر بودهاند؟ (مقیاس کلان) ثانیـاً، کدام عوامل زمینهای در نحوة شکلگیری و پراکندگی عناصر و کاربریهای بازار تبریز مؤثر بودهاند؟ (مقیاس میانی). روش تحقیق اتخاذ شده در این پژوهش، روش تحقیق استنباطی مبتنی بر تحلیل محتوای مستندات میباشد که ازطریق مطالعه اسنادی، جستجو در کتب تاریخی و سفرنامهها، تحلیل نقشهها و عکسهای هوایی قدیمی تبریز و بازار آن، نیز تحلیل یافتههای میدانی از وضع موجود، سعی در بازخوانی موضوع و حصول نتیجه دارد. استخراج عوامل زمینهای مؤثر بر شکلگیری بازار، در مقیاس کلان شهری و برنامه معماری مرتبط با پراکندگی کالبدی و کارکردی، نشان میدهد که شکلگیری و توسعه بازار تبریز و عناصر آن در طول اعصار، تحتتأثیر ساختار محیطی، فرهنگی، اجتماعی، حکومتی و اقتصادی شهر قرار داشتهاست. تأثیر شاخص زمینهای موقعیت جغرافیای سیاسی شهر و شاخص ساختار ارزشی اقتصادی بازار بر شکلگیری مقوله نیاز، رابطه عرضه- تقاضا و نمود آن در قالب کالبد بازار تبریز در مقیاس کلان و میانی اهمیت بیشتری داشتهاست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
30 - تحلیل ابعاد به مثابه روشی برای پژوهش در «شهر اسلامی»
بهادر زمانی احسان بابائی سالانقوچآشنایی با امکانات و توانمندی های نظام پژوهش کیفی و راهبردهای خاص آن همچون نظریه زمینهای به منظور تولید دانش و دکترین و آفرینش نظریههای معتبر علمی با هدف ارتقای سطح آگاهی از واقعیتها و کمک به پیشبینی و حل مسائل موجود شهر و شهرسازی اسلامی ضرورت دارد. نظریه زمینهای به چکیده کاملآشنایی با امکانات و توانمندی های نظام پژوهش کیفی و راهبردهای خاص آن همچون نظریه زمینهای به منظور تولید دانش و دکترین و آفرینش نظریههای معتبر علمی با هدف ارتقای سطح آگاهی از واقعیتها و کمک به پیشبینی و حل مسائل موجود شهر و شهرسازی اسلامی ضرورت دارد. نظریه زمینهای به عنوان یکی از راهبردهای روش کیفی در دهههای اخیر دارای خوانشهای گوناگونی شده است. تحلیل ابعاد یکی از خوانشهای نظریه زمینهای است که توسط شاتزمن ابداع و در نظامهای علمی و رشتههای گوناگون مورد استفاده قرار گرفته است با این حال این روش با وجود قابلیت های آن در پژوهشهای شهری کاربست کمتری داشته است. مقاله حاضر قابلیتهای این روش را برای پژوهش به طور عام و پژوهش در مورد شهر اسلامی به طور خاص نشان می دهد. بر این اساس پاسخگویی به دو سوال مورد نظر است: فرایند و قابلیت روش تحلیل ابعاد چیست؟ بر اساس امکانات و قابلیتهای روش تحلیل ابعاد، این روش تا چه اندازه برای پژوهش درباره شهر اسلامی قابلیت کاربست دارد؟ مقاله در دو بخش اصلی سازمان یافته است. در بخش نخست، پیشینه، بنیادهای فلسفی و مبانی نظری و مراحل و گامهای روش تحلیل ابعاد مورد بحث قرار گرفته و کوشش شده تا امکانات و قابلیتهای این روش برای پژوهش مورد بحث قرار گیرد. در بخش دوم مقاله این روش برای یک نمونه پژوهش در حوزه مطالعات شهری مورد استفاده قرار گرفته است. در این قسمت انگاره شهر اسلامی در اندیشه متفکران و اندیشمندان گوناگون مورد مطالعه قرار گرفته و سعي شده ابعاد و شیوههای متعدد مورد استفاده برای برساخت این انگاره بررسی و چارچوبی تبیینی در این خصوص ارائه شود. نتایج این بخش شش مدل مشخص از شهر اسلامی در متون و روایتهای مربوطه شامل مدل سکونتگاه (و نه شهر) اسلامی؛ مدل شهر بیزمان؛ مدل کالبدی؛ مدل شهر مسلمانان؛ مدل تمدن اسلامی؛ مدل شهر قلمرو مسلمانان را به دست میدهد. یافتههای این پژوهش ضمن تاکید بر فواید و سودمندی تحلیل ابعاد برای پژوهشهای شهری، هر گونه استفاده از این روش را - همچون سایر روشهای کمی و کیفی - مستلزم توجه به هماهنگی و تناسب میان ویژگی های روش و جنبههای گوناگون پژوهش و به طور خاص اهداف پژوهش و سبکِ شناختی پژوهشگر میداند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
31 - تحلیلی بر نقش حسینیّهی اعظم در شکلگیری ساختار ثانویّهی شهر زنجان در عصر قاجار و علل پایایی آن
احد نژادابراهیمی محمدجواد حیدریدر عصر قاجار، حکومت همسویی مذهبی بیشتری با مردم پیدا کرد. بهطوریکه، علاوهبر مردم، دستگاه حکومتی نیز نسبت به ساخت مکانهای مذهبی اقدام مینمود؛ که از جملهی چنین مکانهایی می توان به احداث تکایای دولت در تهران و ناصریّه در زنجان اشاره کرد. این عامل نهتنها موجب ن چکیده کاملدر عصر قاجار، حکومت همسویی مذهبی بیشتری با مردم پیدا کرد. بهطوریکه، علاوهبر مردم، دستگاه حکومتی نیز نسبت به ساخت مکانهای مذهبی اقدام مینمود؛ که از جملهی چنین مکانهایی می توان به احداث تکایای دولت در تهران و ناصریّه در زنجان اشاره کرد. این عامل نهتنها موجب نفوذ بیشتر مذهب تشیّع و علنیشدن اجرای شعائر مذهبی آن گردید، بلکه، علاوهبر تحتتأثیر قراردادن سازمان کالبدی شهر، بهشکلگیری ساختار دیگری نیز انجامید. ساختاری که برخلاف ساختاراصلی شهر، با عناصر فیزیکی و کالبدی تعریف نمیشد. بلکه ساختاری نمادین و معنایی بود که در نتیجهی کنش اجتماعی پدید آمده بود. ساختاری که حاصل تصویرذهنی شهروندان از فضاهای شهری معنادار و هویّتمندی بود که بَرساخت اجتماعی (رفتار مذهبی شهروندان) نقش اصلی را در شکلگیری آن برعهده داشته و برخلاف ساختار اصلی شهر کمتر دچار تغییر و تحوّل شده است. هدف پژوهش حاضر تبیین نقش و تأثیر حسینیّهی اعظم در شکلگیری ساختار ثانویّهی شهر زنجان در عصر قاجار میباشد. روش تحقیق این پژوهش تاریخی، توصیفی و تحلیلی بوده و از روش مطالعهی اسنادی و میدانی در جمعآوری اطّلاعات مورد نیاز استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که احداث یا توسعهی حسینیّهی اعظم و شکلگیری دستهی عزاداری آن در عصر قاجار، نقش مهمّی در خلق ساختار ثانویّهی شهر زنجان داشته است. ساختاریکه تا عصرحاضر تداوم یافته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
32 - خوانش فضا بر مبنای نظریات فضا - قدرت فوکو؛ مطالعه موردی: میدان نقش جهان در عصر صفوی
سمر حقیقی بروجنی سید عباسآقا یزدانفر مصطفی بهزادفراز دهه 60 میلادی با اهمیت پیدا کردن مؤلفههای اجتماعی، فرهنگی و منافع انسانی در همۀ ابعاد، مفاهیمی نظیر قدرت در مباحث اجتماعی مطرح و به تبع آن وارد حوزه طراحی و برنامهریزی محیط مصنوع نیز شد. در بررسی مطالعات جامعه شناختیِ انجام شده در مورد پیوند فضاهای ساخته شده و ر چکیده کاملاز دهه 60 میلادی با اهمیت پیدا کردن مؤلفههای اجتماعی، فرهنگی و منافع انسانی در همۀ ابعاد، مفاهیمی نظیر قدرت در مباحث اجتماعی مطرح و به تبع آن وارد حوزه طراحی و برنامهریزی محیط مصنوع نیز شد. در بررسی مطالعات جامعه شناختیِ انجام شده در مورد پیوند فضاهای ساخته شده و روابط قدرت، در قلمروی نظری نتایج گسترده و متنوعی به دست میآید؛ لیکن آنچه در این میان توسط پژوهشگران معماری و شهرسازی کمتر مورد توجه قرار گرفته کاربست این نظریات در تحلیل محتواییِ فضاهای ساخته شده است. این مقاله با هدف ایجاد ارتباطی کارا میان نظریات جامعه شناختیِ فضا و قدرت و تحلیل محتواییِ فضاها در مطالعات شهری شکلگرفته و رویکرد نظریِ آن مبتنی بر آرای میشل فوکو1 دربارۀ قدرت و فضا است. دستاورد این پژوهش چارچوبی تحلیلی است، با استفاده از نظریات فوکو در این حوزه، که با رویکرد شناخت شیوههای نفوذ در فضا توسط صاحبان قدرت، به عنوان ابزاری در فهم معانیِ مستتر در یک فضای شهری مورد استفاده قرار گرفته است. به نظر میرسد مکانیسمهای فضایی2 که خود مشتمل بر دو شیوۀ 1) نظارت و کنترل بر ساختار کالبدیِ فضا و 2) تعریف الزامات عملکردیِ صریحِ آشکار یا غیر آشکار است، مهمترین ابزارهای طبقه قدرت در نفوذ به فضا و بازتولید قدرتِ حکومت هستند. این مکانیسم ها در تحلیل محتواییِ میدان نقشجهان اصفهان در دوران شاه عباس صفوی، به آزمون گذاشته شدهاند. این مقاله رویکردی کیفی دارد که فنِّ گردآوریِ دادههای آن بررسیِ اسناد و مشاهده است. دادهها در بخش نظری، از طریق مطالعۀ منابع کتابخانهای و در مورد وضعیت میدان نقشجهان در زمان شاه عباس نیز با استفاده از فنون مشاهده و مطالعۀ منابع تاریخیِ دسته اول و دوم گردآوری شدهاند. پژوهش از نظر شیوۀ تحلیل دادهها نیز یک پژوهش تاریخی محسوب میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
33 - تحلیل اندیشههای مدرنیسم بر روند شکلگیری و تغییر خیابانهای شهری ایران و ازبکستان؛ مطالعه موردی شهر تهران و تاشکند
نازنین اسلامی فریبا البرزی حسین سلطان زادهدوره زمامداری قاجار در ایران مصادف با انقلاب صنعتی غرب در قرن نوزدهم است که عامل مهمی در تحولات معماری و شهرسازی مدرن و معاصر است. بدین معنا که دوره قاجار حلقه واسطه گذشته سنتی با آینده مدرن ایران است و زمینه پیدایش دگرگونیهای دو دهه پهلویاول را فراهم میس چکیده کاملدوره زمامداری قاجار در ایران مصادف با انقلاب صنعتی غرب در قرن نوزدهم است که عامل مهمی در تحولات معماری و شهرسازی مدرن و معاصر است. بدین معنا که دوره قاجار حلقه واسطه گذشته سنتی با آینده مدرن ایران است و زمینه پیدایش دگرگونیهای دو دهه پهلویاول را فراهم میسازد. همچنین در این دوران در ازبکستان نیز تحولات بسیاری تحت فرآیندهای مدرنیزاسیون شوروی صورت میگیرند. هدف از پژوهش حاضر تبیین نقش جریانهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی نوگرا و نحوه تاثیرگذاری آنها بر تحولات خیابانهای ایران و ازبکستان در دوره قاجار و پهلویاول میباشد تا به این سوالات پاسخ داده شود:آیا جریانات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی نوگرا در کشورهای ایران و ازبکستان بر روند شکلگیری و تغییر خیابانها در این دو کشور تاثیرگذار بودهاند؟ تحولات شهرسازی ایران و ازبکستان در دوره قاجار و پهلویاول دارای چه ساختار، ماهیت و جنبههای متفاوت و مشابه بودهاند؟ این پژوهش به صورت تاریخی-تطبیقی و با رویکردی کیفی به کمک مطالعات اسنادی صورتگرفته است که از روشتحقیق تاریخی-تفسیری در بخش گردآوری مبانینظری تاریخی و روشتحقیق توصیفی-تحلیلی در زمینه تحلیل و مقایسه تحولات شهرسازی طراحی خیابانهای شهری تهران و تاشکند استفاده شدهاست. جامعهآماری شامل تمام خیابانهایی هستند که در دوره قاجار و پهلویاول تحت تاثیر اندیشههای مدرنیسم دستخوش تغییرات کالبدی و عملکردی شدند و جامعه نمونه شامل آن تعداد از خیابانهایی میباشند که در بازه زمانی مشابه قرارداشتهاند و از نظر سیر تحولات کالبدی، عملکردی و عینی دارای شباهتهایی میباشند. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهند که اندیشههای مدرنیسم در هر دو کشور در ابعاد عینی، عملکردی و کالبدی تجلی یافتهاند و مولفههای کالبدی تاثیرپذیری پررنگتری نسبت به دیگر مولفهها داشتهاند. در هر دو کشور طراحی خیابانها به شیوههای نوین با مولفههایی نظیر همجواری کاربریهای گوناگون اطراف خیابان، افزایش نفوذپذیری و شفافیت بصری در جداره خیابانها و شبکه منظم شطرنجی خیابانها به طور مشابه تجلی پیدا کردهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
34 - تحلیل ساختار کالبدی - فضایی خانههای طبقات اجتماعی شرکت شهر نفتی آبادان در دوران رونق صنعت نفت، با روش نحو فضا
گلزار یونسی مریم ارمغان محمدجواد ثقفیمصرف کلان نفت برای تامین انرژی پیامدهای مهمی در توسعه شهری و جهانی شدن در قرن بیستم داشته است. یکی از آنها، ایجاد شرکت شهرها و به تبع آن صورتهای جدید کالبدی و فضایی از مسکن در آنها بوده است. قسمت اعظمی از این جریان توسط غربیها و خصوصا توسط دولت بریتانیا در بهره برداری چکیده کاملمصرف کلان نفت برای تامین انرژی پیامدهای مهمی در توسعه شهری و جهانی شدن در قرن بیستم داشته است. یکی از آنها، ایجاد شرکت شهرها و به تبع آن صورتهای جدید کالبدی و فضایی از مسکن در آنها بوده است. قسمت اعظمی از این جریان توسط غربیها و خصوصا توسط دولت بریتانیا در بهره برداری از نفت و به تبع آن ایجاد شرکت شهرهای نفتی پایه گذاری شده است. طبقات اجتماعی تفکیک شده بر مبنای جایگاه اجتماعی و کالبد معماری وابسته به آن از خصوصیات بارز شرکت شهرهای نفتی است. این پژوهش با هدف بررسی و شناسایی ساختار کالبدی- فضایی مساکن اختصاص داده شده، به هر طبقه اجتماعی، بمنظور تحلیل خصوصیات معماری مختص به آنها و بررسی و مقایسه تغییرات این خصوصیات در ساختارهای اجتماعی موجود، در شرکت شهر نفتی آبادان در دوران رونق صنعت نفت، به روش نحو فضا، انجام شده است. از روش تحقیق کیفی، توصیفی -تحلیلی، و در نهایت استدلال منطقی بر پایه دادههای آماری و کمی، نرم افزار Depth map، در آیتمهایی چون عمق، هم پیوندی، اتصال، پراکنش و دسترسی، در پلانهای منتخب هر طبقه، استفاده شده است. نتایج و یافتهها به شکل مقایسهای نشان دهنده انطباق ساختار اجتماعی با کالبد معماری یا توجیه کننده آن بوده است. (مطابقت کالبد معماری با شکل زندگی درطبقات اجتماعی) چنانکه درونگرایی،اهمیت یافتن فضاهای ارتباطی چون حیاط، جمع گرایی و ارتباطات پیوسته در فضاها درین ساختارها از طبقات کارگری تا رییسان کمتر و ساختار به سمت برون گرایی و تغییر اساسی با شکل سنتی خود پیش رفته و تفکیک و دستهبندی فضاها وایجاد سلسله مراتب فضایی و همچنین فردگرایی و ایجاد حریم خصوصی، درطبقات کارگری تا رییسان، بر طبق دادههای نرم افزاری و تحلیلهای انجام شده، مرحله به مرحله افزایش یافته است و بشکل امروزی خانههای موجود نزدیکتر شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
35 - بررسی و اولویتبندی عوامل موثربر مکانیابی ایستگاههای آتشنشانی در بافت فرسوده شهرها؛ مطالعه موردی: بافت فرسوده شهر تهران
احمد حیدری حمیدرضا جودکیایجاد امکانات جدید شهری نیازمند مطالعه دقیق در زمینه نحوه استقرار صحیح این امکانات درمناطق مختلف یک شهراست. ازمیان کاربریها وخدمات موجود در شهر، توزیع ومکانیابی بهینهی ایستگاههای آتشنشانی به دلیل اهمیت و توجه روز افزون به امر ایمنی در شهر و ارایهی تمهیداتی در زمی چکیده کاملایجاد امکانات جدید شهری نیازمند مطالعه دقیق در زمینه نحوه استقرار صحیح این امکانات درمناطق مختلف یک شهراست. ازمیان کاربریها وخدمات موجود در شهر، توزیع ومکانیابی بهینهی ایستگاههای آتشنشانی به دلیل اهمیت و توجه روز افزون به امر ایمنی در شهر و ارایهی تمهیداتی در زمینه پیشگیری و مقابله با آتش سوزی وحادثه از اهمیت قابل توجهی برخورداراست. در بافت فرسوده و قدیمی به دلیل تامین دسترسی مناسب و حداقل زمان استاندارد رسیدن به محل حریق و به طورکلی تامین ایمنی شهری احداث ایستگاههای آتشنشانی از اهمیت دوچندان برخورداراست. هدف اصلی تحقیق بررسی و اولویتبندی عوامل موثربر مکانیابی بهینه به منظور تاسیس ایستگاههای آتش در بافت فرسوده شهر تهران میباشد. در این پژوهش ابتدا با بررسی و شناسایی عوامل مؤثر در مکانیابی ایستگاههای آتشنشانی در بافت فرسوده با استفاده از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی که یک روش تصمیمگیری چندمعیاره است پرداخته سپس معیارها و زیر معیارها عوامل مکانیابی ایستگاههای آتشنشانی را وزن دهی و اولویتبندی آنها نموده است. نتایج حاصله نشان میدهدکه ازبین عوامل مهم دسترسی، تراکم جمعیت، مجاورت و مخاطرات محیطی عامل دسترسی با476/0بیشترین وزن را در مکانیابی ایستگاههای آتشنشانی در بافت فرسوده شهر تهران به خود اختصاص داده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
36 - ارزیابی و رتبهبندی عوامل موثر بر ادراک حس معنویت در فضای داخلی مساجد؛ مطالعه موردی: مسجد نصیرالملک- شیراز
محمدرضا ملکی قادر بایزیدی علی یونسی فرزین چاره جوطراحی مساجد در تاریخ معماری ایران، همواره نقطه به اوج رسیدن هنر و معماری اسلامی بوده است. معماری مساجد به دنبال الهام از مفاهیم کلام الهی است تا فضایی ایجاد نماید که عالم ملکوت و عالم ناسوت را قرین هم سازد و فضای معنوی واحدی را بیافریند. در این پژوهش به بررسی میزان تاثی چکیده کاملطراحی مساجد در تاریخ معماری ایران، همواره نقطه به اوج رسیدن هنر و معماری اسلامی بوده است. معماری مساجد به دنبال الهام از مفاهیم کلام الهی است تا فضایی ایجاد نماید که عالم ملکوت و عالم ناسوت را قرین هم سازد و فضای معنوی واحدی را بیافریند. در این پژوهش به بررسی میزان تاثیرگذاری عوامل موثر بر ادراک حس معنویت در فضای داخلی مسجد نصیرالملک شیراز پرداخته شده است. در این راستا ابتدا پارامترهایی که در ادراک حس معنویت موثر هستند مشخص شد و سپس تعداد 120 پرسشنامه از دانشجویان معماری و شهرسازی دانشگاه شیراز جمعآوری گردید که روایی و پایایی آن توسط آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفته است. سپس با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری حداقل مربعات جزئی (PLS-SEM) به تجزیه و تحلیل پرداخته تا رابطه بین پارامترها بر یکدیگر مشخص گردد. عوامل موثر بر ادراک حس معنویت، عوامل اجتماعی، عوامل حسی، عوامل کالبدی و عوامل محیطی میباشد که نتایج نشان میدهد تفاوت معنیداری در رتبه شاخصها وجود دارد. در ادامه شاخصها بر اساس میزان تاثیر بر ادراک معنویت از رتبه 1 به معنای بیشترین تاثیر تا رتبه 15 به معنای کمترین تاثیر مرتب شدهاند. یافتهها نشان میدهد بیشترین تاثیر بر ادراک معنویت مربوط به شاخصهای کالبدی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
37 - پژوهشی بر چیستی معماری اسلامی
ستار خالدیانمعماری اسلامی واژهای پر تکرار در پژوهشهای پیرامون هنر و تمدن اسلامی است و طیف گستردهای از آثار ساخته شده در قلمرو جهان اسلام را با این کلمه نامگذاری کردهاند و پژوهشگران مختلفی نیز از گذشته تا به امروز سعی در تعریف و ذکر ویژگیهای آن نمودهاند. هر چند در اغلب آنها، چکیده کاملمعماری اسلامی واژهای پر تکرار در پژوهشهای پیرامون هنر و تمدن اسلامی است و طیف گستردهای از آثار ساخته شده در قلمرو جهان اسلام را با این کلمه نامگذاری کردهاند و پژوهشگران مختلفی نیز از گذشته تا به امروز سعی در تعریف و ذکر ویژگیهای آن نمودهاند. هر چند در اغلب آنها، نسبتی بین اسلام به عنوان یک دین الهی و معماری برقرار نشده است و صرفاً به ذکر ویژگیهای ابنیه ساخته شده بعد از اسلام پرداخته شده است. در این مقاله که از لحاظ روش جزء تحقیقات توصیفی - تحلیلی است و گردآوری اطلاعات آن به روش کتابخانهای صورت پذیرفته است سعی میگردد به این سئوالات پاسخ داده شود که معماری اسلامی چیست؟ و زمانی را میتوان برای آغاز و پایان این شکل از معماری در نظر گرفت. لذا بر اساس استنتاج ازآیات قرآنی و تعالیم دینی، معماری اسلامی به گونهای از معماری اطلاق میشود که بیش از آنکه در پی شکل و فرم مشخصی باشد، باید در خدمت انسان مسلمان برای رسیدن به کمال بوده و هدف غایی از خلقت انسان را که همانا عبادت الهی است را پیگیری کند. اینگونه از معماری هم زمان با بعثت رسول اکرم ص آغاز شده و تا نهایت نیز ادامه پیدا میکند و منحصر به منطقهای خاص و زمان مشخصی نیز نخواهد بود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
38 - تأثیر الگوی هندسی حیاط مرکزی بر جریان هوا در خانههای سنتی شوشتر
علی مردانی امین رؤسائیحیاط مرکزی یکی از الگوهای کهن و ارزشمند معماری اقلیمی ایران و به عنوان عنصرکالبدی در سازماندهی ساختار فضای خانههای سنتی ابعاد مختلفی از نیازهای زیستی، اجتماعی و فرهنگی را پاسخ داده است. هندسه حیاط مرکزی (شکل و تناسبات) به عنوان اصلیترین شاخصه طراحی همواره بر عملکرد می چکیده کاملحیاط مرکزی یکی از الگوهای کهن و ارزشمند معماری اقلیمی ایران و به عنوان عنصرکالبدی در سازماندهی ساختار فضای خانههای سنتی ابعاد مختلفی از نیازهای زیستی، اجتماعی و فرهنگی را پاسخ داده است. هندسه حیاط مرکزی (شکل و تناسبات) به عنوان اصلیترین شاخصه طراحی همواره بر عملکرد میزان انرژی تابشی جذب شده، شرایط مناسب آسایش حرارتی، و الگوی حرکت جریان هوا تاثیرگذار است. از این رو پژوهش حاضر ارتباط بین تناسبات حیاط و الگوی جریان هوا در خانههای سنتی شوشتر را مورد ارزیابی قرار داده است. جهت دست یابی به یافتههای دقیقتر در بناهای موجود، خانههای نعنایی، رضوان، امینزاده، بقال به عنوان نمونههای مورد مطالعه در یک دوره تاریخی، با حداقل مداخله در ساختار فضایی آنها انتخاب گردید. روش تحقیق این پژوهش با توجه به ماهیت میان رشتهای آن، یک روش ترکیبی است: در مرحله اول پس از مشاهدات اولیه با استفاده از راهبرد تجربی متغیرهای مستقل تاثیرگذار (شکل، تناسبات) حیاطها شناسایی و متغیرهای وابسته (سرعت جریان باد) توسط دستگاه دیجیتال باد سنج اندازهگیری شدند. به منظور بررسی دقیقتر دادهها شبیه سازی این پژوهش با روش دینامیک سیالات محاسباتی CFD و با استفاده از نرم افزارهای Design Modeler و Fluent صورت پذیرفت و جریان هوای داخل حیاطها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان میدهد، خانههایی که دارای حیاطهای چهارطرف ساخت با تناسبات طول به عرض 08/1 و 2/1 دارای مطلوبترین شرایط توزیع جریان هوا و حیاطهای سه طرف ساخت با طول به عرض 01/1و 13/1 از نظر توزیع یکنواخت جریان هوا از شرایط نامطلوبی در فصول گرم سال در شهر شوشتر برخوردار هستند. تغییرات صورت گرفته در تناسبات و الگوی هندسی حیاطها بر شرایط کیفیت جریان هوا و شرایط آسایش حرارتی ساکنان تأثیرگذار بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
39 - عوامل و زمینههای ظهور مجموعه تجاریهای جدید در ابتدای مدرنیزاسیون دوران پهلوی اوّل (نمونه موردی: شهر قم)
مسعود ناری قمی مهدی ممتحن علی عمرانیپورمرور کلی ادبیات پژوهش در تاریخ تحوّل معماری عامیانه ایران، نشان از توجه اندک به آن دارد. در دورة گذار بین سنت و مدرنیته (اواخر قاجار و اوایل پهلوی) برخی مجموعه های تجاری در شهرهای بزرگ ایران پدیدار شد که تا حد زیادی از الگوهای بازار سنتی و تیمچه های آن متمایز بود، اما ش چکیده کاملمرور کلی ادبیات پژوهش در تاریخ تحوّل معماری عامیانه ایران، نشان از توجه اندک به آن دارد. در دورة گذار بین سنت و مدرنیته (اواخر قاجار و اوایل پهلوی) برخی مجموعه های تجاری در شهرهای بزرگ ایران پدیدار شد که تا حد زیادی از الگوهای بازار سنتی و تیمچه های آن متمایز بود، اما شباهت مطلقی هم با پاساژهای مدرن اروپایی نداشت. این پژوهش با روش تفسیری ـ تاریخی و بر اساس اسناد تعیین گر و زمینه ای، به جستجوی ریشه های ظهور این الگوهای تجاری میانه می پردازد. در این پژوهش سه الگوی خارجی برای این مجموعه های تجاری شناسایی و نقش آنها مورد بحث قرار گرفته شده است که عبارتند از بدستانهای عثمانی، پاساژهای روسی قرن نوزدهم و پاساژهای پاریسی. در کنار این الگوها، پنج عامل زمینه ای در درون جامعه ایرانی در تاریخ مورد بحث، مورد واکاوی واقع شده است که نقش عملیات تخریبی خیابان کشی های رضاخان، تقابل وی با بازاریان، نقش فرنگ رفته ها، نقش تکنیک های ساختمانی جدید و الگوهای سنتی در این مورد، مطالعه شده است و میزان اثر هرکدام ارزیابی و در مورد نمونه های قم، مستندسازی شده است. نتایج بررسیهای انجام شده (شهر قم) نمایانگر تعامل پایاپای و بدون مغلوب شدن فرهنگ خودی با فرهنگ بیگانه و نمونه ای از تعامل مناسب مردمی با الگوی وارداتی است که بنظر، موفقتر از تلاشهای رسمی معماران برای حفظ هویت بومی در معماری در دهههای بعد بوده است. این الگوی تغییر و نقش عوامل زمینهای در آن میتواند راهگشای سیاستهای فرهنگی معماری در آینده باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
40 - بررسی میزان تحققپذیری اهداف طرح احیای میدان عتیق اصفهان (امام علی(ع))*
مهدی ابراهیمی بوزانی فهیمه فدائی جزیمحدوده طرح احیای میدان امام علی (ع) در دل بافت تاریخی اصفهان قرار گرفته است. این میدان در گذر زمان محو و توسط کاربری های دیگر اشغال شد تا اینکه در سال 1387 شهرداری اصفهان به موجب طرحی به احیای آن همت کرد. بر تهیه طرح و اجرای پروژه احیای میدان امام علی (ع) شهر اصفهان اع چکیده کاملمحدوده طرح احیای میدان امام علی (ع) در دل بافت تاریخی اصفهان قرار گرفته است. این میدان در گذر زمان محو و توسط کاربری های دیگر اشغال شد تا اینکه در سال 1387 شهرداری اصفهان به موجب طرحی به احیای آن همت کرد. بر تهیه طرح و اجرای پروژه احیای میدان امام علی (ع) شهر اصفهان اعتراضات و نقدهایی مطرح است که درستی و نادرستی این نقدها تاکنون به طور جدی مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی میزان تحقق اهداف طرح احیای میدان امام علی (ع) است. نوع پژوهش بر اساس هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش، متخصصین و کارشناسان حوزه شهری هستند. روش نمونهگیری، گلولهبرفی است و دادهها با بهرهگیری از پرسشنامه پژوهشگرساخته در سال جاری گردآوری شده است. در تحلیل دادهها از آزمونهای کایاسکوئر، تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل اثرات متقابل استفاده شده است. طبق بررسیهای انجام شده اهداف طرح میدان امام علی (ع) به طور نسبی با میانگین متوسطی تحقق یافته است. در این بین اهداف کالبدی-سکونتی با میانگین 42/3 بیشترین تحقق پذیری و اهداف زیستی با میانگین 28/3 ؛ اهداف اقتصادی با میانگین 24/3؛ اهداف اجتماعی-فرهنگی با میانگین 15/3 در ردههای بعدی بودهاند. نتایج همپوشانی مدلهای مورد استفاده نشان داد که هفت هدف کلیدی در طرح احیاء میدان امام علی (ع) شامل افزایش رضایت مندی سکنه و کسبه، افزایش رضایت مندی شهروندان غیرشاغل و ساکن، افزایش میزان حس تعلق مردم به محدوده اجرای طرح، ایجاد رونق و بهبودی در فعالیتهای گردشگری، افزایش سرزندگی و پیوستگی کانونهای تاریخی، کاهش تمایل به مهاجرت و افزایش هویت تاریخی و فرهنگی محدوده اجرای طرح در جریان طرح احیاء میدان امام علی(ع) تحقق یافته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
41 - تدوین چارچوب مفهومی برنامهریزی مشارکتی محله محور در شهرهای ایرانی؛ مطالعه موردی: محلههای سیروس، جوادیه و هفتچنار شهر تهران
محمد قاسمی سیانی ایرج قاسمی حسین حیدریامروزه مشارکت در امور اجتماعی از اصول اصلی توسعه پایدار به حساب میآید. در حوزه مدیریت شهری نیز قدرت یافتن شهروندان و تاثیرگذاری آن ها در امور شهری هسته اصلی رهیافت مشاركتی است. به طوریکه در بازآفرینی بافت های فرسوده طی سه دهه اخیر از این رهیافت به عنوان كلید حل مشكلات چکیده کاملامروزه مشارکت در امور اجتماعی از اصول اصلی توسعه پایدار به حساب میآید. در حوزه مدیریت شهری نیز قدرت یافتن شهروندان و تاثیرگذاری آن ها در امور شهری هسته اصلی رهیافت مشاركتی است. به طوریکه در بازآفرینی بافت های فرسوده طی سه دهه اخیر از این رهیافت به عنوان كلید حل مشكلات و اجرای موثر برنامههای نوسازی یاد شده است. اما تجارب نشان میدهد آنچه که با عنوان مشارکت در مدیریت شهری در ایران مورد توجه قرار گرفته بیشتر ناظر بر تأمین مالی و استفاده ابزاری از مشارکت است. در این مقاله تلاش شده است با مطالعه تجربه نوسازی در سه محله سیروس، جوادیه و هفتچنار تهران كه با رویکرد برنامهریزی کالبدی - فضایی و برنامهریزی مشارکتی اجرا شده است ضمن احصاء موانع مشارکت، الگویی برای اجرای پروژههای آتی ارائه شود. روش تحقیق این مطالعه کیفی و از تکنیک مصاحبه استفاده شده است. حجم نمونه 30 نفر از مدیران و کارشناسان نوسازی است که در این پروژهها و یا پروژههای مشابه فعالیت داشتهاند. نتایج بدست آمده بیانگر آن است که موانع موجود در دو دسته عوامل ساختاری و عاملیتی قابل دستهبندی است. بدین صورت عوامل ساختاری در سطح کلان شامل ساختارهای سازمانی و در سطح خرد شامل عوامل حقوقی (قوانین و مقرارت) و عاملیت در دو سطح خرد یعنی عوامل فردی و سطح کلان یعنی بعد سازمانی در جلب مشارکت شهروندان مانع ایجاد می کنند. بنابراین برای جلب مشارکت مردم باید این عوامل ساختاری و عاملیتی با یکدیگر هماهنگ کرده و تعامل مثبت و دوسویه بین آن ها برقرار نمود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
42 - تبیین زمینههای تحقق پایداری در بافت های قدیم و فرسوده با رویکرد بازآفرینی شهری یکپارچه؛ مطالعه موردی: بافت قدیم شهر کاشان
ابوذر وفاییامروزه بافت قدیم شهر کاشان به عنوان یکی از پهنههای شهری با وجود برخورداری از پتانسیلها وظرفیتهای پنهان برای توسعههای آتی درون شهری با مشکلات عدیدهای از جمله، کمبود خدمات شهری، عدم توانمندی ساکنان بافت، گسترش آسیبهای اجتماعی، پایین بودن سطح بهداشت و سلامت، عدم امنی چکیده کاملامروزه بافت قدیم شهر کاشان به عنوان یکی از پهنههای شهری با وجود برخورداری از پتانسیلها وظرفیتهای پنهان برای توسعههای آتی درون شهری با مشکلات عدیدهای از جمله، کمبود خدمات شهری، عدم توانمندی ساکنان بافت، گسترش آسیبهای اجتماعی، پایین بودن سطح بهداشت و سلامت، عدم امنیت، بحران ایمنی و تابآوری پایین در برابر بلایا (ناپایداری کالبدی) مواجه میباشند، لذا برای حل این معضلات، سیاستها و رهیافتهای سنتی مداخله در بافت فرسود و ناکارآمد شهری مانند باز توسعه و نوسازی شهری نمیتواند جوابگو باشد و نیاز به كارگیری الگوها و رهیافت نوینی از مداخله مکان مبنا در محلههای ناکارآمد و فرسوده شهری تحت عنوان بازآفرینی شهری پایدار است. این پژوهش بر آن است ضمن بررسی ابعاد مختلف فرسودگی و چالشهای پیش رو در بافت قدیم شهر کاشان به تبیین زمینههای تحقق پایداری در تمامی ابعاد بافت با رویکرد بازآفرینی شهری یکپارچه بر اساس کاربست تحلیلی بپردازد. نوع پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه انجام تحلیلی- تبیینی در استفاده از اسناد و مدارک نظری مرتبط با موضوع پژوهش است. نتایج پژوهش نشان میدهد، راهبردهای بازآفرینی یکپارچه در ابعاد مختلف پایداری میتواند الگوی مناسبی برای رفع مشکل انواع فرسودگی و شکلگیری فرم فضایی پایدار و هوشمند در بافت قدیم شهر کاشان باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
43 - ارزیابی پایداری اجتماعی محلات نوسازی شدهی شهر تهران (نمونه محلات شبیری-جی و شمشیری)
نقی عسگرینوسازی بافتهای فرسوده ، از سال 1388 در شهر تهران با تهیه بستههای حمایتی شامل اعطاء تسهیلات ارزان قیمت و بدون سپرده و بخشودگي هاي عوارض، در کنار مجموعهای از اقدامات هم راستا، از طریق دولت و شهرداری به صورت نسبتاً منسجمی پیگیری شده است. این برنامه موجب افزایش در ساخ چکیده کاملنوسازی بافتهای فرسوده ، از سال 1388 در شهر تهران با تهیه بستههای حمایتی شامل اعطاء تسهیلات ارزان قیمت و بدون سپرده و بخشودگي هاي عوارض، در کنار مجموعهای از اقدامات هم راستا، از طریق دولت و شهرداری به صورت نسبتاً منسجمی پیگیری شده است. این برنامه موجب افزایش در ساخت و سازها در محدودههای بافت فرسوده شد اما آیا به پایداری اجتماعی بیشتر محلات شهری نیز منجر گردید؟ هدف این مطالعه ، تعیین نتایج مستقیم و پیامدهای بلندمدتتر سیاست گذاری و برنامه ریزی بازآفرینی شهری در حوزههای اصلی پایداری اجتماعی در محلات نوسازی شده است. روش تحقیق از نوع ارزیابی به شیوه کمی و کیفی و با استفاده از ابزارهای پرسشنامه ، مصاحبه ، مشاهده و بررسی اسناد بوده است. حوزه زماني ارزيابي از سال 1386 تا سال 1394 و حوزه مکانی آن محلات شمشیری و شبیری-جی شهر تهران است.از مجموع 101 متغیر سنجش پایداری اجتماعی تعداد 46 متغیر از طریق پرسشنامه ( حجم نمونه 377 نفر در محله شمشیری و 375 در محله شبیری-جی از سرپرستان یا همسران ایشان)، 14 متغیر از طریق مشاهده و 37 متغیر از طریق مصاحبه و اسناد مورد بررسی قرار گرفته اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که در برخی از حوزه ها برنامه بازآفرینی، به پایداری بیشتر محلات و در اغلب حوزهها به ناپایداری و یا عدم تاثیر در وضعیت اجتماعی محلات منجر شده است. همچنین با توجه به پیش بینی روندها ، نتیجهگیری شد که در صورت تداوم نوسازی به شکل کنونی ، تداوم ناپایداری ساخت اجتماعی محلات فرسوده قابل پیش بینی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
44 - تحلیل تطبیقی مفهوم سنت و مدرنیته از دیدگاه دکتر سید حسین نصر؛ نگاهی سنتگرا بر مفهوم شهر اسلامی
حمیدرضا صارمی سیده نیلوفر هاشمیاندیشه سنتی و متجدد همواره در حوزههای علمی- معرفتی مختلف محل بحث گروههایی با دیدگاههای متفاوت بوده و هر گروه سعی میکند این مفاهیم را بر اساس درک خود از موضوع و متناسب با جهانبینی خاص خود تعریف کرده و یا شاخصبندی کند. بحثها پیرامون مفهوم سنت و مفهوم مدرنیته، کارکر چکیده کاملاندیشه سنتی و متجدد همواره در حوزههای علمی- معرفتی مختلف محل بحث گروههایی با دیدگاههای متفاوت بوده و هر گروه سعی میکند این مفاهیم را بر اساس درک خود از موضوع و متناسب با جهانبینی خاص خود تعریف کرده و یا شاخصبندی کند. بحثها پیرامون مفهوم سنت و مفهوم مدرنیته، کارکردهای هر یک، میزان و شدت اثرگذاری هر یک و کارایی هر مفهوم در شرایط معاصر کنونی در مجامع علمی مختلف باعث شده است به سختی بتوان بدون مشخص کردن موضعگیری مشخص، تعریف یکپارچه و دقیقی از این مفاهیم ارائه نمود. از این رو پژوهش حاضر در تلاش است تا به بررسی، تحلیل و نقد موضعگیری یکی از اساتید برجسته سنتگرایی، دکتر سید حسین نصر-که از پیروان مکتب سنتگرایی و متأثر از آرای رنه گنون و فریتهوف شوان بوده و به لحاظ فلسفی قائل به " حکمت خالده" است - پیرامون موضوع بحران تقابل سنت و تجدد در دنیای معاصر بپردازد. از این منظر، به کمک روش اسنادی و رویکرد تفسیری و با تحلیل محتوای آثار و تالیفات متعدد و کثیر آقای دکتر نصر، مفهوم سنت و سنتگرایی، ارکان اندیشه سنتی، هنر سنتی، معماری و شهرسازی سنتی از دیدگاه ایشان مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و در مرحله بعد موارد فوق الذکر در رابطه با اندیشه متجدد مجددا از همین نگاه، بررسی خواهد شد. نهایتا پس از نقد همه جانبه نظریات دکتر نصر در رابطه با شهر اسلامی سنتی و شهراسلامی جدید، تحلیل نهایی، جمعبندی ارزشمندی از تطبیق مفاهیم سنت و مدرنیته در اندیشه دکتر نصر به دست خواهد داد. این تحلیل تطبیقی که شامل ابعادِ خاستگاه، محدودیت زمانی و مکانی، انسان شناسی، هنر، هنرمند، زیبایی شناسی، اصول، معماری، معمار، توسعه، شهر، ارتباط با طبیعت میباشد میتواند رهنمودهای باور سنت گرایانه در در حل بحران تجدد معاصر را روشن سازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
45 - الگوی روابط معنای «مکانهای عمومی باکیفیت» از منظر اندیشه اسلامی-ایرانی
محسن رفیعیان مجتبی رفیعیان محمدرضا بمانيانهر مخاطب با قرارگیری در مکانهای عمومی، معانی بسیاری را در ذهن خود تداعی میکند و سپس این معانی را در منظومهای کلی و در ارتباط با یکدیگر قرار میدهد. و بر مبنای آن قضاوت کیفی میکند. که آیا مکان باکیفیت است یا نه؟ الگوی روابط معنایی، مبنای فهم کلی معنای مکان و کیفیت معنا چکیده کاملهر مخاطب با قرارگیری در مکانهای عمومی، معانی بسیاری را در ذهن خود تداعی میکند و سپس این معانی را در منظومهای کلی و در ارتباط با یکدیگر قرار میدهد. و بر مبنای آن قضاوت کیفی میکند. که آیا مکان باکیفیت است یا نه؟ الگوی روابط معنایی، مبنای فهم کلی معنای مکان و کیفیت معنای مکانهای عمومی شهری است. یکی از عوامل شکلدهنده این الگو، زمینه اندیشه ای جامعه است. فهم یک فرد مجهز به اندیشه اسلامی-ایرانی از مکانهای عمومی با فهم یک فرد با زمینه اندیشهای متفاوت، دارای تمایزاتی است. سوال اصلی این است که کدام الگو قضاوت کیفی معنای مکان را متاثر از زمینه اندیشه ای بهتر تبیین میکند. متناظر این سوال، هدف تبیین الگوی روابط معنای مکانهای عمومی از منظر اندیشه اسلامی-ایرانی است. در این پژوهش، روش تحقیق نظریه زمینه بنیاد با رویکرد کیفی، مبتنی بر 15 مصاحبه ی نیمهساختاریافته بکارگیری شده و مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار «مکس کیودا» در سه مرحله (باز، محوری و گزینشی) کدگذاری شده اند. نتایج حاکی از آن است که شاخصهای تقریباً یکسانی در خصوص معنای مکان در ادبیات عام و شهرسازی اسلامی-ایرانی وجود دارد، اما مهم چیدمان، نظم و آرایش این شاخصها در قالب الگوی روابط معانی است که در قالب 8 وجه به شکل خیمه معنای مکان، شامل: «طبیعی-زیستمحیطی، مادی-معیشتی، اجتماعی-مردمی، هنجاری، هویت و اصالت، قدرت، پاکی و روانی» و یک مقوله محوری «تذکر و توجه به عالم بالا» ترسیم گردیده است. این الگو دارای سه ویژگی اصلی: استعلایی بودن، مکمل بودن و سلسلهمراتبی بودن است. برمبنای این الگو قضاوت کیفی هر مکان عمومی شهری در درجه اول با هشت وجه صورت می گیرد و سپس مقوله محوری «تذکر، توجه(توحید)» بعنوان جوهر کیفیت معنای مکان، دال مرکزی و تکمیل کننده کیفیت معنا در ادراک مخاطبان و مبنای قضاوت آنها است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
46 - مؤلفههای کیفیت مکان در شهر ایرانی ـ اسلامی
حمیدرضا صارمی بهاره بهراحضور انسان در مکانهای شهری به معنای اتصال به وجودی جمعی و فضای ادراکشده توسط او، حاصل گفتمانی بین ذهن و اجتماع است، فلذا استنباط و القای معنای مکان بدون پیوند مفاهیم وجودی اجتماع و ذهن با مکان، منجر به رویکردهایی سطحی نسبت به واقعیت مکانهای شهری میشود. ازاینرو کیفی چکیده کاملحضور انسان در مکانهای شهری به معنای اتصال به وجودی جمعی و فضای ادراکشده توسط او، حاصل گفتمانی بین ذهن و اجتماع است، فلذا استنباط و القای معنای مکان بدون پیوند مفاهیم وجودی اجتماع و ذهن با مکان، منجر به رویکردهایی سطحی نسبت به واقعیت مکانهای شهری میشود. ازاینرو کیفیت تعاملات ِحاصل از کیفیات مکان مطرحشده در غرب، با کیفیات ذهنی در رویکرد اسلامی، در بیان واقعیات تعاملات انسان با مکان، کارایی لازم را نخواهد داشت. بنابراین پژوهش حاضر با هدف دستیابی به مدل کیفیت مکان در شهر ایرانی ـ اسلامی و منطبق بر مکتب و اندیشه اسلامی به دنبال پاسخگویی به این سؤالات است که مؤلفههای مؤثر بر معنای مکان از دیدگاه شهر ایرانی ـ اسلامی چه میباشد؟ کیفیتهای لازم برای ایجاد یک مکان شهری ایرانی ـ اسلامی چیست؟ مدل کیفیت مکان در شهر ایرانی ـ اسلامی چگونه است؟ برای پاسخگویی به پرسشهای مذکور، از روششناسی کیفی و راهبرد تحلیل محتوا، طی یک فرایند توصیفی ـ تحلیلی برای تحلیل محتوای منابع مربوطه در زمینه شهر ایرانی ـ اسلامی استفاده شده است. مدل کیفیت مکان در پژوهش حاضر مبتنی بر نظریه اصالت پدیداری معنا بر این تفکر بنا است که صورت مکان ابتداییترین سطح تعامل انسان با محیط پیرامون است و ماهیتی کاملاً ملموس و کالبدی دارد و میتوان آن را عینیتی مستقل از حضور و شناخت انسان در نظر داشت؛ اما شناخت انسان از محیط و به ظهور آوردن مفاهیمی جدید در پی حضور انسان در محیط، زمینه ظهور محتوای مکان را فراهم خواهد آورد. به همین دلیل مکان و معنای مکان دارای دو «کلانمؤلفه ذهنی» و « کلانمؤلفه عینی» میباشد که این دو در محتوای مکان غیرقابل انفکاک هستند. بنابر نتایج پژوهش، کلانمؤلفه ذهنی شامل سه مؤلفه «ادراکی»، «اجتماعی» و «مدیریتی» و کلانمؤلفه عینی دارای سه مؤلفه «کارکرد»، «ریخت» و «طبیعت» است. این مؤلفهها 52 کیفیت مکان را شامل میشوند که مدل کیفیت مکان شهر ایرانی ـ اسلامی را ساخته و میتواند در برنامهریزی، طراحی، مدیریت و تصمیمگیری و ارزیابی کیفیت مکانهای شهری ایرانی ـ اسلامی موردتوجه قرار گیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
47 - تملک اراضی شهری در طرحهای توسعه شهری با رویکرد عدالت اجتماعی
اعظم افشارنیا اسفندیار زبردست مرتضی طلاچیانتملک اراضی شهری با رویکرد عدالت اجتماعی یکی از موضوعاتی است که در بسیاری از طرحهای توسعه شهری مورد بیتوجهی قرار گرفته است. این پژوهش از رهگذر بررسی حقوق مالکیت زمین و تحلیل برخی از قواعد مهم مرتبط با مالکیت زمین در دیدگاههای مختلف غربی و اسلام، پیشنهاداتی جهت افزایش چکیده کاملتملک اراضی شهری با رویکرد عدالت اجتماعی یکی از موضوعاتی است که در بسیاری از طرحهای توسعه شهری مورد بیتوجهی قرار گرفته است. این پژوهش از رهگذر بررسی حقوق مالکیت زمین و تحلیل برخی از قواعد مهم مرتبط با مالکیت زمین در دیدگاههای مختلف غربی و اسلام، پیشنهاداتی جهت افزایش عدالت اجتماعی در تحقق حقوق مالکیت شهری ارائه میدهد. در پژوهش حاضر با توجه به ماهیت موضوع عمدتا از روش تحلیل ثانویه و تکنیک تحلیل محتوا استفاده شده است. یافتههای پژوهش بیانگر آن است که در دیدگاه غربی نشات گرفته از لیبرالیسم محدودیتهایی را برای قدرت دولت در سلب مالکیت از افراد تعیین میکنند و قوانین سلب مالکیت تنها در صورتی مجاز است که منافع عمومی را تامین کند. نتایج حاصل از تحلیل قوانین مالکیت خصوصی بر اساس شاخصهای عدالت و حقوق مالکانه در ایران از طریق بررسی قوانین مالکیت در اسناد مربوطه، در قالب 9 اصل از جمله سهیم شدن گروههای نافع از طرحهای شهری در تامین هزینههای عمومی، انتقال حق توسعه به مردم، قانونی بودن سلب مالکیت خصوصی در صورت تقدم منافع عمومی بر منافع خصوصی- فردی، و... استخراج شدهاند. از جمله مشکلات سلب مالکیت اراضی در طرحهای توسعه شهری میتوان به ضعف قوانین در اثبات میزان ضرر مالکان موجود یا قیاس ضرر مالک و شهروندان و عدم تببین حقوق مالک هر قطعه زمین در رابطه با ضوابط و مقررات در نحوه استفاده و كاربری آن ملک اشاره نمود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
48 - تدوین مدل نظری تولید فضای شهری معنویتمبنا در شهر ایرانی- اسلامی با استفاده از روش دادهمبنا (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهر مشهد)
فرزانه مدنی مجتبی رفیعیان افسون مهدوی فاطمه محمد نیای قراییتوسعه شهری و فرایند تولید فضا همواره با تعارضات جدی توأم بوده است. این امر منجر به تولید و بازتولید فضاهای سوداگرانه مبتنی بر منطق صرف انباشت سرمایه شده است. از جمله نمودهای این تقابل را می توان در مداخلات صورت گرفته در بافتهای با هویت ویژه، چون مشهد دید، که در تعارض ج چکیده کاملتوسعه شهری و فرایند تولید فضا همواره با تعارضات جدی توأم بوده است. این امر منجر به تولید و بازتولید فضاهای سوداگرانه مبتنی بر منطق صرف انباشت سرمایه شده است. از جمله نمودهای این تقابل را می توان در مداخلات صورت گرفته در بافتهای با هویت ویژه، چون مشهد دید، که در تعارض جدی با مباحث پایداری و ابعاد سه گانه آن است. در تقابل با این چالشها، شهرسازی معنویتمبنا و لزوم شناسایی شاخصهای آن در برنامه ریزی شهری معاصر در جهت تعادل بخشی، ضروری به نظر میرسد. روند افزایشی پژوهشها در این زمینه از سوی مراکز علمی معتبر بیانگر لزوم هرچه بیشتر کاربست این مفهوم در مقیاس برنامه ریزی شهری معاصر است. این پژوهش با هدف ارائه خوانشی مکانی از شاخصهای تولید فضای شهری معنویت مبنا در برنامه ریزی شهری معاصر در راستای تعدیل چرخه فعلی، با هدف تدوین اجزا و مؤلفههای مکانی مؤثر در تولید فضای شهری معنویت مبناست. این پژوهش به لحاظ هدف در زمره تحقیقات توسعهای و از نوع کیفی است که با روش نظریۀ داده بنیاد انجام شده است. جامعۀآماری شامل خبرگان و مطلعین کلیدی (21 مصاحبه فردی و 2 مصاحبه گروهی) که با استفاده از شیوۀ نمونه گیری هدفمند به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. یافتههای تحقیق، شناسایی 23شاخص در قالب 8 بعد اصلی شامل چیدمان فضا، نقش انگیزی، نمادگرایی، پایداری، عدالت، امنیت، ساختار مدیریتی و معاصرسازی دانش نظری است. دستاورد این پژوهش، جای-گذاری مفهومی تعادل بخش به چرخه تولید فضاست که با ساختارسازی مؤلفههای مکانی مؤثر در تولید فضای معنویت مبنا، باعث ارتقای کیفی مداخلات؛خلق ارزش و نیل به پایداری توسعه خواهد شد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
49 - واکاوی عوامل اثر گذار تاریخی و آینده نگاری وضعیت حریم شهرهای ایرانی اسلامی؛ مطالعه موردی: حریم کلانشهر تهران
مجتبی صبوری رحيم سرور حمیدرضا جودکی فاطمه ادیبی سعدی نژادتأثیر انسان بر محیط بر پایۀ جهان بینی یا فلسفه زندگی شکل میگیرد؛ از این رو احداث و شکل گیری شهر در تمدن انسانی همواره بیان کننده ایدئولوژی و جهان بینی حاکم بر آن جوامع بوده است؛ به همین جهت در محیطهای جغرافیایی متباین، شهرها را با نقش و اهمیت متفاوت و با رشد ناهماهنگ چکیده کاملتأثیر انسان بر محیط بر پایۀ جهان بینی یا فلسفه زندگی شکل میگیرد؛ از این رو احداث و شکل گیری شهر در تمدن انسانی همواره بیان کننده ایدئولوژی و جهان بینی حاکم بر آن جوامع بوده است؛ به همین جهت در محیطهای جغرافیایی متباین، شهرها را با نقش و اهمیت متفاوت و با رشد ناهماهنگ و ناهمسان میبینیم. تحولات شتابان شهرنشینی و جمعیت شهرنشین که از دهه چهل آغاز گردیده موجب بروز مشکلات در ابعاد گوناگونی نظیر مسکن، بیکاری و اسکان غیررسمی به شدیدترین شکل ممکن گردیده است و عدم توان پاسخگویی محیطهای شهری به مسایل ایجاد شده، موجب شده تا حریم شهرها دائما در معرض رشد ناموزون شهرها و هجوم کاربریهای شهری قرار گیرند. روش تحقیق در این مقاله از نوع هدف کاربردی - توسعه ای از نوع ماهیت توصیفی تحلیلی است. هدف بررسی و آینده پژوهی عوامل تاثیر گذار بر حریم کلانشهر تهران از منظر شهر ایرانی اسلامی است که روند تاریخی و طولانی شدن آن بیش از چند دهه است که منجر به از بین رفتن حریم تهران گردیده است. جامعه آماری این پژوهش 40 نفر که ازاین میزان 15 نفر کارشناسان اداره کل حریم و مابقی صاحب نظران، خبرگان و متخصصان در پژوهش میباشند. معیارهای مورد بررسی قرار گرفته شامل عوامل کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، طبیعی و مدیریتی با زیر معیارهای مشخص، که این زیر معیارهاکد گزاری شده و سپس در نرم افزار MIC MAC. به صورت ماتریسهای MDI, MPDI, MII, MPII مورد تحلیل قرار است. نتیجه تحقیق نشان میدهد بیشترین تاثیر مستقیم و مستقیم بالقوه، تاثیرات غیر مستقیم و غیر مستقیم بالقوه، مربوط به تغییر کاربری اراضی با رتبه (473). کمترین تاثیرات مستقیم، مستقیم بالقوه و تاثیرات غیر مستقیم و غیر مستقیم بالقوه مربوط به توپوگرافی محدود با رتبه (267) میباشد. همچنین بیشترین وابستگی مستقیم، مستقم بالقوه و وابستگی غیر مستقیم، غیر مستقیم بالقوه درادوار تاریخی مربوط به رشد فزاینده جمعیت با عدد (465) و کمترین آن مختص به اراضی کشاورزی، تالابها با رتبه (224) میباشد. . پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
50 - مدیریت شهرهای ایرانی- اسلامی با رویکرد شهر دانایی محور (مطالعه موردی: شهر شیراز)
مهراب شهریور حسین کلانتری خلیل آباد غلامرضا لطیفیشهر دانایی از مفاهیم خلق شدهی هزارهی جدید است. هر چند نشانههایی از مفهوم شهر دانایی را میتوان تا یک دهه پیش نیز جستجو کرد، امّا از قرن بیست و یکم شهرهایی از گوشه و کنار جهان، به سوی مفهوم توسعهی دانایی محور تمایل پیدا کرده است. هدف از تحقیق حاضر ارزیابی و تحلیل می چکیده کاملشهر دانایی از مفاهیم خلق شدهی هزارهی جدید است. هر چند نشانههایی از مفهوم شهر دانایی را میتوان تا یک دهه پیش نیز جستجو کرد، امّا از قرن بیست و یکم شهرهایی از گوشه و کنار جهان، به سوی مفهوم توسعهی دانایی محور تمایل پیدا کرده است. هدف از تحقیق حاضر ارزیابی و تحلیل میزان توانمندیهای مدیریتی و قابلیتهای تکنولوژیکی و زیرساختی شهر دانایی محور در شهر شیراز است که با استفاده از روش تحقیق میکس متد (کیفی و کمی) انجام گرفت. ابعاد و مولفههای شهر دانایی محور ابتدا از طریق بررسی کیفی (تحلیل محتوی) بر پایه مشخصههای کیفی پژوهش سنجیده شد و سپس با استفاده از تکنیک IPA (اهمیت و عملکرد) بررسی کمی نیز صورت گرفت. بعد از این بررسیها، اهمیت مولفههایی که در مرحله اول تحقیق شناسایی شدند تعیین گردید. با استفاده از بررسی دادهها، ماتریس اولویتبندی بهبود شاخصهای داناییمحور در شهر شیراز نیز مشخص گردید. هم چنین نتایج نشان داد که مهمترین اولویت شهر شیراز آگاهی و افزایش دانش شهروندان با وزن (158/.) است. از طرفی کاهش خدمات کاغذی با وزن (138/.) و افزایش خدمات آنلاین با وزن (112/.) به عنوان دومین و سومین اولویت با همدیگر همبستگی داشتند. علاوه بر این طی این مطالعه مشخص گردید که زیرساختهای آموزشی شهر شیراز از نظر اصول دانایی در وضعیت مناسبی قرار دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
51 - سنجش حس تعلق مکانی و شناسایی مؤلفههاي مؤثر بر آن در الگوهاي بدنه شهري «مطالعه موردي: ضلع غربی خیابان امام خمینی اردبیل»
روح اله رحیمی سید محسن موسوی نسرین محمدی ایرلوبدنههای شهری و ابعاد اجتماعی، فرهنگی آنها نقش مؤثری در ایجاد حس تعلق مکانی در شهروندان دارد. شناسایی الگوهای بدنههای شهری یکپارچه و هماهنگ بر ادراک مخاطبان در جهت ایجاد حیات اجتماعی، تعاملات اجتماعی و هویت مکانی مؤثر است. هدف پژوهش، بررسی تأثیر بدنههای شهری بر ایجاد چکیده کاملبدنههای شهری و ابعاد اجتماعی، فرهنگی آنها نقش مؤثری در ایجاد حس تعلق مکانی در شهروندان دارد. شناسایی الگوهای بدنههای شهری یکپارچه و هماهنگ بر ادراک مخاطبان در جهت ایجاد حیات اجتماعی، تعاملات اجتماعی و هویت مکانی مؤثر است. هدف پژوهش، بررسی تأثیر بدنههای شهری بر ایجاد حس تعلق شهروندان و تعیین راهکارهای برای طراحی بدنه شهری مؤثر بر حس تعلق به مکان است. به همین جهت ضلع غربی خیابان امام خمینی اردبیل، اصلی ترین و قدیمی ترین خیابان این شهر مورد مطالعه قرار گرفته است. روش پژوهش از نوع کاربردی و توصیفی- پیمایشی بوده و به روش کمی انجام پذیرفته است. برای جمعآوری اطلاعات از مطالعات کتابخانهای و روشهای پیمایش میدانی، مشاهده و پرسشنامه استفاده شده است. بر اساس یافته های پژوهش، میزان حس تعلق به مکان در شهروندان تحت تأثیر مؤلفه های اجتماعی- ادراکی بدنه شهری است؛ که می توان با هماهنگی مغازهها، مبلمان مناسب، احیای بناهای تخریبشده، تناسب در رنگ، تناسب در خط آسمان، نماسازی مطلوب و پوشش گیاهی مناسباحساس رضایتمندی و حس تعلق به مکان در شهروندان را افزایش داد. نتیجه پژوهش در مطالعه موردی نشان می دهد که قدمت بالا، دسترسی مناسب و برگزاری آیینهای ملی- مذهبی سبب ایجاد حس تعلق به مکان شده است. همچنین ساختارهای آشنا با فرهنگ و هویت شهروندان سبب ایجاد حس تعلق به مکان می شود. استفاده از جدارههای شهری مرتبط با هویت و فرهنگ تاریخی و بومی برای آیینهای ملی مذهبی میتواند مردم را به حضور در خیابان تشویق کند و سبب ایجاد خاطره و تصویر ذهنی برای آنها و بهتبع آن باعث افزایش حس تعلق مکانی شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
52 - شناسایی چالشها و فرصتهای توسعه گردشگری پایدار شهری در منطقه 4 تهران
فرنگیس ترابی زهرا نادعلی پورامروزه همگام با گسترش شهرنشینی، تغییرات در سبک زندگی افراد و تغییر الگوهای کار و فراغت، پدیده گردشگری شهری از اهمیت روزافزونی برخوردار است. از این منظر، شهرها در وهله اول برای شهروندان و ساکنین و در وهله دوم برای گردشگران و بازدیدکنندگان از سایر نقاط، خود به عنوان مقصد چکیده کاملامروزه همگام با گسترش شهرنشینی، تغییرات در سبک زندگی افراد و تغییر الگوهای کار و فراغت، پدیده گردشگری شهری از اهمیت روزافزونی برخوردار است. از این منظر، شهرها در وهله اول برای شهروندان و ساکنین و در وهله دوم برای گردشگران و بازدیدکنندگان از سایر نقاط، خود به عنوان مقصد گردشگری با طیف وسیعی از جاذبه ها و سرگرمی ها عمل می کنند. هدف پژوهش حاضر، شناسایی چالشها و فرصتهای توسعه گردشگری شهری در منطقه 4 تهران است. مطالعه حاضر، یک مطالعه کیفی بوده که از روش تحلیل مضمون برای تحلیل نتایج استفاده شده است. ابزار گردآوری محتوا، مصاحبه بوده و با 10 نفر از خبرگان امر مصاحبه انجام شده است. نرمافزار مورداستفاده به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، نرمافزار Maxqda نسخه 2020 بوده است. نتایج حاکی از آن بود که در بخش چالشها، عوامل اصلی چالش زیرساختی، چالش اجتماعی- فرهنگی، چالش مدیریتی، چالش محیطی و چالش اقتصادی شناسایی شدند که برای هریک از آنها کدهای فرعی نیز شناسایی گردید. همچنین در بخش فرصتهای توسعه گردشگری، مؤلفههای اصلی امکانات رفاهی، جاذبه گردشگری، عوامل انگیزشی، عوامل فرهنگی و اجتماعی و نیروی انسانی شناسایی شدند. از سوی دیگر، مؤلفههای اقدامات آموزشی و تبلیغات، اقدامات زیرساختی و سیاستگذاری، اقدامات فرهنگی و اجتماعی، اقدامات نظارتی و بهداشتی، زیرساختهای ناوگان حملونقل عمومی و مسائل زیستمحیطی بهعنوان راهکارهایی بهمنظور توسعه گردشگری شناسایی شدند. همچنین چالشها و موانعی وجود دارد که از آن جمله میتوان به چالشها و موانع اقتصادی، زیرساختی، اجتماعی فرهنگی، مدیریتی و محیطی اشاره کرد. پرونده مقاله