بازخوانی سازمان فضایی محله در شهر ایرانی از منظر فرهنگ وقف؛ مطالعه موردی: محله علیقلیآقا، شهر اصفهان
محورهای موضوعی : شهرسازی اسلامی
مینا کشانی همدانی
1
(دانشجوی دکترای شهرسازی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان)
حسن سجاد زاده
2
(دانشیار گروه شهرسازی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان)
کلید واژه: فرهنگ وقف, محله, شهر ایرانی-اسلامی, محله علیقلیآقا, اصفهان,
چکیده مقاله :
فرهنگ وقف در حوزه شهرسازی از دیرباز وجود داشته و در ابعاد گوناگونی همچون کالبدی، عملکردی، اجتماعی و اقتصادی حائز اهمیت است. شناسایی سازوکار تأثیر فرهنگ وقف در عناصر سازنده شهرهای ایرانی-اسلامی بهویژه با رویکردی تاریخی، به روشنتر شدن این مفهوم کمک خواهد کرد. شهر اصفهان با محلات تاریخی منحصربه فرد، به عنوان یکی از شهرهایی که در دوران صفویه و متاثر از فرهنگ وقف رشد و توسعه یافته است، بستر مناسبی برای پژوهشهای تاریخی با نگاه نوآورانه را فراهم میآورد. از این رو از میان محلات شهر اصفهان، با توجه به وجود وقفنامهای مستند، محله علیقلیآقا به منظور بستر این پژوهش به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده و پژوهش با فرض تاثیرگذاری سنت وقف بر شکل محله علیقلیآقا، در پی یافتن پاسخی برای این پرسش است که فرهنگ وقف چگونه بر ساختار و خلق فضاهای محله سنتی تأثیر گذاشته است؟. براین اساس، هدف مقاله تحلیل ساختشناسی فضایی و عناصر کالبدی محلات سنتی از منظر فرهنگ وقف و مبتنی بر رویکرد ساختارگرایی در مطالعات شهر اسلامی میباشد، تا براین اساس بتوان در فرایند بازآفرینی محلات سنتی با اتکاء به یافتههای تحقیق به سازمان فضایی پایداری دست یافت. به همین منظور، پژوهش با روش توصيفي - تحليلی ضمن مرور ادبیات جایگاه وقف در تفکر اسلامی و تاثیر آن بر ساختار شهر اسلامی، در بخش تحلیلی با استفاده از گردآوري اطلاعات بصورت كتابخانهاي - اسنادي، مشاهدات ميداني، اسناد، نقشههای تاریخی و همچنین بررسی وقفنامهها و سفرنامههای تاریخی، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که فرهنگ وقف، در ایجاد نطفه اولیه مرکز محله علیقلیآقا شهر اصفهان و ایجاد بناهای عمومی نظیر: مسجد، حسینیه، حمام و سایر ابنیه عامالمنفعه در این محله، اثرگذار بوده است. همچنین به دلایل ابعاد اعتقادی و اجتماعی فرهنگ وقف، توسعه و ایجاد ابنیه محله علیقلیآقا، موجب ایجاد ساختار درهم تنیده در مرکز محله و ایجاد حساسیت و مشارکت مردم در حفظ و احیاء ابنیه سنتی در این محله شده است.
mortmain has been existing for a long time in the field of urbanization. It is a multifaceted phenomenon with various physical, functional, social and economic dimensions. Identifying the effect of mortmain endowment on the building blocks of Iranian-Islamic cities, especially through a historical approach, will help to clarify this concept. With its unique historical neighborhoods, the city of Isfahan which was mainly developed in the Safavid era under the influence of the idea of the Islamic city and mortmain offers a perfect opportunity for innovative historical research. From among the numerous historical neighborhoods in Isfahan, the neighborhood of Aligholi Agha was selected as the case of the present study due to the survival of its mortmain deeds. The hypothesis of this research is the influence of mortmain on the shape of Aligholi Agha neighborhood. The research seeks to find an answer to the question of how tradition of mortmain has affected the structure and creation of traditional neighborhood spaces?. Accordingly, the purpose of this article is to analyze the spatial structure and physical elements of traditional neighborhoods from the perspective of mortmain tradition and based on the structuralism approach in Islamic city studies. Accordingly, in the process of traditional neighborhoods regeneration, a sustainable spatial organization can be achieved by relying on research findings. For this purpose, the research was conducted through a descriptive-analytical method, while reviewing the literature of the position of mortmain in Islamic thought and its impact on the structure of the Islamic city, and using library-documentary as well as field observations, historical documents and maps, and existing mortmain deeds. Our findings indicate that mortmain has been effective in the formation and further historical development of Aligholi Agha neighborhood centers in Isfahan and creating public buildings such as mosques, bath and other public buildings in this neighborhood. Also, due to the doctrinal and social dimensions of the mortmain tradition, the development and creation of Aligholi Agha neighborhood buildings, has created an interconnected and intertwined structure in the center of the neighborhood and has created sensitivity and participation of people in preserving and reviving traditional buildings in this neighborhood.
ابدالی، یعقوب، احمد پوراحمد و اسحاق خندان. (1397) «فراتحلیلی بر پژوهشهای وقف در شهرهای ایرانی-اسلامی». مجله جغرافیا و روابط انسانی. دوره اول، شماره اول، 186-197.
احمدی، نزهت (1391). «نهاد وقف در دوره صفوی». فصلنامه مطالعات تاریخ اسلام. سال چهارم، شماره15، 41-56.
احمدی، نزهت. (1390). درباب اوقاف صفوی (مجموعه مقالات). انتشارات: تهران، كتابخانه، موزه و مركز اسناد مجلس شوراي اسلامي، چاپ اول.
احمدی، نزهت. (1393). «تأثیر موقوفات گنجعليخان بر کالبد شهری کرمان با تکیه بر اسناد وقفنامههای گنجعلیخان». فصلنامه مطالعات تاریخ اسلام، سال هفتم، شماره 23، 31-55.
اهلرز، اکارت. (1374). «موقوفات دینی و شهر شرق اسلامی». ترجمه مصطفی مومنی و محمدحسن ضیا توانا. مجله میراث جاویدان، سال سوم، شماره دوم. 50-53.
باقري، اشرفالسادات (1386)، شهرهاي قلمرو فرهنگ اسلامی. انتشارات امیرکبیر، تهران.
بحری مقدم، عباس. (1392). «عوامل اجتماعی-فرهنگی در شکلگیری محله در شهر ایرانی-اسلامی و کارکردهای آن». نشریه تاریخ و تمدن اسلامی، سال نهم، شماره 17، 101 - 116.
بمانیان، محدرضا، پرهام بقایی و آرین امیرخانی. (1387). «رهیافتی بر نقش موقوفات در ساماندهی فضاهاي شهري (با نگاه ویژه بر موقوفات شهر اصفهان». نشریه مدیریت شهری، شماره21، 59-71.
پوراحمد، احمد، ایوب منوچهری میاندوآب، حسین رفیعیمهر و عارف آقاصفری. (1392). «بررسی نقش وقف در توسعه و ساماندهی فضایی شهرها (مطالعة موردی: شهر لالجین)». فصلنامه مطالعات شهر ایرانی - اسلامی، شماره دوازدهم، 5-.14.
پیربابایی، محمدتقی و رحیم ایرانشاهی. (1399) «واکاوی نقش فرهنگ وقف در تکوین ارسنهای شهری بر اساس نظریه ساختیابی»، نشریه فرهنگ معماری و شهرسازی اسلامی، سال پنجم، شماره دوم، 17 - 36.
جناب، میرسید علی. (1393). احصائیه خانهها و محلات اصفهان. انتشارات: سازمان فرهنگی-تفریحی شهرداری اصفهان.
حسینی اشکوری، سید صادق. (1388). کتاب اسناد وقف اصفهان؛ دفتر هفتم. زیر نظر اداره کل اوقاف و امور خیریه استان اصفهان. انتشارات: مجمع ذخایر اسلامی، قم.
دانش، جابر. (1389) «مبانی شکلگیري و اصول سازمانیابی کالبدي شهراسلامی». فصلنامه مطالعات شهر ایرانی-اسلامی، شماره اول، 15 - 31.
سجادیان، ناهید، صفیه دامنباغ، فاطمه رزمگیر و بلقیس رستگاران. (1393). «بررسی تاثیر فرهنگ و تمدن اسلامی بر ساخت کالبدی شهرهای ایران». سومین کنفرانس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت؛ واکاوی مفاهیم و نظریههای رایج توسعه و تجارب ایران و جهان: به سوی نظریه اسلامی ایرانی پیشرفت.
شفقی، سیروس. (1381). جغرافیای اصفهان. انتشارات دانشگاه اصفهان، چاپ دوم، ویرایش اول.
شفقی، سیروس. (الف 1376). «وقف در اصفهان». نشریه میراث جاویدان، شماره20، 33.
شفقی، سیروس. (ب 1376). «وقف در اصفهان، پراکنگی جغرافیای موقوفات و آثار اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی آن در اصفهان». نشریه میراث جاویدان، شماره 19 و 20، 47-58.
شهابی، محمدرضا (1383)، «مبانی و چارچوب نظری تأثیر وقف در شکل گیری فضاهای شهری»، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، شماره72، 135-150.
شهرداری اصفهان، سازمان نوسازی و بهسازی شهر اصفهان (1378). طرح بهسازی و ساماندهی مرکز محله علیقلیآقا.
شهریوری، نسرین و شهرام یوسفیفر (1396)، «بررسي كاركردهاي پنهان آب انبارهاي وقفي در تهران دورة قاجار». پژوهشنامة تاريخ اجتماعي و اقتصادی، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، سال ششم، شمارة اول، -55.
شهیدی، حمیده (1394)، «نقش وقف در توسعه آبي و شكل گيري فضاهاي شهري مشهد در دوره صفويه»، مطالعات تاریخ اسلام، سال هفتم، شماره 25، 95-120.
صادقی گلدر، احمد (1385). مقدمهای بر فرهنگ وقف، انتشارات صائن، تهران.
طبسی، محسن (1381)، «بازخوانی وقفنامه و بررسی کالبدی مرکز محله علیقلیآقا»، نشریه صفه، دوره 12، شماره 35، 93 - 121.
عسگری، محسن و آرش بغدادی (1394)، «آسیب شناسی چارچوب مطالعات کالبدی وقف در شهر اسلامی»، فصلنامه مطالعات شهر ایرانی-اسلامی، شماره 20، 37-48.
عمرانزاده، بهزاد، کرامتالله زیاری، احمد پوراحمد و حسین حاتمینژاد (1393)، «بررسی و تحلیل رویکردهای حاکم بر مطالعات شهر اسلامی»، فصلنامه مطالعات شهر ایرانی- اسلامی، شماره 16، 71- 79.
غروی الخوانساری، مریم (1396)، «از محله سنتی تا محله معاصر؛ کندوکاوی در راهکارهای احیا هویت محلی در شهر امروز»، نشریه معماری و شهرسازی آرمانشهر، شماره21، 61 -76.
غلامی، حسین و ابراهیم الیاسی (1393)، «تحلیلی بر جایگاه محله در شهرسازی ایرانی-اسلامی»، نهمین سمپوزیوم پیشرفتهای علوم و تکنولوژی، مشهد، کمیسیون اول: همایش ملی معماری، شهرسازی و توسعه پایدار با محوریت خوانش هویت ایرانی-اسلامی در معماری و شهرسازی.
کلانتري خلیل آباد، حسین، سیداحمد صالحی، قهرمان رستمی. (1389)، «نقش تاریخی وقف در شکل گیري شهر اسلامی (مطالعه موردي شهر اصفهان)»، فصلنامه مطالعات شهر ایرانی-اسلامی، شماره اول، 33 - 43.
لغتنامه دهخدا. (1377). انتشارات دانشگاه تهران، جلد 15.
معاونت پژوهشی جهاددانشگاهی واحد اصفهان (1393)، «طرح پژوهشی بازتعريف نقش محلهی تاريخي عليقليآقا و بافت پیرامون مسجد سید در راستاي رونق گردشگري با تاكيد بر رويكرد شهر خلاق، کارفرما: معاونت شهرسازی و معماری شهرداری اصفهان.
میراحمدی، مریم. (1371) «پژوهشی در موقوفات عصر صفوی»، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، مشهد، آستان قدس رضوی، شماره 25، 48-29.
سازمان نقشهبرداری کشور (https://www.ncc.gov.ir).
بازخــوانی سازمان فضــایی محلــه در شهــر ایرانــی
از منظــر فرهنــگ وقـف (مطالعه موردی: محله علیقلیآقا، شهر اصفهان)
چکیده
فرهنگ وقف در حوزه شهرسازی از دیرباز وجود داشته و در ابعاد گوناگونی همچون کالبدی، عملکردی، اجتماعی و اقتصادی حائز اهمیت است. شناسایی سازوکار تأثیر فرهنگ وقف در عناصر سازنده شهرهای ایرانی-اسلامی بهویژه با رویکردی تاریخی، به روشنتر شدن این مفهوم کمک خواهد کرد. شهر اصفهان با محلات تاریخی منحصربه فرد، به عنوان یکی از شهرهایی که در دوران صفویه و متاثر از فرهنگ وقف رشد و توسعه یافته است، بستر مناسبی برای پژوهشهای تاریخی با نگاه نوآورانه را فراهم میآورد. از این رو از میان محلات شهر اصفهان، با توجه به وجود وقفنامهای مستند، محله علیقلیآقا به منظور بستر این پژوهش به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده و پژوهش با فرض تاثیرگذاری سنت وقف بر شکل محله علیقلیآقا، در پی یافتن پاسخی برای این پرسش است که فرهنگ وقف چگونه بر ساختار و خلق فضاهای محله سنتی تأثیر گذاشته است؟. براین اساس، هدف مقاله تحلیل ساختشناسی فضایی و عناصر کالبدی محلات سنتی از منظر فرهنگ وقف و مبتنی بر رویکرد ساختارگرایی در مطالعات شهر اسلامی میباشد، تا براین اساس بتوان در فرایند بازآفرینی محلات سنتی با اتکاء به یافتههای تحقیق به سازمان فضایی پایداری دست یافت. به همین منظور، پژوهش با روش توصيفي –تحليلی ضمن مرور ادبیات جایگاه وقف در تفکر اسلامی و تاثیر آن بر ساختار شهر اسلامی، در بخش تحلیلی با استفاده از گردآوري اطلاعات بصورت كتابخانهاي – اسنادي، مشاهدات ميداني، اسناد، نقشههای تاریخی و همچنین بررسی وقفنامهها و سفرنامههای تاریخی، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که فرهنگ وقف، در ایجاد نطفه اولیه مرکز محله علیقلیآقا شهر اصفهان و ایجاد بناهای عمومی نظیر: مسجد، حسینیه، حمام و سایر ابنیه عامالمنفعه در این محله، اثرگذار بوده است. همچنین به دلایل ابعاد اعتقادی و اجتماعی فرهنگ وقف، توسعه و ایجاد ابنیه محله علیقلیآقا، موجب ایجاد ساختار درهم تنیده در مرکز محله و ایجاد حساسیت و مشارکت مردم در حفظ و احیاء ابنیه سنتی در این محله شده است.
واژگان کلیدی: فرهنگ وقف، محله، شهر ایرانی-اسلامی، محله علیقلیآقا، اصفهان.
مقدمه
پس از ورود اسلام به ایران، ساختار شهرها در ایران تحت تاثیر جهانبینی اسلامی قرار گرفت. در این بین، عصر صفوی به عنوان یکی از دورههای درخشان حکومت اسلامی در وجوه مختلف از جمله شهرسازی قابل ذکر است. از این رو شناخت عناصر سازنده شهرهای اسلامی در جغرافیای ایران، در یک دوره تاریخی مشخص همچون دوره صفویه، حائز اهمیت بوده و در این میان لزوم مطالعه "محله" به عنوان یکی از عناصر اصلی تشکیلدهنده شهرهای اسلامی، ضروری است. مطالعاتی که تا امروز انجام شده، کمتر توجه پژوهشگران را به تأثیر وقف در پیدایش محلات معطوف داشته است (بمانیان و دیگران، 1387: 68). از این رو این پژوهش تصمیم دارد با نگاهی نوآورانه به بررسی این موضوع بپردازد. در واقع ساختار کالبدی محلات و حیات اجتماعی جاری در آن میتواند برآمده از الگوهای متفاوتی باشد که ریشه در نیروهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، مذهبی و یا طبیعی دارد. یکی از مهمترین نیروهای تاثیرگذار بر شکل محلات در شهرهای اسلامی، برآمده از ابعاد مذهبی و اجتماعی حاکم بر یک جامعه است. از این رو شناخت تأثیر سنتهای ساری و جاری در نگاه مذهبی حاکم بر یک جامعه، میتواند آثار کالبدی و اجتماعی برجایمانده از آن را هویدا نماید. یکی از این سنتها، سنت "وقف" است. "آندره ریمون" معتقد است از نهادهای شاخص اسلامی یعنی وقف یک موضوع قابل توجه در شکل دادن به سازمان فضایی شهر است (شهابی، 1383: 144). از این رو مطالعه تأثیر این سنت بر ایجاد فضای کالبدی در ساختار شهرهای اسلامی حائز اهمیت است. اهمیت نهاد وقف در ایران تا بدانجاست که كمپفر معتقد است: "شناخت درست وضع دربار ايران بدون شناخت دقيق نهاد وقف مقدور نیست" (احمدی، 1391: 47). در این بین شهر اصفهان به عنوان نمونهای بیبدیل از شهرهای اسلامی بر جای مانده از دوره صفویه، این سنت را به شکل پررنگی در ابعاد مختلف نظیر ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و کالبدی به کار گرفته است. در واقع"اقتصاد و سازمان فضایی شهرها از جمله اصفهان در حد مقدورات کمی و کیفی در پرتو فرهنگ اسلام از نهاد وقف سرچشمه میگیرد و نقش جهانبینی را در آرایش سازمان فضایی شهر روشن میسازد" (بمانیان و دیگران، 1387: 70). "پراکندگی جغرافیایی بناها و فضاهاي وقفی از یک نظام عقلایی و اقتصادي کاملاً تکامل یافته تبعیت میکند، به طوري که یک موقوفه با چند رقبه مانند مسجد، مدرسه، کاروانسرا، بازار، حمام و غیره در جوار هم قرار دارند. مکانیابی این عناصر چنان نظم کالبدي و فضایی ارزندهاي را به فضاهاي جغرافیایی میبخشد که توجه معماران و شهرسازان را به خود جلب نموده است" (شفقی، 1376الف: 33-67).
"از میان محلات اصفهان 31 محله به نام شخصیتهای معروف نامگذاری شده است و اغلب آنها اسامی واقفان را بر خود دارند؛ البته منظور وقف تمام محله نیست، بلکه تنها هستههای اصلی و مرکز محلات، که مساجد، حمامها، بازارچه و گاهی حسینیه، کاروانسراها و سقاخانه و چاه آب تشکیلدهنده آن است و معمولا اشخاص خیر و توانگر این بناها را میساختند و آنها را وقف مینمودند و از درآمد واحدهای اقتصادی چند حمام، بازارچه و کاروانسرا مخارج حفظ و نگهداری همین بناها را تامین میکردند و حتی اسم خود را بر روی همین محلات میگذاشتند" (بمانیان و دیگران، 1387: 68 و 69). محله علیقلی آقا یکی از محلاتی است که هنوز با نام واقف آن در تقسیمات شهری اصفهان شناخته میشود؛ این محله به عنوان یکی از محلاتی که همچنان ساختار مرکز محله اولیه خود را از زمان شکلگیری آن تاکنون حفظ کرده است و با توجه به سند وقفنامه بر جای مانده از آن، مورد مطالعه قرار گرفته است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تاثیر وقف در نحوه شکلدهی ساختارهای فضایی تشکیلدهنده محله علیقلیآقا در شهر اصفهان میباشد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تاثیرات کالبدی سنت وقف در نحوه شکلدهی سازمان فضایی محله است. این پژوهش در پی یافتن پاسخی برای این پرسش است که "فرهنگ وقف چگونه بر ساختار و شکلگیری محله سنتی ایرانی علیقلیآقا تأثیر گذاشته است؟".
روش تحقیق:
نتایج به دست آمده در تحقیق فراتحلیلی که در حوزه وقف در شهرهاي ايراني - اسلامي انجام شده حاکی از آن است که تحقیقات صورت گرفته در حوزه وقف، بيشتر به صورت كيفي و از طريق تحليلهاي مبتني بر اسناد صورت گرفتهاند؛ به طور كلي مطالعات وقف در شهرهاي ايراني-اسلامي در كشورمان را ميتوان به دو دستة كلي تقسیم کرد که عبارتند از مطالعات تأثير وقف بر توسعه و شكليابي فيزيكي شهرهاي ايراني-سلامي و تأثير وقف بر مؤلفههاي اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي در شهر ايراني-اسلامي (ابدالی و همکاران، 1397: 186). در پژوهش پیش رو، رویکرد نخست مدّ نظر است و با رويكرد تاريخي و به روش توصيفي-تحليلي صورت گرفته که با استفاده از گردآوري اطلاعات به صورت كتابخانهاي-اسنادي و مشاهدات ميداني انجام شده است .به این منظور عمدهترین اسناد و اطلاعات مکتوب از جمله پژوهشهای پیشین، اسناد و نقشههای تاریخی و وقفنامه موجود، مورد بررسی قرار گرفته و با تطبیق دادههای استخراج شده با شرایط وضع موجود بر اساس مشاهدات میدانی و مصاحبه با نخبگان و مطلعین، این مهم به انجام رسیده است.
شهر اسلامی:
با گسترش دین اسلام در سرزمینهای مختلف و ارزشهای برآمده از جهانبینی آن، تغییراتی در ساختار اجتماعی و کالبدی سکونتگاههای تحت حاکمیت آن ایجاد گردید و پس از این دوران واژه شهر اسلامی در مطالعه این جوامع به کار گرفته شده است. "واژه شهر اسلامی به طور عام به شهرهاي واقع در قلمرو حاکمیت قوانین، مقررات، ارزشها و اعتقادات اسلامی در پهنههاي وسیعی از جهان با مرکزیت خاورمیانه و شمال آفریقا اطلاق میشود" (کلانتری و همکاران، 1389: 35). با این حال برخی محققان، شهر اسلامی را فاقد هویتی مستقل میدانند؛ در این بین مومنی معتقد است که باید شهرهاي کشورهاي اسلامی را شهرهاي دوران بعد از اسلام و یا شهرهاي سرزمینهاي اسلامی نامید (همان).
محلهها به عنوان یکی از عناصر مشخص در شهرهای اسلامی حائز اهمیت هستند."محله در شهرهای ایران دوره اسلامی را میتوان با برزن شهرهای ایران باستان مقایسه کرد. چنانکه واژه فارسی برزن در فرهگهای لغت و اشعار شاعر پارسیگو نیز معادل واژه عربی «محله» آورده شده است" (بحری مقدم، 1392: 103). "محله به مثابه سلول اصلی شهر سنتی است که عوامل مختلفی همچون عوامل فرهنگی، اقتصادی و فضایی در شکلگیری آن تأثیر داشته است. محلات به عنوان یکی از ویژگیهای شهرهای اسلامی به شمار میرود که عناصری همچون وجود بازارمحلی، مسجد، حمام، مدرسه و آبانبار به عنوان فضاهای اصلی محله به شمار میرود" (سجادیان و همکاران، 1393: 16). "در یک تعریف کلی که از محله آمده است، محله مسکونی، کوچکترین ناحیه برای برنامهریزی است که در آن ساکنان به صورت مشترک از تسهیلات عمومی و نهادهای اجتماعی استفاده میکنند" (غلامی و الیاسی، 1393: 2). مرکز محله در محلات سنتی شکل تکهستهای داشته و عناصر عمومی مرکز محله شامل کارکردهایی مانند مدرسه، تکیه، سقاخانه، زورخانه، قهوهخانه، آبانبار، حمام و دکانها و بناهای عمومی بوده است که در این بین مسجد به عنوان عنصر اصلی به شمار میرود (غروی الخوانساری، 1393: 68).
کاربست رویکرد ساختارگرایانه در تحلیل مفاهیم شهرسازی اسلامی
ساختار به عنوان صفات ساختاردهنده اي تعريف شده كه با وجود آن ها، عملكردهاي اجتماعي مشابه و قابل تشخيص در ابعاد متغير زمان و مكان مي توانند وجود داشته باشند و بنابراين، صورت نظام مندي به آن عملكردها مي بخشند(گیدنز، 1977). ساختارها از طريق اطلاع رساني به كنش گران و ديگر عوامل و استفادة آن ها از اين قواعد و منابع، سبب ايجاد سيستم هاي اجتماعي مي شوند(پیربابایی و ایرانشاهی، 1399: 20). به طور کلی، در خصوص نظر پژوهش گران حوزة شهرسازی اسلامی دربارۀ موجودیّت یا عدم موجودیت شهر اسلامی و کمّیت و کیفیت آن از منظر سبک و رویکرد مطالعاتی و نوع نگاه به شهرهای اسلامی را می توان شامل رویکرد مورفولوژیک (فرممحور)، رویکرد ساختارگرایانه و رویکرد ساختارشکنانه (نقادانه)، تقسیم بندی نمود. در رویکرد مورفولوژیک (فرممحور) صرفا مطالعه شکل و کالبد شهر اسلامی و تحلیل توصیفی از نمود کالبدی شهری مد نظر است. در رویکرد ساختارگرایانه، تحلیل فرایند ساختوساز شهر اسلامی و توجه به ساختارهای اجتماعی-فرهنگی شهرها بیش از پیش اهمیت مییاید؛ و در نهایت در رویکرد ساختارشکنانه (نقادانه) نقد برخی پیشفرضهای رویکردهای سابق در زمینة تبعیّت از اندیشة وبری و حاکمیّت روح غرب گرایی و استعماری بر آنها، مورد توجه است(عمرانزاده و همکاران، 1393: 74-78). از موضوعات مهمی كه پيروان اين رويكرد به بررسي و مطالعه آن همت گماشتند، نهادهاي شهري مسلمانان است كه از آن جمله مي توان به نهادهاي ديني، اجتماعي، اقتصادی، قانوني و آموزشی اشاره کرد که فرهنگ وقف به عنوان یک نهاد اجتماعی نیز در زمره این موضوعات قرار می گیرد. این رویکرد به مطالعه و دسته بندی ساختار متنوّع شهرهای اسلامی، بر اساس عوامل مختلف جغرافیایی، اجتماعی، تاریخی و اقتصادی، می پردازد. از جمله محققان و مستشرقینی که با رویکردی ساختارگرایانه به تحلیل مفاهیم و نهادهای اجتماعی در حوزه شهر اسلامی پرداختند می توان به لاپیدوس، براون، ویرث، اهلرز و نگلیا اشاره کرد. لاپیدوس معتقد است که نهاد محله در شهرهای اسلامی، رکن رکین نهادهای اجتماعی را شکل داده و نهاد محله با ویژگی های همگن به لحاظ اجتماعی، شغلی، مذهبی، قومی و قبیله ای همواره به عنوان یک نهاد تاب آور و باسابقه در طول تاریخ شهرسازی اسلامی موجودیت و تثبیت شده است(Lapidus, 1973). براین اساس نظام و ساختار شهرهای اسلامی براساس نظامی اجتماعی استوار است تا نظامی هندسی و کالبدی. به این ترتیب مطالعه شهر اسلامی بایستی با درنظرگرفتن جریان روزمره زندگی و روابط و نهادهای اجتماعی حاکم بر آن تحلیل و ارزیابی گردد.
وقف و ساختار فضایی شهرهای اسلامی:
بر اساس لغتنامه دهخدا (جلد 15) تعریف وقف عبارتست از: نگهداشتن و حبس كردن عين ملكى و مصرف كردن منفعت آن در راه خدا. وقف به معناي نگهداشتن دائمی اصل مال و بهرهبرداري از منافع آن برای امور خیریه است و از پیامبر اکرم (ص) به عنوان اولین واقف در اسلام یاد شده (میراحمدي، 1371: 29-48). "در تعریف دیگری که بر اساس ماده 55 قانون مدنی ارائه شده است، وقف عبارت است از این که عین مال حبس و منافع آن تسبیل شود" (پوراحمد و دیگران، 1392: 6). "جمع واژه وقف، اوقاف است. به مال و زمین وقف شده، موقوفه گفته می شود" (صادقی گلدر، 1385: 11).
با توجه به اهمیت استفاده و استناد به متن وقفنامه علیقلیآقا در پژوهش پیشرو، تعریف وقفنامه در ادامه آمده است: "سندى است كه حكايت از وقفيت دارد و در آن نام ملك يا املاك موقوفه، نام واقف، نام محل، خصوصيات رقبات، چگونگى مصارف آنها، نام متولى و ترتيب تعین متولّيان بعد از متولّى اول بيان میگردد" (احمدی، 1390: 22). "در نتیجه میتوان به وقفنامهها به عنوان منبع ارزشمندی در زمینه معماری و شهرسازی نگریست که حاوی مطالب قابل توجهی میباشد، به طوری که گاه با توجه به این اطلاعات میشود طرح شماتیک برخی شهرها و یا مناطقی از یک شهر مانند بازار آن را ترسیم نمود" (احمدی، 1393: 36).
"از شواهد و قرائن تاریخى چنین پیداست که وقف از پیشینهی عظیم تاریخى برخوردار است و هزاران سال قبل از اسلام نیز قدمت و سابقه دارد. در کشورهاي غربی و حتی نقاط دورافتاده استرالیا و آفریقا و در میان سرخپوستان آمریکاي جنوبی سنت وقف وجود داشته است. موقوفات خصوصی و بنیادهاي وقفی کشورهاي اروپایی و بخصوص آمریکاي شمالی، از ابزارهاي رشد، توسعه و تحول فرهنگی جوامع این کشورهاست. یکی از کشورهاي بانی وقف، کشور آلمان فدرال است. حقوقدانان مسلمان معتقدند که اولین وقف، ساخت خانه کعبه در مکه بوده است" (کلانتری و همکاران، 1389: 34 و 35).
با مطالعه سنت وقف در ایران نیز طبق مطالعات صورت گرفته از عصر صفویه به عنوان دورانی که توجه به امور موقوفات به طور چشمگیری در آن افزایش یافته و خاندان صفوی را پرچمدار وقف معرفی مینمایند، یاد میشود. شکل دیگری از وقف در دوره پهلوی به وجود میآید که شامل تشکیل نهادها و بنیادهای خیریه است (همان).
فرهنگ وقف به کارکردهای متفاوتی میانجامد. اهلرز (1374) معتقد است، نهاد وقف یا موقوفات از سه جنبه اهمیت دارد که در نهایت بر رشد و توسعه جغرافیاي اجتماعی، فرهنگی و اقتصادي شرق اسلامی و شهرهاي آن اثرگذار خواهد بود. سه جنبه مذکور عبارتند از: 1- اهمیت تکوینی و مکانی؛ 2- اهمیت اجتماعی- اقتصادي؛ 3- اهمیت سیاسی (اهلرز، 1374: 142).
از جمله مهمترین افرادی که در اشاعه فرهنگ وقف و کارکردهای برآمده از آن موثر بودهاند، حاکمان و افراد با نفوذ بودهاند به گونهای که شاهان به عنوان یکی از بزرگترين واقفان زمان خود شناخته میشدند. به طور کلی كاركرد اين نهاد شامل رفاه اجتماعي که حتي توسعة شهري را نیز به دنبال داشته است؛ به گونهای که مواردی همچون کمک به اشاعه آیین تشیع، دیوان وقف (اوقاف)، مدارس (غالبا بر پایه آیین وقف بوده)، همچنین ساخت آبانبارها، سنگابها و سقاخانهها، دارالشفاها، یتیمخانهها و دارالمجانينهاي وقفي و يا بناهايي كه درآمد آنها صرف امور مورد نظر واقف ميشد؛ مانند حمامها، كاروانسراها، دكانها و تیمچهها، كه هر يك در جاي خود در رونق بخشيدن به شهرها و روستاها و حتي راههاي كشور به ويژه راههاي زيارتي تأثير بسيار گذاشتند و کاربرد آن در امور عام المنفعه نیز مشهود است، همگی مصداقهایی از کارکرد وقف میباشند و از نمونههای فاخر بر جای مانده در این خصوص میتوان به مسجد جامع عباسي و مسجد شيخ لطفالله در اصفهان اشاره کرد (احمدی، 1391: 41-50). همچنین ربع رشیدی، نظامیهها و به طور کلی ایجاد تاسیسات و خدمات عمومی نیز نمونههای دیگری از کارکرد وقف در ساختار شهر و شهرنشینی بوده است (کلانتری و دیگران، 1389: 38-39). به عبارتی وقف علاوه بر این که از نظر اجتماعی و اقتصادی دارای کارکردهای فراوان و مهمی در زندگی روزانه و فعالیتهای شهری بوده، از "نظر کالبدی در تشکل و تولید فضاهای عمومی شهری اهمیّت بسیاری داشته است. به طوری که شهرها را نه تنها از نظر اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی انسجام ميبخشيد، بلکه از نظر کالبدی نوعی پیوستگی و وحدت فضایی بین مناطق و محلّههای مختلف شهر به وجود ميآورد. اگر فضاهای عمومی و عامالمنفعه که در ساختار شهرهای سنتی ایران تقریبا بسیاری از آنها از طریق وقف شکل گرفتهاند را حذف کنیم، چیزی که باقی میماند مجموعهای از مساکن، مراکز تجاری و در کل فضاهای خصوصی هستند که از نظر مدنی به صورت پراکنده، گسسته و بیربط خواهند بود" (شهابی، 1383: 140).
کلانتری و همکاران (1389) بیان میکنند که طبق نظر الکبیسی، یکی از اصلیترین زیرساختهای اقتصادی جهان اسلام را وقف شکل میدهد. وقف طبق موازین دینی میتواند منجر به تقسیم ثروت و تعدیل آن در جامعه گردیده که در کنار شکلگیری توازن اجتماعی و همکاری و مشارکت در جامعه، تشکیلدهنده زیربنای عدالت اجتماعی و اقتصادی خواهد بود (کلانتری و دیگران، 1389: 36). وقف در فرایند ایجاد کالبد شهرها در سطح کلان و خرد دارای اهمیت بوده است؛ به عنوان مثال از شکلگیری و تولید عناصر جزئی در محیط شهری مانند سقاخانه تا ایجاد مراکز بزرگ مقیاس همچون مساجد و مراکز تجاری را دربرمیگیرد که علاوه بر ویژگیهای کالبدی با توجه به ابعاد عملکردی خود نقش مهمی در ساختار فضایی شهر داشتهاند (همان: 39).
"با توجه به تقسیمبندی دکتر سیروس شفقی موقوفات شهر اصفهان به دو دسته قابل تقسیمبندی است که عبارتند از: الف) موقوفاتی که مستقیماً جنبة عمرانی ندارند، بلکه کمکی است به انسانهای محروم جامعه و ب) موقوفاتی که مستقیماً با سیمای فیزیکی و کالبدی شهر ارتباط دارد؛ مانند: ایجاد بناهایی هم چون مساجد، مدارس، کتابخانهها، بیمارستانها، مسافرخانهها، نوانخانهها، آبانبارها و قنوات، حمامها، پل ها، قبرستانها، مساکن انسانی، خوابگاههای عمومی، تکایا، قسمتی از بازارهای شهر، غرس اشجار و سقاخانهها و غیره" (شهابی، 1383: 146 و 147). به طور کلی این عناصر موقوفه را از نظر تشکل میتوان به دو گروه کلی متشکل (مجموعهي ساختاري) و غیرمتشکل (عناصر پراکنده) طبقهبندي کرد که این موضوع ارتباط نزدیکی با توزیع فضایی و پراکنش عناصر موقوفه دارد (کلانتری و دیگران، 1389: 42). یکی از نمونههای مهم در ایجاد عناصر بزرگ مقیاس در ساختار شهر، میدان گنجعلیخان کرمان (در ایران) است که شبیه به میدان اصلی پایتخت بوده و وقف درآمد آن یا بخشی از درآمد آن بر آستانه امام رضا(ع)، اقدامی است که از سوی گنجعلیخان صورت گرفته و از سوی هیچ یک از پادشاهان عباسی انجام نشده است (احمدی، 1393: 53). همچنین از نمونههای بارز تاثیر وقف در سطح کلان میتوان به پراکنش و تراکم مکانهای وقفی در بازار تهران و اطراف آن در دوره قاجاریه اشاره کرد که به دلیل اهمیت و نقش بازار در اقتصاد شهر تهران بوده است در حالی که این تراکم جانمایی مکانهای وقفی در دوره قاجاریه، در دوره پهلوی متفاوت بوده و در کل شهر پخش شده است این امر به دلیل ورود طراحی خیابانها و کاهش نقش بازارها بوده است (عسگری و بغدادی، 1394: 38). همچنین از دیگر نمونههای تاثیر وقف بر کالبد شهرها میتوان به ایجاد منابع آبی وقف قنات و آبانبار اشاره کرد؛ به عنوان نمونه، آب انبارهاي تهران که در دو نوع خانگي و عمومي بنا ميشدند از آن جملهاند که آبانبارهاي عمومي، در دو دستة شخصي و وقفي وجود داشتند که آب انبارهاي وقفي بصورت تك بنا يا همراه مساجد، مدارس، تكايا و... ساخته میشدند؛ معمولاً آبانبارهاي وقفي، هريك موقوفاتي نيز داشتند. این وقف بیشتر توسط طبقه پردرآمد انجام شده و بنابراین باعث مشارکت مردمی میشدهاند (یوسفیفر، 1396: 40-44). علاوه بر آنچه در بالا آمد، در سطحی کلانتر، طبق بررسیهای انجام گرفته، اراضی وقفی در شهرهای اسلامی ایران منجر به توسعه افقی در شهرها شده است که از آن جمله میتوان به شهر اصفهان اشاره کرد (کلانتری و همکاران، 1389: 33). همچنین وقف در تحرکات جمعیتی و مهاجرتهای خرد و کلان نیز تأثیرگذار بوده است؛ به گونهای که شهیدی (1394) معتقد است در شکلگیری شهر مشهد پدیده مهاجرت، از کارکردهای وقف در این شهر بوده که با توجه به افزایش حضور زائران در این شهر در دوره صفویه و لزوم احداث کاروانسرا به وجود آمده است (شهیدی، 1394: 106 و 112).
به طور کلی میتوان گفت وقف در ایجاد وحدت فضایی بین مناطق و محلات مختلف شهر، تاثیر بسزایی داشته است؛ در واقع وقف بازتابی کالبدی دارد که همچون ظرفی برای مظروف آن که همان عملکردهای وقفی میباشند، هستند. عملکردهایی که نقش مهمی در حیات اجتماعی و مدنی جامعه داشته است (کلانتری و همکاران، 1389: 38).
به طور کلی با توجه به آنچه در بخش ادبیات نظری موضوع مورد مطالعه قرار گرفت، میتوان دیاگرام ذیل را به عنوان جمعبندی چارچوب مفهومی پژوهش ارائه نمود:
تصویر شماره (1): دیاگرام چارچوب مفهومی پژوهش- مأخذ: نگارندگان1397
نمونه موردی: محله علیقلیآقا
شهر اصفهان به عنوان اصلیترین پایتختهای حکومت صفویان به شمار میرود. از میان بیش از 273 اثرباستانی ثبت شده در این شهر، قسمت اعظم آن را موقوفات به خود اختصاص میدهند. یکی از مصداقهای روشن بهکارگیری سنت وقف در شهر اصفهان بازار اصلی شهر است که دارای تراکم موقوفات بیشتری بوده و اغلب آنها را مراکز مذهبی تشکیل میدهد که این موقوفات در شکلپذیري و توسعه شهراصفهان بسیار مؤثر بودهاند.