تبیین الگوی کالبدی مسکن معاصر مبتنی بر معماری زمینه گرا در شهر کاشان؛ مطالعه موردی: خانه های تاریخی منتخب دوره قاجار
محورهای موضوعی : شهرسازی اسلامیحسین کلانتری خلیل آباد 1 * , سید امیررضا نظام دوست 2 , علی یاران 3
1 - استاد گروه برنامه ریزی شهری پژوهشگاه علوم انسانی و اجتماعی جهاد دانشگاهی
2 - کارشناس ارشد معماری، دانشگاه علم و فرهنگ تهران
3 - استاد وزارت علوم، تحقیقات و فناوری
کلید واژه: زمینه گرایی, مسکن, الگوی کالبدی, کاشان,
چکیده مقاله :
در دوره های گذشته معماری و شهرسازی ایران، همواره از یک روند مشخص پیروی نموده که با دوره قبل و بعد از خود رابطه ای متعادل، منطقی، مستحکم و در عین حال رو به جلو برقرار می کرده اما این روند در دوره معاصر معماری و شهرسازی ما تداوم نیافته و دچار آشفتگی، اغتشاش و نا به سامانی شده است. به گونه ای که خانه های شکل گرفته در این دوران، پاسخگوی بسیاری از نیازهای کالبدی، فرهنگی، اجتماعی و شیوه زندگی مردم این سرزمین نیست. از این رو نوشتار حاضر، با هدف تعیین مولفه ها و ریزمولفه های بعد کالبدی زمینه گرایی و ارایه پیشنهادات و راهکارهایی در راستای تبیین الگوی کالبدی مسکن در شهر کاشان بر پایه مولفه های مذکور و نتایج ارزیابی نمونه های موردی به نگارش درآمده است. این پژوهش از نوع کیفی و بر اساس روش توصیفی - تحلیلی است. در ابتدا با استناد به منابع مطالعاتی به بسط مفهوم زمینه گرایی پرداخته شده و با اقتباس از منابع پژوهش و تحلیل آرا صاحب نظران، مولفه ها و ریز مولفه های بعد کالبدی زمینه گرایی تدوین شده است. سپس نمونه های موردی منتخب در شهر کاشان، بر اساس مولفه های به دست آمده و با استفاده از ابزار مشاهده، مطالعات کتابخانه ای و عکاسی ارزیابی شد که نتایج آن به تفکیک هر نمونه ارائه گردیده است. نتایج کسب شده از مطالعات در حوزه زمینه گرایی به همراه مقایسه تطبیقی نتایج ارزیابی نمونه ها مورد بررسی و واکاوی قرار گرفت. نهایتا راهکارها و پیشنهادات ذیل شاخصه های کلی موقعیت بنا، مقیاس و اندازه، شکل و فرم، مصالح و جزییات و ساماندهی عناصر و اجزای کالبدی ارائه گردیده است. در پایان توجه به رویکرد زمینه گرایی به ویژه بعد کالبدی آن و به کارگیری عملی راهکار های پیشنهادی ارایه شده می تواند در برقراری این پیوستگی از دست رفته و اعتلای معماری مسکونی کاشان نقشی محوری ایفا کند.
In previous eras, Iranian architecture and urban planning has always followed a specific trend that established a balanced, logical, strong, and in the meantime onward relationship with the before and after eras, but this trend has not continued in the contemporary era of architecture and urban planning and is in chaos, turmoil, and disturbance. The houses formed during this time do not meet many of the physical, cultural, social, and lifestyle requirements of the people of this land. Therefore, this paper aims to determine the components and nanocomponents of the physical dimension of contextualism, and propose suggestions and solutions to explain the physical patterns of housing in Kashan based on the mentioned components and the evaluation results of case studies. This research is qualitative and based on the descriptive-analytical method. At first, the concept of contextualism is developed by referring to study sources, and the components and nanocomponents of the physical dimension of contextualism are compiled by adapting the sources of research and analysis of the opinions of experts. Subsequently, the selected case samples in Kashan are evaluated based on the obtained components and using observation tools, library studies, and photography, the results of which are presented separately for each sample. The results of the study in the field of contextualization along with an adaptive comparison of the evaluation results of the samples are reviewed and analyzed. Finally, the solutions and suggestions are presented under the general characteristics of the building’s location, scale and size, shape and form, materials and details, and the arrangement of physical elements and components indexes. In the end, paying attention to the contextualism approach, especially its physical pattern, and the practical application of the proposed solutions can play a pivotal role in establishing this lost connection and promoting Kashan residential architecture.
احمدی، فردین، (1396)، «تبیین نقش زمینهگرایی کالبدی در طراحی شهری»، مجله نخبگان علوم و مهندسی، شماره 3، تابستان 96.
اکبری، علی اکبر و دیگران، (1396)، «بازشناسی نگرش به زمینه در بناهای ساخته شده میدان مشق تهران در دوره پهلوی اول»، فصلنامه مطالعات شهر ایرانی اسلامی، شماره 30، زمستان 96.
بابایی، سعید و دیگران، (1397)، «زمینه گرایی در آثار معماران غیر ایرانی در دوره پهلوی اول»، دوفصلنامه مطالعات معماری ایران، شماره 14، پاییز و زمستان 97.
برولین، برنت (1386)، معماری زمینهگرا، ترجمه راضیه رضازاده، نشر خاک، تهران.
بهمنی، المیرا و دیگران، (1395)، «بررسی شناخت عوامل زمینهگرا در کالبد خانهها و بافت سنندج با نگاهی به ویژگیهای عمارت وکیلالملک»، فصلنامه مطالعات شهر ایرانی اسلامی، شماره 26، زمستان 95.
تولایی، نوین، (1380)، «زمینهگرایی در شهرسازی»، نشریه هنرهای زیبا، شماره 10، زمستان 80.
حاجی قاسمی، کامبیز (1394)، گنجنامه. دفتر اول: خانه های کاشان، مرکز اسناد و تحقیقات دانشکده معماری و شهرسازی، تهران.
خستو، مریم و فرح حبیب، (1395)، «رویکرد تحلیلی به تاثیر کالبد شهر بر فرهنگ با تاکید بر بافت شهری مطالعه موردی: شهر قزوین»، فصلنامه مطالعات شهر ایرانی اسلامی، شماره 26، زمستان 95.
شاه تیموری، یلدا و حامد مظاهریان، (1391)، «رهنمودهای طراحی برای ساختارهای جدید در زمینه تاریخی»، نشریه هنرهای زیبا، زمستان 91.
.فرخ یار، حسین (1390)، صد خانه-صد پلان (ویژگیهای معماری خانههای قدیمی در اقلیم گرم و خشک)، انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشان، کاشان.
مهدوی نژاد، محمد جواد و پریناز مهدوی مجومرد، (1394)، «ورود جریان های نوگرا به معماری معاصر ایران»، فصلنامه شهر ایرانی اسلامی، شماره 21، پاییز 94.
میرمقتدایی، مهتا، (1383)، «معیارهای شناخت و ارزیابی هویت کالبدی شهرها»، نشریه هنرهای زیبا، شماره 19، پاییز 83.
نظری، پژمان، (1393)، «تأثیر معیارهای معماری زمینهگرا در کالبد بنا»، کنگره بینالمللی افقهای جدید در معماری و شهرسازی، تهران.
هاشم پور، پریسا، (1397)، «کاربست رویکرد زمینه گرایی در بازآفرینی بافت های تاریخی»، دوفصلنامه معماری و شهر پایدار، شماره 1، بهار و تابستان 97.
تبیین الگوی کالبدی مسکن معاصر مبتنی بر معماری زمینه گرا در شهر کاشان
مطالعه موردی: خانه های تاریخی منتخب دوره قاجار
سید امیررضا نظام دوست، حسین کلانتری خلیل آباد، علی یاران
کارشناس ارشد معماری، دانشگاه علم و فرهنگ تهران(نویسنده مسئول)
استاد و عضو هیات علمی گروه برنامه ریزی شهری پژوهشگاه علوم انسانی و اجتماعی جهاد دانشگاهی
استاد وزارت علوم، تحقیقات و فناوری
چکیده
در دوره های گذشته معماری و شهرسازی ایران، همواره از یک روند مشخص پیروی نموده که با دوره قبل و بعد از خود رابطه ای متعادل، منطقی، مستحکم و در عین حال رو به جلو برقرار می کرده اما این روند در دوره معاصر معماری و شهرسازی ما تداوم نیافته و دچار آشفتگی، اغتشاش و نا به سامانی شده است. به گونه ای که خانه های شکل گرفته در این دوران، پاسخگوی بسیاری از نیازهای کالبدی، فرهنگی، اجتماعی و شیوه زندگی مردم این سرزمین نیست. از این رو نوشتار حاضر، با هدف تعیین مولفه ها و ریزمولفه های بعد کالبدی زمینه گرایی و ارایه پیشنهادات و راهکارهایی در راستای تبیین الگوی کالبدی مسکن در شهر کاشان بر پایه مولفه های مذکور و نتایج ارزیابی نمونه های موردی به نگارش درآمده است. این پژوهش از نوع کیفی و بر اساس روش توصیفی – تحلیلی است. در ابتدا با استناد به منابع مطالعاتی به بسط مفهوم زمینه گرایی پرداخته شده و با اقتباس از منابع پژوهش و تحلیل آرا صاحب نظران، مولفه ها و ریز مولفه های بعد کالبدی زمینه گرایی تدوین شده است. سپس نمونه های موردی منتخب در شهر کاشان، بر اساس مولفه های به دست آمده و با استفاده از ابزار مشاهده، مطالعات کتابخانه ای و عکاسی ارزیابی شد که نتایج آن به تفکیک هر نمونه ارائه گردیده است. نتایج کسب شده از مطالعات در حوزه زمینه گرایی به همراه مقایسه تطبیقی نتایج ارزیابی نمونه ها مورد بررسی و واکاوی قرار گرفت. نهایتا راهکارها و پیشنهادات ذیل شاخصه های کلی موقعیت بنا، مقیاس و اندازه، شکل و فرم، مصالح و جزییات و ساماندهی عناصر و اجزای کالبدی ارائه گردیده است. در پایان توجه به رویکرد زمینه گرایی به ویژه بعد کالبدی آن و به کارگیری عملی راهکار های پیشنهادی ارایه شده می تواند در برقراری این پیوستگی از دست رفته و اعتلای معماری مسکونی کاشان نقشی محوری ایفا کند.
واژگان کلیدی: زمینه گرایی، مسکن، الگوی کالبدی، کاشان
مقدمه
در گذشته، هر یک از سبک های تاریخی معماری، با این وجود که در زمان پیدایش خود جدید بوده اما در هماهنگی کامل با بستر و زمینه خود قرار داشته در واقع معماران سنتی ما، رنج ارتباط دادن میان بناهای دوره خود با دوره های پیشین را به جان می کشیدند تا به لحاظ بصری، سیمایی منسجم و همگون به چهره شهر بخشند.
اما در دوره مدرن، تاکید فراوان بر تمایز و خاص بودن و از طرفی نفی گذشته باعث از بین رفتن پیوستگی بصری محیط کالبدی شده است. در مکتب معماری مدرن و برای مدرنیست ها به چالش خواندن زمینه موجود و نفی آن، معیار موفقیت طرح بوده است؛ در نتیجه اغلب ساخت و سازها به عنوان مسکن بدون همخوانی و در نظر گرفتن مولفه های کالبدی، ارزش های فرهنگی و بومی ساکنان ساخته شده است. در این میان کاشان از جمله شهرهای کهن ایران به علت پیشینه غنی تاریخی خود دارای بافت شهری و معماری ارزشمندی است که متاسفانه همسو با کلیت معماری معاصر کشورمان با مشکلات عدیده ای روبه روست. امروزه با نگاهی به شهر کاشان می توان گسست فرهنگی، تزریق مولفه های غیر بومی و نا آشنا با حافظه بصری مردم به پیکره آن و عدم توجه به زمینه به ویژه در بافت تاریخی را مشاهده کرد.
در این پژوهش توجه به مبحث زمینه گرایی به عنوان رویکردی که به درک پیام بستر و زمینه تاکید دارد، می تواند بر روند تبیین الگوی کالبدی مسکن معاصر موثر باشد. بر این اساس هدف اصلی نوشتار حاضر دست یابی به راهکارهایی برای معماری خانه های معاصر کاشان مبتنی بر زمینه گرایی کالبدی است. اهداف فرعی پژوهش نیز استخراج مولفه ها و ریز مولفه های زمینه گرایی کالبدی و همچنین ارزیابی کالبدی تعدادی از خانه های تاریخی منتخب بر مبنای مولفه های مذکور است. پژوهش حاضر در راستای نیل به اهداف تدوین شده، سعی دارد به این پرسش ها که مولفه ها و ریز مولفه های موثر در زمینه گرایی کالبدی کدام است و خانه های تاریخی دوره قاجار از چه الگوهای کالبدی پیروی می کردند به چارچوبی برسد که بر مبنای آن مساکنی که طراحی می گردد با زمینه خود ارتباط کالبدی مناسب و همگونی برقرار کند.
روش پژوهش
پژوهش حاضر از نوع کیفی با راهبرد توصیف و تحلیل محتواست. در ابتدا و در راستای جمع آوری اطلاعات با استناد به مطالعات کتابخانه ای به بسط مفهوم زمینه گرایی پرداخته شده و سپس در راستای پاسخگویی به پرسش اول پژوهش با بهره گیری از نظرات صاحبنظران در رویکرد زمینه گرایی، مولفه ها و ریزمولفه های زمینه گرایی کالبدی تدوین شد. در گام بعد و در راستای پاسخ به پرسش دوم پژوهش، تعدادی خانه از میان خانه های تاریخی کاشان در دوره قاجار به عنوان نمونه موردی تعیین گردید. در ادامه بر مبنای مولفه ها و ریز مولفه های مذکور، هر یک از نمونه های موردی در قالب یک جدول جداگانه مورد بررسی و ارزیابی کالبدی قرار گرفتند. در نهایت و در راستای هدف اصلی پژوهش راهکارهای پیشنهادی از مقایسه تطبیقی نتایج ارزیابی کالبدی نمونه های موردی به دست آمد که می تواند پایه ای جهت طراحی مسکن معاصر کاشان مبتنی بر زمینه باشد.
مروری بر ادبیات پژوهش
در بخش مروری بر ادبیات پژوهش، مبحث زمینه گرایی به ویژه بعد کالبدی آن بررسی شده است.
زمینه و زمینه گرایی
معماران شیوه بین الملل، زمینه را نادیده می گرفتند و معتقد بودند که معماری مدرن می تواند همه جا شکل بگیرد و رشد کند. اما معماری پست مدرن تاریخی تلاش کرد همه چیز را در تاریخ ببیند و بعد ها جریان های پسامدرن توانستند زمینه را به عنوان مرجعی غنی و مولفی بنیادی برای شکل گیری معماری برشمرند که منجر به شکل گیری گرایش ها و شیوه های واکنش مستقیم به زمینه و بستر چون زمینه گرایی شد (اکبری و دیگران، 1396: 6).
در واقع زمینه گرایی مبتنی بر این است که یک پدیده به صورت مجزا و مجرد از پیرامون خود قابل تصور نیست و پدیده ها تنها در انحصار نیروها، جوهره و ویژگی های درونی خود نمی باشند بلکه به محیط و مجموعه پیرامون خود وابسته اند. هر پدیده در محیط پیرامون خود تاثیر می گذارد و از آن نیز تاثیر می گیرد و درتعامل با یکدیگر هستند. در واقع کل هستی به هم پیوسته است و هر جزئی موثر در کل است و هر تغییر در جزء، در کل هستی تاثیری حتمی از خود به جا خواهد گذاشت (بهمنی و دیگران، 1395: 56). زمینه گرایان معتقدند که اجزای شهر زیر پوشش نیروها یا ویژگی های درونی خود نمی باشد بلکه به محیط و مجموعه پیرامون آن وابسته اند (احمدی و دیگران، 1396: 182). این دیدگاه به ویژگی های خاص مکان و کاربست آن ها در طراحی توجه دارد. در سال های اولیه پیدایش این نظریه تنها به ابعاد فرمی توجه می شد، اما در سال های بعد ابعاد انسانی و اجتماعی-فرهنگی نیز مورد توجه قرار گرفت (اکبری و دیگران، 1396: 7). بنابراین طراح و معمار باید پیام زمینه و بستر طرح را درک کند و پس از آن با توجه به شرایط موجود طراحی کند. به گونه ای که آندو می گوید: معماری کشف بنایی است که سایت آن را طلب می کند. در نظر او معماری و زمینه در تعاملی دوجانبه هستند (بهمنی و دیگران، 1395: 57).
استیون هال معتقد است که معماری مسئولیت توجه ویژه و موشکافانه روی زمینه را دارد. زیرا زمینه می تواند مجموعه ای از پیشنهادات مناسب را به عنوان مفاهیمی برای طراحی معماری فراهم می آورد. زمینه برای وی تنها بستر ساختمانی نیست، بلکه مفاهیم طراحی را نیز در بر می گیرد. به سخن دیگر، از نظر هال، زمینه یک منبع اساسی برای طراحی است. او بر این باور است که "همیشه با یک زمینه و موقعیت جدید رو به رو هستیم و باید طبق شرایط موجود فرآیند طراحی را انجام دهیم" (بابایی و خاک زند، 1397: 174). توجه به بستر معماری و داده های طرح از ابزار مولد اولیه معماران در فرآیند طراحی هستند. و رویکرد اصلی طراحی را تعریف می کنند. این رویکرد به تجلی گسترده گزینه های طراحی منجر شده است و در نهایت ارزیابی موفق تر از راه حل ها و طراحی های کامل تری را به دنبال دارد (مهدوی نژاد و دیگران، 1390: 21). از نگاه الکساندر، هدف نهایی طراحی رسیدن به فرمی است که درست بودن آن در سازگاری با زمینه برقرار می شود. به عبارتی کار طراحی را تلاش برای رسیدن به سازگاری میان فرم و زمینه می داند (بابایی و خاک زند، 1397: 174). با این حال زمینه گرایی ایجاد ارزش های جدید (تحول) را نفی نمی کند اما به صراحت تداوم ارزش های کالبدی و غیر کالبدی مکان یا زمینه موجود را خواستار است. به طور کلی رویکرد زمینه گرایی درک ارزش های زمینه و تداوم آن ها در آینده است (میرمقتدایی، 1383: 35).
نمودار شماره 1- ابعاد زمینه گرایی(ماخذ: نگارندگان)
زمینه گرایی کالبدی
شکل یا فرم شهر وسیع ترین مفهوم وابسته به شهر است که شامل کلیه عناصر محیطی است که انسان به طور بالقوه می تواند در ارتباط با آن قرار گیرد. شکل شهر در حقیقت ظرفی است که امکان می دهد فعالیت های شهری در آن به وقوع بپیوندد (خستو و حبیب، 1395: 35). در زمینه گرایی کالبدی طراح نه تنها خود شی بلکه رابطه متقابل آن را با سایر اشیای موجود در زمینه ملحوظ می دارد، زیرا معتقد است که شکل بناها بر اشکال مجاور و نزدیک آن تأثیر می گذارد (تولایی، 1380: 41).
گرایش شهرسازان به ساخت و ساز در " مجموعه موجود" به معنی در هم بافتن نو و کهنه به نحوی است که بتواند یک زنده ومطلوب ایجاد کند. توجه به زمینه گرایی کالبدی به عنوان رویکردی مبتنی بر ارتباط پدیده ها با محیط و مجموعه پیرامون خود، می تواند منجر به خوانایی فضا شده و موجبات حس مکان را فراهم آورد. معماری زمینه گرا محیط مطلوبی خلق می نماید که از مقیاس تک ساختمان فراتر رفته و نقش تعیین کننده ای در فضای شهری ایفا می نماید (احمدی و دیگران، 1396). از مهم ترین نظریات زمینه گرایی کالبدی ایده کولاژ شهر است که اولین بار توسط کالین رو و فرد کوتر که از پیشگامان زمینه گرایی است مطرح گردید. این ایده پاسخی بود به طرز تفکر نوگرایی که در آن بناهای شهر را به مثابه اشیای معماری می پنداشتند و آن ها را به تنهایی و با نماهای از هم متمایز و جدای از زمینه طراحی می کردند. به نظر آن ها طراحی شهری بیشتر به کولاژ می ماند تا ترسیم، لذا شهرسازان را تشویق می کنند که از همه عوامل در دسترس از جمله بافت (context) شهری موجود بهره گیرند. و در پی در هم بافتن عناصر شهر در یک کل منسجم باشند. یعنی یک کولاژ شهر که قطب های مخالفی چون روابط فضایی گذشته و آینده را دربرگیرد. به اعتقاد صاحبنظران کولاژ شهر، در شهر سنتی بناها زمینه هستند و فضاها، اشکال متصل به هم و الگوی در هم بافت های از تناوب فضایی را نمایان می سازند (هاشم پور و دیگران، 1397: 110).
مولفه ها و ریز مولفه های موثر در تبیین زمینه گرایی کالبدی
در ادامه با استناد به آرا صاحبنظران و منابع پژوهش، مولفه های و ریز مولفه های موثر در تبیین زمینه گرایی کالبدی، در جدول شماره 1 تدوین شده است.
جدول شماره1- مولفه ها و ریز مولفه های موثر در تبیین زمینه گرایی کالبدی(ماخذ: نگارندگان با اقتباس از منابع پژوهش)
مولفه های کالبدی | ریز مولفه های کالبدی | |
| موقعیت بنا | - جهت گیری بنا - دید و چشم انداز - درصد توده و فضا - الگوی توده گذاری |
مقیاس و اندازه | - تناسبات نما - ارتفاع کف تا سقف - تناسبات حیاط - ابعاد فضاها - تناسبات در و پنجره - ارتفاع قرنیزها | |
| - فرم در و پنجره - نورگیری - خط آسمان - هندسه - فرم ایوان - خط زمین - فرم حیاط مرکزی - نماد های آشنای فرهنگی - شکل بام ها | |
مصالح و جزییات | - نوع مصالح - نقوش و آرایه ها - رنگ مصالح - محل قرار گیری آرایه ها - ترکیب بندی مصالح | |
سازماندهی اجزا و عناصر کالبدی | - سلسله مراتب فضایی - جبهه قرارگیری فضاها - عرصه بندی فضاها |
شناخت خانه های تاریخی کاشان
بافت تاریخی شهر کاشان که همانند شهرهای یزد و نایین و... در منطقه ای گرم وخشک قرار دارد شامل چندین محله ی قدیمی می شود که علیرغم صدمات وارده به بافت این محلات به دلیل خیابان کشی ها و معابر جدیدالاحداث، هنوز بخش های قابل توجهی از آن دست نخورده باقی مانده است و دهها خانه قدیمی با معماری ناب در آن وجود دارد. در این شهر تاکنون بیش از یکصد و پنجاه خانه قدیمی شناسایی شده که ارزش تاریخی(هنری) و معماری دارند. بخش اعظم این خانه ها بناهایی هستند که در دوره قاجار ساخته شده و خانواده های شهری از آن ها برای سکونت استفاده کرده اند. تقریبا همه خانه های قدیمی و ارزشمندی که عمدتا در بافت های قدیمی شهرهای مناطق گرم و خشک قرار دارند دارای حیاط مرکزی هستند که فضاهای متعدد و متفاوتی با نظم و انضباط بر گرداگرد آن نشسته اند (فرخ یار، 1390: 73-74).
فضا در این خانه ها برای احتیاجات توامان طبیعی و فرهنگی ساکنان شکل می گرفت و بدین سبب این خانه ها را از طرفی می توان انعکاس دهنده روح و ذوق مردم و معماران به حساب آورد و از طرف دیگر به عنوان یک دستاورد جهانی؛ معماری این خانه ها یکی از دقیق ترین پاسخ های فضایی را برای رابطه ی انسان با روز و شب، بهار و تابستان، پاییز و زمستان، آفتاب و مهتاب، سرما و گرما، درخت و آب و همچنین برای عروسی، عزا و معاشرت و برگزاری آیین های مذهبی و اعیاد باستانی داده است (فرخ یار، 1390: 20).
معرفی و ارزیابی نمونه های موردی
جدول شماره 2- معرفی نمونه های موردی(ماخذ: نگارندگان با استناد به منابع پژوهش)
نام بنا | معرفی بنا | پلان های معماری | تصاویر بنا | |
| خانه عباسیان در محله سلطان امیر احمد و با فاصله کمی از خیابان علوی قرار دارد. بانی اصلی آن حاج محمد ابراهیم تاجر کاشی، در حوالی سال 1245 هجری قمری اقدام به ساخت آن کرده است. این مجموعه دارای پنج حیاط است که هر کدام از حیاط ها صرف نظر از اشتراکات، دارای معماری منحصر به فرد و متمایز می باشد. بعد از فوت مرحوم کاشی، حیاط های این خانه در ارث قرار می گیرند و به مرور زمان حیاط ها از هم جدا و به صورت خانه های مستقل، از هم تفکیک شده اند. |
|
| |
| خانه طباطبایی ها در محله سلطان امیراحمد و در مجاورت بقعه امامزاده سلطان امیراحمد قرار گرفته است. دارای دو بخش اندرونی و بیرونی است. بانی این خانه سید جعفر طباطبایی از تجار معروف فرش بوده که در سال های 1250 تا 1255 شروع به ساخت آن کرده است. بعضی از کارشناسان قدمت آن را بیش از این می دانند. بر خلاف سایر خانه های کاشان که معمولا حیاط اندرونی وسیع تر از حیاط بیرونی بوده، در این بنا حیاط وسیع تر و بزرگتر به بیرونی اختصاص داده شده است. بنابراین مهم ترین بخش خانه قسمت بیرونی آن است که در هر طرف حیاط، فضاهایی ساخته شده و در هر جبهه یک فضای اصلی در میانه نشسته و فضاهای دیگر در نما به مانند حامیان این عنصر میانی به نظر می رسد. |
|
| |
| در خیابان امام خمینی کوچه کریم زاده واقع شده است. با آن که بنا در زمینی نامنظم قرار گرفته، از نظم و هندسه کامل برخوردار است. فضای خانه متشکل از یک بخش اصلی، شامل حوضخانه و تالارها و اتاق های پیرامون آن در جبهه شمال شرقی، و دو بخش قرینه یکدیگر در دو جبهه شمال غربی و جنوب شرقی است. در جبهه جنوب غربی تنها یک دیوار طاقنماسازی شده است. ارتفاع فضاهای جبهه شمال شرقی خانه بیشتر از سایر بخش ها و معادل دو طبقه است. ورودی اصلی خانه در جبهه شمال شرقی بنا واقع شده است که جلو خان وسیعی مقابل خود دارد و معبر ورودی از آن می گذرد. |
|
| |
| خانه بروجردی ها در خیابان علوی و در محله تاریخی سلطان امیراحمد قرار دارد. قدمت خانه به سال های 1280 تا 1292 باز می گردد. ساخت این مجموعه حدود 18 سال به درازا کشیده و در آن بیش از 150 بنا و هنرمند کار کرده اند. معمار این خانه استاد علی مریم بوده که در ایجاد دو بنای تاریخی دیگر کاشان یعنی خانه طباطبایی ها و تیمچه امین الدوله نقش داشته است. این خانه مشتمل بر یک حیاط بیرونی و دو حیاط اندرونی است که مجموعه بیرونی با مساحت نزدیک به 2000 متر مهم ترین و مفصل ترین بخش این خانه است. |
|
|
جدول شماره3- ارزیابی کالبدی خانه عباسیان |
جدول شماره 4- ارزیابی کالبدی خانه طباطبایی |
جدول شماره 5- ارزیابی کالبدی خانه آل یاسین |
جدول شماره6- ارزیابی کالبدی خانه بروجردی ها |
بعد کالبدی مفهوم زمینه گرایی از مولفه ها و ریز مولفه های بسیاری تشکیل شده است که عبارت اند از:
· موقعیت بنا(جهت گیری بنا، درصد توده و فضا، دید و چشم انداز، الگوی توده گذاری)
· مقیاس و اندازه(تناسبات نما، تناسبات حیاط، تناسبات در و پنجره، ارتفاع کف تا سقف، ابعاد فضاها، ارتفاع قرنیزها)
· شکل و فرم(فرم در و پنجره، خط آسمان، فرم ایوان، فرم حیاط مرکزی، شکل بام ها، نورگیری، هندسه، خط زمین، نماد های آشنای فرهنگی)
· مصالح و جزییات(نوع مصالح، رنگ مصالح، ترکیب بندی مصالح، نقوش و آرایه ها، محل قرارگیری آرایه ها)
· ساماندهی اجزا و عناصر کالبدی(سلسله مراتب فضایی، عرصه بندی فضاها، جبهه قرارگیری فضاها)
با استفاده از این معیارهای ثابت، هر یک از نمونه های موردی که از خانه های کامل به لحاظ کیفیت و تنوع فضایی به شمار می روند؛ مورد ارزیابی و مطالعه قرار گرفتند. هدف اصلی پژوهش حاضر ارائه راهکارهایی جهت شکل گیری الگوی کالبدی مسکن معاصر کاشان مبتنی بر زمینه گرایی کالبدی است؛ آن چه در جدول شماره 7 در راستای نیل به هدف پژوهش آمده نتیجه تحلیل هر یک از ردیف های جداول ارزیابی کالبدی نمونه های موردی است. در مقایسه ها تاکید بیشتر بر موارد اشتراک بوده و نتایج کمی به دست آمده نیز به صورت بازه حداقل و حداکثر در نظر گرفته شده است. در پایان به کارگیری عملی راهکارهای پیشنهاد شده می تواند با رفع اغلب نیازهای ساکنان در اعتلای معماری مسکونی کاشان نقشی محوری ایفا کند.
جدول شماره 7- راهکارهای پیشنهادی در راستای شکل گیری الگوی کالبدی مسکن معاصر کاشان مبتنی بر زمینه گرایی کالبدی |
مولفه های موثر در تبیین زمینه گرایی کالبدی | رهنمود های پیشنهادی برای طراحی |
موقعیت بنا | - فشردگی مجتمع های مسکونی - جهت گیری بلوک ساختمانی بر اساس رون اصفهانی - چرخش ساختمان به سمت شمال شرقی – جنوب غربی جهت قابل استفاده کردن شرق و غرب - قرارگیری بخشی از ساختمان در دل زمین - اختلاط مناسب کاربری ها به جهت سازگاری فعالیت ها - رفاقت با عناصر چهارگانه آب، باد، نور و گیاه و نه تسلط بر آن |
مقیاس و اندازه | - طراحی معابر کم عرض جهت سایه اندازی و مقابله با تونل گرد و خاک - اختلاف ارتفاع کف حیاط مرکزی با سطح معابر "حداقل 3.5 متر و حداکثر 6 متر" - ارتفاع ازاره ها "حداقل 65 سانتی متر و حداکثر 6/1 متر" - تقسیمات نما به صورت فرد (سه قسمته، پنج قسمته، هفت قسمته و در مواردی نه قسمته) - رعایت ابعاد فضاها در محدوده حداقل تا حداکثر مساحت با توجه به نتایج ارزیابی ها هشتی (فضای پیش ورودی)، "حداقل پنج متر مربع حداکثر 26 متر مربع" اتاق دودری و سه دری (اتاق خواب و اتاق مهمان)، "حداقل 8.05 متر مربع حداکثر 33.82 متر مربع" اتاق پنج دری (نشیمن)، "حداقل 15.2 متر مربع حداکثر 85.5 متر مربع" تالار (پذیرایی)، "حداقل 31 متر مربع حداکثر 106.24 متر مربع" ایوان (بالکن)، "حداقل 31.68 متر مربع حداکثر 46.8 متر مربع" |
شکل و فرم | - حفظ هماهنگی در نماهای شهری - ایجاد مرکزیت در خانه با استفاده از حیاط مرکزی - ارزش دادن به بخش ورودی به عنوان محور شاخص بنا - استفاده از تابش بند به صورت افقی و عمودی - افزایش طول اکابه پنجره ها برای حفظ حریم افراد و رعایت مسائل اقلیمی - ارتفاع گرفتن سطح همکف نسبت به کف حیاط - ویژگی های نماهای نمونه های موردی عبارت اند از: رعایت اصل تقارن و تعادل، تقسیمات فرد در نما و وجود ریتم و نظم در تقسیمات نما - خط آسمان در تمامی نمونه ها به صورت تخت و منحنی - نما به وسیله آجر قاب بندی شده که بر صلابت و خوانایی نما می افزاید و پوشاندن سایر سطوح با اندکی تو رفتگی از قاب آجری با گچ یا خشت - حیاط در نمونه ها فضایی است بدون سقف، با کفی آراسته از درخت و آب، در سه پلان مربع، مربع مستطیل و مستطیل و به صورت تخت یا گودال باغچه - نورگیری از سقف جهت پیشگیری از تابش مستقیم آفتاب - استفاده از نماد های موجود در زمینه و آشنا با حافظه بصری مردم کاشان |
مصالح و جزئیات | - به کارگیری مصالح بومی نظیر خشت خام، آجر و گل به جهت داشتن ظرفیت حرارتی بالا - رنگ دیواره تمام خانه ها کرم قهوه ای است و گاهی برای تزیینات رنگ هایی نظیر آبی فیروزه ای استفاده شده - استفاده از آجر خطایی و گاهی کاشی برای کف پوش فضاها - محل قرارگیری تزیینات در خانه های مجلل تمام سطوح و در خانه های ساده تر معمولا سرستون ها و قاب بالایی سطوح نما و ازاره ها - قسمت شدن شیشه پنجره ها برای جلوگیری از تابش مسقیم |
سازماندهی اجزا و عناصر کالبدی | - توجه به حریم ها و رعایت عدم امکان دید مستقیم واحد ها به یکدیگر - ارتباط میان فضاهای خصوصی با فضاهای عمومی به وسیله مفصل هایی مانند هشتی و راهرو - استفاده از فضاهای نیمه باز مانند رواق و ساباط - استفاده از جعبه پله های نیمه باز و راهروهایی در ارتفاع به طرف حیاط برای اتصال واحدها - انعطاف پذیری فضاها و شکل گیری فضاهای چند عملکردی - امکان نورگیری و تهویه مناسب فضاهای زیرزمینی - ایجاد تو رفتگی در فضای پیش ورودی ها - استفاده از مهتابی برای استراحت و خواب در شب های خنک فصل گرم - گردش در ورود به واحد با زاویه نود درجه - وجود حوضخانه به عنوان فضایی سرپوشیده ولی نیمه باز جهت ایجاد فضایی مطبوع -قرار گیری ایوان در جبهه جنوبی بنا |
منابع
1.احمدی، فردین، (1396)، «تبیین نقش زمینهگرایی کالبدی در طراحی شهری»، مجله نخبگان علوم و مهندسی، شماره 3، تابستان 96.
2.اکبری، علی اکبر و دیگران، (1396)، «بازشناسی نگرش به زمینه در بناهای ساخته شده میدان مشق تهران در دوره پهلوی اول»، فصلنامه مطالعات شهر ایرانی اسلامی، شماره 30، زمستان 96.
3.بابایی، سعید و دیگران، (1397)، «زمینه گرایی در آثار معماران غیر ایرانی در دوره پهلوی اول»، دوفصلنامه مطالعات معماری ایران، شماره 14، پاییز و زمستان 97
4.برولین، برنت (1386)، معماری زمینهگرا، ترجمه راضیه رضازاده، نشر خاک، تهران.
5.بهمنی، المیرا و دیگران، (1395)، «بررسی شناخت عوامل زمینهگرا در کالبد خانهها و بافت سنندج با نگاهی به ویژگیهای عمارت وکیلالملک»، فصلنامه مطالعات شهر ایرانی اسلامی، شماره 26، زمستان 95.
6.تولایی، نوین، (1380)، «زمینهگرایی در شهرسازی»، نشریه هنرهای زیبا، شماره 10، زمستان 80.
7.حاجی قاسمی، کامبیز (1394)، گنجنامه. دفتر اول: خانه های کاشان، مرکز اسناد و تحقیقات دانشکده معماری و شهرسازی، تهران.
8.خستو، مریم و فرح حبیب، (1395)، «رویکرد تحلیلی به تاثیر کالبد شهر بر فرهنگ با تاکید بر بافت شهری مطالعه موردی: شهر قزوین»، فصلنامه مطالعات شهر ایرانی اسلامی، شماره 26، زمستان 95.
9.شاه تیموری، یلدا و حامد مظاهریان، (1391)، «رهنمودهای طراحی برای ساختارهای جدید در زمینه تاریخی»، نشریه هنرهای زیبا، زمستان 91.
10.فرخ یار، حسین (1390)، صد خانه-صد پلان (ویژگیهای معماری خانههای قدیمی در اقلیم گرم و خشک)، انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشان، کاشان.
11.مهدوی نژاد، محمد جواد و پریناز مهدوی مجومرد، (1394)، «ورود جریان های نوگرا به معماری معاصر ایران»، فصلنامه شهر ایرانی اسلامی، شماره 21، پاییز 94.
12.میرمقتدایی، مهتا، (1383)، «معیارهای شناخت و ارزیابی هویت کالبدی شهرها»، نشریه هنرهای زیبا، شماره 19، پاییز 83.
13.نظری، پژمان، (1393)، «تأثیر معیارهای معماری زمینهگرا در کالبد بنا»، کنگره بینالمللی افقهای جدید در معماری و شهرسازی، تهران.
14.هاشم پور، پریسا، (1397)، «کاربست رویکرد زمینه گرایی در بازآفرینی بافت های تاریخی»، دوفصلنامه معماری و شهر پایدار، شماره 1، بهار و تابستان 97