تدوین مدل نظری تولید فضای شهری معنویتمبنا در شهر ایرانی- اسلامی با استفاده از روش دادهمبنا (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهر مشهد)
محورهای موضوعی : شهرسازی اسلامیفرزانه مدنی 1 , مجتبی رفیعیان 2 , افسون مهدوی 3 * , فاطمه محمد نیای قرایی 4
1 - دکتری شهرسازی، دانشگاه آزاد اسلامی مشهد
2 - استاد گروه شهرسازی، دانشگاه تربیت مدرس
3 - استادیار گروه شهرسازی، دانشگاه آزاد اسلامی کرمان
4 - استادیار گروه شهرسازی، واحد مشهد دانشگاه آزاد اسلامی مشهد
کلید واژه: تولید فضای شهری, شهرسازی معنویت¬مبنا, روش داده¬مبنا, کلان¬شهر و نمونه موردی مشهد,
چکیده مقاله :
توسعه شهری و فرایند تولید فضا همواره با تعارضات جدی توأم بوده است. این امر منجر به تولید و بازتولید فضاهای سوداگرانه مبتنی بر منطق صرف انباشت سرمایه شده است. از جمله نمودهای این تقابل را می توان در مداخلات صورت گرفته در بافتهای با هویت ویژه، چون مشهد دید، که در تعارض جدی با مباحث پایداری و ابعاد سه گانه آن است. در تقابل با این چالشها، شهرسازی معنویتمبنا و لزوم شناسایی شاخصهای آن در برنامه ریزی شهری معاصر در جهت تعادل بخشی، ضروری به نظر میرسد. روند افزایشی پژوهشها در این زمینه از سوی مراکز علمی معتبر بیانگر لزوم هرچه بیشتر کاربست این مفهوم در مقیاس برنامه ریزی شهری معاصر است. این پژوهش با هدف ارائه خوانشی مکانی از شاخصهای تولید فضای شهری معنویت مبنا در برنامه ریزی شهری معاصر در راستای تعدیل چرخه فعلی، با هدف تدوین اجزا و مؤلفههای مکانی مؤثر در تولید فضای شهری معنویت مبناست. این پژوهش به لحاظ هدف در زمره تحقیقات توسعهای و از نوع کیفی است که با روش نظریۀ داده بنیاد انجام شده است. جامعۀآماری شامل خبرگان و مطلعین کلیدی (21 مصاحبه فردی و 2 مصاحبه گروهی) که با استفاده از شیوۀ نمونه گیری هدفمند به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. یافتههای تحقیق، شناسایی 23شاخص در قالب 8 بعد اصلی شامل چیدمان فضا، نقش انگیزی، نمادگرایی، پایداری، عدالت، امنیت، ساختار مدیریتی و معاصرسازی دانش نظری است. دستاورد این پژوهش، جای-گذاری مفهومی تعادل بخش به چرخه تولید فضاست که با ساختارسازی مؤلفههای مکانی مؤثر در تولید فضای معنویت مبنا، باعث ارتقای کیفی مداخلات؛خلق ارزش و نیل به پایداری توسعه خواهد شد.
Urban development and the process of space production have always been accompanied by serious conflicts. This has led to the production and reproduction of profit spaces based on the logic of capital accumulation. One of the manifestations of this confrontation can be seen in the interventions made in contexts of special identity, such as Mashhad, which is in serious conflict with the issues of sustainability and its three dimensions. Against these challenges, spiritual-led urbanism and the need to identification its indicators in contemporary urban planning in order to balance the current vicious cycle seem necessary. The increasing trend of researches in this field by reputable scientific centers shows the need to apply this concept more and more in the scale of contemporary urban planning. This research aims to provide a spatial reading of the indicators of the production of spiritual-led urban space in contemporary urban planning in line with the adjustment of the current cycle, with the aim of compiling effective spatial components in this process. In terms of the goal, this research is among developmental and qualitative research that was conducted with the grounded theory method. The statistical community includes experts and key informants (21 individual interviews and 2 group interviews) who were selected as the sample size using the purposeful sampling method. The findings of the research are the identification of 23 indicators in the form of 8 main dimensions, including space syntax, role-playing, symbolism, sustainability, and justice, security, and management structure and Contemporizationof theoretical knowledge. The achievement of this research is placing a balancing concept in the cycle of space production, which will reduce the ambiguities and shortcomings of the urban planning system, especially in cities with the support of spiritual identity, by structuring effective spatial components in the production of spiritual-led space.
احمدخانی ملکی، بهرام و فرزین حق¬پرست (۱۳۹۵) «سنجش کیفی نور در فضاهای عبادی شهری با رویکرد معنویت¬بخشی به فضا»، نشریه مدیریت شهری، شماره۴۴، صص 91-۱۰۶.
استراوس، کربین (1390) «مبانی پژوهش کیفی: فنون و مراحل تولید نظریه زمینه ای» (ابراهیم افشار ، مترجم)، تهران، نشرنی (نشر اصلی اثر 1990).
امیدواری، س.
(1387) سلامت معنوی، مفاهیم و چالش ها، پژوهشهای میان رشته ای قرآن کریم، 1 (1)، 58-17.
ایمان، محمد تقی و منیژه محمدیان (1387) »روش شناسی نظریه زمینه ای»، فصلنامه علمی- پژوهشی روش شناسی علوم انسانی، (4)14، .
54-31 ایمانی خوش¬خو، محمدحسین و مهدیه شهرابی فراهانی (۱۳۹۷) «ارائه چارچوب مفهومی ادراک گردشگران فرهنگی از سفر با تأکید بر معنویت (مطالعه موردی: اصفهان)»، نشریه باغ نظر، شماره۶۸، صص ۴۹-۵۸.
پورجعفر، محمدرضا و محمدرضا بمانیان و فریال احمدی و علیرضا صادقی (1389) «بازخوانی هویت معنوی و انگارههای قدسی در مساجد شیعی»، فصلنامه علمی- پژوهشی شیعهشناسی، سال هشتم، شماره 30، تابستان، صص37-70.
خواستار، حمزه (1388) «ارایه روشی برای محاسبه پایایی مرحله کدگذاری در مصاحبه های پژوهشی»، نشریه روش شناسی علوم انسانی بهار، شماره 58 رتبه علمی- پژوهشی (وزارت علوم (14 ، صص 161-174.
شاهرودی، عباسعلی و سید حمزه حسینی و زینب مومنی ( 1393) «بررسی میزان انطباق معماری مساجد با نیازهای زنان) مطالعة موردی: مساجد شهرستان ساری»، (فصلنامه مطالعات علوم شهرهای ایرانی اسلامی، شماره هجدهم، صص 53-39 .
شرفی، مرجان (1397) «نظریه معرف نقش برنامه¬ریزان و مردم در فرایندهای مشارکتی در محیط برنامه¬ریزی شهری ایران»، پایان¬نامه دکتری، رشته شهرسازی، دانشگاه علم و صنعت، دانشکده هنر و معماری.
شفیعا، سعید و ثنا محمدی ( ۱۳۹۶) «ارائه الگوی تجربه معنوی گردشگران زن از هیتچهایک (بررسی موردی: زنان تهران)»، دومین همایش گردشگری و معنویت، تهران، دانشگاه علم و فرهنگ.
شفیعا، سعید و محمدجواد درودیان (۱۳۹۶) «مفهوم¬سازی درک معنویت در رویداد پیاده¬روی اربعین حسینی: بر اساس تجربه میدانی»، اولین همایش بین¬المللی گردشگری، جغرافیا و محیط¬زیست پاک، همدان، دبیرخانه همایش.
شفیعا، سعید و مهدیه صباغ¬پور آذریان (۱۳۹۵) «تبیین مفهوم معنویت در گردشگری با استفاده از تحلیل محتوا»، فصلنامه مطالعات مدیریت گردشگری، سال یازدهم، شماره ۳۵، پاییز، صص ۱۰۷-۱۲۷.
صحاف، خسرو (1390) «معنا در معماری ایرانی»، هویت شهر، سال دهم، شماره 25، بهار، صص51- 60.
عابدی جعفری، ح. و ع. رستگار (1386) ظهور معنویت در سازمانها: مفاهیم، تعاریف، پیش فرضها و مدل مفهومی، علوم مدیریت ایران، 2 (5)، 99-121.
عابدی جعفری، حسن و عباسعلی رستگار (1386) »ظهور معنویت در سازمان ها مفاهیم، تعاریف، پیش فرض ها، مدل مفهومی»، فصلنامه علوم مدیریت ایران، سال دوم، شماره 5، صص 99-121.
کرسول، جان (1394) «پویش کیفی و طرح پژوهش: انتخاب از میان پنج رویکرد (روایت پژوهی، پدیدار شناسی، نظریه زمینهای، قوم نگاری، مطالعه موردی)« (حسن دانایی فرد و حسین کاظمی، مترجمان)، تهران، صفار )نشر اصلی اثر 2007).
لک، آزاده (1392) «بازآفرینی حس دلبستگی به مکان در بازسازی محالت مسکونی پس از زلزله بم».
رساله برای دریافت درجه دکتری طراحی شهری، دانشگاه شهید بهشتی.
مدنی، فرزانه (1399) «تبیین ملاحظات معطوف به مدل نظری تأثیرگذاری معنویت در فرایند تولید فضای شهر مشهد با تأکید بر دیدگاه خوانش مخاطب»، پایان¬نامه دکتری، رشته شهرسازی دانشگاه کرمان، دانشکده هنر و معماری.
مدنی، فرزانه و دیگران (1400) «کاربرد روش¬شناسی فرامطالعه در واکاوی تغییر پارادایمها به رهیافت شهرسازی معنویت¬مبنا»، تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی، شماره 63، صص 403- 425.
مدنی، فرزانه و دیگران (۱۴۰۱) «بررسی تأثیر مؤلفههای مکانی بر تولید فضای معنویت¬مبنا در مقیاس شهری (موردپژوهی: منطقه ثامن شهر مشهد)»، برنامهریزی و آمایش فضا، شماره ۲۶ (۱ و ۱۴۰۱)، صص 89-۱۱۷.
نصر، حسین ( 1389) «هنر و معنویت اسلامی»، ترجمه رحیم قاسمیان، تهران، موسسه انتشارات حکمت جاویدان.
واحدیان عظیمی، ا.
و ا.
رحیمی (1392) تبیین مفهوم معنویت: تحلیل محتوای قراردادی، تحقیقات کیفی در علوم سلامت، 2 (1)، صص 11-20.
Ardalan Nader (2016) The Quest for a Spiritually Inspired, Holistically Sustainable Habitat: Nuran- The City of Illumination, Isfahan.
Ardalan, N, & Barrie, T, (2016) Arguments for a Spiritual Urbanism, Architucture, culture and spirituality, Urbanism, spirituality and well being symposium.
Bartolini, N, MacKian, S, & Pile, S, (Eds,) (2018) Spaces of Spirituality (1st ed,) Routledge, DOI: https: //doi, org/10, 4324/9781315398426.
Beaumont, Justin, & Baker, Christopher, (Eds) (2011) Postsecular Cities: Space, Theory and Practice, London & N, Y,: Continuum, DOI: http: //dx, doi, org/10, 5040/9781472549198.
Benedikter, R, Moltz, M, (2012) The rise of neo- integrative worldviews: Towards a rational spirituality for the coming planetary civilization? In Hartwig, M, Morgan, J, (Eds), Critical realism and spirituality (pp, 29–74) London & New York: Routledge.
Bermudez, , J, (2016) Arguments for a Spiritual Urbanism IN_BO, 7 (9), 104- 115, DOI: https: //doi, org/10, 6092/issn, 2036- 1602/6295.
Birch, R, A, & Sinclair, B, R, (2013) Spirituality in Place: Building Connections Between Architecture, Design, and Spiritual Experience, DOI: 10, 17831/REP: ARCC%Y116.
Brand, R, &Gaffikin, F, (2007) Collaborative planning in an uncollaborativeworld, Planning theory, 6 (3), 282- 313, DOI: 10, 1177/1473095207082036.
Cirstea, A, (2015) Mapping British Women Writers’ Urban Imaginaries” Space, Self and Spirituality”, Coventry University, UK, DOI: https: //doi, org/10, 1093/cww/vpw026.
Corbin and J, Strauss, A, (2015) Basics of Qualitative research ; Techniques and Procedures for Developing Grounded Theory, London: Sage.
Creswel, J. W. (2012) Educational Research: Planning, Conducing and Evaluating Quantitative and Qualitative Research. Boston: Pearson Education, Inc.
Davoudi , S (2015) panning as practice of knowing , planning theory &practice, DOI: doi/abs/10, 1177/1473095215575919.
Ersahin, Zehra & Boz, Nevfel, (2018) Urban Spirituality: Need for Connectedness and Communication, 9, 762- 781, DOI: 10, 31198/idealkent, 487461.
Gies, V, (2022) Salvation to go: the development of spiritual spaces within infrastructures of traveling Hegner, V, &Margry, P, J, (Eds,) (2016) Spiritualizing the City: Agency and Resilience of the Urban and Urbanesque Habitat (1st ed,) Routledge, DOI: https: //doi, org/10, 4324/9781315680279.
Heidari, Ali akbar and TojarGhalavand, Samira, (2014) Making the Public Spaces with Spiritual Strategy in Bushehr, Social and Behavioral Sciences, Volum 159, December 2014, Pages 722- 731, DOI: doi/ 10, 1016/j, sbspro, 2014, 12, 461, https: //www, academia, edu/28898870/ Arguments_for_a_Spiritual_Urbanism.
Ivanescu, C, (2012) Postsecular cities: space, theory and practice, edited by Beaumont, Justin and Christopher Baker, Social Anthropology, 3 (20), 331- 332.
James W, Jones, Ed, D, (2009) selection of grounded theory as an appropriate research methodology for dissertation, The grounded theory review, 8 (2), 22- 34.
Manouchehrifar, B, & Forester, J, (2021) Rethinking Religion and Secularism in Urban Planning, Planning Theory & Practice, 22 (2), 269- 317.
Sandercock , Leonie (2006) Spirituality and the urban professions: The paradox at the hearth of planning , planning theory & practice, DOI: doi/abs/10, 1080/14649350500497471.
Senbel, M (2021) Spirituality and Urban Agriculture: Environments that Inspire Awe, Humility, and Reverence.
Sheldrak ,Philip. (2006) Spirituality and the Urban. CITIES AND HUMAN COMMUNITY,107-118.
Sheldrake, P. (2014) The spiritual city: Theology, spirituality, and the urban. John Wiley & Sons.
Tremlett, P, F, (2022) Urbanism and religious space, The Oxford Handbook of Religious Space, 58.
Yeolekar, S, D, &Tarar, A, (2022) Triggering Sustainable Urbanism Through Space Planning and Design, In Sustainable Engineering, Energy, and the Environment (pp, 3- 11) Apple Academic Press.
فصلنامه علمي «مطالعات شهر ایرانی- اسلامی»
شماره چهل و ششم، زمستان 1400: 78-41
تاريخ دريافت: 04/08/1400
تاريخ پذيرش: 30/06/1401
نوع مقاله: پژوهشی
تدوین مدل نظری تولید فضای شهری معنویتمبنا
در شهر ایرانی- اسلامی با استفاده از روش دادهمبنا
(مطالعه موردی: بخش مرکزی شهر مشهد)
فرزانه مدنی1
فاطمه محمدنیای قرایی4
چکیده
توسعه شهری و فرایند تولید فضا همواره با تعارضات جدی توأم بوده است. این امر منجر به تولید و بازتولید فضاهای سوداگرانه مبتنی بر منطق صرف انباشت سرمایه شده است. از جمله نمودهای این تقابل را میتوان در مداخلات صورت گرفته در بافتهای با هویت ویژه، چون مشهد دید، که در تعارض جدی با مباحث پایداری و ابعاد سهگانه آن است. در تقابل با این چالشها، شهرسازی معنویتمبنا و لزوم شناسایی شاخصهای آن در برنامهریزی شهری معاصر در جهت تعادلبخشی، ضروری به نظر میرسد. روند افزایشی پژوهشها در این زمینه از سوی مراکز علمی معتبر بیانگر لزوم هرچه بیشتر کاربست این مفهوم در مقیاس برنامهریزی شهری معاصر است. این پژوهش با هدف ارائه خوانشی مکانی از شاخصهای تولید فضای شهری معنویتمبنا در برنامهریزی شهری معاصر در راستای تعدیل چرخه فعلی، با هدف تدوین اجزا و مؤلفههای مکانی مؤثر در تولید فضای شهری معنویتمبناست. این پژوهش به لحاظ هدف در زمره تحقیقات توسعهای و از نوع کیفی است که با روش نظریۀ دادهبنیاد انجام شده است. جامعۀآماری شامل خبرگان و مطلعین کلیدی (21 مصاحبه فردی و 2 مصاحبه گروهی) که با استفاده از شیوۀ نمونهگیری هدفمند به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. یافتههای تحقیق، شناسایی 23شاخص در قالب 8 بعد اصلی شامل چیدمان فضا، نقشانگیزی، نمادگرایی، پایداری، عدالت، امنیت، ساختار مدیریتی و معاصرسازی دانش نظری است. دستاورد این پژوهش، جایگذاری مفهومی تعادلبخش به چرخه تولید فضاست که با ساختارسازی مؤلفههای مکانی مؤثر در تولید فضای معنویتمبنا، باعث ارتقای کیفی مداخلات؛خلق ارزش و نیل به پایداری توسعه خواهد شد.
واژههای کلیدی: تولید فضای شهری، شهرسازی معنویتمبنا، روش دادهمبنا، کلانشهر و نمونه موردی مشهد.
مقدمه
«شهرسازی معنویتمبنا5» (Bermudez, 2016: 111) و ویژگیهای آن چون پایداری از نظر اقتصادی، زیستمحیطی، عدالت اجتماعی، اهمیت روابط متقابل سازنده با خود و دیگرشهروندان (ر.ک:Sheldrake, 2014; Tremlett, 2022; Manouchehrifar& Forester, 2021)، در پژوهشهای دهه اخیر از سوی مراکز دانشگاهی معتبر نظیر هاروارد به عنوان پارادایمی میانرشتهای مطرح شده و به وسیله جریان قدرتمند در نظریۀ برنامهریزی ارتباطی انتقادی وارد شهرسازی شده و در حال ساختارسازی است و از اینرو یکی از تأثیرگذارترین موضوعات برنامهریزی شهری معاصر در کنار مباحث اقتصادی و معماری«توسعه معنویت6» در مقیاس برنامهریزی شهری است (Ivanescu,2012; Sheldrake, 2006: 107). از آنجا که برخی اساساً برنامهریزی را عمل دانشافزایی میدانند7 (ر.ک: Davoudi, 2015)، از اینرو آن را تغییر جهتی مهم برای کاستن شکاف بین نظر و عمل شهرسازی از طریق تولید معرفت علمی میدانند که نقش یکپارچه و بهنجاری طراحانه (ر.ک: Gies, 2022; Yeolekar & Tarar, 2022; Brand & Gaffikin, 2007; Benedikter & Moltz,2012) برای توصیف و هدایت عمل اجتماعی در مقیاس شهری دارد. نابرابری اجتماعی، قطبی شدن، فقر اخلاقی و شیوع بالای بیماریهای روانی، تنها بخشی از نمودهای بیتوجهی به مسئله معنویت در تولید فضای شهر است (Bermudez, 2016: 105-108). این درحالی است که مفهوم معنویت، دارای پیشینه و جایگاهی ویژه در ساختاریابی فضایی برخی از شهرهای گذشته ایرانی بوده است و فضاهای معنوی همواره یکی از پیچیدهترین طراحیهای معماری و شهری در ایران بوده است (ر.ک: بمانیان و دیگران، 1389؛ ایمانی خوشخو و شهرابی، 1397؛ شفیعا و صباغپور، 1395؛ شفیعا و درودیان، 1396).
پژوهشهای مختلفی در این زمینه در حال انجام است. در چند سال اخير با تأسيس فوروم «معماري، فرهنگ و معنویت8» در دانشگاه هاروارد در سال 2007 و برگزاري کنفرانسي با عنوان «شهرسازي، معنویت و سلامت9» از سال 2013، توجه شهرسازان و معماران به این موضوع بيش از پيش شده است. پژوهشهاي اندیشمنداني نظير شلدراک با تدوین کتاب «مرور کوتاهي بر تاریخ معنویت10» (2007) و کتاب «شهر معنویتگرا: الهيات، معنویت و شهر11» (2014)، توماس بري و همکاران12 با چاپ کتاب «معماري، فرهنگ و معنویت» (2015)، برمودز با مقالهاي با عنوان «شهرسازي معنویتگرا13» (2016)، نادر اردلان با مقالهاي با عنوان «ابعاد متعالي شهرها14» و تدوین فصل هفدهم کتاب «معماري، فرهنگ و معنویت» نوشته سيد حسين نصر با عنوان «نگاه درونگرا: معنویت درهنر ومعماري15» از جمله پژوهشهاي با اهميت دهههای اخير در زمينه شهرسازي و معماري است.
در حوزۀ معماري و هنر اسلامي، سيد حسين نصر (1389) با بهکارگيري مفاهيم ناب اسلامي اعم از شریعت، طریقت و حقيقت به نظریهپردازي معنویت در هنر اسلامي ميپردازد. پژوهش پورجعفر و همکاران (1389) در حوزه معماري با عنوان «بازخواني هویت معنوي و انگارههاي قدسي در مساجد شيعي» به مؤلفههای وحدت و یگانگي، همآوایي با طبيعت، ابداع و نوآوري، حضور نقوش و اشکال هندسي پرداخته است. محسن رفيعيان (1396) در رساله دکتري رشته شهرسازي با عنوان «کيفيت معنایي مکانهاي عمومي شهري در اندیشه ایراني- اسلامي»، کيفيت معناي مکانهاي عمومي شهري را داراي وجوه «طبيعي زیستمحيطي، مادي معيشتي، اجتماعي مردمي، هنجاري، هویتي و اصالت، قدرت، پاکي و رواني» ميداند.
احمدخاني و حقپرست (1395) در پژوهش«سنجش کيفي نور در فضاهاي عبادي شهري با رویکرد معنویتبخشي به فضا» معتقدندکه یکي از عوامل و مؤلفههاي مهـم در فضاسازي معنوي، نور است. نور از عوامل مؤثر بر ارزش فضایي است که بـه عنـوان غيرماديترین عنصر محسوس طبيعت همواره در معماري ایراني اسلامي وجود داشته است. ایماني و شهرابي (1397) در تحقيقي با عنوان «ارائه چارچوب مفهومي ادراک گردشگران فرهنگي از سفر با تأکيد بر معنویت (مطالعه موردي: اصفهان)» بيان ميکنند که ادراک گردشگر فرهنگي در سطوح حواس پنجگانه، محيط و اجتماع در بستر معنویت به عنوان ماهيت وجودي انسان صورت ميپذیرد. ادراک گردشگر فرهنگي از عوامل فردي و محيطي متأثر است.
در تفکر شهرسازی معاصر ایران و مداخلات شهری صورتگرفته، شاهد تنزل معنای فضا به وجه کمی و مادی آن هستیم. آنچه امروزه در شهرهایی با پشتوانه هویتی ویژه مانند مشهد قدرت گرفته، روند تولید و بازتولید فضا مبتنی بر منطق صرف انباشت سرمایه و کالاییسازی آن است که در تعارض جدی با چشمانداز مطرح برای این شهر (مشهد، پایتخت فرهنگی جهان اسلام) و علل ماهوی ایجاد آن است. در واقع اکثر فضاهای تولیدشده در مشهد اساساً در اندیشه معنویت فضا تطابق ندارند؛ بهویژه در منطقه ثامن که شاید نوعی تولید رفتار معنوی در آن جریان دارد. یکی از غامضترین نمونههای تعارض مابین تولید و تکاثر فضا در تقابل بازمینه هویتی و علل ماهوی ایجاد آن، طرحهای بازسازی و نوسازی منطقه مرکزی و حوزۀ ثامن به عنوان بافت پیرامون حرم مطهر است.
از اینرو برای کاستن از این شکاف و تعادلبخشی به چرخه تولید فضا در مداخلات شهری اخیر شهر مشهد، مقاله حاضر میکوشد تا باواکاوی مؤلفههای مکانی مؤثر در تولید فضای معنویتمبنا و کاربرد روشهای کیفی مبتنی بر دیدگاه خوانش مخاطب، مدل نظری شهرسازی معنویتمبنا احصا گردد. از همینرو این پژوهش تلاش دارد به این پرسش پاسخ دهد که مؤلفههای مکانی تولید فضای شهری معنویتمبنا در منطقه ثامن شهر مشهد، با تأکید بر دیدگاه خوانش مخاطب، شامل چه کدهایی است؟
ادبیات نظری
معنویت از ریشه لاتین Spirituality، مفهومی وسیعتر از مذهب دارد و به طور اولیه یک روند پویا، شخصی و تجربی است که درک آن به «تجربۀ زیسته» افراد بستگی دارد (ر.ک: شفیعا و صباغپور، ۱۳۹۵، امیدواری 1387 به نقل از مولر). معنویت شهری، نیاز به برقراری ارتباط و تعامل سازنده (ر.ک: Ersahin&Boz Nevfel, 2018) دارد و مفهومسازی معنویت در گرو شناخت ابعاد آن، شامل تلاش برای خلق معنا و هدف16/ اتصال17: اتصال به دیگران، طبیعت یا اولوهیت و ارزشها (عشق، دلسوزی و عدالت) (ر.ک: ایمانی خوشخو و شهرابی، ۱۳۹۷؛ بمانیان و دیگران، ۱۳۸۹؛ شفیعا و درودیان، ۱۳۹۶)، شایستهسازی و مشروط کردن تولید فضا به حرمت و احترام و تکریم (ر.ک:Bermudez, 2016; Sheldrake, 2015; Cirstea, A, 2015; Ersahin&Boz, 2018) است و بنابراین به گفته صاحبنظران برنامهریزی نظیر پراکسمن، لدی بیسلی و ناتان ادلسون، ابعادی نظیر تولید فضا و محلههای شهری مبتنی بر ارزشهای مدنی، مکانسازی با اهمیت عشق و توسعۀ سلامت عمومی و رفاه اجتماعی از ابعاد اصلی آن خواهد بود (Beaumont&Baker, 2011: 94). این امر سرآغاز نگاه انتقادی به دانش معاصر در راستای کاهش قدرت اقتصاد سیاسی در جریان تولید فضای شهری است که سعی در تعادلبخشی میان تولید مادی و معنوی فضا دارد (Beaumont&Baker, 2011: 56- 57). در واقع این دوره آغاز پیوند میان خوانش سهگانه عینی ذهنی و اجتماعی از فضاست که همزمان معیارهای ترجیحاتی در سطح فردی و جمعی را در تعامل با معیارهای مشاهدهای واکاوی مینماید. در جدول شماره (1)، آراء و نظرات اندیشمندان شرقی ایرانی و غربی در مورد مفاهیم ساختاری و توسعه شهری معنویت مبنا بیان شده است.
جدول 1- ابعاد و معیارهای توسعه معنویتمبنا در مقیاس شهری
نظریه پردازان | مفاهیم ساختاری و تعاریف عملیاتی توسعه شهری معنویتمبنا | منابع |
اندیشمندان شرقی ایرانی | تلقی فضای معنوی معادل فضای قدسی با خصوصیاتی چون نقش طبیعت و گسترش آن در محیط روزمره، رمز و رازگرایی، امتداد معماری فضایی مسجد (محوربندی فضایی) به تمامی الگوها و فرمهای شهری، تقدسبخشی به فضا، حضور فضای تهی و خلأ، نور و رنگ، واقعگرایی وحدت و یکپارچگی اشاره میکند. | نصر، حسین (1389) |
بر فعالیتهایی که جنبۀ آیینی زندگی در معماری ایرانی تلقی میشود (آیینهایی چون نحوه ورود به فضا، نشستن و مکث در فضا، مهماننوازی و...)دلالت دارد. همچنین پیوستگی درون و برون و هماهنگی شکل و محتوا در ساختار فضا، رمز و راز و نمادپردازی و فضای تهی از عناصر اصلی فضای معنوی است. | صحاف، خسرو (1390) | |
ابعاد اصلی مفهوم معنویت در گردشگری شهری شامل رسیدن به تعالی، معنی و درک متقابل استکه میتوان آن را مترادف با ارتباط فرافردی، درونفردی، میانفردی و بینفردی در نظر گرفت. تحقیقات کیفی و کمی حول محور ساختارسازی مدل مفهومی ادراک معنویت در تجربه فضا صورت میگیرد. | شفیعا، سعید و مهدیه صباغپور آذریان (۱۳۹۵) | |
رابطه معماری به عنوان محصولات جامعه سنتی متکی به معنویت شامل وحدت کل، انطباق محیطی، نظامهای فضایی مثبت (فضای باز، ارزش مثبت دارد)، مکمل بودن (کیمیای رنگ ماده خط و نقش)، مقیاس انسانی و مشارکت اجتماعی ونوآوری (کاشی هفترنگ) | Nader Ardalan 1995, به نقل از صحاف (1390) | |
مکانسازی با اهمیت عشق شهری و نظم مقدس (محوربندی و جهتیابی در فضا، ریشههای تاریخی و هستههای اولیه قدیمی و هویتبخش شهرها)، شبکه همپیوندی فضای معنوی: ارتباطات ساختاری فضایی راههای مقدس، اماکن مذهبی و زیارتگاهها، فضای شهری، قلمرو عمومی، باغ بهشت، مقیاس انسانی، جوامع چندفرهنگی منسجم، تاریخ سیاسی خاص و حیات اقتصادی ویژه (همپیوندی ساختارهای اقتصادی فضا و نقشهای سهگانه آن)، نمادگرایی و فرمهای نمادین | Nader Adrelan 2016 | |
دو دیدگاه کارکردی و بنیادین درباره معنویت وجود دارد کهدر دیدگاه بنیادین، معنویت نوعی تمایل به یافتن ارزشها و اعمال انسانی است.در رویکرد کارکردی، بیشتر به اثرات بیرونی و قابل مشاهده آن اشاره میشود. آثار بهدستآمده از معنویت مثل احساس خوب، خصوصیات مطلوب رفتاری و توجه به محیطزیست و جامعه انسانی و احترام به ارزشهای آن | شفیعا، سعید و ثنا محمدی ( ۱۳۹۶) | |
معنویت، دو بعد عمودی و افقی دارد. بعد عمودی بیانگر ارتباط انسان با معبودش و بعد افقی منعکسکننده ارتباطات آدمی با خود، محیط طبیعی، جامعه و انسانهای دیگراست.در هر دو بعد، اتصال آدمی به صورتی کاملاً درونی و عرفانی صورت میگیردو تجربه هر فرد با دیگری متفاوت است. | واحدیان، عظیمی، رحیمی 1392 | |
در یک سنخشناسی با ماهیت کثرتگرایی، معنویت در چهار نوع طبقهبندی میشود: دینی، غیر دینی، فرادینی، رازورزانه. از منظری دیگر معنویت در برگیرنده چهار نوع ارتباط است: ارتباط فرافردی، ارتباط درونفردی، ارتباط میانفردی و ارتباط برونفردی که هر یک با ابعاد وجودی انسان شامل زیستی، اجتماعی، روانی و معنوی پیوند میخورد و زمینه تعالی او را فراهم میکند. | عابدی جعفری، حسن و رستگار، عباسعلی (1386) | |
الگوهای رفتاری و فعالیتی زنان در اعیاد مذهبی بین متغیرهای فیزیکی فضا با حس معنویت، رابطه معناداری وجود داردکه شامل موارد زیر است: توجه به کالبد فیزیکی، موقعیت قرارگیری؛ توجه به مسائل روانشناختی: دعوتکنندگی ورودی فضا، نشانهگذاری در مسیریابی و تناسب نشانههای بصری؛ درنظرگیری حرایم و دیدها؛ توجه به جزئیات فضا؛توجه به بعد اجتماعی: طراحی فضا با توجه به شخصیت اجتماعی گروه مخاطب، اختصاص بخشهایی از فضا برای تعاملات اجتماعی گفتوگو در تعامل با نرم فضاها و توجه به پالت رنگی و بو و دیگر جزئیات | شاهرودی، عباسعلی و حسینی، سید حمزه و مومنی، زینب (1393). | |
اندیشمندان غربی | یکی از آثار مهم معنویت، خلق ارزش است. ارزشهایی چون عدالت، نوعدوستی، مهماننوازی، اخلاق زیستمحیطی، سلامت شهری | Sheldrake (2014) |
معنویت به بالاترین مرتبه هرم نیازهای مازلو اشاره دارد؛ جایی که انسان به نیاز اصلی زندگیاش که جستوجوی معناست، پاسخ میدهد. اگر به دنبال یک کلمه برای توصیف معنویت باشیم، آن کلمه «ارتباط متقابل» است. جایی که انسان به درک ارتباط متقابل خود با خود، دیگران، طبیعت و واقعیت برتر (فراطبیعت) میرسد. | Mitrov and Denton, 1999, به نقل از شفیعا صباغپور 1395 | |
انسانیت، حواس و پایداری، ابعاد اصلی فضای معنویتگرا در توسعه شهری | Birch, Robert and Sinclair, Brian R. 2013 | |
از دیدگاه نظریههای روانشناسی، ادراک معنویت فضا، تجربهای مشتمل بر تأثیرگذاری بسیاری از عوامل روانشناختی در ذهن است و بهشدت تابعی از نگرشهای عاطفی، تصورات، بینشها، ادراکات زمینهمبناست؛ تجربهای مبتنی بر ادراک عمیق، نوعی احساس و معنای تولید فعالیت و بروز رفتارها. اجرای مراسم عبادی در محیطهای مطلوب، اطمینان و آرامش را برای افراد به ارمغان میآورد. فضای خوب در نهایت تأمینکننده تجربه زیباشناختی است که زمینه ارتقای عاطفی و روحی شخصی را که در فضای حمایتی فضای عبادت است، فراهم میآورد. | Jung, 2011 quoted by Ali Akbar Heydari and others 2014 | |
معنویت از ریشه لاتین Spirituality، مفهومی وسیعتر از مذهب دارد و به طور اولیه یک روند پویا، شخصی و تجربی است. ادراک معنویت، زمینهمبناست و دارای ابعاد چهارگانهای است که نهتنها ارتباطات انسانی را در برمیگیرد، بلکه نیاز به تعلق- دلبستگی، امنیت، تعالی و ارتباطات را شامل میشود. از اینرو کاربست روشهای از پایین به بالا در ادراک و مفهومسازی معنویت و متصلسازی آن به فضاهای شهری، ضروری است. | Ersahin, Boz, 2018 | |
شهرسازی مبتنی بر احترام «توسعه معنوی»، احترام به طبیعت و روابط انسانی پایدار (اخلاق حفاظت) را برتر از مصرفگرایی و رشد کالایی شهر میداند. | Senbel, 2021 |
منبع: یافتههای تحقیق، 1399
در یک جمعبندی به جهت مشخص شدن هندسه و کادر حرکت پژوهش، از مدل مفهومی اولیه، منتج از فرامطالعه پژوهشهای قبلی (مدنی، 1399: 187) استفاده شد (شکل شماره (1)). این مدل که بر مبنای نتایج فرامطالعه پژوهشها در این حوزه استوار است، توسعۀ معنویتمبنا را مبتنی بر دو دیدگاه عمده کارکردی و بنیادین ساختارسازی کرده که در بعد ساختاری- بنیادین (که بیشتر بر معیارهای ترجیحاتی استوار است)، تمرکز پژوهشها به وجه فرایندگرای توسعه معنویت در تولید فضای شهری، مبتنی بر خوانش مفاهیمی چون عدالت فضایی- اجتماعی، روابط انسانی مؤثر در چهار سطح (ارتباط فرد با خود، دیگران، محیط و واقعیت برتر) (ر.ک: Sheldrake, 2015; Cirstea, 2015, Bermudez, 2016; Ersahin&Boz, 2018)، خلق ارزشهای شهروندی پایدار (رویداد و آیینهای همدلانه)، مشارکت، روابط همسایگی، فرهنگ یاری در جهت ارتقای رفاه اجتماعی و سلامت روان استوار است؛ نگرشی عمیق که دستیابی و ساختارسازی زیرمؤلفههای آن مبتنی بر خوانشی زمینهای- درونذهنی از ادراک مخاطب از تجربه معنویت در فضای شهری صورت خواهد گرفت. در دیدگاه کارکردی (توزیعی) به تظاهرات کالبدی- فضایی که بیانگر وجه محصولگرای معماری، شیوههای عملکردی، تیپولوژیکی و کالبدیای است که از طریق روابط توده فضا بیان میشود و بیشتر مبتنی بر معیارهای مشاهدهای استوار است، پرداخته میشود (ر.ک: مدنی، 1399).
شکل 1- مدل مفهومی مؤلفههای مکانی تأثیرگذار در تولید فضای معنویتمبنا
(مدنی، 1399: 187)
روششناسی
روششناسی، شیوه اندیشیدن درباره پدیدهها و مطالعۀ پدیدههای اجتماعی است (Corbin & Strauss, 2015: 17). عوامل مختلفی در انتخاب روششناسی باید در نظر گرفته شود. عواملی نظیر تطابق شیوهها با اهداف و پرسشهای پژوهش، عمق مطالعۀ پدیده، در دسترس بودن منابع (مالی، زمان و غیره)، دسترسی به پیشینه پشتیبان. ولی شاید بتوان چنین گفت که مهمترین عاملی که انتخاب روششناسی مناسب را هدایت میکند، هدف و پرسش پژوهش است (ر.ک: James & Jones, 2009). از آنجایی که هدف پژوهش، واکاوی مؤلفههای مکانی مؤثر در تولیدفضای معنویتمبناست، از اینرو در این بخش، روششناسی نظریه زمینهای تبیین خواهد شد. تحلیل دادهها در نظریۀ زمینهای همزمان با جمعآوری نخستین مجموعه از دادهها شروع میشود. از دو شیوۀ دادههای اولیه (مصاحبه و مشاهده) با نقش محوری مصاحبه و نقش تکمیلی مشاهده در پیوست با دادههای ثانویه تخصصی با نقش فرعی برای گردآوری دادهها استفاده شده است. تحلیل یادداشتهای میدانی به دو دلیل، همزمان با مشاهده و در زمان نگارش و به موازات کدگذاری مصاحبهها انجام شده است. مشخصات یادداشتهای میدانی ثبتشده در پژوهش در جدول شماره (2) آمده است.
جدول 2- مشخصات یادداشتهای میدانی ثبتشده
ردیف | شناسه | تاریخ مشاهده | مکان مشاهده | محور موضوعی مشاهده | مدتزمان مشاهده | مشارکتکنندگان |
۱ | F1 | 19/02/1397 | دانشگاه اقبال لاهوری مشهد
| گردشگری مذهبی میراث و پروژههای شهری ایتالیا و ایران | ۲ ساعت | بریث گروت، استاد دانشکده معماری و دکتری جغرافیای شهری دانشکده لاویلته پاریس- فرانسه/ مینا سعیدی، استاد دانشگاه معماری، دکتری معماری مردمشناسی دانشگاه لاویته پاریس |
۲ | F2 | 22/06/1397 | تالار شهر مشهد
| حقوق شهروندی در شهرهای با ظرفیت معنوی، مبانی فقهی و ظرفیتهای حقوقی شهرنشینی | ۳ ساعت | دو نفر انسانشناس شهری برنامهریز شهری سه حقوقدان فقهی، بیست نفر از مدیران و شهرسازان |
۳ | F3 | 18/07/1397 | دانشگاه اقبال لاهوری | ارزیابی فرصتها و چالشهای نظری اندیشه ایرانشهری و هویت محلی شهری | ۳ ساعت | احمد بستانی، جامعهشناس، انسانشناس شهری، نه نفر دکتری شهرسازی و شش نفر پژوهشگر علوم رفتاری |
۴ | F4 | 06/09/1397 | سالن همایشهای هتل پردیسان | رونمایی از کتاب زیارت شهر | ۳ساعت | محسن حبیبی، ناصرفکوهی، حیدری و جمعی پنجاه نفره از برنامهریزان، مدیران شهری منطقه ثامن، پژوهشگران آزاد |
۵ | F5 | 07/09/1397 | پژوهشکده شهر معنوی ثامن | چالشهای انسانشناسی معاصر شهری، مبتنی بر زمینههای فرهنگی در شهر مشهد | ۳ ساعت | ناصر فکوهی و نه نفر از برنامهریزان شهری |
۶ | F6 | 21/02/1397 | پژوهشکده شهر معنوی ثامن | پیامدهای گستردهترین مداخلات شهری کشور در بافت پیرامون حرم (منطقه ثامن) | ۱ ساعت | مهدی حجت، عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران، جواد خدایی (معمار و شهرساز) و جمعی هشتنفره از شهرسازان و هفت نفر از انسانشناسان شهری، سه روانشناس رفتار شهروندی |
۷ | F7 | 23/02/1398 | پژوهشکده شهر معنوی ثامن | جامعه فرهنگ شهر و معماری | ۲ ساعت | علی کیافر (معمار شهرساز و استاد دانشگاه کالیفرنیا) و سیزده نفر از مدیران شهری و شهرسازان |
۸ | F8 | 05/05/1398 | پژوهشکده شهر معنوی ثامن | ویدئو کنفرانس: بررسی و تحلیل طرحهای گوناگون در بازه پنجاهساله در بافت مرکزی و عوارض اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آن) +تحلیل مستند نسیان | ۳ ساعت | علی کیافر جواد خدایی (ویدئو کنفرانس) |
۹ | F9 | 20/08/1398 | دانشگاه اقبال | بررسی طرحهای توسعه بافتپیرامونی حرم- منطقه ثامن با رویکرد انسانشناسی رفتاری | ۲ ساعت | نعمتی، شهردار منطقه ثامن و دو نفر برنامهریز شهری و چهار نفر از اساتید دانشگاه |
۱۰ | F10 | 04/09/1398 | پژوهشکده شهر معنوی ثامن | قصه شهر مشهد با محوریت ساختارهای فرهنگی- اجتماعی محلهها در بافتهای با ارزش معنوی | ۳ ساعت | مهدی سیدی، دکتر ناصر محسنی و چهار نفر از اساتید شهرسازی و جمعی از پژوهشگران |
۱۱ | F11 | 29/10/1398 | فرهنگسرای قلم
| مکان مقدس و نامکانها | ۴ ساعت | عباس کاظمی (استادیار دانشکده علوم انسانی دانشگاه علم و فرهنگ)ثمر صارمی (دکتری انسانشناسی شهری دانشگاه مونترال) هادی معصومدوست (کارگردان فیلم «روزی که رفت») و حدود چهل نفر از برنامهریزان شهری |
نمونهگیری، هدفمند یا معیارمحور است. این راهبرد افراد را برحسب دانش خاص آنها درباره موضوع معنویت در حوزههای مختلف شهرسازی، معماری، فلسفه، الهیات و روانشناسی محیطی برای مشارکت در تحقیق انتخاب کرده و از آنجا که در پژوهش کیفیت انتخاب هدفمند مشارکت کنندگان در فهم مسئله و پدیده محوری مطالعه مؤثر است (کرسول، ۱۳۹۴: ۱۵۴)، انتخاب مشارکتکنندگان در ادامه فرایند، از طریق نمونهگیری باز18 با هدف دستیابی به حداکثر تنوع در تجربه افراد صورت میگیرد مشارکتکنندگان به جای اینکه از لحاظ آماری، نماینده یک جمعیت باشند، برای خدمت به هدف پژوهش انتخاب میشوند (شرفی، ۱۳۹۷: ۱۲۹). در زمینه انتخاب مشارکتکنندگان در روششناسی نظریه زمینهای، دو مفهوم نمونهگیری نظری و اشباع نظری اهمیت دارد. از طریق نمونهگیری نظری، فراگیری19 و انسجام به دست میآید. در نظریه زمینهای، فراگیری مفاهیم اهمیت دارد، نه افراد. معیار نهایی برای تعیین اینکه آیا نظریه زمینهای، کامل است یا نه، اشباع نظری مفاهیم است. رسیدن به اشباع نظری آسان نیست و با تعداد مصاحبهها و مشاهدههای صورتگرفته تعریف نمیشود. اشباع نظری یعنی تا زمانی که هیچ دادۀ جدیدی مرتبط به یک مفهوم به دست نیاید، مفهوم از لحاظ ویژگیها و ابعاد به خوبی پرورش یافته باشد و گوناگونیهای آن را به نمایش گذارد و مناسبات میان مفاهیم به خوبی مشخص و اعتبارشان ثابت شده باشد (شرفی، 1397:130 به نقل از Corbin & Strauss, 2015).
فراستخواه (۱۳۹۵) با اشاره به اشباع دادهها و اشباع نظری در نمونهگیری نظریۀ زمینهای، چنین استدلال مینماید که اشباع دادهها به نوعی همان دستیابی به حداکثر تنوع است؛ به این معنی که گروههای مختلف درگیر با تجربههای مرتبط با مسئله را باید در نمونه بگنجانیم، تا دادههای مورد نیاز تحقیق به لحاظ تنوع و کفایت آن به اشباع برسد. بنابراین زمانبندی دقیقی برای این فرایند وجود ندارد و پژوهشگر است که باید تصمیم بگیرد که چه زمانی مفاهیم و نظریه کاملاً توسعه یافتهاند (Creswell, 2012: 441).
انتخاب مشارکتکنندگان به صورت هدفمند صورت گرفته است. با هدف دستیابی به حداکثر تنوع، گروهی از کنشگران منطقه ثامن شامل مدیران شهری این منطقه، برنامهریزان و طراحان شهری درگیر با پروژههای بافت منطقه ثامن، رفتارشناسان علوم اجتماعی و انسانشناسان شهری که در سطوح تصمیمسازی، تصمیمگیری و اجرای سیاستها و اثرات کالبدی- فضایی/ روانی- اجتماعی آنها فعالیت میکنند، پژوهشگران سطح دانشگاهی و مردمی که به نوعی سابقه سکونت متوالی و پیوندهای قوی دلبستگی مکانی با این بافت به لحاظ طول مدت سکونت و یا توالی حضور و استفاده از فضای این منطقه را دارند و درگیری مستقیم و مکرر در فضای شهری این بافت را تجربه کردهاند، انتخاب شد. انتخاب مشارکتکنندگان در این مرحله همچنین مبتنی بر راهبرد گلوله برفی یا زنجیرهای نیز بوده است. یعنی افرادی که ممکن است مشارکتکنندگان به واسطه دانش و تجربه خود به عنوان افراد مطلع معرفی کنند. در واقع انتخاب مشارکتکنندگان در این مرحله، تابعی از نیاز دادهها بوده است.
در این پژوهش در مجموع ۲۱ مصاحبه فردی و ۲ مصاحبه گروهی انجام شد. زمان مصاحبهها، 1081 دقیقه و متوسط زمانی هر مصاحبه، بین ۲۰ دقیقه تا یک ساعت و ربع و میانگین زمانی آنها 47 دقیقه بوده است. شیوۀ تحلیل دادهها در روششناسی نظریه زمینهای، بیشتر مقایسه و پرسش از دادهها20ست که از طریق سه مرحلۀ کدگذاری صورت میگیرد که به ترتیب عبارتند از: کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی.کدگذاری، فرایندی است که طی آن، محقق به جداسازی، مفهومبندی و ادغام و یکپارچه کردن دادهها میپردازد. در تمامی این مراحل، محقق از یادداشتهای تحلیلی21 و ترسیم نمودار نیز کمک میگیرد (ر.ک: Corbin & Strauss, 2015).
پرسش از دادهها
پرسش از دادهها، نخستین ابزار تحلیل محسوب میشود و میتواند در هر زمان و مکانی مورد استفاده قرار گیرد. زمانی که محقق شروع به پرسش درباره دادهها میکند، پرسشهای بیشتری به ذهن او میرسد و به او این امکان را میدهد که به بررسی عمیقتر دادهها و گردآوری دادههای مرتبط بپردازد (Corbin & Strauss, 2015: 91). در واقع سؤالات در پژوهشهای نظریۀ زمینهای عموماً کلی و باز هستند و با این پرسش آغاز میشوند: «اینجا چه میگذرد؟22». سؤالات فرعی تحقیق نیز خود منبعث از سؤال اصلی است که باعث تحدید موضوع پژوهش میشود. این سؤالات درباره تغییر تجربه افراد، در طول زمان یا مراحل تغییر، تدوین میشوند.برای مثال فرایند...چگونه است؟ این روش به سؤالات تفهیمی نیز پاسخ میدهد.مثلاً ابعاد این تجربه چه هستند؟23 (لک، ۱۳۹2: ۴۹).
پرسش آغازین: «تجربه شما از حضور در بافت منطقه ثامن و معنای این تجربه برای شما چیست؟»
در یک جمعبندی، کربین و استراوس، سؤالاتی را که پژوهشگر میتواند از دادهها بپرسد، در چهار دسته زیر طبقهبندی کردهاند:
1. پرسشهای حساسکننده: این پرسشها، محقق را به سمت معانی ممکنِ دادهها سوق میدهد. پرسشهایی مانند مسائل، مشکلات و دغدغهها کدامند؟ این وضعیت چه معنایی برای آنها دارد؟ و جز آن/ مسئله یا مسائل اصلی بافت منطقه ثامن چیست؟
2. پرسشهای نظری: این پرسشها به پژوهشگر کمک میکند تا فرایند و گوناگونی را ببیند و میان مفاهیم ارتباط برقرار کند. پرسشهایی نظیر ارتباط میان این مفهوم با مفهوم دیگر چیست؟ چگونه رویدادها و کنشها در طول زمان تغییر میکنند؟ و جز آن. در مداخلات اجراشده چه نواقصی وجود دارد؟ چه مسائل و نواقص کالبدی زیستمحیطی/ اقتصادی/ اجتماعی- فرهنگی در مداخلات این بافت وجود دارد؟
3. پرسشهای عملی: اینها پرسشهایی است که محققمحور است؛در فرایند پژوهش، حساسیت محقق را برمیانگیزد و مسیر آتی را مشخص میکند؛جهت نمونهگیری نظری را مشخص و به توسعه ساختار نظریه کمک میکند. پرسشهایی نظیر کدام مفاهیم به خوبی توسعه نیافتهاند؟ کجا، چه زمانی و چگونه به مرحله بعدی جمعآوری دادهها برای تکوین نظریه وارد شویم؟ آیا مفاهیم و نظریه به اشباع رسیده است؟و جز آن.
4. پرسشهای هدایتکننده: این پرسشها، مصاحبهها، مشاهدهها، جمعآوری دادهها و تحلیل آنها را هدایت میکند. به فراخور مصاحبه، پرسشهایی درباره برخی موضوعات برای آشکار شدن وجوه تاریک موضوع مطرح میشود.
نمونههایی از پرسشهای مطرح از دادهها در فرایند پژوهش عبارتند از:
1. با نزدیک شدن به عرصههای تشرفی منطقه ثامن، آیا یک فرایند تعالی معنوی را حس میکنید؟ (پرسشهای هدایتکننده)
2. آیا میان الگوهای رفتاری مردم و مداخلات اخیر در منطقه ثامن، ارتباطی دیده میشود؟ به نظر شما، ارتباط افزاینده یا کاهندهای در بروز رفتارهای معنوی شهروندی (نظیر سلام حضرت) با الگوی توسعه و مداخلات در بافت منطقه ثامن در بازه زمانی پنجاهساله اخیر وجود داشته است؟ این ارتباط، چه تغییرهایی داشته است؟ (پرسشهای نظری)/
3. آیا مسیر، مکان یا زمان خاصی در منطقه ثامن هست که در مقایسه با سایر فضاهای این منطقه، در آن تجربه بیشتری از معنویت را درک کرده باشید؟ (پرسش حساسکننده)
4. در جمعبندی صحبتهای شما بحث عدالت که اشاره میکنید، در مقیاس عدالت اقتصادی و اجتماعی خلاصه میشود؟ (پرسش عملی)
5. در توسعۀ شهری منطقه ثامن، احترام یا تسلط در بروندادهای برنامهریزی شهری دیده میشود؟ این وضعیت چه معنایی دارد؟ (پرسش حساسکننده)
6. دلایل وجود این درصد زیاد مغازههای خالی به جز طبقات همکف و در ترازهای ۱+ به بالا در منطقه ثامن چیست؟ (پرسش حساسکننده)
7. چه چیزی سبب افزایش بزه شهری در بافت و کاهش الگوی اقتصاد اخلاقی در کسبۀ منطقه ثامن شده است؟ (پرسشهای نظری)
8. به نظر شما در مقایسه با مداخلات صورتگرفته در بافت ثامن طی پنجاه سال گذشته، بین پروژه میدان شهدا و پروژههای طب سوزنی در این منطقه، کدامیک حال و هوای معنوی بیشتری را به شما القا میکند؟ (نظری و حساسکننده)
9. به نظر شما، آیا ارتباطی میان اندازۀ شهرها و تولید فضای معنویتمبنا در آنها وجود دارد؟ به عبارت بهتر آیا کلانشهرها میتوانند بستر مناسبی برای فضای معنویتمبنا باشند؟
10. به نظر شما ارتباطی بین نحوۀ سکونت مردم با ادراک معنویت فضا وجود دارد؟ این روند در طول بازه زمانی معاصر، چه تغییراتی داشته است؟ (نظری)
مقایسه
مهمترین امر در جریان شناسهگذاری، «مقایسه کردن» است. از طریق مقایسه بین شناسهها و مفاهیم استخراجشده، مفاهیم و مقولههای مشابه و متفاوت، انتخاب و دوباره دستهبندی میشود تا مقولههای جدید شناخته شود. استراوس و کوربین (۱۹۹۸)، دو نوع کلی مقایسه کردن را معرفی میکنند؛ اول مقایسه یک به یک اشیا و رویدادها با یکدیگر است، تا شباهتها و تفاوتهای آنها روشن شود که اساس دستهبندیهاست. نوع دوم، مقایسه نظری است که در آن مقولهها یا مفاهیم انتزاعی مقایسه میشوند (ایمان و محمدیان، ۱۳۸۷: ۴۱). مقایسه نوع اول یا مقایسه مداوم24 در تمامی فرایند تحلیل استفاده میشود؛ ولی مقایسه نظری25 زمانی به کار گرفته میشود که محقق در جزئیات غرق میشود و لازم است تا حدودی از پژوهش فاصله بگیرد (Corbin & Strauss, 2015: 93).
شناسهگذاری در نظریه زمینهای به معنای رمزگشایی و تفسیر دادهها و شامل نامگذاری مفاهیم و تبیین آنها با جزئیات بیشتر به شیوه استقرایی است که جنبه اکتشافی دارد. مراحل شناسهگذاری در این روش شامل شناسهگذاری باز26، محوری27 و گزینشی28 است. مرز میان انواع کدگذاریها، مصنوعی است؛ یعنی ممکن است از یک مرحله کدگذاری به مرحله دیگر وارد شویم، بدون آنکه متوجه آن باشیم. این اتفاق بیشتر در مراحل کدگذاری باز و محوری اتفاق میافتد (ایمان و محمدیان، ۱۳۸۷: ۴۲).
شیوههای مدیریت داده در بخش کیفی: مهمترین نکته در فهم فلسفه بهکارگیری نرمافزار تحلیل دادههای کیفی کامپیوتر مبنا در پژوهشهای کیفی29، درک این مهم است که کامپیوتر مطلقاً قادر به درک معنای واژهها و جملهها نیست (استراوس و کوربین، ۱۳۹۰: ۲۹۲).
بهرهگیری ازروش محاسبۀ پایایی کدگذاریها، پایایی باز آزمون (شاخص ثبات) و پایایی بین دو کدگذار (شاخص تکرارپذیری): اگر پایایی باز آزمون مصاحبههای انجامگرفته در تحقیق طبق فرمول، بیشتر از 60 درصد باشد، قابلیت اعتماد کدگذاریها مورد تأیید است.
یافتهها
پس از کدگذاری اولیه متن مصاحبهها و یادداشتهای میدانی که نمونه آن در کادرنوشتِ شکلهای شماره (2) و (3) آمده، در گام نخست، 1014کد اولیه شناسایی شده است. در مرحله دوم، با پالایش مفاهیم اولیه، تعداد این مفاهیم به 251کد یا مفهوم سطح نخست تقلیل یافته که از این میان با بازبینی نهایی مفاهیم اولیه و حذف مفاهیم غیر مرتبط و ادغام مفاهیم مشابه، 53 مفهوم سطح نخست به دست آمده است. در ادامه، روند تحلیل پژوهش این مفاهیم در قالب 8 مفهوم سطح سوم و 23 مفهوم سطح دوم دستهبندی شد.
شکل 2- کادرنوشت اول: نمونهای از فرایند کدگذاری در تحلیل بند
منبع: بخشهایی از متن مصاحبه مشارکتکنندگان شماره 4، 5، 10 و 15
شکل 3- کادرنوشت دوم: نمونههایی از فرایند کدگذاری در تحلیل خرد
(سطر به سطر)
منبع: بخشهایی از متن مصاحبه مشارکتکننده شماره 7
کد گذاری محوری (طبقهها و مفاهیم در قالب چارچوب پارادایمی)
در شناسهگذاری محوری، از یک «مدل پارادایمی30» یا به تعبیری «مدل زمینهای» استفاده میشود. پس از مرحله شناسهگذاری (باز)، شناسهگذاری محوری در تحلیل دادهها انجام میشود. این بخش به تبیین مفاهیم بههم مرتبط و رابطه فیمابین میپردازد تا مقولهها در شکل جدیدی ارائه شود. هدف اصلی شناسهگذاری محوری، یکپارچهسازی مجدد دادههایی است که در فرایند شناسهگذاری شکسته شدهاند. مدل پارادایمی در تبیین و تشخیص یک پدیده از مقولههایی برحسب شرایط علّی31 که موجب ایجاد آن پدیده شده، زمینهای32 که پدیده را به وجود آورده، استراتژی یا تعاملاتی33 که در برابر این پدیده اتخاذ میشود و پیامد34های خاص ناشی از این پدیده تشکیل میشود (لک، 1392: 64).
جدول3-طبقهها و مفاهیم در قالب چارچوب پارادایمی (شناسهگذاری محوری)
مفاهیم سطح سوم مقوله اصلی/هسته/نهایی Concept level 3/main category | مفاهیم سطح دوم مقولههای فرعی/مقولهها Concept level 2/category | شناسه/مفاهیم/کد |
Aچیدمان فضا | مکاشفه | تباین فضایی |
غرقگی و پیچیدگی بصری | ||
القائات فضا و مکانهای تبادل | کیفیت لبههای فعال | |
جایگشت توده- فضا (فضای مثبت) | ||
خوانایی و محوربندی فضاهای حرکتی | دامنه دید (لفاف فضایی) | |
مجرای قایم فضا | ||
نشانهگذاری فضایی، تداوم تجربی- زمانی نظامهای حرکتی | ||
مفاهیم ورود و آستانه | ورود روانی | |
ورود تصویری | ||
ورود فیزیکی | ||
تعیین فضایی | سیالیت فضایی | |
مقیاس انسانی | ||
محصوریت | ||
ارزشهای هندسی | هندسه و ابعاد فضا | |
جهتگیری فضا | ||
B نقشانگیزی | هویت | انسجام و امتداد تاریخی |
انطباق با زمینه | ||
عناصر معنایی سمبلیک میراثی | ||
ساختار | ارتباط و همپیوندی فضایی (همپیوندی ماده-معنا) | |
شبکه زندگی اجتماعی فضا (محلهمحوری- خانواده گسترده) | ||
زمانوارگی رویداد (انعطافپذیری فضا در زمان/پیوست زمانی) | ||
معنی | غنای معنی (غنای حسی/ رنگ تعلق/ خاطرهانگیزی) | |
تأثیر معنی (همزادپنداری با فضا/اکت خلاقانه در فضا) | ||
C نمادگرایی
| نمادهای مادی (اهمیت معماری/ادراک بصری- عینی) | قطبش فضا: پیکربندی ساختار و وضعیت قرارگیری فیزیکی شهر در تمامی جنبهها |
نظم مقدس: در نظرگیری یک عنصر خاص به عنوان نقطه عزیمتو عطف شهر | ||
نمادهای استدلالی- گفتمانی (درگیری منفصل- ذهنی/حسی) | بازتاب تصاویر ذهنی (مثال پایین پای حضرت) | |
روایتهای شهری | ||
نمادهای تصویری (درگیری منفصل ذهنی/حسی) | اصوات کلمات چاپشده وجوه تسمیه | |
هنر خیابانی المانهای تصاویر | ||
نمادهای رفتاری (درگیری فعال) | خلق رویداد متناسب با نیازها (نظیر عکاسی) | |
گونهبندی اجتماعپذیری فعالیتهای اجتماعی انتخابی | ||
D امنیت | امنیت فیزیکی حرکت (ایمنی) | مکانیابی بهینه شبکه حملونقل |
معاصرسازی بهسازی بافتهای ناکارآمد | ||
امنیت روانی | همهشمولی فضا | |
نفوذپذیری بصری و چشمان ناظر | ||
روشنایی فضا | ||
E عدالت | عدالت توزیعی (عدالت فضایی زمین) | توازن و تعادل ساختارهای حرکتی |
معیارهای محلهبندی | ||
توزیع فضایی خدمات و جمعیت (خالی شدن قلب بافت) | ||
وابستگی فضایی و کارایی خدمات پایه تبعی | ||
عدالت ساختاری | عدالت اقتصادی اجتماعی (مشارکت فعال در منفعت عمومی/ آزادی/ فرصت/مردمسالاری) | |
F پایداری | پیوست انطباق زیستمحیطی | سلامت شهری (نظم آب/خاک/هوا/گیاه) |
رضایتمندی و آسایش اقلیمی/بومآوردی انرژی کارایی | ||
پایداری فضایی | توازن توسعۀ مابین کاتالیستها وخردهمقیاسها | |
ماندگاری سکونت جامعه محلی (حقوق مکتسبه) | ||
G ساختار مدیریتی فضا | پراکنش تمرکز و توسعه متوازن | معنای منطقهای شهر و جامعه خوداتکا |
تعادلبخشی حاشیهنشینی | ||
متوازنسازی قدرت کنشگران فضا | کنترل فضایی برنامهریزی از طریق مدلهای تأمین مالی چند ذینفعه | |
تعدیل سایه قدرت بر نظام برنامهریزی (تمرکززدایی در نظام برنامهریزی) | ||
H بازدارندگی اقدام عملی/معاصرسازی دانش نظری | طرح مسئله و تلقی درست از توسعه معنویتمبنا | گذار برنامهریزان از نقش سنتی و حرکت به سمت جامعهمحوری |
بازاندیشی در مفهوم و پایش پیوسته فرایند | ||
آورده اندک برای گروه قدرت | غلبه منفعتگرایی جمعی بر فردی | |
مدلهای حل تعارض منافع و تحلیلی تابع تخمین تمایل |
منبع: یافتههای تحقیق، 1399
بحث و نتیجهگیری
در مقایسهای تطبیقی میان نتایج این پژوهش با سایر مطالعات در بخش واگرایی و نوآوری آن میتوان به این مهم اشاره کرد که هرچند در پژوهشهای دهه اخیر، بحث لزوم برنامهریزی شهری مبتنی بر کاربست توسعۀ معنویتمبنا به عنوان مفهومی رادیکال مطرح شده، این پژوهشها نخست بیشتر حول محور چرایی آن بوده و در زمینه عملیاتی کردن و ساختارسازی مؤلفههای مکانی تولید فضای معنویتمبنا در عمل نتوانستهاند ارتباطی مؤثر با کار طراحان و برنامهریزان ایجاد کنند.دوم اینکه خوانش و قرائت از مفهوم توسعۀ معنویتمبنا، بیشتر محدود به ادراک معنویت بصری و اثرات کالبدی فضایی توده بر ادراک مخاطب از معنویت و تنزل آن به وجه کمّی و محصولگرای معماری در حد ملاحظات جبههنما بوده است؛ حال آنکه این پژوهش ضمن بررسی و واکاوی چیستی مؤلفههای مکانی اثرگذار در فرایند تولید فضای معنویتمبنا با تأکید بر دیدگاه خوانش مخاطب و فهم تجربۀ زیسته آن، به شاخصسازی و تدوین مؤلفههای مؤثر در این فرایند پرداخته و از این طریق، شکاف میان نظر و عمل مداخلات شهری را فراهم آورده است.
از دیگر وجوه افتراغ این پژوهش با مطالعات دیگر در این حوزه میتوان به این مهم اشاره کرد که تولید فضای شهری مبتنی بر توسعۀ معنویتمبنا، مفهومی فراتر از تلقی مسلط در برنامهریزی فعلی (که آن را در حد مداخلات کالبدی صرف در جبهه نما و در مقیاس خرد طراحی شهری میسنجد) است. این مفهوم، برساختی سهسطحی از مفاهیمی است که توأمان با نگاهی فرایندمحور (معنویت ساختاری)، سعی در تعادلبخشی به جریان تولید فضا دارد، تا از طریق ارائۀ راهبردها و تأملاتی چون اصلاح در ساختار مدیریتی فضا و معاصرسازی دانش نظری، به عنوان یک کاتالیزور اصلاحگر چرخه فعلی باشد.
دستاورد این پژوهش بیشتر بر جایگزینی نگاه نقطهای و محصولمحور به سمت رویکردی مبتنی بر فرایند و اقدام در توسعۀ شهری مبتنی بر معنویت است که قابلیت کاربرد در مطالعات توسعهای را دارد. در واقع اصلاح چرخۀ تولید فضا و برنامهریزی شهری معاصر در گرو فهم فرایندهای اجتماعی ذهنی در تعامل با مؤلفههای عینی است که مفاهیم اصلی سازندۀ مدل نظری در قالب هشت مفهوم چیدمان فضا، نمادگرایی، نقشانگیزی، امنیت، پایداری، عدالت، معاصرسازی دانش نظری/ اقدام عملی، ساختار مدیریتی فضا و 23 شاخص متناظر و زیرمجموعه هر یک از ابعاد طبقهبندی شده است.
- شرایط علی35 در تولید فضای معنویتمبنا منطقه ثامن شهر مشهد
شرایط علی، مقولههایی است مربوط به شرایطی که بر مقولۀ محوری تأثیر میگذارد. مقولههای اصلی پایداری، عدالت و امنیت به عنوان شرایط علی تولید فضای معنویتمبنا در منطقه ثامن شهر مشهد، متشکل از مقولههای فرعی به شرح جداول ذیل است:
شکل4-شرایط علّی تولید فضای معنویتمبنا در منطقه ثامن شهرمشهد
-
شرایط زمینهای در تولید فضای معنویتمبنا منطقه ثامن شهر مشهد
شرایط زمینهای36، مقولههای اصلی چیدمان فضا، شرایط بسترساز خاص مؤثر در کنش تولید و بازتولید فضای شهری منطقه ثامن است که زمینه را برای تقویت یا اضمحلال ادراک معنویت در مخاطب فضا ایجاد مینماید. شرایط خاصی که بر راهبردها [کنشها/ تعاملها] و شرایطی که پدیده را به وجود آوردهاند، تأثیر میگذارند. مقوله چیدمان فضا، انتزاعیافته مقولههای فرعی زیر است:
شکل 5- شرایط زمینهای تولید فضای معنویتمبنا
-شرایط مداخلهای تولید فضای معنویتمبنا منطقه ثامن شهر مشهد
شرایط مداخلهگر37، شرایط عمومی هستند که بر راهبردها تأثیر میگذارند. مقوله اصلی نمادگرایی، شرایط بسترساز عام مؤثر در کنش تقویت یا تضعیف تأثیرگذاری معنویت در تولید و بازتولید فضای شهری هستند.
شکل 6- شرایط مداخلهای تولید فضای معنویتمبنا در منطقه ثامن شهر مشهد
- کنشها و راهبردهای تولید فضای معنویتمبنا منطقه ثامن شهر مشهد
راهبردها38، استراتژی یا تعاملی هستند که در برابر پدیده اتخاذ میشوند و کنشها یا برهمکنشهای خاصی هستند که از پدیدهمحوری منتج میشوند. مقولههای اصلی ساختار مدیریتی فضا، شرایط بسترساز خاص مؤثر در کنش تولید و بازتولید فضای شهری منطقه ثامن است.
الف) پراکنش تمرکز و توسعۀ متوازن (1 و 2): آنچه در این میان حائز اهمیت است، این است که در مفاهیم اشارهشده و ادراک مخاطبان فضا از معنویت، برداشتی فراتر از مفاهیم صرف کالبدی انجام شده است؛ تا آنجا که در تعدادی از کد مصاحبهها به مفهوم شهر در معنای منطقهای خود و روابط فعال بین شهر مادر و منطقه تحت نفوذ خود تأکید شد.این امر در تولید فضای شهر وادراک معنویت از این جهت است که در صورت آسیب به مفهوم منطقهای شهر، نهتنها نظام تولید و خوداتکایی جامعۀ محلی آسیب میبیند، بلکه همچنین با ایجاد جریانهای مهاجرت یکسویه از روستا به شهر مرکزی در جستوجوی اشتغال و ناتوانی تملک زمین شهری در داخل، این گروه از کنشگران فضا در مناطق حاشیهای مادرشهر مستقر میشوند و تبعات منفی حاشیهنشینی چون افزایش واندالیسم و بزه شهری، کاهش ارزشهای زیستی را برای کلانشهر و حاشیۀ گسترده آن ایجاد میکنند. این امر با تنزل در الگوهای روابط معنادار انسانی (ارتباطات میانفردی) و پیامدهای خود، زمینهساز کاهش درک معنویت در فرایند تولید فضای مقیاس شهری میشود؛ روندی زمینهای از ساختار مدیریتی مشهد و تصمیمسازیهای آن در این حوزه که با سیاستگذاریهای کلان منطقهای خود روند انباشت و اضمحلال سرمایه انسانی در حاشیه شهر را با سهمی تقریباً معادل جمعیت داخل شهر منجر شده است. در بسیاری از کد مصاحبهها با بحث اینکه تولید فضای معنویتمبنا، مفهومی فراتر از ویژگیهای کالبدی در مقیاس خرد دارد و از طریق روابط معنادار میانفردی ادراک میشود، به اهمیت ساختار مدیریتی زمینهای در تصمیمسازی و تصمیمگیری جهت تقویت یا اضمحلال این مفاهیم در مقیاسی میانی و منطقهای اشاره دارد.
ب) متوازنسازی قدرت کنشگران فضا (1 و 2): از دیگر سو، وجود کدهای پرتکرار در مصاحبهها مبنی بر کالاییسازی فضا، تسخیر فضا، تغییر نگاه به زمین از کالای مصرفی به سرمایهای و مواردی از ایندست، بیانگر شرایط زمینهای چرخۀ تولید فضای فعلی مبتنی بر منطق انباشت سرمایه بوده، با اشاره به الگویهای تصمیمسازی و تصمیمگیری نظیر مدل رفاهی در ساختار مدیریتی و همسو کردن جامعه محلی از طریق مشارکت فعال در سرمایهگذاریهای پروژهها (تبیین پروژههای شهری) به صورتی شفاف در مرحله جذب سرمایهگذار و استفاده از نقشی که این مشارکت، هم در برطرف کردن تراز صفر مالی مدیریت شهری و مشکل تأمین منابع مالی و نتایج آن که مشارکتهای سوداگرانه با سرمایهداران کلان و حذف جامعه محلی با احداث پروژههای رمهگردان در زمینه فضای منطقه ثامن ایجاد کرده دارد و هم با افزایش دلبستگی مشارکت کنشگران محلی فضا، سرمایهاجتماعی (اعتماد، مشارکت، انسجام) را افزایش داده، منجر به بهبود رفتار شهروندی خلق ارزش و پایداری توسعه خواهد شد.
در تعدادی از کد مصاحبهها با اشاره به آغاز پروژههایی که در آن، مدیریت شهری به افزایش نقش عاملان در ساختار تولید فضای منطقه از طریق مدلهای تأمین مالی چند ذینفعه شده، اشاره شده است؛ نظیر برگزاری همآفرینی و استارتآپهای محلی خلاقانه در جذب سرمایه مشارکتی 4p نظیر رویداد همآفرینی سازماندهی رهباغهای منطقه ثامن که با افزایش سهم مشارکت فرهنگی و مالی جامعه محلی در احداث کلان پروژههای بافت، تبعات مثبت خود را در کد مصاحبههای مخاطبان فضا صورتبندی کرده و از دید بسیاری مفهوم معنویت در تولید فضای منطقه ثامن، تابعی از ساختار مدیریتی است که با فراهمسازی بسترهای لازم منجر به تعدیل سهم کنشگران فضا و جلوگیری از سوداگری زمین در گروههای صاحب قدرت میشود.
شکل7-شرایط راهبردی تولید فضای معنویتمبنا در منطقه ثامن شهر مشهد
مقوله اصلی معاصرسازی دانش نظری/ بازدارندگی اقدام عملی شامل مقولههای فرعی زیر است:
الف) طرح مسئله و تلقی درست از توسعۀ معنویتمبنا:
1- بازاندیشی در مفهوم و پایش پیوستۀ فرایند
2- گذار برنامهریز از نقش سنتی به جامعۀ محوری
شکل8- شرایط راهبردی تولید فضای معنویتمبنا در منطقه ثامن شهر مشهد
ماتریس شرایط و پیامدها
پیامدها39، خروجیهای حاصل از استخدام راهبردها هستند. در تأثیرگذاری مؤلفه معنویت بر تولید فضا، پیامدمستقیم، ارتقای نقشانگیزی فضا از طریق تقویت ساختارهای هویتی و الصاق معنا و هدف به تولید فضای منطقه ثامن شهر مشهد در راستای بهبود رفتار شهروندی، خلق ارزش و نیل به پایداری توسعه است.
شکل 9- شرایط و پیامدهای تولید فضای معنویتمبنا
شکل 10- ماتریس شرایط و پیامدهای تأثیرگذاری معنویت در تولید فضای شهر
منبع: یافتههای تحقیق، 1399
- کدگذاری گزینشی و توسعۀ مدل نظری: یکپارچهسازی40 مفاهیم و تبیین مدل نظری تأثیرگذاری معنویت در فرایند تولید فضای منطقۀ ثامن شهر مشهد: فرایند نهایی کدگذاری، گزینشی استو به معنای یکپارچه کردن و پالایش مدل نظری است. این رویه شامل برقراری ارتباط میان طبقههای اصلی در پارادایم کدگذاری است (شرفی، 1397: 141). این گام ممکن است شامل نگارش گزارههایی باشد که مطرحکننده ایدههای قابل آزمودن برای پژوهشهای آتی و یا نگارش داستان تحلیلی یا روایتی باشد که ارتباط میان طبقات را توصیف میکند (Creswell, 2012: 442).
- تعیین مقوله هستهای/محوری (طبقه/متغییر/پدیده مرکزی): مهمترین بخش این مرحله، شناسایی «مقولۀ هستهای41» (پدیده/طبقه/متغیر مرکزی) از میان مقولههایی است که سایر مقولهها به صورت نظاممند با آن مرتبط میشوند. مقولۀ هستهای، بیشترین قدرت تبیین نظریه را دارد (لک، 1392: 64). پس از یافتن گوهر پژوهش، پژوهشگر باید به آن نامی دهد و مفاهیم دیگر را به آن متصل کند. تعیین مقولۀ هسته (طبقه مرکزی) میتواند از میان طبقات اصلی موجود و یا انتخاب یک عبارت انتزاعیتر و مفهومیتر که تمامی طبقات را در برمیگیرد، باشد. این مفهومی است که قدرت تحلیل داشته، با سایر مفاهیم به نوعی در ارتباط است. این مفهوم، الزامی نیست که در طبقات مرحلۀ تحلیل و کدگذاری محوری دادهها وجود داشته باشد (شرفی، 1397: 222). با کمک تحلیل دادهها و مرور یادداشتهای تحلیلی و مقایسۀ مداوم دادهها و مفاهیم پژوهش، «مفهوم ارتباط» در چهار سطح ارتباط با خود (درونفردی)، ارتباط با دیگران (میانفردی)، ارتباط با محیط/طبیعت (برونفردی) و ارتباط با واقعیت برتر (فرافردی) به عنوان مفهوم مرکزی انتخاب شده است؛ مفهومی که از متن تمامی مصاحبهها و یادداشتهای میدانی مشخص میشود و قابلیت اتصال به سایر مفاهیم را دارد. این گسست ارتباط در شرایط زمینهای اتفاق میافتد که نشاندهنده محدودیتهایی است که ساختار مدیریتی فضا، ضعف دانش نظری و معاصرسازی دانش نظری/ اقدام عملی در این حوزه منجر به تضعیف تولید فضای معنویتمبنا در منطقه ثامن شده است.
این مفهوم مرکزی در چارچوبی از شرایط برنامهریزی منجر به ارتقای دوگانۀ فضا- رفتار، نیل به پایداری توسعه و خلق ارزش خواهد شد. این مفهوم از درجه انتزاع بالاتری نسبت به سایر مفاهیم برخوردار است و این ویژگی را دارد که طبقههای دیگر به نوعی با آن مرتبط شوند.
شکل 11- کدگذاری گزینشی وتعیین مقولۀ محوری
منبع: یافتههای تحقیق، 1399
اعتباریابی کیفی مدل مفهومی
در این پژوهش به منظور جمعبندی و اعتباریابی کیفی مدل نظری و برای اطمینان از روایی مصاحبهها از نظر کارشناسان استفاده میشود. برای این منظور، گروه کارشناسان متشکل از اساتید شهرسازی دانشگاه که در زمینۀ روش تحقیق و پژوهشهای مرتبط با موضوع پژوهش فعالیت تخصصی داشتهاند، به بررسی مدل کیفی برخاسته از گراندد از منظر روایی آن پرداخته و از نظر سه کارشناس این حوزه پژوهش دارای روایی قابل قبول است. در بحث پایایی نتایج کدگذاری مصاحبههای پژوهش زمینهای نیز دو شاخص عمدۀ مورد استفاده برای محاسبۀ پایایی کدگذاریها، پایایی باز آزمون (شاخص ثبات) و پایایی بین دو کدگذار (شاخص تکرارپذیری)ا ست. اگر پایایی باز آزمون مصاحبههای انجامگرفته در تحقیق با استفاده از فرمول زیر، بیشتر از 60 درصد باشد (ر.ک: خواستار، 1388)، قابلیت اعتماد کدگذاریها مورد تأیید است. در سه کدگذاری انجامشده، 23 مورد توافق از مجموع 59 کد عمده با درصدی معادل 77 محاسبه شد که نشان از پایایی کدگذاری مرحله کیفی داردو این اطمینان را به خوانندگان میدهد که کدگذاریها از نظر زمانی (شاخص ثبات) و بین کدگذاران (شاخص تکرارپذیری)، پایایی مناسبی دارد. از اینرو پیوست مدل نظری تولید فضای شهری معنویتمبنا در بخش مرکزی شهر مشهد مطابق شکل شماره (12)، پس از اعتباریابی کیفی مدل نظری احصا شد. تولید فضای معنویتمبنا در مقیاس شهری با بیان سه مقولۀ فضای عینی، فضای ذهنی و فضای اجتماعی و شاخصهای متناظر هر یک در دو بعد کارکردی و بنیادین به عنوان کاتالیزور در مدلهای تولید فضا، زمینۀ ارتقای کیفی مداخلات شهری را فراهم خواهد آورد.
شکل 12- مدل نظری تولید فضای شهری معنویت مبنا در بخش مرکزی شهر مشهد
منبع: مدنی و دیگران، 1401
میتوان گفت که هرچند استنباط تئوری پستمدرنیسم ارائه مکملهای دقیق فضایی در دوران معاصر است و استدلال میکند که شیوههای تولید مشخصاً فضایی هستند، علاوه بر آن اشاره به این دارد که در یک معنی منحصربهفرد، ما خودمان بخشی از فضا هستیم و از اینرو چنین فضایی جهت تولید و بازتولید خود، نیازمند خوانش ابعاد وجودی (درونی- ذهنی) و فرهنگی (اجتماعی) که زیرمجموعه بعد ساختاریاند (معیارهای ترجیحاتی)، در کنار خوانش مؤلفههای بعد توزیعی که مبتنی بر مقولۀ فضای عینی و دریافتهای تیپولوژیکی- کالبدی (معیارهای مشاهدهای) است نیز میباشد.
بنابراین در راستای ادراک و نقشهیابی معنویت در فضای شهری نیازمند خوانشی سهگانه از فضای عینی (مبتنی بر خوانش مؤلفههای فضای قدسی سنتی)، فضای ذهنی (مبتنی بر بعد روانشناختی، تصاویر ذهنی شخصی) و فضای اجتماعی (مبتنی بر خوانشی زمینهای و فرهنگ مبنا از ارزشها و هنجارها) هستیم. این امر، گامی مهم در جهت توسعۀ تحقيقات نظری حوزۀ تولید فضا در شهرسازي به یک مرحله بالاتر است.
منابع
احمدخانی ملکی، بهرام و فرزین حقپرست (۱۳۹۵) «سنجش کیفی نور در فضاهای عبادی شهری با رویکرد معنویتبخشی به فضا»، نشریه مدیریت شهری، شماره۴۴، صص 91-۱۰۶.
استراوس، کربین (1390) «مبانی پژوهش کیفی: فنون و مراحل تولید نظریه زمینه ای» (ابراهیم افشار ، مترجم). تهران، نشرنی (نشر اصلی اثر 1990).
امیدواری، س. (1387) سلامت معنوی، مفاهیم و چالش ها، پژوهشهای میان رشته ای قرآن کریم، 1 (1)، 58-17.
ایمان، محمد تقی و منیژه محمدیان (1387) »روش شناسی نظریه زمینه ای»، فصلنامه علمی- پژوهشی روش شناسی علوم انسانی، (4)14، .54-31
ایمانی خوشخو، محمدحسین و مهدیه شهرابی فراهانی (۱۳۹۷) «ارائه چارچوب مفهومی ادراک گردشگران فرهنگی از سفر با تأکید بر معنویت (مطالعه موردی: اصفهان)»، نشریه باغ نظر، شماره۶۸، صص ۴۹-۵۸.
پورجعفر، محمدرضا و محمدرضا بمانیان و فریال احمدی و علیرضا صادقی (1389) «بازخوانی هویت معنوی و انگارههای قدسی در مساجد شیعی»، فصلنامه علمی- پژوهشی شیعهشناسی، سال هشتم، شماره 30، تابستان، صص37-70.
خواستار، حمزه (1388) «ارایه روشی برای محاسبه پایایی مرحله کدگذاری در مصاحبه های پژوهشی»، نشریه روش شناسی علوم انسانی بهار، شماره 58 رتبه علمی- پژوهشی (وزارت علوم (14 ، صص 161-174.
شاهرودی، عباسعلی و سید حمزه حسینی و زینب مومنی ( 1393) «بررسی میزان انطباق معماری مساجد با نیازهای زنان) مطالعة موردی: مساجد شهرستان ساری»، (فصلنامه مطالعات علوم شهرهای ایرانی اسلامی، شماره هجدهم، صص 53-39 .
شرفی، مرجان (1397) «نظریه معرف نقش برنامهریزان و مردم در فرایندهای مشارکتی در محیط برنامهریزی شهری ایران»، پایاننامه دکتری، رشته شهرسازی، دانشگاه علم و صنعت، دانشکده هنر و معماری.
شفیعا، سعید و ثنا محمدی ( ۱۳۹۶) «ارائه الگوی تجربه معنوی گردشگران زن از هیتچهایک (بررسی موردی: زنان تهران)»، دومین همایش گردشگری و معنویت، تهران، دانشگاه علم و فرهنگ.
شفیعا، سعید و محمدجواد درودیان (۱۳۹۶) «مفهومسازی درک معنویت در رویداد پیادهروی اربعین حسینی: بر اساس تجربه میدانی»، اولین همایش بینالمللی گردشگری، جغرافیا و محیطزیست پاک، همدان، دبیرخانه همایش.
شفیعا، سعید و مهدیه صباغپور آذریان (۱۳۹۵) «تبیین مفهوم معنویت در گردشگری با استفاده از تحلیل محتوا»، فصلنامه مطالعات مدیریت گردشگری، سال یازدهم، شماره ۳۵، پاییز، صص ۱۰۷-۱۲۷.
صحاف، خسرو (1390) «معنا در معماری ایرانی»، هویت شهر، سال دهم، شماره 25، بهار، صص51- 60.
عابدی جعفری، ح. و ع. رستگار (1386) ظهور معنویت در سازمانها: مفاهیم، تعاریف، پیش فرضها و مدل مفهومی، علوم مدیریت ایران، 2 (5)، 99-121.
عابدی جعفری، حسن و عباسعلی رستگار (1386) »ظهور معنویت در سازمان ها مفاهیم، تعاریف، پیش فرض ها، مدل مفهومی»، فصلنامه علوم مدیریت ایران، سال دوم، شماره 5، صص 99-121.
کرسول، جان (1394) «پویش کیفی و طرح پژوهش: انتخاب از میان پنج رویکرد (روایت پژوهی، پدیدار شناسی، نظریه زمینهای، قوم نگاری، مطالعه موردی)« (حسن دانایی فرد و حسین کاظمی، مترجمان). تهران، صفار )نشر اصلی اثر 2007).
لک، آزاده (1392) «بازآفرینی حس دلبستگی به مکان در بازسازی محالت مسکونی پس از زلزله بم». رساله برای دریافت درجه دکتری طراحی شهری، دانشگاه شهید بهشتی.
مدنی، فرزانه (1399) «تبیین ملاحظات معطوف به مدل نظری تأثیرگذاری معنویت در فرایند تولید فضای شهر مشهد با تأکید بر دیدگاه خوانش مخاطب»، پایاننامه دکتری، رشته شهرسازی دانشگاه کرمان، دانشکده هنر و معماری.
مدنی، فرزانه و دیگران (1400) «کاربرد روششناسی فرامطالعه در واکاوی تغییر پارادایمها به رهیافت شهرسازی معنویتمبنا»، تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی، شماره 63، صص 403- 425.
مدنی، فرزانه و دیگران (۱۴۰۱) «بررسی تأثیر مؤلفههای مکانی بر تولید فضای معنویتمبنا در مقیاس شهری (موردپژوهی: منطقه ثامن شهر مشهد)»، برنامهریزی و آمایش فضا، شماره ۲۶ (۱ و ۱۴۰۱)، صص 89-۱۱۷.
نصر، حسین ( 1389) «هنر و معنویت اسلامی»، ترجمه رحیم قاسمیان، تهران، موسسه انتشارات حکمت جاویدان.
واحدیان عظیمی، ا. و ا.رحیمی (1392) تبیین مفهوم معنویت: تحلیل محتوای قراردادی، تحقیقات کیفی در علوم سلامت، 2 (1)، صص 11-20.
Ardalan Nader (2016) The Quest for a Spiritually Inspired, Holistically Sustainable Habitat: Nuran- The City of Illumination, Isfahan
Ardalan, N, & Barrie, T, (2016) Arguments for a Spiritual Urbanism, Architucture, culture and spirituality, Urbanism, spirituality and well being symposium.
Bartolini, N, MacKian, S, & Pile, S, (Eds,) (2018) Spaces of Spirituality (1st ed,) Routledge, DOI: https: //doi, org/10, 4324/9781315398426.
Beaumont, Justin, & Baker, Christopher, (Eds) (2011) Postsecular Cities: Space, Theory and Practice, London & N, Y,: Continuum, DOI: http: //dx, doi, org/10, 5040/9781472549198.
Benedikter, R, Moltz, M, (2012) The rise of neo- integrative worldviews: Towards a rational spirituality for the coming planetary civilization? In Hartwig, M, Morgan, J, (Eds), Critical realism and spirituality (pp, 29–74) London & New York: Routledge.
Bermudez, , J, (2016) Arguments for a Spiritual Urbanism IN_BO, 7 (9), 104- 115, DOI: https: //doi, org/10, 6092/issn, 2036- 1602/6295.
Birch, R, A, & Sinclair, B, R, (2013) Spirituality in Place: Building Connections Between Architecture, Design, and Spiritual Experience, DOI: 10, 17831/REP: ARCC%Y116.
Brand, R, &Gaffikin, F, (2007) Collaborative planning in an uncollaborativeworld, Planning theory, 6 (3), 282- 313, DOI: 10, 1177/1473095207082036.
Cirstea, A, (2015) Mapping British Women Writers’ Urban Imaginaries” Space, Self and Spirituality”, Coventry University, UK, DOI: https: //doi, org/10, 1093/cww/vpw026.
Corbin and J, Strauss, A, (2015) Basics of Qualitative research ; Techniques and Procedures for Developing Grounded Theory, London: Sage.
Creswel, J. W. (2012) Educational Research: Planning, Conducing and Evaluating Quantitative and Qualitative Research. Boston: Pearson Education, Inc.
Davoudi , S (2015) panning as practice of knowing , planning theory &practice, DOI: doi/abs/10, 1177/1473095215575919.
Ersahin, Zehra & Boz, Nevfel, (2018) Urban Spirituality: Need for Connectedness and Communication, 9, 762- 781, DOI: 10, 31198/idealkent, 487461.
Gies, V, (2022) Salvation to go: the development of spiritual spaces within infrastructures of traveling
Hegner, V, &Margry, P, J, (Eds,) (2016) Spiritualizing the City: Agency and Resilience of the Urban and Urbanesque Habitat (1st ed,) Routledge, DOI: https: //doi, org/10, 4324/9781315680279.
Heidari, Ali akbar and TojarGhalavand, Samira, (2014) Making the Public Spaces with Spiritual Strategy in Bushehr, Social and Behavioral Sciences, Volum 159, December 2014, Pages 722- 731, DOI: doi/ 10, 1016/j, sbspro, 2014, 12, 461, https: //www, academia, edu/28898870/ Arguments_for_a_Spiritual_Urbanism.
Ivanescu, C, (2012) Postsecular cities: space, theory and practice, edited by Beaumont, Justin and Christopher Baker, Social Anthropology, 3 (20), 331- 332.
James W, Jones, Ed, D, (2009) selection of grounded theory as an appropriate research methodology for dissertation, The grounded theory review, 8 (2), 22- 34.
Manouchehrifar, B, & Forester, J, (2021) Rethinking Religion and Secularism in Urban Planning, Planning Theory & Practice, 22 (2), 269- 317.
Sandercock , Leonie (2006) Spirituality and the urban professions: The paradox at the hearth of planning , planning theory & practice, DOI: doi/abs/10, 1080/14649350500497471.
Senbel, M (2021) Spirituality and Urban Agriculture: Environments that Inspire Awe, Humility, and Reverence.
Sheldrak ,Philip. (2006) Spirituality and the Urban. CITIES AND HUMAN COMMUNITY,107-118.
Sheldrake, P. (2014) The spiritual city: Theology, spirituality, and the urban. John Wiley & Sons.
Tremlett, P, F, (2022) Urbanism and religious space, The Oxford Handbook of Religious Space, 58.
Yeolekar, S, D, &Tarar, A, (2022) Triggering Sustainable Urbanism Through Space Planning and Design, In Sustainable Engineering, Energy, and the Environment (pp, 3- 11) Apple Academic Press.
[1] *دکتری شهرسازی، دانشگاه آزاد اسلامی مشهد، ایران fmdn66@gmail.com
[2] **استاد گروه شهرسازی، دانشگاه تربیت مدرس، ایران rafiei_m@modares.ac.ir
[3] ***نویسنده مسئول: استادیار گروه شهرسازی، دانشگاه آزاد اسلامی کرمان، ایرانafsoon_mahdavi@iauk.ac.ir
[4] ****استادیار گروه شهرسازی، واحد مشهد دانشگاه آزاد اسلامی مشهد، ایرانGharaee.fatemeh@gmail.com
[5] . Spiritual urbanism
[6] . Spiritual Development
[7] .Planning as a practice of knowing
[8] . Architecture, Culture, and Spirituality Forum (ACSF)
[9] . Urbanism, Spirituality and wellbeing (2013)
[10] . Philip Sheldrake: A Brief History of Spirituality (2007)
[11] . The Spiritual City: Theology, Spirituality, and the Urban (2014)
[12] . Thomas Barrie , Julio Bermudez, Phillip James Tabb (co- editors) (ACSF) (2015)
[13] . Julio Bermudez: Spiritual urbanism (2016)
[14] . Nader Ardalan: The transcendent Dimension of Cities (2016)
[15] . From Within: On the Spiritual in Art and Architecture (2015)
[16] . Meaning and purpose
[17] . Connectedness
[18] . Open sampling
[19] . Representativeness
[20] . Asking question
[21] . Memos
[22] . K.Chamberlain
[23] . J.Morse&L.Richards, p122
[24] . Constant comparisons
[25] . Theoretical comparisons
[26] . Open coding
[27] . Axial coding
[28] . Selective coding
[29] . Computer aided qualitative data analysis software (CAQDAS)
[30] . Paradigm model
[31] . Causal conditions
[32] . Contextual conditions
[33] . Interaction
[34] . Consequance
[35] . Causal Conditions
[36] . Context Conditions
[37] . Intervening Conditions
[38] . Strategies
[39] . Consequences
[40] . Integration
[41] . Core category