شهرهای قطب اسلامی و دینی جهان مانند: خارطوم، قاهره، مشهد، شیراز و...، تشابهات و تفاوت هایی با همدیگر دارند. بررسی گذشته تاریخی شهرهایی نظیر موارد فوق نشان می دهد که در چارچوب مکانی- زمانی (از سده نوزدهم به اين سو)، شهر عربي اسلامي با ويژگيهاي سنتي آن کم تر وجود داش چکیده کامل
شهرهای قطب اسلامی و دینی جهان مانند: خارطوم، قاهره، مشهد، شیراز و...، تشابهات و تفاوت هایی با همدیگر دارند. بررسی گذشته تاریخی شهرهایی نظیر موارد فوق نشان می دهد که در چارچوب مکانی- زمانی (از سده نوزدهم به اين سو)، شهر عربي اسلامي با ويژگيهاي سنتي آن کم تر وجود داشته است. زيرا در قاره آفريقا به ویژه در کشور سودان و مصر و در منطقه خاورميانه، به همراه تسلط استعمار و امپرياليزم فرانسوی، روسی و انگليسی، دگرگون سازی های ژرفی در فرهنگ شهرسازی و پيکر بومی شهر عربی اسلامی روی داده است که روند فوق، بر وجود تفاوت تحت معیار تعیین کننده های مبتنی بر عرف و رسوم بومی محلی تاکید دارند. اما شهرهای ایرانی اسلامی چنین گذشته ای را تجربه نکرده اند. اما با تاکید بر تعیین کننده های مبتنی احکام اسلامی، تشابهات بین دو شهر شاخص، عیان شده و متبلور می شود. این مقاله در نظر دارد با توجه به نظریه «رویکرد کالبدی» موریس (1996) به بررسی معیارهای دوگانه کالبدی (بومی محلی و احکام اسلامی) الگوهای شهری در شهر ایرانی– اسلامی شیراز و شهر عربی– اسلامی خارطوم بپردازد. برای پرداختن به این مهم، با استفاده از مطالعات کتابخانهای و با بهرهگیری از روش پیمایش با رویکرد دلفی، شاخصهای شهری توسط نخبگان و صاحب نظران استخراج و مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصله نشان میدهد که مهمترین زیرمعیارهای تشابه عبارتند از: زیرمعیار «پیکره های مذهبی» با وزن 388/0 (بیشترین اولویت)، زیرمعیار «ظاهر بنا» با وزن 316/0 (اولویت دوم)، زیرمعیار «ادراک مذهبی» با وزن 221/0 (اولویت سوم) و زیرمعیار «مرکزیت بنا» با وزن 145/0 (اولویت چهارم) قرار دارد.
پرونده مقاله
شهر همیشه پویا و در حال تحول است. این پویایی و تحول در شهرهای اسلامی، تحت تاثیر تنوعی از عوامل برون زا و درون زا، ظهور پیچیده ای داشته است. لذا هدف این پژوهش مطالعه و بررسی پیچیدگی های پویش فضایی شهر اسلامی از منظر نظریه پیچیدگی و برنامه ریزی این پویایی ها از نگاه انگار چکیده کامل
شهر همیشه پویا و در حال تحول است. این پویایی و تحول در شهرهای اسلامی، تحت تاثیر تنوعی از عوامل برون زا و درون زا، ظهور پیچیده ای داشته است. لذا هدف این پژوهش مطالعه و بررسی پیچیدگی های پویش فضایی شهر اسلامی از منظر نظریه پیچیدگی و برنامه ریزی این پویایی ها از نگاه انگاره شهر به عنوان یک سیستم پیچیده است. روش تحقیق این پژوهش مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری داده ها بر پایه روش اسنادی و میدانی است. نمونه آماری پژوهش را ۸۵ نفر از مدیران شهری و کارشناسان شهرداری (شاغل در منطقه ۱۲، نواحی شش گانه آن و نواحی ۱ و ۲ منطقه ۱۱) تشکیل می دهند که بر اساس فرمول کوکران تعیین شده اند. با به کارگیری روش و نرم افزار مکتور و انتخاب بخش مرکزی شهر تهران به عنوان محدوده مورد مطالعه، نتایج زیر حاصل شد: نخست، در دهه های اخیر عوامل و فرایندهای گوناگونی در پویش فضایی شهر تهران (به عنوان یک شهر اسلامی و مسلمان نشین) و بخش مرکزی آن نقش داشته اند که آن را به عنوان یک سیستم پیچیده معرفی می کنند. دوم، تنوع بازیگران فضایی با مواضع متفاوتی از واگرایی، همگرایی و رقابت در پویش فضایی بخش مرکزی شهر تهران حکایت از تنوع، پیچیدگی و گوناگونی عناصر مداخله در برنامه ریزی شهری در این محدوده دارد. یعنی در مطالعه و برنامه ریزی شهر اسلامی نمی توان به یک عامل مانند مدرنیسم یا جهانی شدن اکتفاء کرد و باید تنوع و گوناگونی فرایندها و بازیگران فضایی را در قالب نظریه پیچیدگی مورد مطالعه قرار داد و با توجه به این تنوع، تمام برنامه ها و طرح های شهری را برنامه ریزی کرد.
پرونده مقاله
بدون شک دنیای امروز، دنیای سازمان هاست. در هر سازمانی اگرچه اشخاص حقیقی متولیان اصلی سازمان محسوب می شوند اما به واقع سازمانها، خود دارای شخصیت حقوقی مستقلی هستند که به مانند هر اجتماعی، زمینه ای را برای تعامل بین افراد و جامعه پذیری آنان فراهم می آورند.از سوی دیگر، امر چکیده کامل
بدون شک دنیای امروز، دنیای سازمان هاست. در هر سازمانی اگرچه اشخاص حقیقی متولیان اصلی سازمان محسوب می شوند اما به واقع سازمانها، خود دارای شخصیت حقوقی مستقلی هستند که به مانند هر اجتماعی، زمینه ای را برای تعامل بین افراد و جامعه پذیری آنان فراهم می آورند.از سوی دیگر، امروزه وظایف اقتصادی و حضور در محیط کار و اشتغال بخش اعظم وقت شهروندان را به خود مشغول داشته است. افراد زیادی در این محیط با گروه های رسمی و غیررسمی مختلفی تعامل دارند و بسیاری از ارزش ها و هنجارها و رفتارها را از همین محیط می آموزند و در رفتار و کردار خود درونی می کنند. بر این اساس، با آگاهی از اهمیت و گستره روزافزون سازمان ها و نقش آفرینی آنها در جامعه پذیری افراد، جا دارد بخشی از آسیب شناسی وضعیت اخلاق در شهر ایرانی اسلامی، به بررسی ساختارهای اقتصادی و اجتماعی سازمان های دولتی معطوف گردد، چرا که به دلیل وابستگی تام چنین سازمان هایی به منابع دولتی، برونداد ساختارهای کلان اقتصادی – اجتماعی جامعه را می توان در این سازمان ها جستجو کرد. سازمان هایی که بخش عمده ای از جامعه پذیری اخلاقی شهروندان و کنشگران درون خود را راهبری می کنند. بنابراین پرداختن به موضوع تربیت اخلاقی در سازمان از دو منظر حرفه ای و شهروندی، اهمیت می یابد. اولی برای بکار گرفتن نیروی شاغل متعهد در سازمان و دومی برای تربیت شهروند خوب و تقویت رابطه بین سازمان و جامعه، که در هر دو حال با مفهوم حقوق شهروندی بی ارتباط نیست.در این مطالعه از روش نظریه مبنایی استفاده شده است و 25 نفر از کارکنان یکی از سازمان های سطح بالای دولتی ایران واقع در شهر تهران به عنوان یکی از مهمترین شهرهای هنجارفرست به سایر شهرها و مناطق کشور مورد مصاحبه عمیق قرار گرفته اند. یافته ها نشان می دهد ابهام ادراک اخلاقی، مشارکت گریزی، ابهام در نقش و اهداف، سبک رهبری تکلیف گریز و ضعف فرهنگ کار از جمله پدیده های اثرگذار بر بی سازمانی در سازمان دولتی مورد مطالعه می باشند که در مجموع زمینه های جامعه پذیری منفی اخلاق شهروندی را در شهر مورد مطالعه فراهم می آورند.
پرونده مقاله
فرهنگ وقف در حوزه شهرسازی از دیرباز وجود داشته و در ابعاد گوناگونی همچون کالبدی، عملکردی، اجتماعی و اقتصادی حائز اهمیت است. شناسایی سازوکار تأثیر فرهنگ وقف در عناصر سازنده شهرهای ایرانی-اسلامی بهویژه با رویکردی تاریخی، به روشنتر شدن این مفهوم کمک خواهد کرد. شهر اصفهان چکیده کامل
فرهنگ وقف در حوزه شهرسازی از دیرباز وجود داشته و در ابعاد گوناگونی همچون کالبدی، عملکردی، اجتماعی و اقتصادی حائز اهمیت است. شناسایی سازوکار تأثیر فرهنگ وقف در عناصر سازنده شهرهای ایرانی-اسلامی بهویژه با رویکردی تاریخی، به روشنتر شدن این مفهوم کمک خواهد کرد. شهر اصفهان با محلات تاریخی منحصربه فرد، به عنوان یکی از شهرهایی که در دوران صفویه و متاثر از فرهنگ وقف رشد و توسعه یافته است، بستر مناسبی برای پژوهشهای تاریخی با نگاه نوآورانه را فراهم میآورد. از این رو از میان محلات شهر اصفهان، با توجه به وجود وقفنامهای مستند، محله علیقلیآقا به منظور بستر این پژوهش به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده و پژوهش با فرض تاثیرگذاری سنت وقف بر شکل محله علیقلیآقا، در پی یافتن پاسخی برای این پرسش است که فرهنگ وقف چگونه بر ساختار و خلق فضاهای محله سنتی تأثیر گذاشته است؟. براین اساس، هدف مقاله تحلیل ساختشناسی فضایی و عناصر کالبدی محلات سنتی از منظر فرهنگ وقف و مبتنی بر رویکرد ساختارگرایی در مطالعات شهر اسلامی میباشد، تا براین اساس بتوان در فرایند بازآفرینی محلات سنتی با اتکاء به یافتههای تحقیق به سازمان فضایی پایداری دست یافت. به همین منظور، پژوهش با روش توصيفي - تحليلی ضمن مرور ادبیات جایگاه وقف در تفکر اسلامی و تاثیر آن بر ساختار شهر اسلامی، در بخش تحلیلی با استفاده از گردآوري اطلاعات بصورت كتابخانهاي - اسنادي، مشاهدات ميداني، اسناد، نقشههای تاریخی و همچنین بررسی وقفنامهها و سفرنامههای تاریخی، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که فرهنگ وقف، در ایجاد نطفه اولیه مرکز محله علیقلیآقا شهر اصفهان و ایجاد بناهای عمومی نظیر: مسجد، حسینیه، حمام و سایر ابنیه عامالمنفعه در این محله، اثرگذار بوده است. همچنین به دلایل ابعاد اعتقادی و اجتماعی فرهنگ وقف، توسعه و ایجاد ابنیه محله علیقلیآقا، موجب ایجاد ساختار درهم تنیده در مرکز محله و ایجاد حساسیت و مشارکت مردم در حفظ و احیاء ابنیه سنتی در این محله شده است.
پرونده مقاله
زمینهگرایی بهعنوان رویکردی مهم در معماری، بر حفظ ردپای گذشته و تفاوتها و ویژگی های هر فرهنگ تأکید داشته و ریشه در هویت هر ملیت دارد. بافت کهن شهرها، نشانههایی غنی از فرهنگ و هویت گذشتگان را همراه دارند و معماری سنتی ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ درعینحال ک چکیده کامل
زمینهگرایی بهعنوان رویکردی مهم در معماری، بر حفظ ردپای گذشته و تفاوتها و ویژگی های هر فرهنگ تأکید داشته و ریشه در هویت هر ملیت دارد. بافت کهن شهرها، نشانههایی غنی از فرهنگ و هویت گذشتگان را همراه دارند و معماری سنتی ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ درعینحال که نمونهای است پربار از هماهنگی و همزیستی با ویژگی های محیطی و ارزشهای مکانی. در شهرهای سنتی ایران، بازار عنصری بنیادین بهشمار میآمد به گونهایکه شهر با بازار آن معنا و مفهوم مییافت. بازار تبریز نیز در قالب یک بلوک شهری کامل، قدمت، وسعت، تنوع عملکردی و ارزش معماری بسیار دارد. پژوهش حاضر بر آن است تا به استخراج و تبیین عوامل زمینهای مؤثر بر بازار تبریز، در مقیاس شهری (مکانیابی، شکلگیری و گسترش) و معماری (پراکندگی کالبدی و کارکردی) بپردازد. بنابراین، سؤالات پژوهش اینگونه تبیین میشوند که اولاً، کدام عوامل زمینهای در مکانیابی، نحوة شکلگیری و گسترش بازار تبریز مؤثر بودهاند؟ (مقیاس کلان) ثانیـاً، کدام عوامل زمینهای در نحوة شکلگیری و پراکندگی عناصر و کاربریهای بازار تبریز مؤثر بودهاند؟ (مقیاس میانی). روش تحقیق اتخاذ شده در این پژوهش، روش تحقیق استنباطی مبتنی بر تحلیل محتوای مستندات میباشد که ازطریق مطالعه اسنادی، جستجو در کتب تاریخی و سفرنامهها، تحلیل نقشهها و عکسهای هوایی قدیمی تبریز و بازار آن، نیز تحلیل یافتههای میدانی از وضع موجود، سعی در بازخوانی موضوع و حصول نتیجه دارد. استخراج عوامل زمینهای مؤثر بر شکلگیری بازار، در مقیاس کلان شهری و برنامه معماری مرتبط با پراکندگی کالبدی و کارکردی، نشان میدهد که شکلگیری و توسعه بازار تبریز و عناصر آن در طول اعصار، تحتتأثیر ساختار محیطی، فرهنگی، اجتماعی، حکومتی و اقتصادی شهر قرار داشتهاست. تأثیر شاخص زمینهای موقعیت جغرافیای سیاسی شهر و شاخص ساختار ارزشی اقتصادی بازار بر شکلگیری مقوله نیاز، رابطه عرضه- تقاضا و نمود آن در قالب کالبد بازار تبریز در مقیاس کلان و میانی اهمیت بیشتری داشتهاست.
پرونده مقاله
آشنایی با امکانات و توانمندی های نظام پژوهش کیفی و راهبردهای خاص آن همچون نظریه زمینهای به منظور تولید دانش و دکترین و آفرینش نظریههای معتبر علمی با هدف ارتقای سطح آگاهی از واقعیتها و کمک به پیشبینی و حل مسائل موجود شهر و شهرسازی اسلامی ضرورت دارد. نظریه زمینهای به چکیده کامل
آشنایی با امکانات و توانمندی های نظام پژوهش کیفی و راهبردهای خاص آن همچون نظریه زمینهای به منظور تولید دانش و دکترین و آفرینش نظریههای معتبر علمی با هدف ارتقای سطح آگاهی از واقعیتها و کمک به پیشبینی و حل مسائل موجود شهر و شهرسازی اسلامی ضرورت دارد. نظریه زمینهای به عنوان یکی از راهبردهای روش کیفی در دهههای اخیر دارای خوانشهای گوناگونی شده است. تحلیل ابعاد یکی از خوانشهای نظریه زمینهای است که توسط شاتزمن ابداع و در نظامهای علمی و رشتههای گوناگون مورد استفاده قرار گرفته است با این حال این روش با وجود قابلیت های آن در پژوهشهای شهری کاربست کمتری داشته است. مقاله حاضر قابلیتهای این روش را برای پژوهش به طور عام و پژوهش در مورد شهر اسلامی به طور خاص نشان می دهد. بر این اساس پاسخگویی به دو سوال مورد نظر است: فرایند و قابلیت روش تحلیل ابعاد چیست؟ بر اساس امکانات و قابلیتهای روش تحلیل ابعاد، این روش تا چه اندازه برای پژوهش درباره شهر اسلامی قابلیت کاربست دارد؟ مقاله در دو بخش اصلی سازمان یافته است. در بخش نخست، پیشینه، بنیادهای فلسفی و مبانی نظری و مراحل و گامهای روش تحلیل ابعاد مورد بحث قرار گرفته و کوشش شده تا امکانات و قابلیتهای این روش برای پژوهش مورد بحث قرار گیرد. در بخش دوم مقاله این روش برای یک نمونه پژوهش در حوزه مطالعات شهری مورد استفاده قرار گرفته است. در این قسمت انگاره شهر اسلامی در اندیشه متفکران و اندیشمندان گوناگون مورد مطالعه قرار گرفته و سعي شده ابعاد و شیوههای متعدد مورد استفاده برای برساخت این انگاره بررسی و چارچوبی تبیینی در این خصوص ارائه شود. نتایج این بخش شش مدل مشخص از شهر اسلامی در متون و روایتهای مربوطه شامل مدل سکونتگاه (و نه شهر) اسلامی؛ مدل شهر بیزمان؛ مدل کالبدی؛ مدل شهر مسلمانان؛ مدل تمدن اسلامی؛ مدل شهر قلمرو مسلمانان را به دست میدهد. یافتههای این پژوهش ضمن تاکید بر فواید و سودمندی تحلیل ابعاد برای پژوهشهای شهری، هر گونه استفاده از این روش را - همچون سایر روشهای کمی و کیفی - مستلزم توجه به هماهنگی و تناسب میان ویژگی های روش و جنبههای گوناگون پژوهش و به طور خاص اهداف پژوهش و سبکِ شناختی پژوهشگر میداند.
پرونده مقاله
در عصر قاجار، حکومت همسویی مذهبی بیشتری با مردم پیدا کرد. بهطوریکه، علاوهبر مردم، دستگاه حکومتی نیز نسبت به ساخت مکانهای مذهبی اقدام مینمود؛ که از جملهی چنین مکانهایی می توان به احداث تکایای دولت در تهران و ناصریّه در زنجان اشاره کرد. این عامل نهتنها موجب ن چکیده کامل
در عصر قاجار، حکومت همسویی مذهبی بیشتری با مردم پیدا کرد. بهطوریکه، علاوهبر مردم، دستگاه حکومتی نیز نسبت به ساخت مکانهای مذهبی اقدام مینمود؛ که از جملهی چنین مکانهایی می توان به احداث تکایای دولت در تهران و ناصریّه در زنجان اشاره کرد. این عامل نهتنها موجب نفوذ بیشتر مذهب تشیّع و علنیشدن اجرای شعائر مذهبی آن گردید، بلکه، علاوهبر تحتتأثیر قراردادن سازمان کالبدی شهر، بهشکلگیری ساختار دیگری نیز انجامید. ساختاری که برخلاف ساختاراصلی شهر، با عناصر فیزیکی و کالبدی تعریف نمیشد. بلکه ساختاری نمادین و معنایی بود که در نتیجهی کنش اجتماعی پدید آمده بود. ساختاری که حاصل تصویرذهنی شهروندان از فضاهای شهری معنادار و هویّتمندی بود که بَرساخت اجتماعی (رفتار مذهبی شهروندان) نقش اصلی را در شکلگیری آن برعهده داشته و برخلاف ساختار اصلی شهر کمتر دچار تغییر و تحوّل شده است. هدف پژوهش حاضر تبیین نقش و تأثیر حسینیّهی اعظم در شکلگیری ساختار ثانویّهی شهر زنجان در عصر قاجار میباشد. روش تحقیق این پژوهش تاریخی، توصیفی و تحلیلی بوده و از روش مطالعهی اسنادی و میدانی در جمعآوری اطّلاعات مورد نیاز استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که احداث یا توسعهی حسینیّهی اعظم و شکلگیری دستهی عزاداری آن در عصر قاجار، نقش مهمّی در خلق ساختار ثانویّهی شهر زنجان داشته است. ساختاریکه تا عصرحاضر تداوم یافته است.
پرونده مقاله
ایجاد امکانات جدید شهری نیازمند مطالعه دقیق در زمینه نحوه استقرار صحیح این امکانات درمناطق مختلف یک شهراست. ازمیان کاربریها وخدمات موجود در شهر، توزیع ومکانیابی بهینهی ایستگاههای آتشنشانی به دلیل اهمیت و توجه روز افزون به امر ایمنی در شهر و ارایهی تمهیداتی در زمی چکیده کامل
ایجاد امکانات جدید شهری نیازمند مطالعه دقیق در زمینه نحوه استقرار صحیح این امکانات درمناطق مختلف یک شهراست. ازمیان کاربریها وخدمات موجود در شهر، توزیع ومکانیابی بهینهی ایستگاههای آتشنشانی به دلیل اهمیت و توجه روز افزون به امر ایمنی در شهر و ارایهی تمهیداتی در زمینه پیشگیری و مقابله با آتش سوزی وحادثه از اهمیت قابل توجهی برخورداراست. در بافت فرسوده و قدیمی به دلیل تامین دسترسی مناسب و حداقل زمان استاندارد رسیدن به محل حریق و به طورکلی تامین ایمنی شهری احداث ایستگاههای آتشنشانی از اهمیت دوچندان برخورداراست. هدف اصلی تحقیق بررسی و اولویتبندی عوامل موثربر مکانیابی بهینه به منظور تاسیس ایستگاههای آتش در بافت فرسوده شهر تهران میباشد. در این پژوهش ابتدا با بررسی و شناسایی عوامل مؤثر در مکانیابی ایستگاههای آتشنشانی در بافت فرسوده با استفاده از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی که یک روش تصمیمگیری چندمعیاره است پرداخته سپس معیارها و زیر معیارها عوامل مکانیابی ایستگاههای آتشنشانی را وزن دهی و اولویتبندی آنها نموده است. نتایج حاصله نشان میدهدکه ازبین عوامل مهم دسترسی، تراکم جمعیت، مجاورت و مخاطرات محیطی عامل دسترسی با476/0بیشترین وزن را در مکانیابی ایستگاههای آتشنشانی در بافت فرسوده شهر تهران به خود اختصاص داده است.
پرونده مقاله
اندیشه سنتی و متجدد همواره در حوزههای علمی- معرفتی مختلف محل بحث گروههایی با دیدگاههای متفاوت بوده و هر گروه سعی میکند این مفاهیم را بر اساس درک خود از موضوع و متناسب با جهانبینی خاص خود تعریف کرده و یا شاخصبندی کند. بحثها پیرامون مفهوم سنت و مفهوم مدرنیته، کارکر چکیده کامل
اندیشه سنتی و متجدد همواره در حوزههای علمی- معرفتی مختلف محل بحث گروههایی با دیدگاههای متفاوت بوده و هر گروه سعی میکند این مفاهیم را بر اساس درک خود از موضوع و متناسب با جهانبینی خاص خود تعریف کرده و یا شاخصبندی کند. بحثها پیرامون مفهوم سنت و مفهوم مدرنیته، کارکردهای هر یک، میزان و شدت اثرگذاری هر یک و کارایی هر مفهوم در شرایط معاصر کنونی در مجامع علمی مختلف باعث شده است به سختی بتوان بدون مشخص کردن موضعگیری مشخص، تعریف یکپارچه و دقیقی از این مفاهیم ارائه نمود. از این رو پژوهش حاضر در تلاش است تا به بررسی، تحلیل و نقد موضعگیری یکی از اساتید برجسته سنتگرایی، دکتر سید حسین نصر-که از پیروان مکتب سنتگرایی و متأثر از آرای رنه گنون و فریتهوف شوان بوده و به لحاظ فلسفی قائل به " حکمت خالده" است - پیرامون موضوع بحران تقابل سنت و تجدد در دنیای معاصر بپردازد. از این منظر، به کمک روش اسنادی و رویکرد تفسیری و با تحلیل محتوای آثار و تالیفات متعدد و کثیر آقای دکتر نصر، مفهوم سنت و سنتگرایی، ارکان اندیشه سنتی، هنر سنتی، معماری و شهرسازی سنتی از دیدگاه ایشان مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و در مرحله بعد موارد فوق الذکر در رابطه با اندیشه متجدد مجددا از همین نگاه، بررسی خواهد شد. نهایتا پس از نقد همه جانبه نظریات دکتر نصر در رابطه با شهر اسلامی سنتی و شهراسلامی جدید، تحلیل نهایی، جمعبندی ارزشمندی از تطبیق مفاهیم سنت و مدرنیته در اندیشه دکتر نصر به دست خواهد داد. این تحلیل تطبیقی که شامل ابعادِ خاستگاه، محدودیت زمانی و مکانی، انسان شناسی، هنر، هنرمند، زیبایی شناسی، اصول، معماری، معمار، توسعه، شهر، ارتباط با طبیعت میباشد میتواند رهنمودهای باور سنت گرایانه در در حل بحران تجدد معاصر را روشن سازد.
پرونده مقاله
حضور انسان در مکانهای شهری به معنای اتصال به وجودی جمعی و فضای ادراکشده توسط او، حاصل گفتمانی بین ذهن و اجتماع است، فلذا استنباط و القای معنای مکان بدون پیوند مفاهیم وجودی اجتماع و ذهن با مکان، منجر به رویکردهایی سطحی نسبت به واقعیت مکانهای شهری میشود. ازاینرو کیفی چکیده کامل
حضور انسان در مکانهای شهری به معنای اتصال به وجودی جمعی و فضای ادراکشده توسط او، حاصل گفتمانی بین ذهن و اجتماع است، فلذا استنباط و القای معنای مکان بدون پیوند مفاهیم وجودی اجتماع و ذهن با مکان، منجر به رویکردهایی سطحی نسبت به واقعیت مکانهای شهری میشود. ازاینرو کیفیت تعاملات ِحاصل از کیفیات مکان مطرحشده در غرب، با کیفیات ذهنی در رویکرد اسلامی، در بیان واقعیات تعاملات انسان با مکان، کارایی لازم را نخواهد داشت. بنابراین پژوهش حاضر با هدف دستیابی به مدل کیفیت مکان در شهر ایرانی ـ اسلامی و منطبق بر مکتب و اندیشه اسلامی به دنبال پاسخگویی به این سؤالات است که مؤلفههای مؤثر بر معنای مکان از دیدگاه شهر ایرانی ـ اسلامی چه میباشد؟ کیفیتهای لازم برای ایجاد یک مکان شهری ایرانی ـ اسلامی چیست؟ مدل کیفیت مکان در شهر ایرانی ـ اسلامی چگونه است؟ برای پاسخگویی به پرسشهای مذکور، از روششناسی کیفی و راهبرد تحلیل محتوا، طی یک فرایند توصیفی ـ تحلیلی برای تحلیل محتوای منابع مربوطه در زمینه شهر ایرانی ـ اسلامی استفاده شده است. مدل کیفیت مکان در پژوهش حاضر مبتنی بر نظریه اصالت پدیداری معنا بر این تفکر بنا است که صورت مکان ابتداییترین سطح تعامل انسان با محیط پیرامون است و ماهیتی کاملاً ملموس و کالبدی دارد و میتوان آن را عینیتی مستقل از حضور و شناخت انسان در نظر داشت؛ اما شناخت انسان از محیط و به ظهور آوردن مفاهیمی جدید در پی حضور انسان در محیط، زمینه ظهور محتوای مکان را فراهم خواهد آورد. به همین دلیل مکان و معنای مکان دارای دو «کلانمؤلفه ذهنی» و « کلانمؤلفه عینی» میباشد که این دو در محتوای مکان غیرقابل انفکاک هستند. بنابر نتایج پژوهش، کلانمؤلفه ذهنی شامل سه مؤلفه «ادراکی»، «اجتماعی» و «مدیریتی» و کلانمؤلفه عینی دارای سه مؤلفه «کارکرد»، «ریخت» و «طبیعت» است. این مؤلفهها 52 کیفیت مکان را شامل میشوند که مدل کیفیت مکان شهر ایرانی ـ اسلامی را ساخته و میتواند در برنامهریزی، طراحی، مدیریت و تصمیمگیری و ارزیابی کیفیت مکانهای شهری ایرانی ـ اسلامی موردتوجه قرار گیرد.
پرونده مقاله
جریان اصلی سیر تحولاتی که سکناگزیدن انسان معاصر را هدایت میکند و شکل میدهد، موضوع نگرانی و نقد گروههایی بسیار متنوع از اندیشمندان بوده است. نظریهپردازان بسیاری دربازاندیشی مفاهیم ناظر بر سکناگزیدن بسیار تلاش کردهاند و چشماندازهای تازهای گشودهاند. سعادت و خوشبختی چکیده کامل
جریان اصلی سیر تحولاتی که سکناگزیدن انسان معاصر را هدایت میکند و شکل میدهد، موضوع نگرانی و نقد گروههایی بسیار متنوع از اندیشمندان بوده است. نظریهپردازان بسیاری دربازاندیشی مفاهیم ناظر بر سکناگزیدن بسیار تلاش کردهاند و چشماندازهای تازهای گشودهاند. سعادت و خوشبختی راستین انسان در کانون توجه همۀ ادیان در همۀسنتهاست. با این پیشفرض به نظر میرسد که تلاشی از این منظر بتواند روشنگر اموری باشد که ـ در نگاه جاری به معماری ـ کماهمیت تلقی شده یا فراموش شده است. هدف از این پژوهش این است که با رجوع به متون دینی دریابد از این منظر اصول و معیارهای نگاه به بدن و ظرف زندگی انسان چیست و چه نسبتی بین انسان و ظرف سکنای او برقرار است. روش تحقیق این پژوهش تطبیقی و با رویکرد تفسیرگرا است و منابع آن متون دینهای زرتشتی و مسیحیت و اسلام و برخی تفسیرهای آنهاست.در بخش نخست مقاله رابطۀ وجودی انسان و ظرف سکنای او در متن تفکر مبتنی بر دینهای مذکور بررسی شده است و در بخش دوم مقاله به بررسی تطبیقی تفاوتها و اشتراکات اساسی آن سه پرداخته شده است.یافتههای پژوهشنشان میدهد که ادیان بررسی شده، بهرغم تفاوت مقولات و اصطلاحات در نگاه به انسان و مراتب و مقیاسهای سکناگزیدن او، در یک امر اشتراک دارند و آن اینکه تمایز بنیادین و ماهویای میان شهر و خانه و کالبد انسان قائل نیستند، همانگونه که برای نفس انسان، اهالی خانه و اهالی شهر چنین تمایزی قائل نیستند و اصول واحدی را حاکم بر هر سه میدانند. از منظر هر سه دین، جهانی که انسان در آن سکنا میگزیند، بدن، خانه، و شهر، کلی واحد است که علاوه بر ساحت مادی یا زمینی، از یک ساحت فرامادی یا آسمانی تشکیل شده است. اما نگاه حاصل از تفکر مدرن، با غلبۀ تخصصگرایی و گسترش آن، دیدگاه و رویکرد تازهای در فهم و مواجهه با انسان و سکناگزینی او در پیش نهاده است که دقیق ولی در قیاس با آنچه از تفکر دینی در ادیان بررسی شده حاصل میشود، از جهت مراتب محدود، از نظر اولویتها متفاوت، و از نظر مقیاسها نامنسجم است.
پرونده مقاله
معماری مسکونی در ایران و خصوصا در تهران، از اوایل پهلوی، دستخوش تغییراتی در ساختار کالبدی-کاربردیشد، به نحوی که، بناهای تک واحدی به مجتمع های آپارتمانی با زندگی عمودی تبدیل شدند. در این میان، یکی از مهترین عوامل موثر در این تحولات، فناوری حاصل از انقلاب صنعتی می باشد چکیده کامل
معماری مسکونی در ایران و خصوصا در تهران، از اوایل پهلوی، دستخوش تغییراتی در ساختار کالبدی-کاربردیشد، به نحوی که، بناهای تک واحدی به مجتمع های آپارتمانی با زندگی عمودی تبدیل شدند. در این میان، یکی از مهترین عوامل موثر در این تحولات، فناوری حاصل از انقلاب صنعتی می باشد که به عنوان عاملی قدرتمند، تحولات وسیعی را ایجاد نموده است. امروزه بناها به واسطه توسعه تجهیزات و مصالح جدیدتر، با تحولات ساختاری زیادی و ارزش گذاری های متفاوتی مواجه شده اند کهاین پژوهش بازتاب اثرگذاری فناوری بر معماری مجتمع های مسکونی در دوره معاصر و طی دو بازه زمانی پهلوی و انقلاب اسلامی را مورد توجه قرار داده است. در این راستا، در بخش نظری با رویکرد کیفی و مطالعات کتابخانه ای و با بهره گیری از روش تحلیلی-توصیفی، چهارچوب نظری ارائه شد و سپس با مطالعات میدانی و تدوین پرسشنامه، چهارچوب نظری از طریق برنامه آماری SPSSارزیابی و تحلیلشد. یافته های پژوهش بیانگر آن است که؛ میان متغیر مستقل سخت ابزار(با سه بعد رفاهی، امنیتی و تنوع-تجمل) از بحث «فناوری» با سه بحث محوطه-نما، معماری داخلی-پلان و تزئینات از متغیر «مجتمع مسکونی» رابطه نسبتا ضعیفی در دوره پهلوی وجود داشته است در حالی که در دوره انقلاب اسلامی این رابطه قوی تر است و به شدت احساس می شود. بدین معنی که در دوره پهلوی تغییرات در سخت ابزار می تواند تا حدودی در مجتمع مسکونی نیز تأثیرگذار باشد. اما برای بازه زمانی انقلاب اسلامی، این رابطه بیشتر به چشم می آید، به نحوی که شدت این رابطه در دوره پهلوی با میانگین۲۰۷/۰ و در دوره انقلاب اسلامی با میانگین۳۹۰/۰ می باشد که در میان مسئله قابل ملاحظه؛ اهمیت بالاتر بحث «معماری داخلی/پلان» در هر دو دوره مذکور نسبت به دو بحث دیگر یعنی «تزئینات داخلی» و « محوطه/نما» در معماری مجتمع ها می باشد.
پرونده مقاله
با توجه به آسیبپذیری بالای بافتهای فرسوده شهری، ضرورت پیشتدبیری نظاممند و ارائه ویژگیها و مؤلفههای الگویی کارآمد در مدیریت بحران در این بافتها وجود دارد که ابعاد تصمیمگیری در مدیریت خطرپذیری زلزله در آنهارا روشن سازد. هدف این پژوهش بررسی ابعاد و مؤلفههای الگوی چکیده کامل
با توجه به آسیبپذیری بالای بافتهای فرسوده شهری، ضرورت پیشتدبیری نظاممند و ارائه ویژگیها و مؤلفههای الگویی کارآمد در مدیریت بحران در این بافتها وجود دارد که ابعاد تصمیمگیری در مدیریت خطرپذیری زلزله در آنهارا روشن سازد. هدف این پژوهش بررسی ابعاد و مؤلفههای الگوی مناسب مدیریت بحران در بافتهای فرسوده شهری به منظوركنترل و كاهش صدمات و خسارات ناشی از وقوع زلزله در مقطع قبل از رخداد آن (مرحله پیشگیری) در بافتهای فرسوده شهر تهران است. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه انجام توصیفی - تحلیلی و چون در تلاش برای برقراری ارتباط میان ابعاد و مؤلفههای مدیریت بحران زلزله در بافتهای فرسوده شهری است، اکتشافی است. پس از شناسایی ابعاد و مؤلفههای الگوی مدیریت بحران در بافتهای فرسوده در مطالعات اسنادی (مبانی نظری، تجارب ایران و تجارب جهانی)، با مراجعه به صاحبنظران و کارشناسان تدقیق و اولویتگذاری شده است و در گام بعدی ضریب اهمیت هر یک از مؤلفهها مشخص شده و نتایج پرسشنامهها به صورت محتوایی با استفاده از نرم افزار PLS ارزیابی و تعیین اعتبار شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد در زمینه مدیریت بحران در بافتهای فرسوده شهر تهران بیش از این که به مدیریت بحران با نگاه پس از بحران در این بافتها نگاه کرد ضرورت دارد نگاه مدیریت ریسک و پیشاندیشانه و پیش از بحران به آن داشت. در مرحله پیش از بحران توجه به ابعاد مختلف و در نظر گرفتن مؤلفههای تاثیرگذار هر یک از ابعاد در مدیریت بحران (ابعاد اجتماعی و فرهنگی، کالبدی - محیطی، اقتصادی، ساختاری و مدیریتی، حقوقی - قانونی و زیرساختها) در بافتهای فرسوده شهری و به کارگیری آنها میتواند در نهایت منجر به کاهش آسیبپذیری و ارتقاء تابآوری این بافتها در مواجهه با سوانح مختلف از جمله زلزله شود.
پرونده مقاله
گردشگری مذهبی نوعی از گردشگری است که شرکتکنندگان در آن به دلایل مذهبی انگیزه میگیرند. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش پذیری گردشگری مذهبی در نظام برنامهریزی شهر قم است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی توسعهای و از نظر روش توصیفی- تحلیلی بوده است. دادههای حاصل از پژوهش با ر چکیده کامل
گردشگری مذهبی نوعی از گردشگری است که شرکتکنندگان در آن به دلایل مذهبی انگیزه میگیرند. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش پذیری گردشگری مذهبی در نظام برنامهریزی شهر قم است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی توسعهای و از نظر روش توصیفی- تحلیلی بوده است. دادههای حاصل از پژوهش با روش اسنادی و میدانی مبتنی بر نظرات 35 نفر از خِبرگان و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخت جمع آوری گردید. یافتههای پژوهش نشان داد؛ تا برنامه پنجم در هیچ سند یا برنامه بالادستی به طور مستقیم به گردشگری مذهبی اشارهای نشده است. اولویتبندی مؤلفهها نشان داد، حرم حضرت معصومه(س)، مسجد مقدس جمکران و اماکن مذهبی در توسعه کاربریهای شهر قم مهمترین مؤلفهها شناخته شده و برنامهریزان و مسئولین سطوح منطقهای و برنامهریزان سطح ملی و کلان پایینترین رتبه را از نظر کارشناسان در بین مؤلفهها داشتهاند. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که توجه نظام برنامهریزی به گردشگری مذهبی در شهر قم و کل کشور متوسط به پائین و کم است. بنابراین، گردشگری مذهبی به عنوان یک واقعیت اجتماعی و فرهنگی نقش اساسی در توسعه پایدار گردشگری شهر قم و کشور دارد و مجریان، برنامهریزان و کنشگران با تهیه و اجرای برنامههای توسعه میتوانند موجبات توسعۀ گردشگری مذهبی را در ابعاد مختلف آن فراهم آورند.
پرونده مقاله
شهر دانایی از مفاهیم خلق شدهی هزارهی جدید است. هر چند نشانههایی از مفهوم شهر دانایی را میتوان تا یک دهه پیش نیز جستجو کرد، امّا از قرن بیست و یکم شهرهایی از گوشه و کنار جهان، به سوی مفهوم توسعهی دانایی محور تمایل پیدا کرده است. هدف از تحقیق حاضر ارزیابی و تحلیل می چکیده کامل
شهر دانایی از مفاهیم خلق شدهی هزارهی جدید است. هر چند نشانههایی از مفهوم شهر دانایی را میتوان تا یک دهه پیش نیز جستجو کرد، امّا از قرن بیست و یکم شهرهایی از گوشه و کنار جهان، به سوی مفهوم توسعهی دانایی محور تمایل پیدا کرده است. هدف از تحقیق حاضر ارزیابی و تحلیل میزان توانمندیهای مدیریتی و قابلیتهای تکنولوژیکی و زیرساختی شهر دانایی محور در شهر شیراز است که با استفاده از روش تحقیق میکس متد (کیفی و کمی) انجام گرفت. ابعاد و مولفههای شهر دانایی محور ابتدا از طریق بررسی کیفی (تحلیل محتوی) بر پایه مشخصههای کیفی پژوهش سنجیده شد و سپس با استفاده از تکنیک IPA (اهمیت و عملکرد) بررسی کمی نیز صورت گرفت. بعد از این بررسیها، اهمیت مولفههایی که در مرحله اول تحقیق شناسایی شدند تعیین گردید. با استفاده از بررسی دادهها، ماتریس اولویتبندی بهبود شاخصهای داناییمحور در شهر شیراز نیز مشخص گردید. هم چنین نتایج نشان داد که مهمترین اولویت شهر شیراز آگاهی و افزایش دانش شهروندان با وزن (158/.) است. از طرفی کاهش خدمات کاغذی با وزن (138/.) و افزایش خدمات آنلاین با وزن (112/.) به عنوان دومین و سومین اولویت با همدیگر همبستگی داشتند. علاوه بر این طی این مطالعه مشخص گردید که زیرساختهای آموزشی شهر شیراز از نظر اصول دانایی در وضعیت مناسبی قرار دارد.
پرونده مقاله
شهر اسلامی، واژه مناقشه آمیزي است که منشأ مباحث گسترده و دنباله داري است که مفهوم آن از آغاز تاکنون، تحولات و تطورات گوناگونی را تجربه نموده است.علیرغم تردیدها و اختلافنظرها بر سر تعریف و تعیین گسترۀ موضوعی، اما مسئله این است که تاکنون به اندازه کافی به این تحولات و ت چکیده کامل
شهر اسلامی، واژه مناقشه آمیزي است که منشأ مباحث گسترده و دنباله داري است که مفهوم آن از آغاز تاکنون، تحولات و تطورات گوناگونی را تجربه نموده است.علیرغم تردیدها و اختلافنظرها بر سر تعریف و تعیین گسترۀ موضوعی، اما مسئله این است که تاکنون به اندازه کافی به این تحولات و تطورات مفهوم شهر اسلامی به صورت منسجم پرداخته نشده است. علاوه بر این آموزش شهرسازی نیز تحت تأثیر شرایط اجتماعی تغییر کرده است. با شناسایی مؤلفههای آموزش شهرسازی به ویژه شهر اسلامی و سنجش ارتباط این آموزشها با واقعیت حرفه برای اتصال دانشجویان و دانشآموختگان این رشته با دنیای بیرون و بازار کار میتوان به این هدف دست یافت. بنابراین ضرورت پژوهش، منتج به کالبدشکافی مؤلفههای آموزش شهر اسلامی میشودکه میتواند بهعنوان يكي از راه كارهاي ارتقای دانش، مهارت و نگرش اساتید و دانشجویان درباره مسائل کمی و كيفي رشته شهرسازی باشد. با توجه به جایگاه آموزش شهرسازی و لزوم تبیین شاخصهای شهر اسلامی، این پژوهش به دنبال تبیین مؤلفه های آموزش شهرسازی با تأکید بر شاخص های شهر اسلامی و سنجش میزان تأثیر آنها بر شاخص های شهر اسلامی كه نقش كليدي در تصميم سازي و تصمیمگیری درباره مسائل شهري دارد و میتواند به اجرايي شدن اهداف و درگیر نمودن اساتید و دانشجویان رشته شهرسازی در فرایند یادگیری اشاره داشته باشد. لذا سؤال اصلی، شناسایی نقش و جایگاه شاخص های شهر اسلامی در محتوای آموزش رشته شهرسازی یا فرایند تهیۀ طرحهای شهری است. تحقیق حاضر بر اساس هدف، از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر نحوۀ گردآوری داده ها، تحقیق پیمایشی به شمار میآید و از شیوۀ مدلسازی معادلات ساختاری بهره گرفته است.یافته-های پژوهش نشان می دهد که کیفیت، روشها و ابزار آموزش با میزان ضریب مسیر 5.22، مربیان و مدرسان با میزان ضریب مسیر 3.26، عوامل اساسی آموزش با میزان ضریب مسیر 4.19، مهارتهای آموزشی با میزان ضریب مسیر 5.08 و در نهایت ارزشهای آموزشی با میزان ضریب مسیر 4.55 و همگی با احتمال 99 درصد بر شاخص های شهر اسلامی در بین دانشجویان شهرسازی، تأثیر معنادار دارد. از سوی دیگر ارزیابی یافته ها نشان داد که وجود مؤلفههای شهر اسلامی میتواند در افزایش دانش اساتید و برقراری ارتباط مؤثر با دنیای حرفه مثمر ثمر باشد و انگیزه دانشجویان را نیز افزایش دهد.
پرونده مقاله
ثبت بافت تاریخی شهر یزددر مجموعه شهرهای میراث جهانی یونسکو، مطابق معیار سوم و پنجم فرهنگی یونسکو، در سال 2017 صورت گرفت. یکی از استراتژی های تداوم سکونت در آن، استفاده مجدد از آن دسته از اراضی است که پیشتر تحت استفاده بوده و امروز به صورت زمین افتاده یا اراضی تحت ساختما چکیده کامل
ثبت بافت تاریخی شهر یزددر مجموعه شهرهای میراث جهانی یونسکو، مطابق معیار سوم و پنجم فرهنگی یونسکو، در سال 2017 صورت گرفت. یکی از استراتژی های تداوم سکونت در آن، استفاده مجدد از آن دسته از اراضی است که پیشتر تحت استفاده بوده و امروز به صورت زمین افتاده یا اراضی تحت ساختمان های مخروبه و متروکه به فضاهای ناکارآمد تبدیل شده است. هدف پژوهش، در مرحله اول، اولویت بندی محله های بافت تاریخی یزد از حیث میزان پتانسیل این اراضی برای توسعۀ مجدد و سپس ارائه برنامۀ ارتقای کارایی در استفاده از آنها را در پهنه (محله) دارای بیشترین قابلیت است. سنجش میزان پتانسیل اراضی با کاربست روش تصمیم گیری چندمعیاره ANP و برنامه ریزی استفاده مجدد اراضی در پهنه دارای بیشترین قابلیت به روش برنامه ریزی راهبردی انجام شده است. بنا بر یافته های پژوهش، تمام محله های بافت تاریخی شهر یزد، دارای سهم قابل ملاحظه ای از اراضی واجد ارزش توسعۀ مجدد در لبه و درون خود هستند. محله زرتشتی هابه واسطه «مطلوبیت اجتماعی، توان اقتصادی به ویژه در حوزه گردشگری و دسترسی مناسب تر» دارای پتانسیل بیشتری برای توسعه مجدد است. همچنین کاربری های مناسب پیشنهادی در اراضی دارای قابلیت توسعه و نیز راه کارهای رونق زندگی در محله زرتشتیان ارائه شده است. پژوهش، نمونه کاربست برنامه ریزی توسعه مجدد اراضیناکارآمد در بافت های تاریخی و قدیمی را نشان می دهد.
پرونده مقاله
آنچه شهرها را ترجمه میکند، نحوه آراستگی محلات در کنار یکدیگر است که این انتظام مستلزم چگونگی چینش کاربریهای مختلف، توزیع مناسب و سازگار تسهیلات شهری در کنار یکدیگر و نیز شبکة راهها در سطح محلات است. همجواری مطلوب زیرساختهای عمومی شهری در سطح محلات منتج به ممانعت از چکیده کامل
آنچه شهرها را ترجمه میکند، نحوه آراستگی محلات در کنار یکدیگر است که این انتظام مستلزم چگونگی چینش کاربریهای مختلف، توزیع مناسب و سازگار تسهیلات شهری در کنار یکدیگر و نیز شبکة راهها در سطح محلات است. همجواری مطلوب زیرساختهای عمومی شهری در سطح محلات منتج به ممانعت از ایجاد نابرابریهای اجتماعی و بهتبع آن نابرابری فضایی و جداییگزینی فضایی در ساحت محلات شده است که این همسویی بر روی عملکرد فرم، پیکرهبندی فضایی و حیات شهرها در بستر زمان و مکان اثرگذار بوده است. هدف از این جستار، خوانش رفتار فضایی بینامتنی بین انسان و محیط در بافت تاریخی شهر بشرویه در دوره قاجار است که زمینهساز بروز سازمان فضایی و منطق اجتماعی فضا و همبستگی در ساختار کالبدی-عملکردی محلات این شهر شده است. پژوهش حاضر ازنظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی است و از نظر ماهیت و روش توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات نظری پژوهش از شیوه مطالعات کتابخانهای و بهرهگیری از یافتهها، اسناد و مدارک میراثفرهنگی شهر بشرویه جمعآوری گردیده است و به جهت خوانش منطق اجتماعی فضا که حاکم بر کالبد فضایی محلات شهر بشرویه از دو رهنمون کمی (روابط، شاخصهای نحوفضا) و کیفی (انگاره نحوفضا) موجود در تئوری چیدمان فضا، استفادهشده است. بر مبنای هدف یاد شده، پرسش اصلی پژوهش عبارت است از: بر اساس تئوری نحو فضا نقش عوامل کالبدی-عملکردی در شکلدهی و توسعه منطق اجتماعی فضا شهر بشرویه در عصر قاجار چگونه بوده است؟ نتایج پژوهش نشان میدهد: عناصر سازندةساختار کالبدی محلات بشرویه در عصر قاجار در راستای رفع نیازهای ساکنین محلهها و بهمنظور حفظ و تقویت هویت فرهنگی- اجتماعی آنها شکلگرفتهاند که در این میان گذرها نقش راهبردی در پیدایش رفتارهای جمعی (ناشی از فعالیتهای انسانی) در میانمحلهها و نیزایجاد همبستگی میان عناصر کالبدی محلات را برعهده داشتهاند. دستاورد این نظم فضایی،وجود یکپارچگی فضایی در کل و عملکرد آن در خردشده است.
پرونده مقاله
بازآفرینی شهری رویکردی برای به روز رسانی بافت قدیم شهر، ضمن حفظ هویت و اصالت محله ای، پاسخگوی نیازهای روزمره و توسعه پایدار شهری است. یکی از راهبردهای دستیابی به اين شرايط، تحقق ابعاد گردشگری در محلات شهری است. ابعاد گردشگری پایدار از لحاظ اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و ز چکیده کامل
بازآفرینی شهری رویکردی برای به روز رسانی بافت قدیم شهر، ضمن حفظ هویت و اصالت محله ای، پاسخگوی نیازهای روزمره و توسعه پایدار شهری است. یکی از راهبردهای دستیابی به اين شرايط، تحقق ابعاد گردشگری در محلات شهری است. ابعاد گردشگری پایدار از لحاظ اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی با متغیرها و شاخص های بازآفرینی همخوانی دارد. بدین منظور، پژوهش حاضر به كمك چهار متغير اصلي گردشگري به بررسي نقش ابعاد گردشگري شهري در بازآفريني بافت تاريخي شهر يزد پرداخته است. هدف تحقيق حاضر شناخت روابط متقابل ميان گردشگري شهري و بازآفريني بافت قديم شهر يزد است. نوع پژوهش کاربردی و روش آن توصيفي- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، شهروندان ساکن در بافت قدیم شهر یزد با حجم نمونه 375 نفر با استفاده از فرمول کوکران و 30 نفر از متخصصان و کارشناسان شهری است. نتایج پژوهش نشان داد که توسعه گردشگری بیشترین نقش را در شاخص های بعد کالبدی و اقتصادی دارد. همچنین گردشگری شهری در ایجاد امکانات فرهنگی، مراکز تفریحی، ورزشی، افزایش روابط اجتماعی، مبادلات فرهنگی، تقویت هویت فرهنگی شهر، توسعه فعالیتهای خدماتی، جلوگیری از رکود اقتصادی نقش داشته است. نتایج بهدستآمده از تحلیل SOAR نشان داد که مهم ترین نقش گردشگری، توسعه ابعاد اجتماعی و مشارکت مردمی بافت قدیم شهر در برنامه ها و طرح های گردشگری و بازآفرینی شهری و ایجاد مکان های مناسب دید و بازدید برای جذب و ماندگاری بیشتر گردشگران است.
پرونده مقاله
شاخص های سنجش تاب آوری مکانی- فضایی شهری، مستقیماً مربوط به ابعاد فیزیکی و زیست محیطی سیستم شهری بوده و در ارتباط با مؤلفه-های اصلی سازمان فضایی شهر قرار می گیرند. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی تاب آوری مکانی- فضایی در برابر سیلاب های شهری در بابلسر است. این پژوهش به لحاظ روش چکیده کامل
شاخص های سنجش تاب آوری مکانی- فضایی شهری، مستقیماً مربوط به ابعاد فیزیکی و زیست محیطی سیستم شهری بوده و در ارتباط با مؤلفه-های اصلی سازمان فضایی شهر قرار می گیرند. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی تاب آوری مکانی- فضایی در برابر سیلاب های شهری در بابلسر است. این پژوهش به لحاظ روش، توصیفی-تحلیلی و به لحاظ هدف، کاربردی است. جمع آوری داده های پژوهش حاضر از طریق روش های کتابخانه ای و میدانی و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده است. جامعه پژوهش حاضر متخصصان شهر بابلسر مرتبط با موضوع سیلاب های شهری بوده که از میان آنها 30 نفر به عنوان نمونه به صورت نمونه گیری احتمالی خوشه ای انتخاب شده اند. برای تحلیل داده ها از تحلیل های آماری میانگین، کلموگروف -اسمیرنوف، شاپیرو- ویلک و آزمون تی تک نمونه ای در نرم افزار SPSS و همچنین تکنیک AHP و WASPAS استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که شهر بابلسر به لحاظ تاب آوری در وضعیت نسبتاً مناسبی قرار دارد و لازم است که از پتانسیل ها و فرصت ها و منابع موجود در شهر در راستای بهبود تاب آوری مکانی–فضایی در برابر سیلاب به درستی استفاده کند.
پرونده مقاله
براساس مبانی نظری شهر هوشمند، نسل سوم شهرهای هوشمند در جهان بر «شهروندان هوشمند» تأکید دارند تا زیرساخت¬های پشتیبان؛ در واقع هوشمند شدن شهرها بیشتر از آنکه منوط به توسعه فناوری¬های نوین و زیرساخت¬ها باشد به هوشمند شدن شهروندان بستگی دارد. همچنین شاخص¬های مصوب بین¬المللی چکیده کامل
براساس مبانی نظری شهر هوشمند، نسل سوم شهرهای هوشمند در جهان بر «شهروندان هوشمند» تأکید دارند تا زیرساخت¬های پشتیبان؛ در واقع هوشمند شدن شهرها بیشتر از آنکه منوط به توسعه فناوری¬های نوین و زیرساخت¬ها باشد به هوشمند شدن شهروندان بستگی دارد. همچنین شاخص¬های مصوب بین¬المللی سنجش و ارزیابی وضعیت هوشمندی شهروندان وجود دارند که البته بر اساس شرایط فرهنگی و زمینه¬ای هر منطقه نیز قابل تدقیق هستند. لذا باتوجه به اهمیت موضوع و با هدف استخراج و آسیب¬شناسی شاخص¬های هوشمندی شهروندان در ایران، در این پژوهش پس از مطالعات اسنادی و با ابزار کتابخانه¬ای، با روش مفهوم¬سازی، ابتدا شاخص¬ها و زیرشاخص¬های ارزیابی شهروندان هوشمند استخراج شدهاند و سپس در مرحله مطالعات پیمایشی، پرسشنامه¬های الکترونیک برای سنجش شاخص¬های مذکور طراحی شده و در بین حدود 270 نفر از شهروندان شهر تهران(به عنوان پایتخت و پیشرو در زمینه هوشمندسازی در کشور) توزیع شده است. در مرحله بعد تحلیلهای کمی و کیفی صورت گرفته اند. با استفاده از رگرسیون چند متغیره و آزمون بتا شاخص¬های مرتبط رتبه¬بندی و تفسیر شده¬اند. در نهایت نتایج نشان می¬دهد شاخص مشارکت، مهمترین رکن را در حیطه شهروند هوشمند دارد و این امر حاکی است که لزوماً ارتقاء نقش شهروندان منوط به تأمین زیرساخت¬ها و ورود فناوری¬های نوین در شهرها نیست. همچنین پیشنهادهایی در جهت تربیت شهروندان هوشمند از سطح پیش دبستان تا دانشگاه نیز ارائه شده است.
پرونده مقاله
با توسعه رویکرد مدرن حفاظت، تدوین منشورها، معاهدات و شکلگیری مؤسسههای بینالمللی، حفاظت و مرمت مکانهای تاریخی رفتهرفته از خاستگاه جغرافیایی و فرهنگی مردم فاصله گرفته و بر ابعاد جهانی آن افزوده شد. رنگ باختن نقش و کوتاه شدن دست مردم بومی در حفاظت و مرمت مکانهای تاری چکیده کامل
با توسعه رویکرد مدرن حفاظت، تدوین منشورها، معاهدات و شکلگیری مؤسسههای بینالمللی، حفاظت و مرمت مکانهای تاریخی رفتهرفته از خاستگاه جغرافیایی و فرهنگی مردم فاصله گرفته و بر ابعاد جهانی آن افزوده شد. رنگ باختن نقش و کوتاه شدن دست مردم بومی در حفاظت و مرمت مکانهای تاریخی را میتوان از مصادیق جهانی شدن برشمرد. بررسی اینکه مردم در حفاظت و مرمت مکانهای تاریخی چگونه میاندیشند و عمل میکنند از پرسشهای اساسی پژوهش پیش روست؛ لذا این پژوهش با هدف دستیابی به راهبردهای مردمیِ حفاظت¬ در شهر تاریخی کرمان است. بدین منظور از روش تحقیق کیفی تئوری زمینهای (GT) استفاده و جمعآوری داده از طریق مصاحبههای نیمه ساختاریافته انجام شده است. 24 نفر از مردم شهر کرمان که در تعامل با مکانهای تاریخیاند با روش نمونهگیری هدفمند و معیار اشباع نظری مطالعه گردید. در یافته¬ها و نتایج پژوهش نمایان شد که گروهی از افراد محلی تمایل و علاقه خاصی به اماکن تاریخی دارند و از اقدامات آنها هفت مقوله اصلی به دست آمد که شامل: اقدامات پیشگیرانه و محافظت پیشدستانه، الهام و الگوبرداری در مرمت، دوگانه¬ خالص- تلفیقی در مرمت، دوگانه تحکیمی- تزئینی در مرمت، بسط و گسترش بنای تاریخی، نگهداشت اجزاء و حفظ عناصر بنای تاریخی، نگهداری و مقابله با روند تخریب بنا میباشد.
پرونده مقاله