بازخوانی سازمان فضایی محله در شهر ایرانی از منظر فرهنگ وقف؛ مطالعه موردی: محله علیقلیآقا، شهر اصفهان
محورهای موضوعی : شهرسازی اسلامیمینا کشانی همدانی 1 , حسن سجاد زاده 2 *
1 - دانشجوی دکترای شهرسازی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان
2 - دانشیار گروه شهرسازی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان
کلید واژه: فرهنگ وقف, محله, شهر ایرانی-اسلامی, محله علیقلیآقا, اصفهان,
چکیده مقاله :
فرهنگ وقف در حوزه شهرسازی از دیرباز وجود داشته و در ابعاد گوناگونی همچون کالبدی، عملکردی، اجتماعی و اقتصادی حائز اهمیت است. شناسایی سازوکار تأثیر فرهنگ وقف در عناصر سازنده شهرهای ایرانی-اسلامی بهویژه با رویکردی تاریخی، به روشنتر شدن این مفهوم کمک خواهد کرد. شهر اصفهان با محلات تاریخی منحصربه فرد، به عنوان یکی از شهرهایی که در دوران صفویه و متاثر از فرهنگ وقف رشد و توسعه یافته است، بستر مناسبی برای پژوهشهای تاریخی با نگاه نوآورانه را فراهم میآورد. از این رو از میان محلات شهر اصفهان، با توجه به وجود وقفنامهای مستند، محله علیقلیآقا به منظور بستر این پژوهش به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده و پژوهش با فرض تاثیرگذاری سنت وقف بر شکل محله علیقلیآقا، در پی یافتن پاسخی برای این پرسش است که فرهنگ وقف چگونه بر ساختار و خلق فضاهای محله سنتی تأثیر گذاشته است؟. براین اساس، هدف مقاله تحلیل ساختشناسی فضایی و عناصر کالبدی محلات سنتی از منظر فرهنگ وقف و مبتنی بر رویکرد ساختارگرایی در مطالعات شهر اسلامی میباشد، تا براین اساس بتوان در فرایند بازآفرینی محلات سنتی با اتکاء به یافتههای تحقیق به سازمان فضایی پایداری دست یافت. به همین منظور، پژوهش با روش توصيفي - تحليلی ضمن مرور ادبیات جایگاه وقف در تفکر اسلامی و تاثیر آن بر ساختار شهر اسلامی، در بخش تحلیلی با استفاده از گردآوري اطلاعات بصورت كتابخانهاي - اسنادي، مشاهدات ميداني، اسناد، نقشههای تاریخی و همچنین بررسی وقفنامهها و سفرنامههای تاریخی، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که فرهنگ وقف، در ایجاد نطفه اولیه مرکز محله علیقلیآقا شهر اصفهان و ایجاد بناهای عمومی نظیر: مسجد، حسینیه، حمام و سایر ابنیه عامالمنفعه در این محله، اثرگذار بوده است. همچنین به دلایل ابعاد اعتقادی و اجتماعی فرهنگ وقف، توسعه و ایجاد ابنیه محله علیقلیآقا، موجب ایجاد ساختار درهم تنیده در مرکز محله و ایجاد حساسیت و مشارکت مردم در حفظ و احیاء ابنیه سنتی در این محله شده است.
mortmain has been existing for a long time in the field of urbanization. It is a multifaceted phenomenon with various physical, functional, social and economic dimensions. Identifying the effect of mortmain endowment on the building blocks of Iranian-Islamic cities, especially through a historical approach, will help to clarify this concept. With its unique historical neighborhoods, the city of Isfahan which was mainly developed in the Safavid era under the influence of the idea of the Islamic city and mortmain offers a perfect opportunity for innovative historical research. From among the numerous historical neighborhoods in Isfahan, the neighborhood of Aligholi Agha was selected as the case of the present study due to the survival of its mortmain deeds. The hypothesis of this research is the influence of mortmain on the shape of Aligholi Agha neighborhood. The research seeks to find an answer to the question of how tradition of mortmain has affected the structure and creation of traditional neighborhood spaces?. Accordingly, the purpose of this article is to analyze the spatial structure and physical elements of traditional neighborhoods from the perspective of mortmain tradition and based on the structuralism approach in Islamic city studies. Accordingly, in the process of traditional neighborhoods regeneration, a sustainable spatial organization can be achieved by relying on research findings. For this purpose, the research was conducted through a descriptive-analytical method, while reviewing the literature of the position of mortmain in Islamic thought and its impact on the structure of the Islamic city, and using library-documentary as well as field observations, historical documents and maps, and existing mortmain deeds. Our findings indicate that mortmain has been effective in the formation and further historical development of Aligholi Agha neighborhood centers in Isfahan and creating public buildings such as mosques, bath and other public buildings in this neighborhood. Also, due to the doctrinal and social dimensions of the mortmain tradition, the development and creation of Aligholi Agha neighborhood buildings, has created an interconnected and intertwined structure in the center of the neighborhood and has created sensitivity and participation of people in preserving and reviving traditional buildings in this neighborhood.
ابدالی، یعقوب، احمد پوراحمد و اسحاق خندان. (1397) «فراتحلیلی بر پژوهشهای وقف در شهرهای ایرانی-اسلامی». مجله جغرافیا و روابط انسانی. دوره اول، شماره اول، 186-197.
احمدی، نزهت (1391). «نهاد وقف در دوره صفوی». فصلنامه مطالعات تاریخ اسلام. سال چهارم، شماره15، 41-56.
احمدی، نزهت. (1390). درباب اوقاف صفوی (مجموعه مقالات). انتشارات: تهران، كتابخانه، موزه و مركز اسناد مجلس شوراي اسلامي، چاپ اول.
احمدی، نزهت. (1393). «تأثیر موقوفات گنجعليخان بر کالبد شهری کرمان با تکیه بر اسناد وقفنامههای گنجعلیخان». فصلنامه مطالعات تاریخ اسلام، سال هفتم، شماره 23، 31-55.
اهلرز، اکارت. (1374). «موقوفات دینی و شهر شرق اسلامی». ترجمه مصطفی مومنی و محمدحسن ضیا توانا. مجله میراث جاویدان، سال سوم، شماره دوم. 50-53.
باقري، اشرفالسادات (1386)، شهرهاي قلمرو فرهنگ اسلامی. انتشارات امیرکبیر، تهران.
بحری مقدم، عباس. (1392). «عوامل اجتماعی-فرهنگی در شکلگیری محله در شهر ایرانی-اسلامی و کارکردهای آن». نشریه تاریخ و تمدن اسلامی، سال نهم، شماره 17، 101 - 116.
بمانیان، محدرضا، پرهام بقایی و آرین امیرخانی. (1387). «رهیافتی بر نقش موقوفات در ساماندهی فضاهاي شهري (با نگاه ویژه بر موقوفات شهر اصفهان». نشریه مدیریت شهری، شماره21، 59-71.
پوراحمد، احمد، ایوب منوچهری میاندوآب، حسین رفیعیمهر و عارف آقاصفری. (1392). «بررسی نقش وقف در توسعه و ساماندهی فضایی شهرها (مطالعة موردی: شهر لالجین)». فصلنامه مطالعات شهر ایرانی - اسلامی، شماره دوازدهم، 5-.14.
پیربابایی، محمدتقی و رحیم ایرانشاهی. (1399) «واکاوی نقش فرهنگ وقف در تکوین ارسنهای شهری بر اساس نظریه ساختیابی»، نشریه فرهنگ معماری و شهرسازی اسلامی، سال پنجم، شماره دوم، 17 - 36.
جناب، میرسید علی. (1393). احصائیه خانهها و محلات اصفهان. انتشارات: سازمان فرهنگی-تفریحی شهرداری اصفهان.
حسینی اشکوری، سید صادق. (1388). کتاب اسناد وقف اصفهان؛ دفتر هفتم. زیر نظر اداره کل اوقاف و امور خیریه استان اصفهان. انتشارات: مجمع ذخایر اسلامی، قم.
دانش، جابر. (1389) «مبانی شکلگیري و اصول سازمانیابی کالبدي شهراسلامی». فصلنامه مطالعات شهر ایرانی-اسلامی، شماره اول، 15 - 31.
سجادیان، ناهید، صفیه دامنباغ، فاطمه رزمگیر و بلقیس رستگاران. (1393). «بررسی تاثیر فرهنگ و تمدن اسلامی بر ساخت کالبدی شهرهای ایران». سومین کنفرانس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت؛ واکاوی مفاهیم و نظریههای رایج توسعه و تجارب ایران و جهان: به سوی نظریه اسلامی ایرانی پیشرفت.
شفقی، سیروس. (1381). جغرافیای اصفهان. انتشارات دانشگاه اصفهان، چاپ دوم، ویرایش اول.
شفقی، سیروس. (الف 1376). «وقف در اصفهان». نشریه میراث جاویدان، شماره20، 33.
شفقی، سیروس. (ب 1376). «وقف در اصفهان، پراکنگی جغرافیای موقوفات و آثار اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی آن در اصفهان». نشریه میراث جاویدان، شماره 19 و 20، 47-58.
شهابی، محمدرضا (1383)، «مبانی و چارچوب نظری تأثیر وقف در شکل گیری فضاهای شهری»، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، شماره72، 135-150.
شهرداری اصفهان، سازمان نوسازی و بهسازی شهر اصفهان (1378). طرح بهسازی و ساماندهی مرکز محله علیقلیآقا.
شهریوری، نسرین و شهرام یوسفیفر (1396)، «بررسي كاركردهاي پنهان آب انبارهاي وقفي در تهران دورة قاجار». پژوهشنامة تاريخ اجتماعي و اقتصادی، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، سال ششم، شمارة اول، -55.
شهیدی، حمیده (1394)، «نقش وقف در توسعه آبي و شكل گيري فضاهاي شهري مشهد در دوره صفويه»، مطالعات تاریخ اسلام، سال هفتم، شماره 25، 95-120.
صادقی گلدر، احمد (1385). مقدمهای بر فرهنگ وقف، انتشارات صائن، تهران.
طبسی، محسن (1381)، «بازخوانی وقفنامه و بررسی کالبدی مرکز محله علیقلیآقا»، نشریه صفه، دوره 12، شماره 35، 93 - 121.
عسگری، محسن و آرش بغدادی (1394)، «آسیب شناسی چارچوب مطالعات کالبدی وقف در شهر اسلامی»، فصلنامه مطالعات شهر ایرانی-اسلامی، شماره 20، 37-48.
عمرانزاده، بهزاد، کرامتالله زیاری، احمد پوراحمد و حسین حاتمینژاد (1393)، «بررسی و تحلیل رویکردهای حاکم بر مطالعات شهر اسلامی»، فصلنامه مطالعات شهر ایرانی- اسلامی، شماره 16، 71- 79.
غروی الخوانساری، مریم (1396)، «از محله سنتی تا محله معاصر؛ کندوکاوی در راهکارهای احیا هویت محلی در شهر امروز»، نشریه معماری و شهرسازی آرمانشهر، شماره21، 61 -76.
غلامی، حسین و ابراهیم الیاسی (1393)، «تحلیلی بر جایگاه محله در شهرسازی ایرانی-اسلامی»، نهمین سمپوزیوم پیشرفتهای علوم و تکنولوژی، مشهد، کمیسیون اول: همایش ملی معماری، شهرسازی و توسعه پایدار با محوریت خوانش هویت ایرانی-اسلامی در معماری و شهرسازی.
کلانتري خلیل آباد، حسین، سیداحمد صالحی، قهرمان رستمی. (1389)، «نقش تاریخی وقف در شکل گیري شهر اسلامی (مطالعه موردي شهر اصفهان)»، فصلنامه مطالعات شهر ایرانی-اسلامی، شماره اول، 33 - 43.
لغتنامه دهخدا. (1377). انتشارات دانشگاه تهران، جلد 15.
معاونت پژوهشی جهاددانشگاهی واحد اصفهان (1393)، «طرح پژوهشی بازتعريف نقش محلهی تاريخي عليقليآقا و بافت پیرامون مسجد سید در راستاي رونق گردشگري با تاكيد بر رويكرد شهر خلاق، کارفرما: معاونت شهرسازی و معماری شهرداری اصفهان.
میراحمدی، مریم. (1371) «پژوهشی در موقوفات عصر صفوی»، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، مشهد، آستان قدس رضوی، شماره 25، 48-29.
سازمان نقشهبرداری کشور (https://www.ncc.gov.ir).
بازخــوانی سازمان فضــایی محلــه در شهــر ایرانــی
از منظــر فرهنــگ وقـف (مطالعه موردی: محله علیقلیآقا، شهر اصفهان)
چکیده
فرهنگ وقف در حوزه شهرسازی از دیرباز وجود داشته و در ابعاد گوناگونی همچون کالبدی، عملکردی، اجتماعی و اقتصادی حائز اهمیت است. شناسایی سازوکار تأثیر فرهنگ وقف در عناصر سازنده شهرهای ایرانی-اسلامی بهویژه با رویکردی تاریخی، به روشنتر شدن این مفهوم کمک خواهد کرد. شهر اصفهان با محلات تاریخی منحصربه فرد، به عنوان یکی از شهرهایی که در دوران صفویه و متاثر از فرهنگ وقف رشد و توسعه یافته است، بستر مناسبی برای پژوهشهای تاریخی با نگاه نوآورانه را فراهم میآورد. از این رو از میان محلات شهر اصفهان، با توجه به وجود وقفنامهای مستند، محله علیقلیآقا به منظور بستر این پژوهش به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده و پژوهش با فرض تاثیرگذاری سنت وقف بر شکل محله علیقلیآقا، در پی یافتن پاسخی برای این پرسش است که فرهنگ وقف چگونه بر ساختار و خلق فضاهای محله سنتی تأثیر گذاشته است؟. براین اساس، هدف مقاله تحلیل ساختشناسی فضایی و عناصر کالبدی محلات سنتی از منظر فرهنگ وقف و مبتنی بر رویکرد ساختارگرایی در مطالعات شهر اسلامی میباشد، تا براین اساس بتوان در فرایند بازآفرینی محلات سنتی با اتکاء به یافتههای تحقیق به سازمان فضایی پایداری دست یافت. به همین منظور، پژوهش با روش توصيفي –تحليلی ضمن مرور ادبیات جایگاه وقف در تفکر اسلامی و تاثیر آن بر ساختار شهر اسلامی، در بخش تحلیلی با استفاده از گردآوري اطلاعات بصورت كتابخانهاي – اسنادي، مشاهدات ميداني، اسناد، نقشههای تاریخی و همچنین بررسی وقفنامهها و سفرنامههای تاریخی، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که فرهنگ وقف، در ایجاد نطفه اولیه مرکز محله علیقلیآقا شهر اصفهان و ایجاد بناهای عمومی نظیر: مسجد، حسینیه، حمام و سایر ابنیه عامالمنفعه در این محله، اثرگذار بوده است. همچنین به دلایل ابعاد اعتقادی و اجتماعی فرهنگ وقف، توسعه و ایجاد ابنیه محله علیقلیآقا، موجب ایجاد ساختار درهم تنیده در مرکز محله و ایجاد حساسیت و مشارکت مردم در حفظ و احیاء ابنیه سنتی در این محله شده است.
واژگان کلیدی: فرهنگ وقف، محله، شهر ایرانی-اسلامی، محله علیقلیآقا، اصفهان.
مقدمه
پس از ورود اسلام به ایران، ساختار شهرها در ایران تحت تاثیر جهانبینی اسلامی قرار گرفت. در این بین، عصر صفوی به عنوان یکی از دورههای درخشان حکومت اسلامی در وجوه مختلف از جمله شهرسازی قابل ذکر است. از این رو شناخت عناصر سازنده شهرهای اسلامی در جغرافیای ایران، در یک دوره تاریخی مشخص همچون دوره صفویه، حائز اهمیت بوده و در این میان لزوم مطالعه "محله" به عنوان یکی از عناصر اصلی تشکیلدهنده شهرهای اسلامی، ضروری است. مطالعاتی که تا امروز انجام شده، کمتر توجه پژوهشگران را به تأثیر وقف در پیدایش محلات معطوف داشته است (بمانیان و دیگران، 1387: 68). از این رو این پژوهش تصمیم دارد با نگاهی نوآورانه به بررسی این موضوع بپردازد. در واقع ساختار کالبدی محلات و حیات اجتماعی جاری در آن میتواند برآمده از الگوهای متفاوتی باشد که ریشه در نیروهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، مذهبی و یا طبیعی دارد. یکی از مهمترین نیروهای تاثیرگذار بر شکل محلات در شهرهای اسلامی، برآمده از ابعاد مذهبی و اجتماعی حاکم بر یک جامعه است. از این رو شناخت تأثیر سنتهای ساری و جاری در نگاه مذهبی حاکم بر یک جامعه، میتواند آثار کالبدی و اجتماعی برجایمانده از آن را هویدا نماید. یکی از این سنتها، سنت "وقف" است. "آندره ریمون" معتقد است از نهادهای شاخص اسلامی یعنی وقف یک موضوع قابل توجه در شکل دادن به سازمان فضایی شهر است (شهابی، 1383: 144). از این رو مطالعه تأثیر این سنت بر ایجاد فضای کالبدی در ساختار شهرهای اسلامی حائز اهمیت است. اهمیت نهاد وقف در ایران تا بدانجاست که كمپفر معتقد است: "شناخت درست وضع دربار ايران بدون شناخت دقيق نهاد وقف مقدور نیست" (احمدی، 1391: 47). در این بین شهر اصفهان به عنوان نمونهای بیبدیل از شهرهای اسلامی بر جای مانده از دوره صفویه، این سنت را به شکل پررنگی در ابعاد مختلف نظیر ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و کالبدی به کار گرفته است. در واقع"اقتصاد و سازمان فضایی شهرها از جمله اصفهان در حد مقدورات کمی و کیفی در پرتو فرهنگ اسلام از نهاد وقف سرچشمه میگیرد و نقش جهانبینی را در آرایش سازمان فضایی شهر روشن میسازد" (بمانیان و دیگران، 1387: 70). "پراکندگی جغرافیایی بناها و فضاهاي وقفی از یک نظام عقلایی و اقتصادي کاملاً تکامل یافته تبعیت میکند، به طوري که یک موقوفه با چند رقبه مانند مسجد، مدرسه، کاروانسرا، بازار، حمام و غیره در جوار هم قرار دارند. مکانیابی این عناصر چنان نظم کالبدي و فضایی ارزندهاي را به فضاهاي جغرافیایی میبخشد که توجه معماران و شهرسازان را به خود جلب نموده است" (شفقی، 1376الف: 33-67).
"از میان محلات اصفهان 31 محله به نام شخصیتهای معروف نامگذاری شده است و اغلب آنها اسامی واقفان را بر خود دارند؛ البته منظور وقف تمام محله نیست، بلکه تنها هستههای اصلی و مرکز محلات، که مساجد، حمامها، بازارچه و گاهی حسینیه، کاروانسراها و سقاخانه و چاه آب تشکیلدهنده آن است و معمولا اشخاص خیر و توانگر این بناها را میساختند و آنها را وقف مینمودند و از درآمد واحدهای اقتصادی چند حمام، بازارچه و کاروانسرا مخارج حفظ و نگهداری همین بناها را تامین میکردند و حتی اسم خود را بر روی همین محلات میگذاشتند" (بمانیان و دیگران، 1387: 68 و 69). محله علیقلی آقا یکی از محلاتی است که هنوز با نام واقف آن در تقسیمات شهری اصفهان شناخته میشود؛ این محله به عنوان یکی از محلاتی که همچنان ساختار مرکز محله اولیه خود را از زمان شکلگیری آن تاکنون حفظ کرده است و با توجه به سند وقفنامه بر جای مانده از آن، مورد مطالعه قرار گرفته است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تاثیر وقف در نحوه شکلدهی ساختارهای فضایی تشکیلدهنده محله علیقلیآقا در شهر اصفهان میباشد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تاثیرات کالبدی سنت وقف در نحوه شکلدهی سازمان فضایی محله است. این پژوهش در پی یافتن پاسخی برای این پرسش است که "فرهنگ وقف چگونه بر ساختار و شکلگیری محله سنتی ایرانی علیقلیآقا تأثیر گذاشته است؟".
روش تحقیق:
نتایج به دست آمده در تحقیق فراتحلیلی که در حوزه وقف در شهرهاي ايراني - اسلامي انجام شده حاکی از آن است که تحقیقات صورت گرفته در حوزه وقف، بيشتر به صورت كيفي و از طريق تحليلهاي مبتني بر اسناد صورت گرفتهاند؛ به طور كلي مطالعات وقف در شهرهاي ايراني-اسلامي در كشورمان را ميتوان به دو دستة كلي تقسیم کرد که عبارتند از مطالعات تأثير وقف بر توسعه و شكليابي فيزيكي شهرهاي ايراني-سلامي و تأثير وقف بر مؤلفههاي اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي در شهر ايراني-اسلامي (ابدالی و همکاران، 1397: 186). در پژوهش پیش رو، رویکرد نخست مدّ نظر است و با رويكرد تاريخي و به روش توصيفي-تحليلي صورت گرفته که با استفاده از گردآوري اطلاعات به صورت كتابخانهاي-اسنادي و مشاهدات ميداني انجام شده است .به این منظور عمدهترین اسناد و اطلاعات مکتوب از جمله پژوهشهای پیشین، اسناد و نقشههای تاریخی و وقفنامه موجود، مورد بررسی قرار گرفته و با تطبیق دادههای استخراج شده با شرایط وضع موجود بر اساس مشاهدات میدانی و مصاحبه با نخبگان و مطلعین، این مهم به انجام رسیده است.
شهر اسلامی:
با گسترش دین اسلام در سرزمینهای مختلف و ارزشهای برآمده از جهانبینی آن، تغییراتی در ساختار اجتماعی و کالبدی سکونتگاههای تحت حاکمیت آن ایجاد گردید و پس از این دوران واژه شهر اسلامی در مطالعه این جوامع به کار گرفته شده است. "واژه شهر اسلامی به طور عام به شهرهاي واقع در قلمرو حاکمیت قوانین، مقررات، ارزشها و اعتقادات اسلامی در پهنههاي وسیعی از جهان با مرکزیت خاورمیانه و شمال آفریقا اطلاق میشود" (کلانتری و همکاران، 1389: 35). با این حال برخی محققان، شهر اسلامی را فاقد هویتی مستقل میدانند؛ در این بین مومنی معتقد است که باید شهرهاي کشورهاي اسلامی را شهرهاي دوران بعد از اسلام و یا شهرهاي سرزمینهاي اسلامی نامید (همان).
محلهها به عنوان یکی از عناصر مشخص در شهرهای اسلامی حائز اهمیت هستند."محله در شهرهای ایران دوره اسلامی را میتوان با برزن شهرهای ایران باستان مقایسه کرد. چنانکه واژه فارسی برزن در فرهگهای لغت و اشعار شاعر پارسیگو نیز معادل واژه عربی «محله» آورده شده است" (بحری مقدم، 1392: 103). "محله به مثابه سلول اصلی شهر سنتی است که عوامل مختلفی همچون عوامل فرهنگی، اقتصادی و فضایی در شکلگیری آن تأثیر داشته است. محلات به عنوان یکی از ویژگیهای شهرهای اسلامی به شمار میرود که عناصری همچون وجود بازارمحلی، مسجد، حمام، مدرسه و آبانبار به عنوان فضاهای اصلی محله به شمار میرود" (سجادیان و همکاران، 1393: 16). "در یک تعریف کلی که از محله آمده است، محله مسکونی، کوچکترین ناحیه برای برنامهریزی است که در آن ساکنان به صورت مشترک از تسهیلات عمومی و نهادهای اجتماعی استفاده میکنند" (غلامی و الیاسی، 1393: 2). مرکز محله در محلات سنتی شکل تکهستهای داشته و عناصر عمومی مرکز محله شامل کارکردهایی مانند مدرسه، تکیه، سقاخانه، زورخانه، قهوهخانه، آبانبار، حمام و دکانها و بناهای عمومی بوده است که در این بین مسجد به عنوان عنصر اصلی به شمار میرود (غروی الخوانساری، 1393: 68).
کاربست رویکرد ساختارگرایانه در تحلیل مفاهیم شهرسازی اسلامی
ساختار به عنوان صفات ساختاردهنده اي تعريف شده كه با وجود آن ها، عملكردهاي اجتماعي مشابه و قابل تشخيص در ابعاد متغير زمان و مكان مي توانند وجود داشته باشند و بنابراين، صورت نظام مندي به آن عملكردها مي بخشند(گیدنز، 1977). ساختارها از طريق اطلاع رساني به كنش گران و ديگر عوامل و استفادة آن ها از اين قواعد و منابع، سبب ايجاد سيستم هاي اجتماعي مي شوند(پیربابایی و ایرانشاهی، 1399: 20). به طور کلی، در خصوص نظر پژوهش گران حوزة شهرسازی اسلامی دربارۀ موجودیّت یا عدم موجودیت شهر اسلامی و کمّیت و کیفیت آن از منظر سبک و رویکرد مطالعاتی و نوع نگاه به شهرهای اسلامی را می توان شامل رویکرد مورفولوژیک (فرممحور)، رویکرد ساختارگرایانه و رویکرد ساختارشکنانه (نقادانه)، تقسیم بندی نمود. در رویکرد مورفولوژیک (فرممحور) صرفا مطالعه شکل و کالبد شهر اسلامی و تحلیل توصیفی از نمود کالبدی شهری مد نظر است. در رویکرد ساختارگرایانه، تحلیل فرایند ساختوساز شهر اسلامی و توجه به ساختارهای اجتماعی-فرهنگی شهرها بیش از پیش اهمیت مییاید؛ و در نهایت در رویکرد ساختارشکنانه (نقادانه) نقد برخی پیشفرضهای رویکردهای سابق در زمینة تبعیّت از اندیشة وبری و حاکمیّت روح غرب گرایی و استعماری بر آنها، مورد توجه است(عمرانزاده و همکاران، 1393: 74-78). از موضوعات مهمی كه پيروان اين رويكرد به بررسي و مطالعه آن همت گماشتند، نهادهاي شهري مسلمانان است كه از آن جمله مي توان به نهادهاي ديني، اجتماعي، اقتصادی، قانوني و آموزشی اشاره کرد که فرهنگ وقف به عنوان یک نهاد اجتماعی نیز در زمره این موضوعات قرار می گیرد. این رویکرد به مطالعه و دسته بندی ساختار متنوّع شهرهای اسلامی، بر اساس عوامل مختلف جغرافیایی، اجتماعی، تاریخی و اقتصادی، می پردازد. از جمله محققان و مستشرقینی که با رویکردی ساختارگرایانه به تحلیل مفاهیم و نهادهای اجتماعی در حوزه شهر اسلامی پرداختند می توان به لاپیدوس، براون، ویرث، اهلرز و نگلیا اشاره کرد. لاپیدوس معتقد است که نهاد محله در شهرهای اسلامی، رکن رکین نهادهای اجتماعی را شکل داده و نهاد محله با ویژگی های همگن به لحاظ اجتماعی، شغلی، مذهبی، قومی و قبیله ای همواره به عنوان یک نهاد تاب آور و باسابقه در طول تاریخ شهرسازی اسلامی موجودیت و تثبیت شده است(Lapidus, 1973). براین اساس نظام و ساختار شهرهای اسلامی براساس نظامی اجتماعی استوار است تا نظامی هندسی و کالبدی. به این ترتیب مطالعه شهر اسلامی بایستی با درنظرگرفتن جریان روزمره زندگی و روابط و نهادهای اجتماعی حاکم بر آن تحلیل و ارزیابی گردد.
وقف و ساختار فضایی شهرهای اسلامی:
بر اساس لغتنامه دهخدا (جلد 15) تعریف وقف عبارتست از: نگهداشتن و حبس كردن عين ملكى و مصرف كردن منفعت آن در راه خدا. وقف به معناي نگهداشتن دائمی اصل مال و بهرهبرداري از منافع آن برای امور خیریه است و از پیامبر اکرم (ص) به عنوان اولین واقف در اسلام یاد شده (میراحمدي، 1371: 29-48). "در تعریف دیگری که بر اساس ماده 55 قانون مدنی ارائه شده است، وقف عبارت است از این که عین مال حبس و منافع آن تسبیل شود" (پوراحمد و دیگران، 1392: 6). "جمع واژه وقف، اوقاف است. به مال و زمین وقف شده، موقوفه گفته می شود" (صادقی گلدر، 1385: 11).
با توجه به اهمیت استفاده و استناد به متن وقفنامه علیقلیآقا در پژوهش پیشرو، تعریف وقفنامه در ادامه آمده است: "سندى است كه حكايت از وقفيت دارد و در آن نام ملك يا املاك موقوفه، نام واقف، نام محل، خصوصيات رقبات، چگونگى مصارف آنها، نام متولى و ترتيب تعین متولّيان بعد از متولّى اول بيان میگردد" (احمدی، 1390: 22). "در نتیجه میتوان به وقفنامهها به عنوان منبع ارزشمندی در زمینه معماری و شهرسازی نگریست که حاوی مطالب قابل توجهی میباشد، به طوری که گاه با توجه به این اطلاعات میشود طرح شماتیک برخی شهرها و یا مناطقی از یک شهر مانند بازار آن را ترسیم نمود" (احمدی، 1393: 36).
"از شواهد و قرائن تاریخى چنین پیداست که وقف از پیشینهی عظیم تاریخى برخوردار است و هزاران سال قبل از اسلام نیز قدمت و سابقه دارد. در کشورهاي غربی و حتی نقاط دورافتاده استرالیا و آفریقا و در میان سرخپوستان آمریکاي جنوبی سنت وقف وجود داشته است. موقوفات خصوصی و بنیادهاي وقفی کشورهاي اروپایی و بخصوص آمریکاي شمالی، از ابزارهاي رشد، توسعه و تحول فرهنگی جوامع این کشورهاست. یکی از کشورهاي بانی وقف، کشور آلمان فدرال است. حقوقدانان مسلمان معتقدند که اولین وقف، ساخت خانه کعبه در مکه بوده است" (کلانتری و همکاران، 1389: 34 و 35).
با مطالعه سنت وقف در ایران نیز طبق مطالعات صورت گرفته از عصر صفویه به عنوان دورانی که توجه به امور موقوفات به طور چشمگیری در آن افزایش یافته و خاندان صفوی را پرچمدار وقف معرفی مینمایند، یاد میشود. شکل دیگری از وقف در دوره پهلوی به وجود میآید که شامل تشکیل نهادها و بنیادهای خیریه است (همان).
فرهنگ وقف به کارکردهای متفاوتی میانجامد. اهلرز (1374) معتقد است، نهاد وقف یا موقوفات از سه جنبه اهمیت دارد که در نهایت بر رشد و توسعه جغرافیاي اجتماعی، فرهنگی و اقتصادي شرق اسلامی و شهرهاي آن اثرگذار خواهد بود. سه جنبه مذکور عبارتند از: 1- اهمیت تکوینی و مکانی؛ 2- اهمیت اجتماعی- اقتصادي؛ 3- اهمیت سیاسی (اهلرز، 1374: 142).
از جمله مهمترین افرادی که در اشاعه فرهنگ وقف و کارکردهای برآمده از آن موثر بودهاند، حاکمان و افراد با نفوذ بودهاند به گونهای که شاهان به عنوان یکی از بزرگترين واقفان زمان خود شناخته میشدند. به طور کلی كاركرد اين نهاد شامل رفاه اجتماعي که حتي توسعة شهري را نیز به دنبال داشته است؛ به گونهای که مواردی همچون کمک به اشاعه آیین تشیع، دیوان وقف (اوقاف)، مدارس (غالبا بر پایه آیین وقف بوده)، همچنین ساخت آبانبارها، سنگابها و سقاخانهها، دارالشفاها، یتیمخانهها و دارالمجانينهاي وقفي و يا بناهايي كه درآمد آنها صرف امور مورد نظر واقف ميشد؛ مانند حمامها، كاروانسراها، دكانها و تیمچهها، كه هر يك در جاي خود در رونق بخشيدن به شهرها و روستاها و حتي راههاي كشور به ويژه راههاي زيارتي تأثير بسيار گذاشتند و کاربرد آن در امور عام المنفعه نیز مشهود است، همگی مصداقهایی از کارکرد وقف میباشند و از نمونههای فاخر بر جای مانده در این خصوص میتوان به مسجد جامع عباسي و مسجد شيخ لطفالله در اصفهان اشاره کرد (احمدی، 1391: 41-50). همچنین ربع رشیدی، نظامیهها و به طور کلی ایجاد تاسیسات و خدمات عمومی نیز نمونههای دیگری از کارکرد وقف در ساختار شهر و شهرنشینی بوده است (کلانتری و دیگران، 1389: 38-39). به عبارتی وقف علاوه بر این که از نظر اجتماعی و اقتصادی دارای کارکردهای فراوان و مهمی در زندگی روزانه و فعالیتهای شهری بوده، از "نظر کالبدی در تشکل و تولید فضاهای عمومی شهری اهمیّت بسیاری داشته است. به طوری که شهرها را نه تنها از نظر اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی انسجام ميبخشيد، بلکه از نظر کالبدی نوعی پیوستگی و وحدت فضایی بین مناطق و محلّههای مختلف شهر به وجود ميآورد. اگر فضاهای عمومی و عامالمنفعه که در ساختار شهرهای سنتی ایران تقریبا بسیاری از آنها از طریق وقف شکل گرفتهاند را حذف کنیم، چیزی که باقی میماند مجموعهای از مساکن، مراکز تجاری و در کل فضاهای خصوصی هستند که از نظر مدنی به صورت پراکنده، گسسته و بیربط خواهند بود" (شهابی، 1383: 140).
کلانتری و همکاران (1389) بیان میکنند که طبق نظر الکبیسی، یکی از اصلیترین زیرساختهای اقتصادی جهان اسلام را وقف شکل میدهد. وقف طبق موازین دینی میتواند منجر به تقسیم ثروت و تعدیل آن در جامعه گردیده که در کنار شکلگیری توازن اجتماعی و همکاری و مشارکت در جامعه، تشکیلدهنده زیربنای عدالت اجتماعی و اقتصادی خواهد بود (کلانتری و دیگران، 1389: 36). وقف در فرایند ایجاد کالبد شهرها در سطح کلان و خرد دارای اهمیت بوده است؛ به عنوان مثال از شکلگیری و تولید عناصر جزئی در محیط شهری مانند سقاخانه تا ایجاد مراکز بزرگ مقیاس همچون مساجد و مراکز تجاری را دربرمیگیرد که علاوه بر ویژگیهای کالبدی با توجه به ابعاد عملکردی خود نقش مهمی در ساختار فضایی شهر داشتهاند (همان: 39).
"با توجه به تقسیمبندی دکتر سیروس شفقی موقوفات شهر اصفهان به دو دسته قابل تقسیمبندی است که عبارتند از: الف) موقوفاتی که مستقیماً جنبة عمرانی ندارند، بلکه کمکی است به انسانهای محروم جامعه و ب) موقوفاتی که مستقیماً با سیمای فیزیکی و کالبدی شهر ارتباط دارد؛ مانند: ایجاد بناهایی هم چون مساجد، مدارس، کتابخانهها، بیمارستانها، مسافرخانهها، نوانخانهها، آبانبارها و قنوات، حمامها، پل ها، قبرستانها، مساکن انسانی، خوابگاههای عمومی، تکایا، قسمتی از بازارهای شهر، غرس اشجار و سقاخانهها و غیره" (شهابی، 1383: 146 و 147). به طور کلی این عناصر موقوفه را از نظر تشکل میتوان به دو گروه کلی متشکل (مجموعهي ساختاري) و غیرمتشکل (عناصر پراکنده) طبقهبندي کرد که این موضوع ارتباط نزدیکی با توزیع فضایی و پراکنش عناصر موقوفه دارد (کلانتری و دیگران، 1389: 42). یکی از نمونههای مهم در ایجاد عناصر بزرگ مقیاس در ساختار شهر، میدان گنجعلیخان کرمان (در ایران) است که شبیه به میدان اصلی پایتخت بوده و وقف درآمد آن یا بخشی از درآمد آن بر آستانه امام رضا(ع)، اقدامی است که از سوی گنجعلیخان صورت گرفته و از سوی هیچ یک از پادشاهان عباسی انجام نشده است (احمدی، 1393: 53). همچنین از نمونههای بارز تاثیر وقف در سطح کلان میتوان به پراکنش و تراکم مکانهای وقفی در بازار تهران و اطراف آن در دوره قاجاریه اشاره کرد که به دلیل اهمیت و نقش بازار در اقتصاد شهر تهران بوده است در حالی که این تراکم جانمایی مکانهای وقفی در دوره قاجاریه، در دوره پهلوی متفاوت بوده و در کل شهر پخش شده است این امر به دلیل ورود طراحی خیابانها و کاهش نقش بازارها بوده است (عسگری و بغدادی، 1394: 38). همچنین از دیگر نمونههای تاثیر وقف بر کالبد شهرها میتوان به ایجاد منابع آبی وقف قنات و آبانبار اشاره کرد؛ به عنوان نمونه، آب انبارهاي تهران که در دو نوع خانگي و عمومي بنا ميشدند از آن جملهاند که آبانبارهاي عمومي، در دو دستة شخصي و وقفي وجود داشتند که آب انبارهاي وقفي بصورت تك بنا يا همراه مساجد، مدارس، تكايا و... ساخته میشدند؛ معمولاً آبانبارهاي وقفي، هريك موقوفاتي نيز داشتند. این وقف بیشتر توسط طبقه پردرآمد انجام شده و بنابراین باعث مشارکت مردمی میشدهاند (یوسفیفر، 1396: 40-44). علاوه بر آنچه در بالا آمد، در سطحی کلانتر، طبق بررسیهای انجام گرفته، اراضی وقفی در شهرهای اسلامی ایران منجر به توسعه افقی در شهرها شده است که از آن جمله میتوان به شهر اصفهان اشاره کرد (کلانتری و همکاران، 1389: 33). همچنین وقف در تحرکات جمعیتی و مهاجرتهای خرد و کلان نیز تأثیرگذار بوده است؛ به گونهای که شهیدی (1394) معتقد است در شکلگیری شهر مشهد پدیده مهاجرت، از کارکردهای وقف در این شهر بوده که با توجه به افزایش حضور زائران در این شهر در دوره صفویه و لزوم احداث کاروانسرا به وجود آمده است (شهیدی، 1394: 106 و 112).
به طور کلی میتوان گفت وقف در ایجاد وحدت فضایی بین مناطق و محلات مختلف شهر، تاثیر بسزایی داشته است؛ در واقع وقف بازتابی کالبدی دارد که همچون ظرفی برای مظروف آن که همان عملکردهای وقفی میباشند، هستند. عملکردهایی که نقش مهمی در حیات اجتماعی و مدنی جامعه داشته است (کلانتری و همکاران، 1389: 38).
به طور کلی با توجه به آنچه در بخش ادبیات نظری موضوع مورد مطالعه قرار گرفت، میتوان دیاگرام ذیل را به عنوان جمعبندی چارچوب مفهومی پژوهش ارائه نمود:
تصویر شماره (1): دیاگرام چارچوب مفهومی پژوهش- مأخذ: نگارندگان1397
نمونه موردی: محله علیقلیآقا
شهر اصفهان به عنوان اصلیترین پایتختهای حکومت صفویان به شمار میرود. از میان بیش از 273 اثرباستانی ثبت شده در این شهر، قسمت اعظم آن را موقوفات به خود اختصاص میدهند. یکی از مصداقهای روشن بهکارگیری سنت وقف در شهر اصفهان بازار اصلی شهر است که دارای تراکم موقوفات بیشتری بوده و اغلب آنها را مراکز مذهبی تشکیل میدهد که این موقوفات در شکلپذیري و توسعه شهراصفهان بسیار مؤثر بودهاند.
نقشه 1: موقعیت محله علیقلیآقا در شهر اصفهان |
شواهدي وجود دارد که نشان میدهد گسترش و توسعه شهر اصفهان در دوران تاریخی ارتباط تنگاتنگی با موقوفات اصفهان داشته است (شفقی، 1376: 47-58 ب). "در واقع پیدایش شهر به دست بانیان خیر، از نظر جغرافیاي شهري اهمیت خاصی دارد. از 157 محله اصفهان1، 31 محله به نام شخصیتهاي معروف نامگذاري شده است و اغلب آنها اسامی واقفان را بر خود دارند. البته منظور وقف تمام محله نیست، بلکه وقف هستههاي اصلی و مرکزي محلات؛ مثلاً مساجد، حمامها، بازارچهها، حسینیهها و مانند آن است. معمولاً اشخاص خیر و توانگر با ساختن بناها و وقف آنها، از درآمد واحدهاي اقتصادي چون حمام، بازارچه و کاروانسرا، مخارج حفظ و نگهداري همین بناها را تأمین میکردند. پراکندگی جغرافیایی موقوفات و رقبات2 آنها در شهر اصفهان با بافتهاي قدیمی و فرسوده شهر منطبق است" (باقری، 1386: 173).
محله علیقلیآقا طبق تقسیمبندی فعلی محلات شهر اصفهان، یکی از محلات رسمی شهر اصفهان واقع در منطقه یک است که از شمال به خیابان جامی، از شرق به خیابان چهارباغ پایین، از جنوب به خیابان مسجد سید و از غرب به خیابان پنج رمضان محدود میشود (نقشه شماره 1).
شفقی (1381) در بخشی از کتاب جغرافیای اصفهان که به توسعه محلات اصفهان در عصر صفویه اشاره کرده است از این محله به عنوان یکی از محلات جدید که در راستای توسعه محلات شهر بوده، نام برده شده است؛ بنابراین این محله به ویژه با تکیه بر ایجاد عناصر عامالمنفعه وقفی آن، نه تنها مانعی برای توسعه شهر نبوده، بلکه به این توسعه کمک کرده است. طبق اطلاعات موجود در اسناد و کتب تاریخی، یکی از محلات دوره صفویه به نام چهارسوق علیقلیآقا معروف است؛ مجموعه بناهایی شامل: مسجد، سقاخانهها، حمام، بازارچه و کاروانسرا به دست یکی از رجال اواخر دوره صفویه (به نام علیقلیآقا) پدید آمده است و بازارچه این محله با 40 باب دکان3، در حقیقت مرکز خرید ساکنان آن را تشکیل میدهد و مجموعه حاج علیقلیآقا موقوفه بوده و درآمد حاصل از اجاره مغازههای بازارچه، حمام و کاروانسرا برای حفظ و تعمیر و اداره مسجد هزینه میشود (شفقی، 1381، 403). درواقع، در دوره صفویه محلات جدیدی به شهر افزوده شد که به سه دسته تقسیم میشدند: دسته اول محلاتی بوده که در مکانهای جدیدی ایجاد شده بودند، دسته دوم محلاتی است که در مکان محلات قدیمی است ولی نام جدیدی پیدا کرده بودند که محله علیقلیآقا از جمله این موارد میباشد و دسته سوم محلاتی است که قبل از دوران صفویه بیرون حصار شهر قرار داشتند و در آن دوران به دنبال رشد و توسعه شهر، جزئی از آن به حساب میآمدند (جناب، 1393: 25)؛ که مطابق این توضیحات، این محله بر زمین کاملا بایر و به صورت یکباره ایجاد نشده، بلکه همانطور که در ادامه خواهد آمد، بخشی از محله بزرگتری به نام بیدآباد بوده است و در نهایت در قالب محلهای مجزا، شکل گرفته است. به منظور یافتن دادههای مورد نیاز در گام اول، بررسیهایی در خصوص وجود وقفنامههای تاریخی یا معاصر در محدوده محله علیقلیآقا انجام شد که در نهایت وقفنامهای به نام "وقفنامه علیقلیآقا" که متن آن در کتاب اسناد وقف اصفهان، دفتر هفتم (1388: 178-197) منتشر شده، به عنوان یکی از مراجع اصلی تحقیق حاضر، مورد استفاده و با تأکید بر مولفههای کالبدی در مرکز محله مورد مطالعه و با مقیاس محلی، مورد بازخوانی قرار گرفت. طبق اطلاعات موجود در سند منتشر شده مذکور از متن وقفنامه علیقلیآقا، این سند طی سه دوره در سالهای 1117، 1125 و 1132 هجری قمری توسط واقف آن، علیقلیآقا تنظیم شده و هربار بخشهایی به آن اضافه شده است. در این سند اطلاعات کاملی به تفکیک توصیف موقوفه، رقبات، تولیت و متصدی و ناظر، مصارف وقف و سجلات آمده است که با توجه به چارچوب نظری پژوهش، اطلاعات مرتبط با ساختار کالبدی تشکیلدهنده عناصر وقف در آن، استخراج شده است. همچنین با توجه به اسناد موجود در چارچوب نقشههای سیر تاریخی شهر اصفهان، تغییرات محله در سالهای مختلف مورد ارزیابی قرار گرفته و در نهایت، نتایج به دست آمده با برداشت میدانی از محدوده و مصاحبه با برخی نخبگان و نیز پیشکسوتان محلی، مورد بررسی مجدد قرار گرفت.
یافتههای پژوهش
از میان رویکردهای مورد اشاره در تحلیل مطالعات شهر اسلامی، در تحقیق پیشرو، رویکرد ساختارگرایانه، رویکرد غالب در تحلیلهای مورد اشاره میباشد. زیرا با توجه به بررسی تغییرات کالبدی ساختار محله علیقلیآقا مبتنی بر فرهنگ وقف به عنوان یک ساخت اجتماعی تاثیرگذار بر آن، لایههای تحلیل قابل ارائه خواهد بود. ابتدا با بررسی اسنادی متن سند وقفنامه میتوان تغییرات کالبدی ساختار مرکز این محله را تجزیه تحلیل نمود. نکته حائز اهمیت در متن این وقفنامه معرفی حمام علیقلیآقا در محلهای به نام شیخ ابومسعود میباشد که حاکی از آن است که تا زمان تنظیم این وقفنامه محلهای به نام علیقلیآقا وجود نداشته و احتمالا در ادامه با ایجاد مستحدثات علیقلیآقا در چارچوب فرهنگ وقف، زمینه شکلگیری چنین محلهای ایجاد شده است. طبق متن این وقفنامه آنچه به عنوان موارد وقف ذکر شده، وقف مسجد-مدرسه علیقلیآقا بوده (مهمترین موارد وقف در ادامه آمده که در محله واقع شدهاند مانند حمامهای بزرگ و کوچک علیقلیآقا و بازارچه مجاور آن) و سقاخانه مجاور و مسجد نیز وقف عام است. موارد وقف مسجد-مدرسه علیقلیآقا در وقفنامه 1125 و 1127 هجری قمری مطابق جدول شماره (1) آورده شده است.
نقشه شماره 2: موقعیت محله علیقلیآقا در محلهبندی تاریخی شهر اصفهان پس از احداث خیابان مسجد سید و جدایی محله بیدآبادی (محله علیقلیآقا با رنگ قرمز مشخص شده است)- مأخذ: شفقی، 1381: 419) |
سرانجام در سند وقفنامه سال 1132 هجری قمری یعنی دوسال پیش از حمله افغانها، کلیه آنچه قبلا توضیح آن آمد توسط فردی به نام میرمحمد ابراهیما4 مجدداً وقف شده است. از متن این وقفنامه چنین برمیآید که شخص علیقلیآقا در این سال، به تازگی فوت شده است (اسناد وقف اصفهان، دفتر هفتم، 1388: 178-197).
ذکر این نکته ضروی است که با توجه به آسیبهای برجای مانده از حمله افغانها به عناصر کالبدی شهرها و به ویژه در اصفهان، احتمالا مجموعه مرکز محله علیقلیآقا هم از این آسیبها مصون نبوده است، اما خوشبختانه، این آثار تا به امروز و با انجام مرمتهای مختلف، بر جای مانده است5. در میان مواردی که در جدول به عنوان موارد وقف مسجد-مدرسه علیقلیآقا آمده است، وجود عناصری همچون خود مسجد-مدرسه، حمام، بازارچه، سقاخانه و چهارسوق با توجه به تعاریف ارائه شده در خصوص عناصر تشکیلدهنده مرکز محله، به چشم میخورد که با توجه به جانمایی این عناصر به صورت متمرکز و در جوار یکدیگر در یک بخش از محله، ساختار مشخصی از مرکز محله را به وجود آورده است که نطفه ایجاد آن با فرهنگ رایج وقف در دوره صفویه شکل گرفته است.
جدول شماره (1) موارد وقف مسجد مدرسه علیقلیآقا در محدوده محله علیقلیآقا6
عنوان | موارد وقف مطابق سند وقفنامه 1125 | موارد وقف مطابق سند وقفنامه 1127 |
عناصر کالبدی | - دو حمام متصل به هم - 4 دکان جنب مسجد و حتی دربهای آنها - پاطیلها و رخامها7 - بخشهای چوبپوش و تختهپوش و طاق آجری نمخانه8 و حصار ته چشمه | - استخر حمام علیقلیآقا - بازارگاه رفیع روبهروی مسجد-مدرسه که عبارتست از: · قهوهخانه · کارخانه رنگرزی · کارخانه شعربافی · 30 باب دکان · 8 باب حجره فوقانی بالای دکانها · چهارسوق و سقاخانه موجود در آن که کلیه موارد فوق، به موارد وقف به سند وقفنامه 1125 اضافه شده است. |
سایر مصارف | امورات مربوط به هزینههای تولیت، ناظر و متصدی وقف؛ علاوه بر اینها مواردی همچون پاکسازی شهرها، تعمیرات مسجد-مدرسه، روضهخوانی و... نیز به عنوان مصارف این وقف آمده است که در خارج از چارچوب پژوهش حاضر است. | --- |
مأخذ: نگارندگان
علاوه بر آنچه در بالا آمد که نشانگر تأثیر وقف بر شکلگیری اولیه مرکز محله علیقلیآقا بوده، توجه به این موضوع است که ایجاد این عناصر چگونه در تقویت ساختار مرکز محله نیز موثر بودهاند؟ با توجه به بررسیهای صورت گرفته در این خصوص طبسی (1381) اظهار میدارد از اواخر دوره صفوی به بعد تا به امروز، بناهایی در مرکز محله علیقلیآقا ساخته شدهاند که تاریخچه دقیقی از آنها در منابع مکتوب موجود نیست (طبسی، 1381: 118). اما در مجموع ابنیه ذیل را به عنوان عناصری که بعدها به مرکز محله اولیه اضافه شده نام میبرد:
- مکتبخانه (ظاهرا در دوره قاجار ساخته شده و فعالیت داشته و در دوره پهلوی اول همچنان فعال بوده، تا سرانجام با حذف تدریجی مکتبخانهها از نظام آموزشی کشور، بنای آن هم تغییر کاربری یافته است- البته در حال حاضر اثری از آن وجود ندارد) (همان: 118).
- زورخانه مرشد9 (در حال حاضر وجود خارجی ندارد).
- سرا یا کاروانسرای مرشد (که به ابعاد 22 در 40 متر بوده است و طبسی اظهار میدارد با توجه به اینکه هیچ نامی از این کاروانسرا در حاشیه وقفنامه وجود ندارد، این بنا متعلق به دوره صفویه نیست (همان: 118)- البته در حال حاضر کاروانسرا تخریب شده است).
- سقاخانه کوچک (با توجه به قوس نیمدایره بالای سر آن، نشان ار دوره قاجار این اثر دارد) (همان: 118).
همچنین در سندی که سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری اصفهان در سال 1378 در محدوده مرکز محله علیقایآقا تنظیم کرده است، علاوه بر عناصر فوقالذکر به وجود یک تیمچه نیز در همجواری بازارچه اشاره شده است.
نقشه شماره3: موقعیت حدودی محله علیقلیآقا در نقشه پاسکال کوست (سال 1218 هجری شمسی)- (ماخذ: شفقی، 1381: 388)- در راهنمای این نقشه محدوده F که تا حد زیادی با محدوده محله علیقلیآقای فعلی منطبق است به صورت ذیل تعریف شده است: محله بیدآباد با 350 منزل مسکونی مسلماننشین |
علاوه بر آنچه در بالا آمد با بررسی نقشههای تاریخی همچون نقشه پاسکال کوست (1218 هـ. ش) و نقشه سید رضا خان (1302 هـ.. ش) موقعیت عناصر اولیه وقفی در مرکز محله، مشخص است. در نقشه پاسکال کوست، وجود محلهای به نام بیدآبادی در محدوده فعلی علیقلیآقا، مشخص شده است. این نقشه نشانگر این امر است که تا به این تاریخ محله علیقلیآقا به صورت مشخص وجود نداشته است. در نقشه سیدرضاخان نیز عناصر مرکز محله به وضوح وجود دارد.
نقشه شماره 4: موقعیت چهارســوق و بازارچــه علیقلیآقا در نقشــه سید رضاخان- اصفهـان- 1302 (مآخذ: شفقی، 1381: 416) |
همانطورکه در نقشههای شماره 5 و 6 مشخص است، سیر تغییرات عناصر تاریخی موجود در مرکز محله علیقلیآقا ارائه شده که در دهههای اخیر و با توجه به تغییرات کالبدی به ویژه در 20 سال اخیر، بخشی از عناصر تاریخی این مرکز محله از بین رفته است. از طرفی، سایر عناصر الحاقی به مرکز محله از جمله پارک محلی، زورخانه جدیدالاحداث (به عنوان فضای جایگزین زورخانه قبلی) و نیز کتابخانه کودک، در مجاورت هسته اولیه مرکز محله جانمایی و احداث شده است. اما متاسفانه تیمچه و کاروانسرا به کلی از بین رفته و عنصر قابل توجهی نیز جایگزین آن نشده است.
نقشه شماره 5: موقعیت عناصر تاریخی مرکز محله- همانطور که گفته شد از میان عناصر نشان داده شده در نقشه، در حال حاضر، تیمچه، کاروانسرا، مکتب خانه و زورخانه از بین رفتهاند (مأخذ: نگارندگان،1397- بر اساس اطلاعات موجود طرح بهسازی و ساماندهی مرکز محله علیقلیآقا - 1378). |
نقشه شماره 6: عناصر تاریخی باقی مانده فعلی پیرامون هسته اولیه مرکز محله تاریخی علی قلی آقا- مأخذ: نگارندگان،1397 |
بنابراین با توجه به مجموع آنچه تا بدینجا درباره آن بحث شد، مشخص میگردد که در گام نخست، سنت وقف پایهگذار شکلگیری مرکز محله علیقلیآقا بوده است که بخشی از عناصر اصلی مرکز محله را در برداشته و خدمات محله را تامین میکرده است. در واقع با احداث مسجد-مدرسه علیقلیآقا به عنوان اولین موقوفه این محله، به تدریج سایر عناصر وقفی نیز در محله شکل گرفتهاند که حمام، بازارچه و سقاخانهها، کاروانسرا و زورخانه از جمله عناصر وقفی است که در همجواری هسته اولیه موقوفات محل (یعنی مسجد-مدرسه علیقلیآقا) شکل گرفته و با توجه به انسجام فضایی این عناصر با یکدیگر به عنوان یک مجموعه مرکز محله قوی در مقیاس محله، خدمات آن را تامین میکرده است.
تصویر 1: موقعیت عناصر مرکز محله در عکس هوایی سال 1335 اصفهان (مأخذ: سازمان نقشهبرداری کشور) |
تصویر 2: موقعیت عناصر مرکز محله در عکس هوایی سال 1391 اصفهان (مأخذ: سازمان نقشهبرداری کشور) |
نکته حائز اهمیت دیگر اینکه با توجه به بازدیدهای میدانی صورت گرفته در حال حاضر، مکتبخانه، کاروانسرا و زورخانهای که بعدا به مجموعه وقفی اول الحاق شدند، تخریب شدهاند که این امر نشان از تأثیر وقف در پایداری برخی عناصر شهری در طول زمان دارد (همچنین طبق تصاویر هوایی شماره 1 و 2، در حال حاضر اثری از تیمچه بازارچه که با خطچین و هاشور خاکستری مشخص شده است و کاروانسرا که با خط و هاشور قهوهای نشان داده شده، نیست) که با مقایسه تصاویر هوایی سالهای 1335 و 1391 شهر اصفهان، مشهود میباشد. البته در این بین احداث زورخانهای نوساز در مجاروت هسته مرکز محله و کتابخانهای که در نزدیکی بازارچه احداث شده است، نشان از تاثیر ساختار وقفی اولیه (یعنی مسجد و حمام و بازارچه و...) دارد که حتی تا به امروز، افزودن هر عنصر دیگری را به عنوان خدمات مرکز محلی در دوران معاصر در ادامه ساختار خود جذب مینماید؛ اگرچه متاسفانه جانمایی و احداث این عناصر از پیوستگی فضایی و کالبدی قوی با ساختار اولیه تبعیت نمیکند اما در مجموع مرکز محله ایجاد شده پیرامون مسجد-مدرسه علیقلیآقا در کلیه نقشههای ادوار مختلف، ثابت بوده و تغییری نکرده است.
یکی از مهمترین نکاتی که از مصاحبههای صورت گرفته استخراج گردید، در خصوص امتداد فرهنگ وقف در زندگی معاصر مردم محله است. از مهمترین نمونههای آن میتوان به مصاحبه با آقای خبوشانی از معروفترین چهرههای منبرسازی و نجاری شهر اصفهان اشاره کرد که مغازه وی، در نزدیکی بازارچه و زیر حسینیه و درمانگاه واقع شده است. طبق مصاحبه صورت گرفته و با تایید سایر اهالی، حسینیه و درمانگاه مجاور مغازه ایشان –که در نقشه شماره 7- آمده است، پس از احداث در سال 1359 توسط ایشان وقف شده است. در واقع در امتداد سنت وقف که منجر به ایجاد اولین هسته خدمات مرکز محله در محله علیقلیآقا (مسجد-مدرسه علیقلیآقا) و سپس وقف سایر خدمات در مرکز محله گردید، در دوران معاصر نیز این سنت در محله حفظ شده و با احداث حسینیه و درمانگاه و زورخانه جدید در قالب سنت وقف از سوی اهالی محل و یا مدیریت شهری، سعی در حفظ ساختار کالبدی مرکز محله شده است. از طرفی شکلگیری سایر عناصر مورد نیاز محله در همجواری عناصر مورد اشاره که بر اساس فرهنگ وقف ساخته شدهاند، بیش از هر چیز به تقویت یک مرکز محله منسجم در محله علیقلیآقا حتی بعد از گذشت چندصدسال کمک کرده است.
نقشه شماره 7: موقعیت عناصر الحاقی جدید به مرکز محله اولیه شامل: 1-زورخانه جدید 2-فضای سبز 3-حسینیه و درمانگاه 4-کتابخانه کودک 5- بازارچه و حمام و مسجد تاریخی (هسته اولیه مرکز محله)
مأخذ: طرح پژوهشی بازتعريف نقش محلهی تاريخي عليقليآقا و بافت پیرامون مسجد سید در راستاي رونق گردشگري با تاكيد بر رويكرد شهر خلاق (1393)
|
همچنین طبق اطلاعات به دست آمده در مصاحبه با یکی از اعضای گروه تحقیق در خصوص "تاریخ شفاهی محله"، که در مسجد فعالیت دارند، در سایر بخشهای محله به صورت پراکنده شاهد وجود مساجد کوچکی هستیم که به صورت وقف است. نمونههایی از این دست نشاندهنده تسری فرهنگ وقف در توسعه کالبدی وعملکردی محله به شمار میرود.
علاوه بر آنچه در بالا بدان اشاره شد، نظر به محتوای متن وقفنامه، در ابتدا در این بخش از شهر محلهای به نام شیخابومسعود وجود داشته (اسناد وقف اصفهان، دفتر هفتم، 1388: 182)، بعدها در اسناد دیگر (همچون نقشه پاسکال کوست، 1218 ه.ش) از محلهای به نام بیدآبادی نام برده شده است که با توجه به بازارچه بیدآبادی و مسجد سید مرکزیت مییافته است، اما با خیابانبندیهای رایج در دوران پهلوی اول و با احداث خیابان مسجد سید، عملا محله بیدآباد به دو بخش شمالی و جنوبی در دو سوی خیابان تفکیک شد. با توجه به ساختار موجود مرکز محله علیقلیآقا، رفته رفته این محله به نام علیقلیآقا معروف شد و در زمانهای متاخر با تعیین حدود و مرزهای آن به محلهای شناخته شده تبدیل گردید. خوشبختانه این مرکز محله تا به حال حفظ شده و علیرغم اینکه بخشی از کارکردهای موجود در آن تا حدودی از رونق افتاده است، ولی به لحاظ ساختار فضایی، همچنان شاکله خود را حفظ کرده است که این پایداری کالبدی را مدیون ریشه اولیه احداث این مجموعه در قالب سنت وقف میباشد.
همچنین در طرح بهسازی و ساماندهی مرکز محله علیقلیآقا (1378) به صورت مشخص اشاره شده است که محله علیقلیآقا قبلاً جزئی از محله بزرگ بیدآباد بوده که تا اواخر دوره صفویه به عنوان بخشی از محله شیخ ابومسعود شناخته میشد. در نهایت به طور کلی میتوان گفت، اجزای تشکیلدهنده مرکز محله علیقلیآقا در ادوار مختلف تغییراتی داشتهاند که در جدول شماره (2) آمده است اما هسته اصلی این عناصر که در چارچوب فرهنگ وقف شکل یافتهاند، تغییری نکرده است.
جدول شماره (2) تغییرات عناصر کالبدی مرکز محله علیقلیآقا طی ادوار مختلف بر اساس عناصر وقفی اولیه
عناصر اولیه مرکز محله تا سال 1127 هجری قمری مطابق سند وقفنامه | عناصر اولیه و عناصر الحاقی مرکز محله تا پیش از انقلاب اسلامی | عناصر اولیه باقی مانده در مرکز محله و سایر عناصر الحاقی در حال حاضر (1397) |
مسجد-مدرسه علیقلیآقا | مسجد-مدرسه علیقلیآقا | مسجد-مدرسه علیقلیآقا |
مغازههای مجاور مسجد | مغازههای مجاور مسجد | مغازههای مجاور مسجد |
سقاخانه مجاور مسجد | سقاخانه مجاور مسجد | سقاخانه مجاور مسجد |
بازارچه علیقلیآقا | بازارچه علیقلیآقا | بازارچه علیقلیآقا |
چهارسوق علیقلیآقا | چهارسوق علیقلیآقا | چهارسوق علیقلیآقا |
سقاخانه مجاور چهارسوق علیقلیآقا | سقاخانه مجاور چهارسوق علیقلیآقا | سقاخانه مجاور چهارسوق علیقلیآقا |
تیمچه مجاور بازارچه | تیمچه مجاور بازارچه | - |
- | کاروانسرای مجاور بازارچه | - |
- | سقاخانه کوچک زیر بازارچه | سقاخانه کوچک زیر بازارچه |
- | زورخانه قدیم (صفویه) | - |
- | مکتبخانه | - |
- | فضای سبز/پارک محله (پس از انقلاب) | فضای سبز/پارک محله (پس از انقلاب) |
| حسینیه و درمانگاه (1359) | حسینیه و درمانگاه (1359) |
- | - | کتابخانه کودک (پس از انقلاب اسلامی) |
- | - | زورخانه جدید مجاور پارک (1385) |
مأخذ: نگارندگان- 1397
نتیجهگیری:
با تاکید بر رویکرد ساختارگرایی در بررسی و تحلیل این پژوهش، میتوان گفت وقف به عنوان یک سنت اجتماعی در مقیاس محلی توانسته تاثیر بسزایی در بستر کالبدی محله و پایداری آن داشته باشد و در امتداد تاریخ تا به امروز، به عنوان سنت اجتماعی اثرگذار، بقای خود را در مقیاس محله مورد مطالعه، حفظ کرده است. با توجه به بررسیهای انجام شده در پژوهش، میتوان نتیجه گرفت، فرهنگ وقف در ایجاد نطفه اولیه مرکز محله علیقلیآقا تاثیرگذار بوده است. از طرفی با احداث عناصر کالبدی که چارچوب وقفنامه به آنها اشاره شده، توسعه عناصر مرکز محله در ادوار دیگر، پیرامون هسته اولیه ایجاد شده و رفته رفته موجب تقویت کالبدی و عملکردی این مرکز محله شده است. در واقع عناصر وقفی موجود در این محله از پراکنش و جانمایی متمرکز برخوردار بوده و به صورت پراکنده نیست، این همپیوندی مکانی در ایجاد مفهوم مرکز محله و مرکز ثقل محله تاثیر بسزایی داشته است؛ یعنی به عبارتی تراکم و ارتباط دوسویه فضایی بین عناصر وقفی موجود در آنچه از وقفنامه استخراج و بدان اشاره شد، زمینهساز شکلگیری مفهوم مرکز محله علیقلیآقا بوده است. از طرفی اهمیت این مرکز محله و تمرکز فضایی موجود در آن بر پایه ابنیه عمومی وقفی، به قدری زیاد بوده که علیرغم شکاف و گسست بافت محله بزرگتری به نام "بیدآدباد"، با خیابانکشیهای دوره پهلوی اول (یعنی احداث خیابان مسجد سید)، وجود این مرکز محله در شمال این خیابان جدیدالاحداث، موجبات تعریف و وحدت فضایی در قالب محله مجزایی را برای برنامهریزان شهری فراهم آورده است؛ اگرچه یادآروی این نکته ضروری است که فراتر از تعریف فیزیکی مرز محله مبتنی بر عنوان "محله علیقلیآقا"، با توجه به اقدام خیّر این مجموعه یعنی شخص علیقلیآقا -به عنوان یکی از رجال دولتی- از ابتدا با نامگذاری مجموعه به نام واقف آن، خود را در اذهان ثبت کرده است.
علاوه بر آنچه در بالا آمد، مرور نقشههای تاریخی نشان داد که وقف، در حفظ و پایداری عناصر اصلی مرکز محله نقش مهمی ایفا مینماید. زیرا به بسیاری از ابنیه وقفی مورد اشاره در مرکز محله به دلیل وقفی بودن در طی دورههای مختلف همچنان در مرکز محل حفظ شده و حتی مشوقی برای احداث سایر ابنیه قفی در مجاروت آنها و در دورههای متاخر بودهاند.
بنابراین به طور کلی میتوان گفت، فرهنگ وقف در شکلگیری مرکز محله و در نهایت تعریف مشخص یک محله همچون محله علیقلیآقا در شهرهای ایرانی-اسلامی تأثیرگذار بوده و ساختار فضایی مشخصی را به اینگونه محلات داده است که مهمترین آن ایجاد یک مرکز محله متمرکز و تامین خدمات محلی ساکنین محله است. به گونهای که این امر به تقویت مفهوم محله کمک کرده است. همچنین میتوان گفت فرهنگ وقف در توسعه ساختار مرکز محله، نقش درازمدتی داشته و در حفظ و پایداری عناصر آن در دورههای زمانی مختلف، سهم عمدهای دارد.
پینوشت:
---
منابع
1. ابدالی، یعقوب، احمد پوراحمد و اسحاق خندان. (1397) "فراتحلیلی بر پژوهشهای وقف در شهرهای ایرانی-اسلامی". مجله جغرافیا و روابط انسانی. دوره اول، شماره اول، 186-197.
2. احمدی، نزهت (1391). "نهاد وقف در دوره صفوی". فصلنامه مطالعات تاریخ اسلام. سال چهارم، شماره15، 41-56.
3. احمدی، نزهت. (1390). "درباب اوقاف صفوی (مجموعه مقالات)". انتشارات: تهران، كتابخانه، موزه و مركز اسناد مجلس شوراي اسلامي، چاپ اول.
4. احمدی، نزهت. (1393). "تأثیر موقوفات گنجعليخان بر کالبد شهری کرمان با تکیه بر اسناد وقفنامههای گنجعلیخان". فصلنامه مطالعات تاریخ اسلام، سال هفتم، شماره 23، 31-55.
5. اهلرز، اکارت. (1374). "موقوفات دینی و شهر شرق اسلامی". ترجمه مصطفی مومنی و محمدحسن ضیا توانا. مجله میراث جاویدان، سال سوم، شماره دوم. 50-53.
6. باقري، اشرفالسادات (1386)، "شهرهاي قلمرو فرهنگ اسلامی". انتشارات امیرکبیر، تهران.
7. بحری مقدم، عباس. (1392). "عوامل اجتماعی-فرهنگی در شکلگیری محله در شهر ایرانی-اسلامی و کارکردهای آن". نشریه تاریخ و تمدن اسلامی، سال نهم، شماره 17، 101 – 116.
8. بمانیان، محدرضا، پرهام بقایی و آرین امیرخانی. (1387). "رهیافتی بر نقش موقوفات در ساماندهی فضاهاي شهري (با نگاه ویژه بر موقوفات شهر اصفهان". نشریه مدیریت شهری، شماره21، 59-71.
9. پوراحمد، احمد، ایوب منوچهری میاندوآب، حسین رفیعیمهر و عارف آقاصفری. (1392). "بررسی نقش وقف در توسعه و ساماندهی فضایی شهرها (مطالعة موردی: شهر لالجین)". فصلنامه مطالعات شهر ایرانی-اسلامی، شماره دوازدهم، 5-.14
10. پیربابایی، محمدتقی و رحیم ایرانشاهی. (1399) " واکاوی نقش فرهنگ وقف در تکوین ارسنهای شهری بر اساس نظریه ساختیابی". نشریه فرهنگ معماری و شهرسازی اسلامی، سال پنجم، شماره دوم، 17 – 36.
11. جناب، میرسید علی. (1393). "احصائیه خانهها و محلات اصفهان". انتشارات: سازمان فرهنگی-تفریحی شهرداری اصفهان.
12. حسینی اشکوری، سید صادق. (1388). "کتاب اسناد وقف اصفهان؛ دفتر هفتم". زیر نظر اداره کل اوقاف و امور خیریه استان اصفهان. انتشارات: مجمع ذخایر اسلامی، قم.
13. دانش، جابر. (1389) " مبانی شکلگیري و اصول سازمانیابی کالبدي شهراسلامی". فصلنامه مطالعات شهر ایرانی-اسلامی، شماره اول، 15 – 31.
14. سجادیان، ناهید، صفیه دامنباغ، فاطمه رزمگیر و بلقیس رستگاران. (1393). "بررسی تاثیر فرهنگ و تمدن اسلامی بر ساخت کالبدی شهرهای ایران". سومین کنفرانس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت؛ واکاوی مفاهیم و نظریههای رایج توسعه و تجارب ایران و جهان: به سوی نظریه اسلامی ایرانی پیشرفت.
15. شفقی، سیروس. (1381). "جغرافیای اصفهان". انتشارات دانشگاه اصفهان، چاپ دوم، ویرایش اول.
16. شفقی، سیروس. (الف 1376). "وقف در اصفهان". نشریه میراث جاویدان، شماره20، 33.
17. شفقی، سیروس. (ب 1376). "وقف در اصفهان، پراکنگی جغرافیای موقوفات و آثار اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی آن در اصفهان". نشریه میراث جاویدان، شماره 19 و 20، 47-58.
18. شهابی، محمدرضا. (1383). "مبانی و چارچوب نظری تأثیر وقف در شکل گیری فضاهای شهری". فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، شماره72، 135-150.
19. شهرداری اصفهان، سازمان نوسازی و بهسازی شهر اصفهان. (1378). "طرح بهسازی و ساماندهی مرکز محله علیقلیآقا".
20. شهریوری، نسرین و شهرام یوسفیفر. (1396). "بررسي كاركردهاي پنهان آب انبارهاي وقفي در تهران دورة قاجار". پژوه شنامة تاريخ اجتماعي و اقتصادی، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، سال ششم، شمارة اول، -55.
21. شهیدی، حمیده. (1394). "نقش وقف در توسعه آبي و شكل گيري فضاهاي شهري مشهد در دوره صفويه". مطالعات تاریخ اسلام، سال هفتم، شماره25، 95-120.
22. صادقی گلدر، احمد. (1385). "مقدمهای بر فرهنگ وقف"، انتشارات صائن، تهران.
23. طبسی، محسن. (1381). "بازخوانی وقفنامه و بررسی کالبدی مرکز محله علیقلیآقا". نشریه صفه. دوره12، شماره 35، 93 – 121.
24. عسگری، محسن و آرش بغدادی. (1394). "آسیب شناسی چارچوب مطالعات کالبدی وقف در شهر اسلامی". فصلنامه مطالعات شهر ایرانی-اسلامی، شماره بیستم، 37-48.
25. عمرانزاده، بهزاد، کرامتالله زیاری، احمد پوراحمد و حسین حاتمینژاد. (1393). "بررسی و تحلیل رویکردهای حاکم بر مطالعات شهر اسلامی". فصلنامه مطالعات شهر ایرانی- اسلامی، شماره 16، 71- 79.
26. غروی الخوانساری، مریم. (1396). "از محله سنتی تا محله معاصر؛ کندوکاوی در راهکارهای احیا هویت محلی در شهر امروز". نشریه معماری و شهرسازی آرمانشهر، شماره21، 61 -76.
27. غلامی، حسین و ابراهیم الیاسی. (1393). "تحلیلی بر جایگاه محله در شهرسازی ایرانی-اسلامی". نهمین سمپوزیوم پیشرفتهای علوم و تکنولوژی، مشهد، کمیسیون اول: همایش ملی معماری، شهرسازی و توسعه پایدار با محوریت خوانش هویت ایرانی-اسلامی در معماری و شهرسازی.
28. کلانتري خلیل آباد، حسین، سیداحمد صالحی، قهرمان رستمی. (1389). " نقش تاریخی وقف در شکل گیري شهر اسلامی (مطالعه موردي شهر اصفهان)". فصلنامه مطالعات شهر ایرانی-اسلامی، شماره اول، 33 – 43.
29. لغتنامه دهخدا. (1377). انتشارات دانشگاه تهران، جلد 15.
30. معاونت پژوهشی جهاددانشگاهی واحد اصفهان. (1393). "طرح پژوهشی بازتعريف نقش محلهی تاريخي عليقليآقا و بافت پیرامون مسجد سید در راستاي رونق گردشگري با تاكيد بر رويكرد شهر خلاق"، کارفرما: معاونت شهرسازی و معماری شهرداری اصفهان.
31. میراحمدی، مریم. (1371) "پژوهشی در موقوفات عصر صفوی". فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، مشهد، آستان قدس رضوی، شماره 25، 48-29.
32. سازمان نقشهبرداری کشور. (https://www.ncc.gov.ir/).
[1] در حال حاضر تعداد محلات اصفهان 198 محله میباشد.
[2] رقبات یعنی هر قسمت واحدی از املاک ومستغلات وقف که به نام «رقبه» خوانده میشود وجمع آن را رقبات میگویند (احمدی، 1391: 23).
[3] آمار تعداد دکانهای بازارچه، متعلق به سال 1381 میباشد.
[4] منظور از وقف مجدد این است که پس از فوت واقف اولیه، افرادی که به عنوان متولی موقوفه منتصب شدهاند، با توجه به تغییرات موجود در شرایط آنها، مواردی را در وقف منظور میکنند.
[5] لازم به توضیح است، منبع مشخصی در این خصوص که به خسارات وارده به بناهای وقفی مرکز محله علیقلیآقا که ناشی از حمله افغانها به آنها باشد، اشاره کرده باشد، یافت نگردید.
[6] با توجه به اطلاعات موجود درسند وقفنامه، بخشی از موارد وقف در موقعیتی خارج از محدوده واقع شدهاند به عنوان مثال یک روستا. اما با توجه به آنکه در چارچوب پژوهش حاضر نمیباشد، از ذکر آنها خودداری شده است.
[7] رخام به معنی سنگ است.
[8] شاید مراد از نمخانه، همان "غسالخانه" باشد.
[9] طبق کتیبهای که اکنون بر دیوار زورخانه جدیدالاحداث نصب شده است، قدمت زورخانه تخریب شده را متعلق به دوره صفویه معرفی کرده است.