• فهرست مقالات فضا

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - تدوین اصول طراحی فضاهای بازی کودکان در مقیاس محله با تأکید بر احیای بازی‌های بومی ایرانی؛ مطالعه موردی: محله باغ فیض شهر تهران
        مجید خرمشاد سیدعلی صفوی
        بر پایه دیدگاه‌های امروز جوامع علمی، بازی برای کودک صرفاً جنبه تفریح و سرگرمی نداشته و در حقیقت، بازی، زندگی کودک بوده و او توانمندی‌ها و مهارت‌های مورد نیاز زندگی آینده خود را از این راه کسب کرده و پرورش می‌دهد. از این‌رو توجه به طراحی علمی فضاهای بازی کودکان، به‌ویژه چکیده کامل
        بر پایه دیدگاه‌های امروز جوامع علمی، بازی برای کودک صرفاً جنبه تفریح و سرگرمی نداشته و در حقیقت، بازی، زندگی کودک بوده و او توانمندی‌ها و مهارت‌های مورد نیاز زندگی آینده خود را از این راه کسب کرده و پرورش می‌دهد. از این‌رو توجه به طراحی علمی فضاهای بازی کودکان، به‌ویژه در سطح محله که به نوعی اولین و اصلی‌ترین بستر زندگی اجتماعی کودکان است، اهمیت بسیار بالایی دارد. پژوهش حاضر با دو هدف اصلی صورت گرفته است: 1) استخراج اصول طراحی شهری به منظور ارتقای کیفیت فضاهای بازی برای کودکان و نوجوانان در سطح محله 2) برداشتن گامی به پیش، برای احیای بازی‌های بومی ایرانی به وسیله طراحی فضاهای بازی متناسب در سطح محلات شهری. روش تحقیق این پژوهش کیفی و مبتنی بر روش «فراتحلیل کیفی یا فراترکیب» بوده و در ادامه به منظور تحلیل ساختارمند نمونه موردی انتخاب شده، از روش تحلیلی «سوآت» بهره گرفته شده است. بر اساس یافته‌های این پژوهش، کیفیت‌های متنوعی برای موفقیت و پاسخگویی تام و تمام یک فضای بازی، دارای اهمیت هستند. ایمنی و امنیت به عنوان توقعات اصلی والدین از فضای بازی، در کنار جذابیت به عنوان کیفیت اصلی مد نظر کودکان، نقش اصلی را در موفقیت یک فضای بازی ایفا می‌نماید. جذابیتی که هسته اصلی آن تنوع عملکردی است. تنوعی که فقدان آن در فضاهای بازی محله‌ای سبب جذب بیش از پیش کودکان به بازی‌های رایانه‌ای، کوتاه شدن بازه زمانی حضور کودکان در این فضاها و حضورپذیری پایین دوره‌های مختلف سنی کودکان شده است. در این میان، با بهره‌گیری از ظرفیت بازی‌های بومی ایرانی به عنوان یک میراث ناملموس تاریخی- فرهنگی ارزشمند، با توجه به تمرکزی که بر بازی‌های گروهی و جمعی دارند، غنای فرهنگی- اجتماعی فضاهای بازی افزایش خواهد یافت و گامی بزرگ در راستای بر طرف کردن فردگرایی ایرانیان برداشته خواهد شد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - پویش فضایی شهر اسلامی بر اساس نظریه پیچیدگی؛ مطالعه موردی: بخش مرکزی شهر تهران
        حسین حاتمی نژاد احمد پور احمد کرامت اله زیاری حسین بهبودی مقدم
        شهر همیشه پویا و در حال تحول است. این پویایی و تحول در شهرهای اسلامی، تحت تاثیر تنوعی از عوامل برون زا و درون زا، ظهور پیچیده ای داشته است. لذا هدف این پژوهش مطالعه و بررسی پیچیدگی های پویش فضایی شهر اسلامی از منظر نظریه پیچیدگی و برنامه ریزی این پویایی ها از نگاه انگار چکیده کامل
        شهر همیشه پویا و در حال تحول است. این پویایی و تحول در شهرهای اسلامی، تحت تاثیر تنوعی از عوامل برون زا و درون زا، ظهور پیچیده ای داشته است. لذا هدف این پژوهش مطالعه و بررسی پیچیدگی های پویش فضایی شهر اسلامی از منظر نظریه پیچیدگی و برنامه ریزی این پویایی ها از نگاه انگاره شهر به عنوان یک سیستم پیچیده است. روش تحقیق این پژوهش مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری داده ها بر پایه روش اسنادی و میدانی است. نمونه آماری پژوهش را ۸۵ نفر از مدیران شهری و کارشناسان شهرداری (شاغل در منطقه ۱۲، نواحی شش گانه آن و نواحی ۱ و ۲ منطقه ۱۱) تشکیل می دهند که بر اساس فرمول کوکران تعیین شده اند. با به کارگیری روش و نرم  افزار مکتور و انتخاب بخش مرکزی شهر تهران به عنوان محدوده مورد مطالعه، نتایج زیر حاصل شد: نخست، در دهه های اخیر عوامل و فرایندهای گوناگونی در پویش فضایی شهر تهران (به عنوان یک شهر اسلامی و مسلمان نشین) و بخش مرکزی آن نقش داشته اند که آن را به عنوان یک سیستم پیچیده معرفی می کنند. دوم، تنوع بازیگران فضایی با مواضع متفاوتی از واگرایی، همگرایی و رقابت در پویش فضایی بخش مرکزی شهر تهران حکایت از تنوع، پیچیدگی و گوناگونی عناصر مداخله در برنامه ریزی شهری در این محدوده دارد. یعنی در مطالعه و برنامه ریزی شهر اسلامی نمی توان به یک عامل مانند مدرنیسم یا جهانی شدن اکتفاء کرد و باید تنوع و گوناگونی فرایندها و بازیگران فضایی را در قالب نظریه پیچیدگی مورد مطالعه قرار داد و با توجه به این تنوع، تمام برنامه ها و طرح های شهری را برنامه ریزی کرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - فضاهای مذهبی در کالبد شهر زرتشتی؛ مطالعه موردی: یزد
        حسن  کریمیان فاطمه  کریمی
        بی تردید می توان فضاهای شهرهای تاریخی را به آینه ای تشبیه کرد که عقاید و فرهنگ سازندگان و ساکنان را منعکس می نمایند. شهر تاریخی یزد یکی از معدود شهرهای ایران است که بافت کهن و محلات تاریخی آن نسبتا سالم باقی مانده است. با استناد به منابع تاریخی، به روزگار قاجار، نُه محل چکیده کامل
        بی تردید می توان فضاهای شهرهای تاریخی را به آینه ای تشبیه کرد که عقاید و فرهنگ سازندگان و ساکنان را منعکس می نمایند. شهر تاریخی یزد یکی از معدود شهرهای ایران است که بافت کهن و محلات تاریخی آن نسبتا سالم باقی مانده است. با استناد به منابع تاریخی، به روزگار قاجار، نُه محله از 77 محله بافت تاریخی این شهر سکونتگاه زرتشتیان بوده است. از آنجا که سلامت فضاهای این محله ها، مطالعه فضاهای آنها را آسان می کند، در پژوهش حاضر تلاش گردیده تا میزان اثربخشی دستورات دین زرتشت بر شکل گیری فضاهای مذهبی محله های زرتشتیان مورد سنجش قرار گیرد. اصلی ترین پرسشی که در پژوهش حاضر تلاش می گردد تا بدان پاسخ داده شود، این است که کدامیک از عناصر معماری در کالبد یک شهر زرتشتی نشین تحت تأثیر دستورات دین زرتشت احداث می شوند و چه دستورات مذهبی بر شکل گیری این فضاها اثرگذارند؟ بدین منظور، یکی از محلات زرتشتی نشین یزد که بیشتر از سایر محله ها سلامت و رونق گذشته خود را حفظ نموده انتخاب شد و با استفاده از مکتوبات تاریخی و یافته های میدانی، آن دسته از فضاهای شهری که با دستورات دین زرتشت ایجاد شده و فضای کالبدی شهر یزد را فرم بخشیده اند، شناسایی و معرفی گردیدند و مشخص شد که فضاهای مذهبی نقشی کلیدی در فرم یابی و توسعه کالبد شهرهای زرتشتیان ایفا می نماید. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - تحلیل ساختار فضایی کلان شهر قم با تأکید بر شکل‌گیری هسته‌های فرعی
        محمد  سلیمانی موسی کمانرودی مظهر احمدی احمد زنگانه
        از میان الگوهای ساخت شهر، الگوی چندهسته‌ای در مورد شهرهای بزرگ بیشتر صادق است؛ چراکه تجربه نشان داده است شهرهای کوچک‌تر به‌ویژه شهرهای تاریخی، اغلب یک هسته شهری دارند که معمولاً در مرکزیت هندسی و محدودۀ تاریخی شهر واقع‌شده است. این در حالی است که در اثر توسعۀ فیزیکی شهر چکیده کامل
        از میان الگوهای ساخت شهر، الگوی چندهسته‌ای در مورد شهرهای بزرگ بیشتر صادق است؛ چراکه تجربه نشان داده است شهرهای کوچک‌تر به‌ویژه شهرهای تاریخی، اغلب یک هسته شهری دارند که معمولاً در مرکزیت هندسی و محدودۀ تاریخی شهر واقع‌شده است. این در حالی است که در اثر توسعۀ فیزیکی شهر‌های بزرگ به سمت پیرامون، مراکز فرعی شهری شکل می‌گیرند و به‌تدریج ساختار فضایی چندهسته‌ای شهر پدید می‌آید. مقالۀ حاضر باهدف شناخت تحولات ساختار فضایی کلان‌شهر قم ازنظر هسته‌ها و مراکز شهری، به‌ویژه در سه دهۀ اخیر نوشته‌شده است. ایده ی اولیه ی تحقیق این بوده است که: «ویژگی  ها و کارکردهای مذهبی خاص شهر قم مانع زوال فراگیر بخش مرکزی این شهر در مقایسه با سایر شهرهای و کلان‌شهرهای کشور شده است.» برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از روش‌های کمی شامل تحلیل آماره G عمومی و موران محلی LISA، بیضی انحراف استاندارد و تابع تراکم کرنل در نرم‌افزار Arc Gis 10.3 استفاده‌شده است. نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که کلان‌شهر قم با برخورداری از ویژگی‌های مذهبی خاص و قرار داشتن در جایگاه دومین شهر مذهبی کشور پس از مشهد مقدس، همانند بسیاری از شهرهای بزرگ ایرانی – اسلامی رشد شتابان شهرنشینی و گسترش فیزیکی و پراکنده بافت شهری را از اوایل قرن حاضر، به‌ویژه طی سال‌های 1360 تا 1395، تجربه کرده است. در جریان این تحولات، بخش مرکزی شهر قم بسیاری از کارکردهای خود را کماکان حفظ کرده و به‌رغم فرسودگی نسبی و موانع و محدودیت‌های فیزیکی موجود، در حال حاضر به‌عنوان مهم‌ترین هستۀ شهری در ساختار فضایی این کلان‌شهر مطرح است. در نتیجه، کلان‌شهر قم در اثر افزایش سریع جمعیت و وسعت (گسترش افقی) و نیز شکل‌گیری برخی محورها، گره‌ها و مراکز فرعی در مقیاس شهر، اگرچه در حال دگرگون شدن به سمت یک شهر چندهسته‌ای است؛ اما به دلیل ویژگی‌های خاص مذهبی و کارکردهای گستردۀ بخش مرکزی آن، در حال حاضر همچنان به‌عنوان یک «شهر تک‌هسته‌ای» با تسلط هستۀ تاریخی شهر، شناخته می‌شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - تحلیل روابط فرهنگی در پیکره‌بندی فضایی مسکن سنتی کردها؛ مطالعه موردی: خانه‌های سنتی شهری منطقه موکریان (شهر سردشت)
        الهام رشیدزاده فؤاد حبیبی
        فضا، یکی از مهم‌ترین مباحث معماری است که فرم، ساختار و سازماندهی آن به طور مستقیم با فرهنگ در ارتباط می‌باشد، درواقع وجوه و مؤلفه‌های فرهنگ در محیط ساخته‌شده، در قالب فضا متبلور می‌شوند. می‌توان گفت، معماری به واسطه‌ی زبان کالبد و فضا، قانونمندی‌های اجتماعی و فرهنگی نهف چکیده کامل
        فضا، یکی از مهم‌ترین مباحث معماری است که فرم، ساختار و سازماندهی آن به طور مستقیم با فرهنگ در ارتباط می‌باشد، درواقع وجوه و مؤلفه‌های فرهنگ در محیط ساخته‌شده، در قالب فضا متبلور می‌شوند. می‌توان گفت، معماری به واسطه‌ی زبان کالبد و فضا، قانونمندی‌های اجتماعی و فرهنگی نهفته در رسوم و عادات را سازماندهی می‌کند. بنابراین نحوه‌ی سازماندهی، انتظام و نوع فضاها و فرم ظاهری آن‌ها، علاوه براینکه معرف پیشینه‌ی فرهنگی و هویت ساکنان است، بر ساختار اجتماعی کاربر فضا نیز مؤثر می‌باشد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی ماهیت معماری مسکونی منطقه کردستان مکری(موکریان)، با تأکید بر خصوصیات و ویژگی‌های فضای معماری و نحوه‌ی سازماندهی و انتظام آن، از منظر فرهنگ می‌باشد. براي دستيابي به اين هدف، با استفاده از روش كيفي قوم نگاري، کلیت فرهنگ کردهای مکری بر اساس متغیرهای ملموس‌تری که در شکل‌گیری فضای معماری مؤثرند(سبک زندگی، ساختار خانواده، نقش جنسیت‌ها(جا و مقام زن)، محرمیت و فرایند روابط اجتماعی) در ارتباط با شکل خانه‌ها بررسی شده‌است. عمليات گردآوري داده‌های معماری(برداشت، تهیه پلان، کروکی و عکاسی) نیز با استفاده از روش میدانی در رابطه با شکل خانه‌های سنتی(خانه‌های شهری) شهر سردشت، واقع در شمالغرب ایران، به عنوان نمونه عمومی و مطالعاتی از مساکن شهری و معماری بومی منطقه کردنشین موکریان، انجام شده است. بنابراین به منظور تحلیل ساختار فضایی، الگوی چیدمان فضا و نمودار توجیهی آن ها با استفاده از نرم‌افزار Agraph ترسیم شد. سپس شاخص‌های هم‌پیوندی، عمق نسبی واتصال(کنترل) فضاها با استفاده از روابط ریاضی نحوفضا برای هر نمونه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج کلی پژوهش نشان می‌دهد، معماری سنتی منطقه موکریان، تلفیقی از معماری درونگرا و برونگرا است. در خانه‌های شهری این منطقه مسئله محرمیت، به واسطه فرهنگ خاص کردها، ساختار پیچیده‌ای دارد و اکثر فضاها بعدی عمومی دارند. جایگاه زن در خانه و سیستم خانواده از نظر تعداد همسر، اهمیت زیادی در شیوه‌ی سازماندهی فضا دارد که منعکس‌کننده رفتارهای برگرفته از فرهنگ، آدب و رسوم بومی و ساختار اجتماعی‌شان می‌باشند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - بررسی معیارهای پیاده مداری در سطح محله های قدیمی شهر اصفهان(نمونه موردی محله سنگ تراش ها اصفهان)
        اسلام کرمی احسان  عباسیه
        با پیشرفت صنعتی و اختراع اتومبیل، عابر پیاده نقش محوری خود را در طراحی فضاهای شهری از دست داده و همین مساله سبب شده است کیفیت فضایی عرصه های عمومی شهر و پیاده راه ها نسبت به قبل تقلیل یابد. به نظر می رسد مطالعه نمونه های موجود از فضاهای شهری که هنوز جاذب جمعیت پیاده است چکیده کامل
        با پیشرفت صنعتی و اختراع اتومبیل، عابر پیاده نقش محوری خود را در طراحی فضاهای شهری از دست داده و همین مساله سبب شده است کیفیت فضایی عرصه های عمومی شهر و پیاده راه ها نسبت به قبل تقلیل یابد. به نظر می رسد مطالعه نمونه های موجود از فضاهای شهری که هنوز جاذب جمعیت پیاده است و بررسی این کیفیات از لحاظ کالبدی، محیطی، اجتماعی، فردی و ... بتواند الگوهایی برای خلق فضاهای جدید با این ویژگی و اصلاح فضاهای پیاده گریز در اختیار جامعه قرار دهد. این تحقیق به دنبال پاسخ این سوال است که کدام عوامل باعث ایجاد فضایی جاذب جمعیت پیاده در محله سنگ تراشها گردیده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی – تحلیلی با استفاده از ابزار پرسشنامه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انجام شده است. تحلیل کمی داده های پرسشنامه و هم چنین تبدیل یافته های کیفی به مولفه های کمی به کمک نرم افزار SPSS انجام گردیده است. همزمان با آزمون فرضیه تحقیق، میزان همبستگی و ارتباط بین مولفه ها توسط آزمون های پیرسون و رگرسیون بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در نمونه موردی، ارتباط خطی بین مولفه های پیاده مداری بجز خود اتکایی شهری برقرار است. از نظر میزان کیفیت، مولفه تامین امنیت و ایمنی از بیش ترین معدل بین مولفه های پیاده مداری برخوردار بوده است بنابراین می توان نتیجه گرفت توجه به امنیت و ایمنی پیاده در طراحی کالبدی خیابان های محله سنگ تراشها، یکی از عوامل حضور پررنگ پیاده طی سال ها حیات این محله بوده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - خوانش فضا بر مبنای نظریات فضا - قدرت فوکو؛ مطالعه موردی: میدان نقش جهان در عصر صفوی
        سمر حقیقی بروجنی سید عباس‌آقا  یزدانفر مصطفی  بهزادفر
        از دهه 60 میلادی با اهمیت پیدا کردن مؤلفه‌های اجتماعی، فرهنگی و منافع انسانی در همۀ ابعاد، مفاهیمی نظیر قدرت در مباحث اجتماعی مطرح و به تبع آن وارد حوزه طراحی و برنامه‌ریزی محیط مصنوع نیز شد. در بررسی مطالعات جامعه ‌شناختیِ انجام شده در مورد پیوند فضاهای ساخته ‌شده و ر چکیده کامل
        از دهه 60 میلادی با اهمیت پیدا کردن مؤلفه‌های اجتماعی، فرهنگی و منافع انسانی در همۀ ابعاد، مفاهیمی نظیر قدرت در مباحث اجتماعی مطرح و به تبع آن وارد حوزه طراحی و برنامه‌ریزی محیط مصنوع نیز شد. در بررسی مطالعات جامعه ‌شناختیِ انجام شده در مورد پیوند فضاهای ساخته ‌شده و روابط قدرت، در قلمروی نظری نتایج گسترده و متنوعی به دست می‌آید؛ لیکن آنچه در این میان توسط پژوهشگران معماری و شهرسازی کمتر مورد توجه قرار گرفته‌ کاربست این نظریات در تحلیل محتواییِ فضاهای ساخته شده است. این مقاله با هدف ایجاد ارتباطی کارا میان نظریات جامعه‌ شناختیِ فضا و قدرت و تحلیل محتواییِ فضاها در مطالعات شهری شکل‌گرفته‌ و رویکرد نظریِ آن مبتنی بر آرای میشل فوکو1 دربارۀ قدرت و فضا است. دستاورد این پژوهش چارچوبی تحلیلی است، با استفاده از نظریات فوکو در این حوزه، که با رویکرد شناخت شیوه‌های نفوذ در فضا توسط صاحبان قدرت، به عنوان ابزاری در فهم معانیِ مستتر در یک فضای شهری مورد استفاده قرار گرفته است. به نظر می‌رسد مکانیسم‌های فضایی2 که خود مشتمل بر دو شیوۀ 1) نظارت و کنترل بر ساختار کالبدیِ فضا و 2) تعریف الزامات عملکردیِ صریحِ آشکار یا غیر آشکار است، مهمترین ابزارهای طبقه قدرت در نفوذ به فضا و بازتولید قدرتِ حکومت هستند. این مکانیسم ها در تحلیل محتواییِ میدان نقش‌جهان اصفهان در دوران شاه عباس صفوی، به آزمون گذاشته‌ شده‌اند. این مقاله رویکردی کیفی دارد که فنِّ گردآوریِ داده‌های آن بررسیِ اسناد و مشاهده است. داده‌ها در بخش نظری، از طریق مطالعۀ منابع کتابخانه‌ای و در مورد وضعیت میدان نقش‌جهان در زمان شاه عباس نیز با استفاده از فنون مشاهده و مطالعۀ منابع تاریخیِ دسته اول و دوم گردآوری شده‌اند. پژوهش از نظر شیوۀ تحلیل داده‌ها نیز یک پژوهش تاریخی محسوب می‌شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - تحلیل ساختار کالبدی - فضایی خانه‌های طبقات اجتماعی شرکت شهر نفتی آبادان در دوران رونق صنعت نفت، با روش نحو فضا
        گلزار یونسی مریم  ارمغان محمدجواد ثقفی
        مصرف کلان نفت برای تامین انرژی پیامدهای مهمی در توسعه شهری و جهانی شدن در قرن بیستم داشته است. یکی از آنها، ایجاد شرکت شهرها و به تبع آن صورتهای جدید کالبدی و فضایی از مسکن در آنها بوده است. قسمت اعظمی از این جریان توسط غربی‌ها و خصوصا توسط دولت بریتانیا در بهره برداری چکیده کامل
        مصرف کلان نفت برای تامین انرژی پیامدهای مهمی در توسعه شهری و جهانی شدن در قرن بیستم داشته است. یکی از آنها، ایجاد شرکت شهرها و به تبع آن صورتهای جدید کالبدی و فضایی از مسکن در آنها بوده است. قسمت اعظمی از این جریان توسط غربی‌ها و خصوصا توسط دولت بریتانیا در بهره برداری از نفت و به تبع آن ایجاد شرکت شهرهای نفتی پایه گذاری شده است. طبقات اجتماعی تفکیک شده بر مبنای جایگاه اجتماعی و کالبد معماری وابسته به آن از خصوصیات بارز شرکت شهر‌های نفتی است. این پژوهش با هدف بررسی و شناسایی ساختار کالبدی- فضایی مساکن اختصاص داده شده، به هر طبقه اجتماعی، بمنظور تحلیل خصوصیات معماری مختص به آنها و بررسی و مقایسه تغییرات این خصوصیات در ساختارهای اجتماعی موجود، در شرکت شهر نفتی آبادان در دوران رونق صنعت نفت، به روش نحو فضا، انجام شده است. از روش تحقیق کیفی، توصیفی -تحلیلی، و در نهایت استدلال منطقی بر پایه داده‌های آماری و کمی، نرم افزار Depth map، در آیتمهایی چون عمق، هم پیوندی، اتصال، پراکنش و دسترسی، در پلانهای منتخب هر طبقه، استفاده شده است. نتایج و یافته‌ها به شکل مقایسه‌ای نشان دهنده انطباق ساختار اجتماعی با کالبد معماری یا توجیه کننده آن بوده است. (مطابقت کالبد معماری با شکل زندگی درطبقات اجتماعی) چنانکه درونگرایی،اهمیت یافتن فضاهای ارتباطی چون حیاط، جمع گرایی و ارتباطات پیوسته در فضاها درین ساختارها از طبقات کارگری تا رییسان کمتر و ساختار به سمت برون گرایی و تغییر اساسی با شکل سنتی خود پیش رفته و تفکیک و دسته‌بندی فضاها وایجاد سلسله مراتب فضایی و همچنین فردگرایی و ایجاد حریم خصوصی، درطبقات کارگری تا رییسان، بر طبق داده‌های نرم افزاری و تحلیل‌های انجام شده، مرحله به مرحله افزایش یافته است و بشکل امروزی خانه‌های موجود نزدیک‌تر شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - تدوین چارچوب مفهومی برنامه‌ریزی مشارکتی محله محور در شهرهای ایرانی؛ مطالعه موردی: محله‌های سیروس، جوادیه و هفت‌چنار شهر تهران
        محمد قاسمی سیانی ایرج قاسمی حسین حیدری
        امروزه مشارکت در امور اجتماعی از اصول اصلی توسعه پایدار به حساب می‌آید. در حوزه مدیریت شهری نیز قدرت یافتن شهروندان و تاثیرگذاری آن ها در امور شهری هسته اصلی رهیافت مشاركتی است. به طوری‌که در بازآفرینی بافت های فرسوده طی سه دهه اخیر از این رهیافت به عنوان كلید حل مشكلات چکیده کامل
        امروزه مشارکت در امور اجتماعی از اصول اصلی توسعه پایدار به حساب می‌آید. در حوزه مدیریت شهری نیز قدرت یافتن شهروندان و تاثیرگذاری آن ها در امور شهری هسته اصلی رهیافت مشاركتی است. به طوری‌که در بازآفرینی بافت های فرسوده طی سه دهه اخیر از این رهیافت به عنوان كلید حل مشكلات و اجرای موثر برنامه‌های نوسازی یاد شده است. اما تجارب نشان می‌دهد آنچه که با عنوان مشارکت در مدیریت شهری در ایران مورد توجه قرار گرفته بیشتر ناظر بر تأمین مالی و استفاده ابزاری از مشارکت است. در این مقاله تلاش شده است با مطالعه تجربه نوسازی در سه محله سیروس، جوادیه و هفت‌چنار تهران كه با رویکرد برنامه‌ریزی کالبدی - فضایی و برنامه‌ریزی مشارکتی اجرا شده است ضمن احصاء موانع مشارکت، الگویی برای اجرای پروژه‌های آتی ارائه شود. روش تحقیق این مطالعه کیفی و از تکنیک مصاحبه استفاده شده است. حجم نمونه 30 نفر از مدیران و کارشناسان نوسازی است که در این پروژه‌ها و یا پروژه‌های مشابه فعالیت داشته‌اند. نتایج بدست آمده بیانگر آن است که موانع موجود در دو دسته عوامل ساختاری و عاملیتی قابل دسته‌بندی است. بدین صورت عوامل ساختاری در سطح کلان شامل ساختارهای سازمانی و در سطح خرد شامل عوامل حقوقی (قوانین و مقرارت) و عاملیت در دو سطح خرد یعنی عوامل فردی و سطح کلان یعنی بعد سازمانی در جلب مشارکت شهروندان مانع ایجاد می کنند. بنابراین برای جلب مشارکت مردم باید این عوامل ساختاری و عاملیتی با یکدیگر هماهنگ کرده و تعامل مثبت و دوسویه بین آن ها برقرار نمود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        10 - تحلیلی بر گونه‌شناسی عناصر فضایی نیمه باز در معماری خانه‌های اسلامی؛ « بررسی تطبیقی خانه‌های یزد (دوره قاجاری) و خانه‌های دمشق (دوره عثمانی)»
        سميه اميدواري مهدی حمزه نژاد الهام امیدواری
        اندام واره‌های فضایی در معماری خانه‌های گذشته واجد تنوع بسیاری بوده است. هر خانه می‌تواند به واسطه فضاهای بسته و باز و همنشینی فضاهای نیمه باز در کنار آن‌ها معنا یابد. یکی از ویژگی‌های منحصر به فرد خانه‌های اسلامی، وجود عناصر فضایی نیمه باز در آن‌ها می‌باشد که ضمن پاسخگ چکیده کامل
        اندام واره‌های فضایی در معماری خانه‌های گذشته واجد تنوع بسیاری بوده است. هر خانه می‌تواند به واسطه فضاهای بسته و باز و همنشینی فضاهای نیمه باز در کنار آن‌ها معنا یابد. یکی از ویژگی‌های منحصر به فرد خانه‌های اسلامی، وجود عناصر فضایی نیمه باز در آن‌ها می‌باشد که ضمن پاسخگویی به نیازهای عملکردی و رفتاری؛ واجد تنوع بسیاری بوده است. این پژوهش با هدف گونه‌شناسی این عناصر فضایی از روش تحقیق کیفی بهره می‌گیرد و از آنجا که امکان حضور و ادراک فضایی در خانه‌های یزد و دمشق برای پژوهشگران فراهم بوده، مستند بر مطالعات میدانی می‌کوشد تا به گونه‌های متفاوت فضاهای نیمه باز در این خانه‌ها از منظر شکلی و استقراری دست یابد. به این منظور در ابتدا به پیشینه تاریخی عناصر نیمه باز و وجوه کارکردی و عملکردی آن پرداخته شده است. سپس با مروری بر جایگاه عناصر نیمه باز در برخی شهرهای اسلامی، دو شهر یزد و دمشق در دو دوره تاریخی قاجاری و عثمانی انتخاب شد و با گونه‌شناسی عناصر فضایی نیمه باز، به مقایسه و تحلیل تطبیقی آن‌ها پرداخته شد. بر اساس بررسی‌های اولیه این نتیجه حاصل آمد که خانه‌های یزد دارای چهارگونه فضاهای نیمه باز از جمله ایوان اصلی (تالار)، ایوان کم عمق، ایوانچه و رواق (ایوان ستون دار) و خانه‌های دمشق واجد سه گونه فضایی ایوان اصلی، ایوان فرعی و ایوان ستون‌دار بوده است. مقایسه این گونه‌های فضایی در دو منطقه و تحلیل اشتراکات و افتراقات در آنها؛ مخاطبان را به یک گونه اصلی در این دو منطقه از جمله گونه ایوان اصلی هدایت خواهد کرد. وجود این گونه فضایی و اشتراکات آن‌ها بیانگر ضرورت وجود یک فضای نیمه باز در همه این خانه‌ها بوده است اما بسته به بسترهای شکل دهنده آن‌ها، تفاوت‌هایی در نحوه ظهور کالبدی این عناصر وجود داشته است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        11 - بازشناسی جایگاه بقاع متبرکه در ساختار شهر و اثرات آن بر شکل‌دهی آیین‌های مذهبی (مطالعه موردی: مقبره‌ی علی بن مهزیار اهوازی)
        محمدابراهیم مظهری فاطمه  پودات هادی سلطانی فرد
        برگزاری آیین‌ها در شهر بازتابی از زندگی جمعی و تقویت کننده‌ی پیوندهای اجتماعی است. اماکن و بقاع متبرکه، عناصر تاثیرگذار بر ساخت شهرها و هم‌پیوندی کالبد شهر ایرانی می‌باشند. بقاع مذهبی، بستر اجتماع گروه‌ها از نقاط مختلف و پیوند دهنده‌ی جریان مراسم‌ها و آیین‌ها می‌باشند. چکیده کامل
        برگزاری آیین‌ها در شهر بازتابی از زندگی جمعی و تقویت کننده‌ی پیوندهای اجتماعی است. اماکن و بقاع متبرکه، عناصر تاثیرگذار بر ساخت شهرها و هم‌پیوندی کالبد شهر ایرانی می‌باشند. بقاع مذهبی، بستر اجتماع گروه‌ها از نقاط مختلف و پیوند دهنده‌ی جریان مراسم‌ها و آیین‌ها می‌باشند. هدف این پژوهش بررسی جایگاه مقبره‌ی علی بن مهزیار اهوازی در ساختار فضای- کالبدی شهر اهواز و تاثیر آن بر شکل‌دهی به آیین‌های مذهبی به ویژه مراسم عزاداری تاسوعا و عاشورای حسینی در شهر اهواز می‌باشد. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است و با استفاده از روش مشاهده و برداشت‌های میدانی و نیز بررسی نتایج حاصل از تحلیل‌های چیدمان فضا و مدل‌سازی گراف به دنبال انطباق جریان‌های مرتبط با آیین‌های مذهبی(جهت حرکت هیات‌های عزاداری) و ساختار موجود شهر و به‌ویژه موقعیت مقبره‌ی علی بن مهزیار است. در این مطالعه پس از برداشت‌های میدانی، مدل‌سازی اولیه‌ای با استفاده از رویکرد تئوری گراف و تحلیل داده‌ها با شاخص مرکزیت و سنجه‌های BC و DC انجام شد و سپس تحلیل چیدمانی از شهر اهواز و با استفاده از شاخص‌های هم‌پیوندی، اتصال و انتخاب انجام شد. نتایج حاصل گواه آن است که مقبره‌ی علی بن مهزیار نقش کانونی در جذب عزاداران از سطح محلات مختلف شهر و تقویت تعاملات اجتماعی و حضور شهروندان ایفا می‌کند. موقعیت کانونی مقبره در پیکربندی شهر گویای رابطۀ تنگاتنگ این عنصر موثر فضایی با الگوی اجتماعی شهر می‌باشد که در طی زمان به رغم تغییرات انجام شده همچنان در مرکز مراسمات آیینی و تعاملات اجتماعی قرار دارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        12 - بررسی حریم شخصی در فضاهای باز خانه‌های سنتی مازندران با استفاده از تکنیک نحو فضا
        روح اله رحیمی سید محسن موسوی مهديه بيشمي سحر  امینی گوهرریزی
        خانه، مهم‌ترین مکان برای بازیابی آرامش و تجدید دوباره حیات در زندگی انسان‌ها است. محلی برای بودن در کنار خانواده، تعاملات اجتماعی، استراحت، انجام فعالیت‌های موردعلاقه و رهایی از تنش‌های روزمره انسان می‌باشد. با گذشت زمان و پیشرفت تکنولوژی بسیاری از تعاریف زندگی روزمره م چکیده کامل
        خانه، مهم‌ترین مکان برای بازیابی آرامش و تجدید دوباره حیات در زندگی انسان‌ها است. محلی برای بودن در کنار خانواده، تعاملات اجتماعی، استراحت، انجام فعالیت‌های موردعلاقه و رهایی از تنش‌های روزمره انسان می‌باشد. با گذشت زمان و پیشرفت تکنولوژی بسیاری از تعاریف زندگی روزمره ما دچار تغییر شده‌اند. مفهومی که به‌طور قطع کماکان حفظ‌شده است مفهوم حریم شخصی انسان‌ها می‌باشد. معماران سنتی ایران سعی بر طراحی خانه‌های همگام با حفظ اصول محرمیت در فضاهای باز و بسته خانه‌ها داشته‌اند اما به‌مرورزمان با رشد آپارتمان‌نشینی، پیشرفت تکنولوژی ساخت و تلفیق فرهنگ غرب با فرهنگ ایرانی- اسلامی، رعایت اصول محرمیت در خانه‌ها مخصوصاً در فضاهای باز روبه‌زوال رفته است. استان مازندران ازجمله مناطقی است که دچار تغییرات نامناسب ساختمان‌سازی بسیاری شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر، شناخت و بررسی نقش مؤلفه‌های اثرگذار از نحو فضا بر میزان حریم خصوصی در فضاهای باز خانه‌های سنتی شهر مازندران می‌باشد. این پژوهش با استخراج الگوهای رعایت حریم خصوصی در خانه‌های مازندران در پی یافتن الگوهای کالبدی حفظ حریم خصوصی در فضاهای باز خانه‌های مازندران است. در این پژوهش ابتدا از طریق مطالعات میدانی به یافتن الگوها و سپس با استفاده از تکنیک نحو فضا و نرم‌افزار Depthmap به بررسی شاخص‌های عمق، ارتباط و هم پیوندی و ایزویست در بناها پرداخته خواهد شد. نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر نشان خواهد داد که فضای باز بر میزان محرمیت فضایی نقش مهم و اساسی دارد همچنین هندسه و موقعیت قرارگیری حیاط نسبت به بنا تأثیر دوچندانی بر میزان دید رؤیت‌پذیر ناظرین به فضاهای مختلف خانه دارد. به گونه‌ایی که در حیاط‌هایی که دارای هندسه نامنظم و قرارگیری در بخش‌های میانی، پشتی و جانبی می‌باشند، میزان رؤیت‌پذیری از درب ورودی به بخش‌های مختلف خانه به حداقل می‌رسد. همچنین با افزایش شاخص عمق و ارتباط در فضاهای باز خانه‌های سنتی میزان حریم خصوصی افزایش پیدا می‌کند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        13 - تدوین مدل نظری تولید فضای شهری معنویت‌مبنا در شهر ایرانی- اسلامی با استفاده از روش داده‌مبنا (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهر مشهد)
        فرزانه  مدنی مجتبی  رفیعیان افسون مهدوی فاطمه  محمد نیای قرایی
        توسعه شهری و فرایند تولید فضا همواره با تعارضات جدی توأم بوده است. این امر منجر به تولید و بازتولید فضاهای سوداگرانه مبتنی بر منطق صرف انباشت سرمایه شده است. از جمله نمودهای این تقابل را می توان در مداخلات صورت گرفته در بافت‌های با هویت ویژه، چون مشهد دید، که در تعارض ج چکیده کامل
        توسعه شهری و فرایند تولید فضا همواره با تعارضات جدی توأم بوده است. این امر منجر به تولید و بازتولید فضاهای سوداگرانه مبتنی بر منطق صرف انباشت سرمایه شده است. از جمله نمودهای این تقابل را می توان در مداخلات صورت گرفته در بافت‌های با هویت ویژه، چون مشهد دید، که در تعارض جدی با مباحث پایداری و ابعاد سه گانه آن است. در تقابل با این چالش‌ها، شهرسازی معنویت‌مبنا و لزوم شناسایی شاخص‌های آن در برنامه ریزی شهری معاصر در جهت تعادل بخشی، ضروری به نظر می‌رسد. روند افزایشی پژوهش‌ها در این زمینه از سوی مراکز علمی معتبر بیانگر لزوم هرچه بیشتر کاربست این مفهوم در مقیاس برنامه ریزی شهری معاصر است. این پژوهش با هدف ارائه خوانشی مکانی از شاخص‌های تولید فضای شهری معنویت مبنا در برنامه ریزی شهری معاصر در راستای تعدیل چرخه فعلی، با هدف تدوین اجزا و مؤلفه‌های مکانی مؤثر در تولید فضای شهری معنویت مبناست. این پژوهش به لحاظ هدف در زمره تحقیقات توسعه‌ای و از نوع کیفی است که با روش نظریۀ داده بنیاد انجام شده است. جامعۀآماری شامل خبرگان و مطلعین کلیدی (21 مصاحبه فردی و 2 مصاحبه گروهی) که با استفاده از شیوۀ نمونه گیری هدفمند به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. یافته‌های تحقیق، شناسایی 23شاخص در قالب 8 بعد اصلی شامل چیدمان فضا، نقش انگیزی، نمادگرایی، پایداری، عدالت، امنیت، ساختار مدیریتی و معاصرسازی دانش نظری است. دستاورد این پژوهش، جای-گذاری مفهومی تعادل بخش به چرخه تولید فضاست که با ساختارسازی مؤلفه‌های مکانی مؤثر در تولید فضای معنویت مبنا، باعث ارتقای کیفی مداخلات؛خلق ارزش و نیل به پایداری توسعه خواهد شد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        14 - بررسی مؤلفه‌های تأثیرگذار بر ادراک حس معنویت در فضای مساجد (مطالعه موردی: شش مسجد معاصر تهران)
        شیده   پرتو ویدا نوروزبرازجانی شروین میرشاهزاده
        مسجد از مهم‌ترین و خاص‌ترین بناهای مسلمانان در کشورهای اسلامی است و لزوم مطالعات در حوزه نظری پیرامون گنجینه دیرینه فرهنگ و معماری ایرانی‌اسلامی بر کسی پوشیده نیست. واردشدن حوزه‌های جدید نظری به معماری، مانند موضوع اتمسفر، دریچه‌ای جدید به‌سوی طراحان باز می‌کند که شاید چکیده کامل
        مسجد از مهم‌ترین و خاص‌ترین بناهای مسلمانان در کشورهای اسلامی است و لزوم مطالعات در حوزه نظری پیرامون گنجینه دیرینه فرهنگ و معماری ایرانی‌اسلامی بر کسی پوشیده نیست. واردشدن حوزه‌های جدید نظری به معماری، مانند موضوع اتمسفر، دریچه‌ای جدید به‌سوی طراحان باز می‌کند که شاید بتوان با تأمل در آن، آنچه را که در سالیان اخیر، طراحی و ساخت مساجد با فقدان آن روبرو است، پوشش داد. این پژوهش با طرح این پرسش که مؤلفه‌های تأثیرگذار بر ایجاد اتمسفر معنوی مساجد از دیدگاه مخاطبین چه هستند؟ شکل‌گرفته است و هدف آن خوانش اتمسفر مساجد معاصر تهران مبتنی بر تجربه زیسته مخاطبان آنها است. روش پژوهش بر اساس نظریه ‎داده‌بنیاد و تحلیل‌ها به روش کدگذاری سیستماتیک اشتراوس و کوربین با کمک نرم‌افزار MaxQDA بوده است. جهت سنجش مؤلفه‌های استخراج‌شده، شش مسجد در جغرافیای معاصر تهران انتخاب گردیده و توسط نرم‌افزار Expert Choice، تحلیل و مقایسه زوجی بر روی پارامترهای نمونه‌های مورد مطالعه از طریق پرسش‌نامه خبرگان انجام شده است. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که اتمسفر معنوی مساجد، مبتنی بر تجربه زیسته مخاطبین، تحت‌تأثیر نُه (9) مؤلفه اصلی قرار دارد که هریک دارای ارزش وزنی مخصوص به خود است. نتیجه‌گیری بحث نشان می‌دهد از بین مؤلفه‌های یافت شده، تناسبات، در رتبه اول و به ترتیب مؤلفه‌های نور، صدا، رنگ، مصالح، تزئینات، دسترسی و موقعیت، در رتبه‌های پس از آن جای دارند. از میان شش مسجد مورد مطالعه پژوهش حاضر، مسجد جامع شهرک غرب، اتمسفر معنوی مطلوب‌تری در ادراک مخاطبین خود ایجاد می‌نماید. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        15 - تبیین پایداری نظام فضایی شهری با تدوین، تعیین و اولویت‌بندی استراتژهای توسعه شهری؛ مطالعه موردی: شهرکاشان
        ابوذر  وفایی رسول  حیدری سورشجانی
        امروزه شهرها با مشـکلات عمـده شهرنشـینی و ناپایداری در ابعاد مختلف روبرو هستند و الگو‌های سنتی در قالب طرح‌های توسعه و عمران شهری نتوانسته منجر به کاهش نابسامانی و ناپایداری نظام فضایی شهرها شود. بنابراین ناکامی رویکردهای سنتی در پاسخگویی به مشکلات شهری باعث شکل‌گیری نگ چکیده کامل
        امروزه شهرها با مشـکلات عمـده شهرنشـینی و ناپایداری در ابعاد مختلف روبرو هستند و الگو‌های سنتی در قالب طرح‌های توسعه و عمران شهری نتوانسته منجر به کاهش نابسامانی و ناپایداری نظام فضایی شهرها شود. بنابراین ناکامی رویکردهای سنتی در پاسخگویی به مشکلات شهری باعث شکل‌گیری نگرش راهبردی شده است، در این راستا شهر کاشان از جمله شهرهایی می‌باشد که تحت تأثیر رشد بالای فیزیکی و عدم انطباق آن با ظرفیت زیر ساخت‌های شهری و در نهایت ناکارآمدی طرح‌های توسعه شهری، در عمل با آشفتگی‌های کالبدی، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی زیادی در سطح شهر همراه شده و موجب توسعه شهر به سمت عدم تعادل و پایداری فضایی گردیده است. این پژوهش بر آن است در جریان مطالعات قبلی1 در زمینه الگوی رشد پراکنده شهری و ناتوانی طرح‌های توسعه شهری در پاسخگویی به نیازها و مشكلات شهر کاشان، در چهارچوب ساختار مفهومی مشخص به تبیین پایداری نظام فضایی شهر کاشان از طریق تدوین، تعیین و اولویت‌بندی استراتژهای توسعه شهری بپردازد. نوع پژوهش از نظر هدف کاربردی- توسعه‌ای و از نظر شیوه انجام توصیفی- تحلیلی است. رویکرد مطالعه حاضر نیز رویکرد راهبردی بر اساس نگرش سیستمی است. نتایج پژوهش نشان می‌دهد نوع راهبرد مورد استفاده جهت پایداری نظام فضایی شهر کاشان از نوع راهبرد تدافعی می‌باشد، ضمن اینکه در ارزیابی صورت گرفته در زمینه اولویت‌بندی راهبردها با استفاده از مدل VIKOR و انتخاب استراتژی برترنشان داد، «تدوین سند توسعه اقتصادی شهر متناسب با قابلیت‌ها و مزیت‌های نسبی و رقابتی به ویژه در حوزه صنعت، گردشگری و محصولات کشاورزی» به عنوان استرتژی برتر می‌بایست در اولویت برنامه‌های توسعه شهر توسط مسؤولین و مدیران شهری قرار گیرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        16 - تحلیل منطق اجتماعی حاکم بر کالبد فضای محلات بافت تاریخی- فرهنگی بشرویه در عصر قاجار با رویکرد نحو‌فضا
        سعیده پورعابدینی عابد تقوی حسن هاشمی زرج اباد
        آنچه شهرها را ترجمه می‌کند، نحوه آراستگی محلات در کنار یکدیگر است که این انتظام مستلزم چگونگی چینش کاربری‌های مختلف، توزیع مناسب و سازگار تسهیلات شهری در کنار یکدیگر و نیز شبکة راه‌ها در سطح محلات است. هم‍جواری مطلوب زیرساخت‌های عمومی شهری در سطح محلات منتج به ممانعت از چکیده کامل
        آنچه شهرها را ترجمه می‌کند، نحوه آراستگی محلات در کنار یکدیگر است که این انتظام مستلزم چگونگی چینش کاربری‌های مختلف، توزیع مناسب و سازگار تسهیلات شهری در کنار یکدیگر و نیز شبکة راه‌ها در سطح محلات است. هم‍جواری مطلوب زیرساخت‌های عمومی شهری در سطح محلات منتج به ممانعت از ایجاد نابرابری‌های اجتماعی و به‌تبع آن نابرابری فضایی و جدایی‌گزینی فضایی در ساحت محلات شده است که این هم‌سویی بر روی عملکرد فرم، پیکره‌بندی فضایی و حیات شهرها در بستر زمان و مکان اثرگذار بوده است. هدف از این جستار، خوانش رفتار فضایی بینامتنی بین انسان و محیط در بافت تاریخی شهر بشرویه در دوره قاجار است که زمینه‌ساز بروز سازمان فضایی و منطق اجتماعی فضا و هم‌بستگی در ساختار کالبدی-عملکردی محلات این شهر شده است. پژوهش حاضر ازنظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی است و از نظر ماهیت و روش توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات نظری پژوهش از شیوه مطالعات کتابخانه‌ای و بهره‌گیری از یافته‌ها، اسناد و مدارک میراث‌فرهنگی شهر بشرویه جمع‌آوری گردیده است و به جهت خوانش منطق اجتماعی فضا که حاکم بر کالبد فضایی محلات شهر بشرویه از دو رهنمون کمی (روابط، شاخص‌های نحوفضا) و کیفی (انگاره نحوفضا) موجود در تئوری چیدمان فضا، استفاده‌شده است. بر مبنای هدف یاد شده، پرسش اصلی پژوهش عبارت است از: بر اساس تئوری نحو فضا نقش عوامل کالبدی-عملکردی در شکل‌دهی و توسعه منطق اجتماعی فضا شهر بشرویه در عصر قاجار چگونه بوده است؟ نتایج پژوهش نشان می‌دهد: عناصر سازند‌ةساختار کالبدی محلات بشرویه در عصر قاجار در راستای رفع نیازهای ساکنین محله‌ها و به‌منظور حفظ و تقویت هویت فرهنگی- اجتماعی آنها شکل‌گرفته‌اند که در این میان گذرها نقش راهبردی در پیدایش رفتارهای جمعی (ناشی از فعالیت‌های انسانی) در میان‌محله‌ها و نیزایجاد هم‌بستگی میان عناصر کالبدی محلات را برعهده‌ داشته‌اند. دستاورد این نظم فضایی،وجود یکپارچگی فضایی در کل و عملکرد آن در خردشده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        17 - تأثیر خودشناسی بر ایجاد کیفیت زیستی در معماری مکان‌های مذهبی (نمونه موردی: مسجد جامع دزفول)
        احمد صراف زاده مینو قره‌بگلو محمدعلی کی‌نژاد
        یکی از جنبه های تعاملی انسان، ارتباط با خود است که دراین رابطه از یک طرف انسان به عنوان موجودی خودآگاه و در طرف دیگر، خود واقعی انسان قرار می‌گیرد. به نحوی که حواس مشترک، متأثر ازماهیت وجودی وی بوده و بر کیفیت زیستی تأثیر می‌گذارد. کیفیت زیستی در سطوح مختلف ایجاد شده چکیده کامل
        یکی از جنبه های تعاملی انسان، ارتباط با خود است که دراین رابطه از یک طرف انسان به عنوان موجودی خودآگاه و در طرف دیگر، خود واقعی انسان قرار می‌گیرد. به نحوی که حواس مشترک، متأثر ازماهیت وجودی وی بوده و بر کیفیت زیستی تأثیر می‌گذارد. کیفیت زیستی در سطوح مختلف ایجاد شده و در تعامل با انسان، محیط را شکل می دهد. همچنین هدف پژوهش ارزیابی جنبه های زیستی مؤثر بر روابط درونی خودشناسی میان انسان و کالبد معماری می باشد. تحقیق حاضر تلفیقی از روش‌های کمی و کیفی است که در جنبه کیفی، با استفاده از توصیف، مشاهده و مطالعه کتابخانه‌ای و در جنبه کمی از داده‌های عددی و تحلیل به روش علمی کوداس استفاده می شود. یافته‌های تحقیق گویای شکل‌گیری رابطه ای درونی است که بر کیفیت محیط تأثیر گذاشته و متأثر از جنبه های خودشناسی انسان؛ سطوح کیفی مختلفی را ایجادمی کند. همچنین نتیجه‌این پژوهش نشان داد که طراحی هدفمند در جهت شکل دهی به کیفیت زیستی، به ترتیب متأثر از حواس مشترک ایمان، زمان، وحدت، حضور، مکان، امان و آگاهی می باشد. به طوری که در رابطه ای مستقیم میان مؤلفه های مستقل (کالبدی فضایی، جمعی رفتاری، ادراکی روانی) و مؤلفه‌های وابسطه (حواس مشترک) شکل گرفته و بستری برای دستیابی به زیستی مطلوب است. بنابراین می توان این موضوع را ناشی از رابطه درونی میان سه جنبه آگاهی بر خود، حواس مشترک و معماری در نظر گرفت که باتوجه به رابطه میان مؤلفه های مستقل و وابسطه در معماری شکل می گیرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        18 - تبیین چارچوب مفهومی برای ارزیابی تاب‌آوری مکانی- فضایی در برابر سیلاب‌های شهری و کاربست آن در ادبیات شهرسازی؛ مطالعه موردی: شهر بابلسر
        الهام رضائیان کله بستی حسین کلانتری خلیل آباد مریم رزقی
        شاخص های سنجش تاب آوری مکانی- فضایی شهری، مستقیماً مربوط به ابعاد فیزیکی و زیست محیطی سیستم شهری بوده و در ارتباط با مؤلفه-های اصلی سازمان فضایی شهر قرار می گیرند. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی تاب آوری مکانی- فضایی در برابر سیلاب های شهری در بابلسر است. این پژوهش به لحاظ روش چکیده کامل
        شاخص های سنجش تاب آوری مکانی- فضایی شهری، مستقیماً مربوط به ابعاد فیزیکی و زیست محیطی سیستم شهری بوده و در ارتباط با مؤلفه-های اصلی سازمان فضایی شهر قرار می گیرند. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی تاب آوری مکانی- فضایی در برابر سیلاب های شهری در بابلسر است. این پژوهش به لحاظ روش، توصیفی-تحلیلی و به لحاظ هدف، کاربردی است. جمع آوری داده های پژوهش حاضر از طریق روش های کتابخانه ای و میدانی و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده است. جامعه پژوهش حاضر متخصصان شهر بابلسر مرتبط با موضوع سیلاب های شهری بوده که از میان آنها 30 نفر به عنوان نمونه به صورت نمونه گیری احتمالی خوشه ای انتخاب شده اند. برای تحلیل داده ها از تحلیل های آماری میانگین، کلموگروف -اسمیرنوف، شاپیرو- ویلک و آزمون تی تک نمونه ای در نرم افزار SPSS و همچنین تکنیک AHP و WASPAS استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که شهر بابلسر به لحاظ تاب آوری در وضعیت نسبتاً مناسبی قرار دارد و لازم است که از پتانسیل ها و فرصت ها و منابع موجود در شهر در راستای بهبود تاب آوری مکانی–فضایی در برابر سیلاب به درستی استفاده کند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        19 - واکاوی ویژگی‌های ترکیب کننده‌های‌ فضایی در حوض‌خانه خانه‌های تاریخی اصفهان (دوره‌های صفوی و قاجار)
        سارا  روح الامین محسن افشاری
        در معماری مناطق کویری ایران، آب عنصر حیات و ادامه زندگی بوده است؛ لذا ترفندهای خاصی در آفرینش عناصر معماری به کار گرفته‌اند تا موجبات آسایش و راحتی زندگی ساکنین را فراهم آورند. یکی از مواردی که در خانه‌های شهر اصفهان با استفاده از عنصر آب، شکل گرفته حوض‌خانه می‌باشد. تا چکیده کامل
        در معماری مناطق کویری ایران، آب عنصر حیات و ادامه زندگی بوده است؛ لذا ترفندهای خاصی در آفرینش عناصر معماری به کار گرفته‌اند تا موجبات آسایش و راحتی زندگی ساکنین را فراهم آورند. یکی از مواردی که در خانه‌های شهر اصفهان با استفاده از عنصر آب، شکل گرفته حوض‌خانه می‌باشد. تاکنون پژوهش‌های بسیاری در مورد خانه‌های تاریخی اصفهان انجام شده، ولی فضای حوض‌خانه چندان مورد توجه قرار نگرفته است. این پژوهش با هدف بررسی کیفیت ویژگی‌های ترکیب کننده‌های فضایی حوض‌‌خانه در خانه‌های تاریخی اصفهان انجام شده است. پژوهش حاضر در راستای این هدف به دنبال پاسخ‌گویی به این سوالات می‌باشد؛ ترکیب کننده‌های‌ فضایی در حوض‌خانه‌ خانه‌های تاریخی اصفهان چه ویژگی‌هایی دارند؟ و چگونه ایفای نقش می‌کنند؟ روش تحقیق این پژوهش کیفی با هدف کاربردی و با رویکرد توصیفی- تاریخی به واکاوی ویژگی‌های ترکیب کننده‌ها‌ی فضایی حوض‌خانه در خانه‌های تاریخی اصفهان دوره‌های صفوی و قاجار می‌پردازد. با توجه به مواردی همچون تخریب خانه‌های تاریخی، خالی از سکنه بودن، تغییرکاربری دادن خانه‌ها به هتل، موزه و سایر موارد، عدم وجود اسناد و نقشه‌ برخی از خانه‌های تاریخی، 20 خانه تاریخی دارای حوض‌خانه در شهر اصفهان مربوط به دوره‌های ذکر شده شناسایی و بررسی گردید. نتایج پژوهش حاضر نشان می‌دهد که حوض‌خانه‌ها به وسیله درها، پنجره‌ها و ستون‌ها با سایر فضاهای خانه در ارتباط هستند. در حوض‌خانه‌ها با استفاده از ویژگی‌های ترکیب کننده‌های فضایی؛ همچون بسط نوری و چشم اندازی و بسط فضایی افقی و عمودی، مکان منعطفی شکل گرفته است. حوض‌خانه‌ها از نظر همجواری به پنج گروه تقسیم شده‌اند؛ گروهی از حوض‌خانه‌ها فاقد همجواری هستند. گروهی از آنها به صورت یک‌رو، گروه دیگر به صورت دورو، گروه چهارم با سه فضا و گروه آخر با چهار فضا در ارتباط هستند. ۱۲ عدد از حوض‌خانه‌های مورد پژوهش دارای صفه و بقیه صفه ندارند. در پژوهش حاضر حوض‌خانه‌ها دارای نورگیر سقفی یا دیواری و در برخی از آنها نورگیر به هر دو صورت سقفی و دیواری وجود دارد. در نُه عدد از حوض‌خانه‌های مورد پژوهش، غلام گردش موجود است. گروهی از حوض‌خانه‌ها بسط نوری و چشم اندازی به سمت خارج و بقیه بسط نوری و چشم اندازی به سمت داخل دارند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        20 - ارزیابی مدل ساختاری و سازمان فضایی مدارس در دوره قاجار و پهلوی اول (نمونه موردی مدارس تبریز و ارومیه)
        زهرا فرزانه سحر طوفان آرش ثقفی اصل
        معماری مدارس سنتی غالباً به صورت متقارن حول یک یا دو محور عمود برهم شکل گرفته¬اند. عناصر اصلی ساختمان مدرسه در دو سوی محور واقع شده و طرح حیاط به‌گونه‌ای است که مرکزیت حیاط و استخوان¬بندی کل را تقویت می¬نماید. در معماری مدارس سنتی، طراحی و ساخت فضا با توجه به قابلیت¬های چکیده کامل
        معماری مدارس سنتی غالباً به صورت متقارن حول یک یا دو محور عمود برهم شکل گرفته¬اند. عناصر اصلی ساختمان مدرسه در دو سوی محور واقع شده و طرح حیاط به‌گونه‌ای است که مرکزیت حیاط و استخوان¬بندی کل را تقویت می¬نماید. در معماری مدارس سنتی، طراحی و ساخت فضا با توجه به قابلیت¬های ادراکی و نیازهای مادی و معنوی انسان انجام می¬شده است. هدف اصلی پژوهش شناخت سازمان فضایی، بررسی و مقایسه عناصر، و الگوهای ساختاری مدارس تبریز و ارومیه در دوره قاجار و پهلوی اول است. در این مقاله ابتدا از نظر کیفی به بررسی الگوهای ساختاری و سازمان فضایی و کیفیت مدارس پرداخته و سپس با مقایسه و ارزیابی یافته¬های پژوهش، به منظور تجزیه و تحلیل آماری، پردازش داده¬های کمی با استفاده از شاخص¬ها و آزمون¬های آماری انجام شده است. این پژوهش با برگزیدن دو دوره¬ی تاریخی متوالی (قاجار و پهلوی) به عنوان نقطه¬ی آغازی در تغییر و تحول ساختار مدارس می¬¬پردازد. پژوهش با رویکرد کاربردی و روش تحقیق توصیفی و تحلیلی، با استفاده از جمع¬آوری اطلاعات به صورت میدانی و کتابخانه¬ای به بررسی الگوهای مدارس در این دوره¬ها می‌پردازد. تکنیک جمع¬آوری اطلاعات به وسیله پرسشنامه بسته به پاسخ محققین و تحلیل داده¬های جمع¬آوری شده با SPSS روش آمار توصیفی چولگی و کشیدگی و نمودار هیستوگرام جهت مقایسه مدارس دوره قاجار و پهلوی، با استفاده از تحلیل¬های آماری و همبستگی و آزمون شاخص‌های دریافتی انجام، و در نهایت نتایج استخراج شده است. مقدار عددی ضریب آلفای کرونباخ با در نظر گرفتن 9 سؤال پرسشنامه برابر با 707/0 بوده که نشان می¬دهد پایایی پرسشنامه متوسط می¬باشد. جهت بررسی تطبیقی مدارس، مدرسه دارالفنون تبریز، رشدیه تبریز، فردوسی تبریز، انوشیروان تبریز، چمران ارومیه، طب ارومیه، توحید تبریز (پروین اعتصامی) از مدارس دوره قاجار و پهلوی انتخاب شدند. سپس شاخص¬های موردنظر، جهت مقایسه، تعیین و بررسی¬ها انجام گرفت. بر این اساس مهم‌ترین نتیجه این پژوهش بهره‌مندی از الگوهای طراحی مناسب همچون محوریت، لایه¬لایه بودن، حیاط¬های متداخل، انعکاس و تنوع در معماری مدارس و کشیدگی پلان¬ها و ورودی در مرکز، اهمیت تنظیم شرایط محیطی، کشیدگی شرقی، غربی و آفتابگیر بودن از یک طرف مهم هست، و از طرف دیگر عصر، عصر نئوکلاسیک بوده، ساختمان‌ها اکثراً در اروپا متقارن بوده و تأثیرپذیری از غرب چه در آموزش¬های مدارس، چه در شکل و کالبد مدارس مهم بوده است. در نتیجه فضاهای آموزشی از مسجد مدرسه با الگوی حیاط مرکزی بعدها به مدارس با الگوی پلان کشیده تبدیل شده است و تحول آموزشی در دوره قاجار از مفهوم تداوم شکلی- کالبدی قالب معماری سنتی ایرانی تبعیت کرده و آیتم¬هایی مانند حیاط مرکزی و مدول و قاب¬بندی نماها و تقارن، درون¬گرایی و هندسه مناسب و... دیده می¬شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        21 - تبیین و سنجش مؤلفه‌های مؤثر بر نظام پنهان فضایی در خانه‌های اواخر قاجار و اوایل پهلوی در بهبهان
        ماهرخ موسوی نسب ویدا  تقوایی محمدابراهیم مظهری
        خانه به‌عنوان تجلی‌گاه فرهنگ ساکنان آن، نظام‌ فعالیتی، ارزش‌ها و الگو‌های رفتاری آنان را می‌نمایاند. پژوهش حاضر با هدف شناخت نقشه پنهان مسکن سنتی بهبهان و تبیین مؤلفه‌های مؤثر بر آن، به سنجش میزان تأثیر متغیر‌ها و وزن‌یابی آنها نسبت به هم خواهد‌ پرداخت. روش پژوهش با تکن چکیده کامل
        خانه به‌عنوان تجلی‌گاه فرهنگ ساکنان آن، نظام‌ فعالیتی، ارزش‌ها و الگو‌های رفتاری آنان را می‌نمایاند. پژوهش حاضر با هدف شناخت نقشه پنهان مسکن سنتی بهبهان و تبیین مؤلفه‌های مؤثر بر آن، به سنجش میزان تأثیر متغیر‌ها و وزن‌یابی آنها نسبت به هم خواهد‌ پرداخت. روش پژوهش با تکنیکی آمیخته شامل روش‌های توصیفی و تحلیل محتوا در بخش نظری و تاریخی و همبستگی و علی‌مقایسه‌ای به صورت میدانی در بخش مطالعات موردی است. در گام اول، پرسشنامه‌هایی محقق‌ساخته با توجه به حجم نمونه در اختیار ساکنین 30 خانه در بافت مسکونی سنتی بهبهان جهت تحلیل آماره‌های توصیفی که به وسیله نرم افزار SPSS تحلیل می‌شوند؛ قرار می‌گیرد. در گام بعدی، مصاحبه‌هایی برگرفته از سؤالات پژوهش از جامعه‌ای 10 نفره از کارشناسان که به روش گلوله برفی انتخاب شدند، تدوین و با تحلیل آنها آماره‌های استنباطی استخراج می‌گردد. سپس، به مقایسه امتیازات پرسشنامه‌ها و مستندات پل- چهارراه و بارانداز بودن بهبهان پرداخته می‌شود. نتایج تحقیق حاکی از آن است که اقتضائات معیشتی، فرهنگی و اجتماعی ناشی از جغرافیای منطقه و ارتباطات با تجار و اغیار، بر وزن مؤلفه‌های نظام فضایی خانه‌های سنتی بهبهان تأثیر گذارده است. این امر در جهت‌گیری خانه‌ها و شکل‌گیری اجزای نظام فضایی با مقاصد معیشتی، قابل رویت است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        22 - چارچوب فرآیند ادراکی متعالیه به منظور ادراک کیفیت زیبایی‌شناسی فضا (برهمگذاری دیدگاه علوم جدید و حکمت متعالیه)
        سارا دانشمند کاوه فتاحی
        در حوزه هنر و معماری، کیفیت زیبایی‌شناسی به عنوان یکی از انواع کیفیت ها، در تحقیقات قدیم و جدید مورد توجه بوده است. هرچند امروزه در مطالعات شهرسازی و معماری در مورد شناخت کیفیت زیبایی‌شناسی فضا و چگونگی ادراک آن با استفاده از عبارت اتمسفر، تلاش هایی انجام گرفته است اما چکیده کامل
        در حوزه هنر و معماری، کیفیت زیبایی‌شناسی به عنوان یکی از انواع کیفیت ها، در تحقیقات قدیم و جدید مورد توجه بوده است. هرچند امروزه در مطالعات شهرسازی و معماری در مورد شناخت کیفیت زیبایی‌شناسی فضا و چگونگی ادراک آن با استفاده از عبارت اتمسفر، تلاش هایی انجام گرفته است اما در متون حکما و فلاسفه اسلامی رساله جداگانه‌ای در این باب نوشته نشده و محققین در متون قدیم و جدید از عبارات متعدد و گاه ناهمخوان بهره گرفته‌اند. همچنین در بیان فرآیند‌های ادراکی آن نیز اتفاق نظری صورت نگرفته است. از اینرو پژوهش با تکمیل مراحل و عبارات به کار رفته در علوم جدید با کمک حکمت متعالیه ملاصدرا، به معرفی چهارچوب فرآیند ادراکی متعالیه و بیان جزییات آن می‌پردازد. مطالعه به روش توصیفی- تحلیلی، در ابتدا به توصیف دیدگاه سه نسل از نظریه پردازان و در ادامه به تحلیل آنها و در نهایت به برهمگذاری دیدگاه محققین جدید و حکمت متعالیه ملاصدرا می‌پردازد تا چهارچوب ابتکاری جامعی که در برگیرنده تمامی دیدگاه هاست ارائه دهد. نتایج کار شامل شناسایی 5 عمق برای فرآیند ادراکی، ارائه یک الگوی سه گانه برای بیان کیفیت فرآیند ادراکی با عبارات به کار رفته محققین پیشین و نیز استخراج چهارچوب فرآیند ادراکی متعالیه است. این چهارچوب قابلیت تحقیق در زمینه بین رشته‌ای را افزایش می‌دهد و از آنجا که دامنه لغات برای ارتباط دهی علوم مختلف گسترده است، بستری برای هماهنگی فرآیندهای ادراکی از دیدگاه علوم مختلف ایجاد می‌کند پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        23 - بازآفريني ساختار فضايي محلات تاريخي با رويكرد فرهنگ ‌‌مبنا (مورد مطالعه: محله ارگ مشهد)
        فرید گنجعلی ایمان قلندریان
        ساختار فضایی محلات شهری نقش اساسی در احیای و ارتقای کیفی محلات دارد با توجه به تأکید بازآفرینی فرهنگ ‌‌مبنا بر احیای محلات تاریخی، لذا این رویکرد می تواند به عنوان مولدی مناسب برای تقویت موضوعات مرتبط یا ساختار فضایی محلات تاریخی اعمال شود. این پژوهش با هدف باز آفرینی س چکیده کامل
        ساختار فضایی محلات شهری نقش اساسی در احیای و ارتقای کیفی محلات دارد با توجه به تأکید بازآفرینی فرهنگ ‌‌مبنا بر احیای محلات تاریخی، لذا این رویکرد می تواند به عنوان مولدی مناسب برای تقویت موضوعات مرتبط یا ساختار فضایی محلات تاریخی اعمال شود. این پژوهش با هدف باز آفرینی ساختار فضایی محله ارگ مشهد انجام شده است. روش این پژوهش از نوع آمیخته (کمی ‌‌و کیفی) است، به طوریکه در ابتدا با تعریف معیارهای بازآفرینی فرهنگ ‌‌مبنا در دو محیط نرم و سخت و تفکیک آن در قالب ابعاد هفت گانه محیط شهری به تبیین معیارهای فرهنگی در مؤلفه‌‌های ساختارفضایی پرداخته است. در گام دوم، مسائل محله ارگ مشهد از دید نگارندگان، متخصصان و مردم با استفاده از برداشت و مصاحبه استخراج و سپس شبکه مسائل با ابزار تحلیل پژوهش کیفی (نرم افزار Gephi) ترسیم و تحلیل شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد مهمترین مسائل ساختار فضایی محله ارگ مشهد عبارتند از عدم وجود فعالیت‌‌های شبانه روزی در محله، بی توجهی به ارزش‌‌های کهن اجتماعی، اختلال عملکردی فضا و فعالیت‌ها، کیفیت‌‌های محیطی نامناسب، از بین رفتن حس مکان است که می توان با ارائه مدلی براساس مسائل شناسایی شده پیشنهاداتی در خصوص بهبود این محله ارائه کرد. پرونده مقاله