حکومت ساسانی در دوران میانی و اواخر حکومت از زمان شاپور دوم بهتدریج مرکزیت سیاسی خود را از فارس به سرزمین باز و استراتژیک بینالنهرین انتقال داد. قطعاً هدف از این انتقال مرکز قدرت، تسلط بیشتر بر مرزهای غربی و سرزمینهای حاصلخیز عراق و خوزستان بوده است. درههای زاگرس م چکیده کامل
حکومت ساسانی در دوران میانی و اواخر حکومت از زمان شاپور دوم بهتدریج مرکزیت سیاسی خود را از فارس به سرزمین باز و استراتژیک بینالنهرین انتقال داد. قطعاً هدف از این انتقال مرکز قدرت، تسلط بیشتر بر مرزهای غربی و سرزمینهای حاصلخیز عراق و خوزستان بوده است. درههای زاگرس مرکزی به عنوان نزدیکترین مناطق مرتفع به مرکزیت سیاسی در این دوره بهشدت مورد توجه واقع شدند که از جمله این دلایل، واقع شدن در مسیر شاهراه ارتباطی بین مرکزیت امپراتوری با مرکزیت سیاسی، حاصلخیزی و تنوع زیستمحیطی را میتوان برشمرد.وجود استقرارهایی از دوره ساسانی با تراکم نسبتاً بالاتر از حد توان زیست محیطی، واقع شدن در درههای طبیعی غیر قابل دسترس، دوری از مسیر راههای ارتباطی اصلی و از همه مهمتر ایجاد یکباره و همزمان آنها، نشان دهنده حضور مردمانی است که به دور از تیررس اعراب به مقاومت پراکنده و ادامه حیات خود ادامه داده اند،(به طوریکه تمام این محوطهها بر روی خاک بکر و نه در راستای تداوم استقراری از دوره قبل بنا شدهاند).کاوشهای جدید باستانشناسی منجر به نمایان شدن بخشی از بقایای معماری مربوط به خانههای اعیانی - اشرافی و خانههای مسکونی شد. در این مقاله برآنیم که علاوه بر ارزیابی کارکرد و قدمت محوطههای نویافته به پرسشهایی از جمله چگونگی ارتباط بین بناهای اربابی همدوره در منطقه سیمره بپردازیم. نتایج بهدست آمده نشانگر تداوم استقرار از دوره ساسانی تا اوایل اسلام در این بناهاست که مدارک سفالین دلیلی محکم بر تأیید این تاریخگذاری است. لذا این نوشتار تلاش میکند به این پرسش پاسخ دهد که کارکرد بقایای معماری بهدست آمده چیست و متعلق به کدام فاز زمانی است؟ پژوهش حاضر بر مبنای کاوشهای باستانشناسی طی سالهای اخیر صورت گرفته و با رویکرد توصیفی- تحلیلی، سعی در تبیین آثار معماری دارد.
پرونده مقاله
مسئلة عبور از توصیفات صوری و ظاهری بناهای تاریخی و نیل به فهم ماهیت تام آنها با هدف حفظ و تداوم ارزشهای فرهنگی در دوران کنونی، یکی از مهمترین مسائل پیش روی محققان در حوزة معماری و شهرسازی ایرانی-اسلامی است. ازآنجاکه هر بنای ساختهشده نحوی از تجسد جهانبینی و اندیشهه چکیده کامل
مسئلة عبور از توصیفات صوری و ظاهری بناهای تاریخی و نیل به فهم ماهیت تام آنها با هدف حفظ و تداوم ارزشهای فرهنگی در دوران کنونی، یکی از مهمترین مسائل پیش روی محققان در حوزة معماری و شهرسازی ایرانی-اسلامی است. ازآنجاکه هر بنای ساختهشده نحوی از تجسد جهانبینی و اندیشههای سازندگان آن است و نیز استعارهای است از اطوار بودن آنان در جهان، درک صحیح از بنا میتواند بازتولید هویت تاریخی را در دوران کنونی میسر سازد. هدف از این پژوهش تحلیل بنای آرامگاه شاه نعمت الله ولی مبتنی بر این مفروض است که دلالتهای هستیشناختی عناصر بهمثابه نشانههای معنادار از ساختار رابطة میان آنها قابل تبیین است و میتوان از این طریق در مسیر پایداری ارزشها در معماری امروز گام برداشت. در پژوهش حاضر، مبانی فلسفی تحقیق تفسیری و رویکرد تحقیق، کیفی و روش تحقیق، پدیدارشناختی است. درتحلیل تجربة فضا و نسبت آن با شهر سه مفروض زیر مورد بررسی قرار گرفت: 1. سلسلهمراتب روابط فضایی از فضای شهری تا گنبدخانه موجب ایجاد حس معنویت در افراد میشود. 2. حضور عناصر و انحا حضور عناصر چهارگانه در فضاهای متوالی بر ادراک کاربران از فضا بهمثابه مکان مقدس تأثیرگذار است. 3. حضور عناصر چهارگانه بهمثابه نشانههای معنادار در فضا موجب افزایش حس مکان و تعلق خاطر زائران میشود. برای آزمون فرضیات بالا از طریق تحلیل تجربة زیستة افراد در فضا پرسشنامهای با 2۰ واگویه تنظیم و در میان 85 نفر از زائران و متخصصان توزیع شد. تحلیل دادهها نشان میدهد که نحوه و میزان حضور عناصر چهارگانه در صحنهای متوالی بنای آرامگاه شاه نعمتالله ولی، رابطة معناداری با ادارک معانی عرفانی و سفرهای روحانی سالک در ذهن مخاطبان فضا دارد و منجر میشود تا افراد با حضور در هر صحن کیفیت ادراکی متفاوتی را تجربه کنند و هرآن برای رسیدن به ملجأ و زیارت آمادگی بیشتر یابد.
پرونده مقاله
معماری اسلامی واژهای پر تکرار در پژوهشهای پیرامون هنر و تمدن اسلامی است و طیف گستردهای از آثار ساخته شده در قلمرو جهان اسلام را با این کلمه نامگذاری کردهاند و پژوهشگران مختلفی نیز از گذشته تا به امروز سعی در تعریف و ذکر ویژگیهای آن نمودهاند. هر چند در اغلب آنها، چکیده کامل
معماری اسلامی واژهای پر تکرار در پژوهشهای پیرامون هنر و تمدن اسلامی است و طیف گستردهای از آثار ساخته شده در قلمرو جهان اسلام را با این کلمه نامگذاری کردهاند و پژوهشگران مختلفی نیز از گذشته تا به امروز سعی در تعریف و ذکر ویژگیهای آن نمودهاند. هر چند در اغلب آنها، نسبتی بین اسلام به عنوان یک دین الهی و معماری برقرار نشده است و صرفاً به ذکر ویژگیهای ابنیه ساخته شده بعد از اسلام پرداخته شده است. در این مقاله که از لحاظ روش جزء تحقیقات توصیفی - تحلیلی است و گردآوری اطلاعات آن به روش کتابخانهای صورت پذیرفته است سعی میگردد به این سئوالات پاسخ داده شود که معماری اسلامی چیست؟ و زمانی را میتوان برای آغاز و پایان این شکل از معماری در نظر گرفت. لذا بر اساس استنتاج ازآیات قرآنی و تعالیم دینی، معماری اسلامی به گونهای از معماری اطلاق میشود که بیش از آنکه در پی شکل و فرم مشخصی باشد، باید در خدمت انسان مسلمان برای رسیدن به کمال بوده و هدف غایی از خلقت انسان را که همانا عبادت الهی است را پیگیری کند. اینگونه از معماری هم زمان با بعثت رسول اکرم ص آغاز شده و تا نهایت نیز ادامه پیدا میکند و منحصر به منطقهای خاص و زمان مشخصی نیز نخواهد بود.
پرونده مقاله
انسان حائز ارزشهایی است که میتواند در شکلگیری معماری خانه ایرانی اسلامی نقش داشته باشد. بیتوجهی به ارزشهای نهفته در تجارب گذشتگانمان هر روز بیش از پیش نمایان میشود. سوالی که مطرح گردید: ارزشهای انسانی چگونه در معماری خانه ایرانی اسلامی نمود یافته است؟ هدف پژوهش، چکیده کامل
انسان حائز ارزشهایی است که میتواند در شکلگیری معماری خانه ایرانی اسلامی نقش داشته باشد. بیتوجهی به ارزشهای نهفته در تجارب گذشتگانمان هر روز بیش از پیش نمایان میشود. سوالی که مطرح گردید: ارزشهای انسانی چگونه در معماری خانه ایرانی اسلامی نمود یافته است؟ هدف پژوهش، شناسایی ارزشهای انسانی حاکم بر خانههای ایرانیاسلامی، تبیین ارتباط ارزشهای انسانی با سبک زندگی ایرانی- اسلامی و نمود شکلی آن در معماری خانههای تاریخی شهر یزد به عنوان نمونه مورد مطالعه است. پژوهش از نوع کیفی، از حيث هدف کاربردی و روش تحقيق، با ترکیب روش استدلال منطقی، مطالعات توصیفی- تحلیلی و تاریخی و بر پایه اسناد کتابخانهای قرار گرفته بود. ارزشهای انسانی مبتنی بر فرهنگ اسلامی در معماری خانه را در 5 عرصه: ارتباط انسان با خدا- ارتباط انسان با خود- ارتباط انسان با جامعه و دیگران- ارتباط انسان با طبیعت- ارتباط انسان با تاریخ مورد واکاوی قرار دادیم. بعد از استخراج آموزههای اسلامی،6 نمونه از خانههای تاریخی شهر یزد، انتخاب و نمود آموزههای اسلامی در حوزه ارزشهای انسانی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج مطالعه نشان داد که ارزشهای انسانی به شکل تکریم پیران، حقوق مهمان، حسن همجواری، پرهیز از اسراف، سلسله مراتب و... در خانههای تاریخی شهر یزد نمود یافته است. بناهای ایرانی- اسلامی مجموعهای پویاست که باید همواره در حال تحول بوده و خود را با نیازهای ساکنان، مفاهیم، اصول و ارزشهای انسانی ایرانی- اسلامی وفق دهد. از اینرو با استخراج ارزشهای انسانی از معماری ناب گذشته، بروزرسانی و اشاعه آن، معماری خانههای معاصر را میتوان همگام با ارزشهای انسانی شکل داد.
پرونده مقاله