Evaluation of Technology in the architecture of Contemporary residential complexes (Case Study: Complexes of Tehran City from the Pahlavi Period until Today)
Subject Areas : Application of the basics of Islamic urban planning and architecture in contemporary architectureSonya Silvayeh 1 , abbas ghaffari 2 * , Maziar Asefi 3 , Abbas Yazdanfar 4
1 - PhD Student of Architecture and Urbanism, Tabriz Islamic Art University, Tabriz, Iran.y, Tabriz, Iran.
2 - Assistant Professor, Faculty of Architecture and Urbanism, Tabriz Islamic Art University, Tabriz, Iran.
3 - Professor, Faculty of Architecture and Urbanism, Tabriz Islamic Art University, Tabriz, Iran.
4 - Assistant Professor, Faculty of Architecture and Urbanism, Iran University of Science & Technology, Tehran, Iran.
Keywords: Technology, Residential complex, Pahlavi period, Contemporary, Tehran City..,
Abstract :
Residential architecture in Iran, and especially in the city of Tehran, has been changing since the beginning of the Pahlavi government. that, this developments were incomplete and led to the conversion of traditional, single-unit buildings into apartment complexes with vertical living. In the meantime, one of the most important factors influencing these developments is the new technologies resulting from the industrial revolution, which as a powerful factor, has in turn created undesirable developments. Because today, despite the fact that buildings have become more suitable and better due to the development of newer equipment and materials, it has adopted an intimate and inhumane design process. Therefore, this study reflects the impact of technology on the architecture of residential complexes in the contemporary period and during the two periods of Pahlavi and the Islamic Revolution, to achieve this, in the theoretical part with a qualitative approach and library studies and using the analytical-descriptive method, a theoretical framework is provided. In the practical part, the mentioned theoretical framework is evaluated through SPSS statistical program and finally personal analysis by field studies and questionnaire compilation. The research findings indicate that; there is a relatively weak relationship between the independent variable of "hard tools" from the discussion of technology and dependent variable of "residential complex" in the Pahlavi period compared to the period of the Islamic Revolution, but for the period of the Islamic Revolution, this relationship is more visible and stronger. So that the intensity of this relationship in the Pahlavi period with an average of 0.207 and in the Islamic Revolution with an average of 0.390. Among the significant issues; the important of "interior architecture/plan" in both mentioned periods is higher than the other two discussions, i.e. "interior decoration" and "area/ facade" in the architecture of complexes.
انصاری، حمیدرضا (۱۳۹۵)، تحلیلی بر معماری معاصر ایران، تهران، سبزان.
بحرینی، حسین (۱۳۹۶) تجدد، فراتجدد و پس از آن در شهرسازی، تهران، دانشگاه تهران.
بمانیان، محمدرضا (۱۳۸۸)،«ایدئولوژی و فناوری»، مجله منظر، ۱(۴)، صص ۶۸- ۶۹.
باور، سیروس (۱۳۸۹) نگاهی به پیدایی معماری نو در ایران، تهران، فضا.
بانی مسعود، امیر (۱۳۹۸) معماری معاصر ایران؛ در تکاپوی بین سنت و مدرنیته، تهران، هنر معماری قرن.
پرویزی، الهام؛ محمدجواد مهدوی نژاد، و محمدرضا بمانیان (۱۳۹۴) «بررسی نحوه کیفیت ورود فناوری در تاریخ معماری مدرن»، آرمانشهر، ۱۵، صص ۱- ۴.
تقی¬زاده، کتایون (۱۳۸۸)،«فقر تکنولوژی در صنعت ساخت»،مجله منظر، ۱(۴)، صص ۷۶- ۷۷.
حمزه¬نژاد، مهدی، زهرا رسولی، و سیدعباس یزدانفر (۱۳۹۴)«ویژگی¬های آرمانی معماری انقلاب اسلامی ایران»، فصلنامه مطالعات انقلاب اسلامی، ۱۲ (۴۱)، صص ۱۳۱- ۱۴۸.
رهنمایی، محمدتقی و پراوانه شاه¬حسینی (۱۳۹۳) فرآیند برنامه¬ریزی شهری ایران، ، تهران، سمت.
ضرغامی، اسماعیل (۱۳۹۶) نظریه پایداری اجتماعی و مجتمع¬های مسکونی، تهران، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی.
عینی¬فر، علیرضا و آزاده آقالطیفی (۱۳۹۰) «مفهوم قلمرو در مجموعه¬های مسکونی»، هنرهای زیبا-معماری و شهرسازی، ۴۷، ۱۷- ۲۸.
فیضی، محسن و مریم اسماعیل¬دخت (۱۳۹۴) «بازشناسی تحلیلی تکنولوژی¬های نوین ساخت جهت هویت-بخشی به بناهای معماری با رویکرد زمینه¬گرایی»، مدیریت شهری،۳۸، صص ۱۷۳- ۱۹۵.
قبادیان، وحید (۱۳۹۵) سبک¬شناسی و مبانی نظری در معماری معاصر ایران، تهران، علم معمار.
معظمی، منوچهر و عیسی حجت (۱۳۹۶) «ریشه¬های گسست و گم¬گشتگی فرهنگی در معماری معاصر ایران»، آرمانشهر، ۱۰ (۲۱)، صص ۱۰۳- ۱۱۲.
Biddulph, Mike (2016) Introduction to residential layout. Amsterdam: Architectural Press.
Fukuyama, F. (2012) The end of history and the last man. (20 nd.). New York: Free Press.
Grover, Ravi B. (2019) The relationship between science and technology and evolution in methods of knowledge production. Journal of History of Science 54 (1): 50-68.
Mccloy, Don (2014) Technology: Made simple. London: Heinemann.
Murphie, A., & Potts, J. (2017) Culture and Technology. London: In Palgrave.
Scharff, Robert C., & Val, D. (2014) Philosophy of Technology: the technological condition: An Anthology. United State: Blackwell Publishing.
Tang, Xinyuan, Li-Jen Kuo, Xuejun Ji, and Erin McTigue. (2018) A critical examination of the relationship among research, theory and practice: Technology and reading instruction. Journal of Computers & Education (125): 62-73.
فصلنامه علمي «مطالعات شهر ایرانی اسلامی»
شماره چهل و هفتم، بهار 1401: 29- 1
تاريخ دريافت: 17/07/1400
تاريخ پذيرش: 18/11/1401
نوع مقاله: پژوهشی
ارزیابی فناوری در معماری مجتمعهای مسکونی دوره معاصر 1
(نمونه موردی: مجتمعهای شهر تهران از دوره پهلوی تا امروز)
سونیا سیلوایه2
عباس غفاری3
مازیار آصفی4
عباس یزدانفر5
چکیده
معماری مسکونی در ایران و خصوصا در تهران، از اوایل پهلوی، دستخوش تغییراتی در ساختار کالبدی-کاربردیشد، بهنحوی که، بناهای تک واحدی به مجتمعهای آپارتمانی با زندگی عمودی تبدیل شدند. در این میان، یکی از مهترین عوامل موثر در این تحولات، فناوری حاصل از انقلاب صنعتی میباشد که بهعنوان عاملی قدرتمند، تحولات وسیعی را ایجاد نموده است. امروزه بناها بهواسطه توسعه تجهیزات و مصالح جدیدتر، با تحولات ساختاری زیادی و ارزشگذاریهای متفاوتی مواجه شدهاند کهاین پژوهش بازتاب اثرگذاری فناوری بر معماری مجتمعهای مسکونی در دوره معاصر و طی دو بازه زمانی پهلوی و انقلاب اسلامی را مورد توجه قرار داده است. در این راستا، در بخش نظری با رویکرد کیفی و مطالعات کتابخانهای و با بهرهگیری از روش تحلیلی-توصیفی، چهارچوب نظری ارائه شد و سپس با مطالعات میدانی و تدوین پرسشنامه، چهارچوب نظری از طریق برنامه آماری SPSSارزیابی و تحلیلشد. یافتههای پژوهش بیانگر آن است که؛ میان متغیر مستقل سختابزار(با سه بعد رفاهی، امنیتی و تنوع-تجمل) از بحث «فناوری» با سه بحث محوطه-نما، معماری داخلی-پلان و تزئینات از متغیر «مجتمع مسکونی» رابطه نسبتا ضعیفی در دوره پهلوی وجود داشته است در حالیکه در دوره انقلاب اسلامی این رابطه قویتر است و بهشدت احساس میشود. بدین معنی که در دوره پهلوی تغییرات در سختابزار میتواند تا حدودی در مجتمع مسکونی نیز تأثیرگذار باشد. اما برای بازه زمانی انقلاب اسلامی، این رابطه بیشتر بهچشم میآید، بهنحوی که شدت این رابطه در دوره پهلوی با میانگین۲۰۷/۰ و در دوره انقلاب اسلامی با میانگین۳۹۰/۰ میباشد که در میان مسئله قابل ملاحظه؛ اهمیت بالاتر بحث «معماری داخلی/پلان» در هر دو دوره مذکور نسبت به دو بحث دیگر یعنی «تزئینات داخلی» و « محوطه/نما» در معماری مجتمعها میباشد.
واژگان کلیدی: فناوری،مجتمع مسکونی، دوره پهلوی، دوره انقلاب اسلامی، شهر تهران.
مقدمه
[1] ۱. این مقاله برگرفته از رساله دکتری سونیا سیلوایه با عنوان «الگوی تعامل فناوری و سبک زندگی در معماری مجتمعهای مسکونی از دوره پهلوی اول تا امروز» است که به راهنمایی عباس غفاری (استاد راهنمای اول)، مازیار آصفی (استاد راهنمای دوم) و عباس یزدانفر (استاد مشاور) در دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه هنر اسلامی تبریز میباشد.
[2] * دانشجوی دکتری معماری دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه هنر اسلامی تبریز، ایران S.silvayeh@tabriziau.ac.ir
[3] ** نویسنده مسئول: دانشیار گروه معماری دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه هنر اسلامی تبریز، ایران Ghaffari@tabriziau.ac.ir
[4] *** استاد گروه معماری دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه هنر اسلامی تبریز، ایران Masefi@tabriziau.ac.ir
[5] **** دانشیار گروه معماری دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه علم و صنعت تهران، ایران Yazdanfar@iust.ac.ir
معماری ایران تا قبل از دوره معاصر، با تبعیت از روندی مشخص، بهصورت منطقی در جریان بوده است، اما از اواخر حکومت قاجار، سیر تحولی ناقصی را پشت سر گذراند که با ورود مدرنیسم، سرعت بیشتری نیز بهخود گرفت. به عقیده محققان؛ با ورود شاخصهای معماری مدرن بهویژه در دوره پهلوی، سرگردانی در مصادیق مختلفی همچون عدم تبعیت از الگویی واحد، کاهش کیفیت بناها و یا سرعت در تنوعبخشی به معماری بروز کرده است. (معظمی و حجت،۱۳۹۶: ۱۰۴). با وجود اینکه این تغییرات از دوره پایانی قاجار شروع شده بود اما سرعت این امر در دوره پهلوی اوج گرفت. (قبادیان، ۱۳۹۵: ۱۲۸). در این دوره، در برخی از شهرها و خصوصا در تهران، مدرنیته مبتنی بر تفکری خاص، بافت شهری را مورد توجه و تحولات خاصی قرار داد. (انصاری، ۱۳۹۵: ۵۵). از میان تحولات بهوجود آمده، تغییر نوع مسکن از بنایی تک واحد به آپارتمانهای چندطبقه و چند واحد، حائز اهمیت بیشتری است. زیرا با گسترش شهرنشینی، تولید انبوه مسکن و مجتمعهای مسکونی مورد توجه قرار گرفت. (ضرغامی، ۱۳۹۶: ۶۳). اما معماری و بهطور اخص معماری فضای مسکونی (و در اینجا معماری مجتمعهای مسکونی) از چهار بخش؛ -فرم (هندسه و شکل). –عملکرد (کاربریها). –فناوری (فرآیند ساخت، ایده و تفکر، مصالح، تکنیک و سیستمها). –فرهنگ و محتوا (مفاهیم و معانی مطرح شده در اثر) تشکیل شده است. (فیضی و اسماعیلدخت، ۱۳۹۴: ۱۸۳)،که برای بررسی دقیقتر، بحث فناوری در معماری مجتمعهای مسکونی بهعنوان یکی از عوامل تأثیرگذار در هویتبخشی به مکان، مدنظر قرار گرفته است و مدعای پژوهش این است که فناوری روزآمد، طالب کالبد معماری ویژهای است که تا حدودی شکل ویژهای به آننیز میبخشد و کیفیت بالاتر آن میتواند به کیفیت بالاتر مسکن (در بعد بیرونی نظیر محوطه،نما و در بعد درونی نظیر معماری داخلی، تزئینات و چیدمان) ارتباط پیدا کند. لذا مسئله مورد بررسی، وضعیت معماری مجتمعهای مسکونی معاصر است زیرا امروزه، هرچند بناهای کاربردیتریبه واسطه توسعه امکانات و ساخت مصالح ساخته شدهاند ولی فرآیند این طراحی، غیرصمیمی بودن را به ارمغان آورده است.
بررسی پیشینه، حکایت از خلا پژوهشهای کاملاً مرتبط با موضوع تحقیق حاضر دارد، اما در این میان، مطالعاتی صورت گرفته که میتواند بنیادهای نظری مطالعه حاضر را پوشش دهد. در این خصوص باید به رسالههای دکتری اشاره داشت که به جنبههای مختلفی از فناوری پرداخته است. در رساله شایانفر (۱۳۸۴)، بخش نخست آن مرتبط با مفهوم و بررسی تحولات دیدگاههای فناوری میباشد، در بخش دوم، تکنولوژی را همانند نوعی روش تفکر نسبت به جهان میداند که به نقد آن پرداخته شده است. رساله دیواندری (۱۳۹۲)، ابعاد گوناگون فناوری بومی را بازشناخته، بهگونهای که میتوان تحت شرایط خاصی، این فناوری را در مسکن روستایی معاصر بهکار برد. در رساله تقیزاده (۱۳۸۵)، نیز تلاش شده است به چگونگی روابط میان فناوری، فضای معماری و انسان با دیدگاه معماری متکی بر فناوری پی برده شود. همچنین باید از مقاله رحیمزاده (۱۳۸۷)، نام برد که در به سه تعریف از معماری دست یافته است، در تعاریف اول و دوم، فناوری و معماری دو چیز مستقل با تأثیر یکی بر دیگری دانسته میشوند، اما در حالت سوم، فناوری باعث ایجاد نحوهای از زندگی شده که حاصل آن معماری و فناوری مدرن میباشد. تحصیلدوست (۱۳۹۱)، نیز به این مسئله نیز توجه دارد که برای محلی عمل کردن اما جهانی اندیشیدن نیازمند به دو امر؛ رشد جامعه و تبدیل تکنولوژی روزآمد به فناوری بومی و در دسترس میباشد.
مبانی نظری
فناوری
همراستا با کلمه انگلیسی «تکنولوژی» است که از نظر گراور؛ فناوری دانشی است که به ارائه تکنیکها و ابزارها میپردازد. (Grover, 2019: 64). اما بنابر نظر تانگ؛ فناوری میتواند دستیابی به مستندات اصولی پیشرفت و اهداف را تسهیل کند. (Tang and et al, 2018: 70). مکلوی فناوری را فرآیند بهکارگیری معلومات علمی و غیرعلمی بهقصد بهرهبرداریهای عملی میداند که همان صنعت تعبیر میشود. (McCloy, 2014: 25). که در نهایت؛ جوامع از نظر شیوه دستیابی به فناوری را میتوان به سه دسته تقسیم نمود. (تقیزاده، ۱۳۸۸: ۷۶).
تصویر ۱: شیوه دستیابی به فناوری در جوامع مختلف (تقیزاده،۱۳۸۸)
در طول تاریخ، فناوری نهتنها خنثی نبوده، بلکه نتیجه نگرشها و انگیزههای انسانها و جوامع مختلف با مزایا و معایب نسبی نیز بوده است. (بمانیان، ۱۳۸۸: ۶۸). در این میان، مورفی و پاتز در کتاب فرهنگ و فناوری، موارد مختلفی از نحوه تأثیر فناوری بر زندگی انسان را مطرح میکنند که برجستهترین مورد تاریخی، تغییر جوامع از فئودالیسم به سرمایهداری با بروز سطح جدیدی از قابلیتهای فناوری میباشد. (Murphie& Potts, 2017). فوکویاما، نمونه مدرنتری از فناوری را ارائه میدهد، بهگونهای که در کشورهای توسعه یافته، ابزار مهمی جهت تحمیل فرهنگ به ملتهایی با قدرت کمتر را فراهم میکند. (Fukuyama, 2012: 45). امابهطور کلی، مردم هم برای کارکردهای عملی و هم برای مزایای اجتماعی، فناوریهای جدید را میپذیرفتند،لذا بررسی ارزیابی فناوری چالشی روبه فزونیاست که جوامع و مراکز تحقیقات جهت بهبود فناوری و در نتیجه حمایت از فناوری نو برای پیشرفت جامعه با آن مواجه هستند که همین مسئله، میزان اهمیت موضوع را مشخص میکند.
فناوری و معماری
با توجه به میانرشتهای بودن دانش معماری و همچنین وابستگی آن به مباحث مادی، نیازمند به تبعیت از قوانین موجود در طبیعت است که در راستای این امر، ضرورت بهرهگیری از فناوری نمایان میشود. در همین رابطه، در سطح غیرکلان (خرد) و غیرمحتوایی (اثر)، فناوری به شیوههای مختلفی از جمله سیستمهای کالبدی، تاسیساتی و مصالح در آن نفوذ میکند و تأثیرگذار است. (پرویزی و همکاران، ۱۳۹۴).
تصویر ۲: نحوه ارتباط فناوری با معماری (پرویزی و همکاران، ۱۳۹۴)
اما در این پژوهش، با تمرکز بر دیدگاه ویتروویوس (معتقد به سه اصل استحکام (ایستایی و پایداری)، مفید بودن (کارایی) و ظرافت (زیبایی))، میتوان به ابعاد فناوری مرتبط با معماری دست یافت:
تصویر ۳: ارتباط معماری با عوامل آن
فناوری تمامی عناصر مادی و تجهیزات اطراف ما، نظیر بناهای ساخته شده با ابزار تکنولوژیک و ابزار رسانهای را دربرمیگیرد، بهنحوی که پیشرفت روزافزون آن خصوصا در دوره معاصر، منجر به تغییرات وسیع از دوره پهلوی تا به امروز بوده است.در این خصوص، کلاین، فناوری را در چند سطح بررسی میکند: ۱.ابزار تولید محصول یا خدمت خاص(ماشینآلات تبدیل منابع به یک محصول خاص). ۲.ابزار طراحی و مهندسی (نرمافزار طراحی و مهندسی برای محصولی خاص). ۳.ابزار تولید نرمافزار تولید محصول (روشی است که از آن معادلات و علوم کاربردی تولید میشود). وی، فناوری را در چند سطح میبیند که رایجترین آن، ابزارهای ساخته شده (ماشین، کامپیوتر و..) هستند. در تلقی دوم منابع اولیه، نیروی انسانی متخصص و فرآیندهایی را که به تولید ابزارهای مورد نیاز (تلقی اول فناوری) میانجامد، فناوری خوانده میشود. در نگاهی عمیقتر، دانش فنی، روششناسی، اطلاعات و مهارتهایی که به ساخت، نگهداری و توسعه صنعتی بینجامد، فناوری دانسته میشود. (Scharff and Dusek, 2014: 210-212). با بیان این مطالب، واضح است که بحث سختابزار (ابزار.وسیله)، یکی از مولفههای اصلی و مهم فناوری محسوب میشود که از گستردگی بالایی برخوردار است و به جنبههای مختلفی اشاره دارد،که در ادامه، معیارهای مرتبط با آن بیان میشود. (لازم به توضیح است که انتخاب این مولفه با تکیه بر روش دلفی و آزمونهای آماری فریدمن و بوت استرپ در رساله مذکور صورت گرفته است که ذکر تمامی آن مراحل در این پژوهش امکانپذیر نمیباشد).
معیارهای «سختابزار» در بحث فناوری
در تقسیمبندی بحث «سختابزار» از نظر ادوارد هال بهره گرفته شده است. بنابه نظر وی، معماری از عناصری با ماهیتی غیریکسان شامل فضاهای ثابت، نیمهثابت و غیرثابت تشکیل شده است. فضاهای ثابت دارای قواعد عینیتیافته با جنبه کالبدی میباشند. فضاهای نیمهثابت دارای الگوهای انعطافپذیرند و شامل انواع مبلمان میگردند و فضاهای غیرثابت که فعالیت و رفتار، نوع فضا را محقق میسازند، که در این پژوهش، جنبههای عینی معماری دو فضای ملموستر ثابت و نیمهثابت که ارتباط بیشتری با بحث فناوری و به تبع مولفه «سختابزار» دارند، مدنظر است. از طرف دیگر با توجه به مباحث فضای ثابت و نیمهثابت، بیشتر در معماری داخلی ساختمان به این مولفه توجه شده است:
تصویر ۴: نحوه انتخاب معیارها در بحث «سختابزار»
جدول ۱: معیارهای مرتبط با بحث«سختابزار»
در خصوص تقسیمبندی مرتبط با ابعاد «سختابزار» باید اشاره نمود که باتوجه دیدگاه ویتروویوس که در تصویر ۳ به آن توجه شد، سه بعد سودمندی، ایستایی و زیبایی انتخاب و بهمنظور ایجاد امکان سنجش تأثیر این ابعاد در نمونههای موردی، در دو فضای مسکونی و مشاع بررسی، تدقیق و تبیین گردید.
مجتمعهای مسکونی
در دوره معاصر و بهدنبال تغییر شرایطی همچون رشد جمعیت و گرایش بیشتر به شهرنشینی،تامین مسکن بهعنوان مسئلهای مهم در مباحث توسعه کشور مطرح شد که سیاست تولید انبوه مسکن از جانب دولت و در قالب مجتمع مسکونی پیشنهاد گردید. (بحرینی، ۱۳۹۶: ۷۱). بهطور کلی، ایجاد مجتمعهای مسکونی یکی از اساسیترین دگرگونیها در روند سکونت انسان محسوب میشود که بهعنوان الگوی اصلی مسکن در دوران امروزی بدل شده است. مجتمعهای مسکونی گونهشناسیهای مختلفی برپایه شاخص ارتفاع (شامل کوتاه مرتبه، میان مرتبه و بلند مرتبه) یا نحوه چیدمان بلوکها (شامل چیدمان محیطی، منفرد، ردیفی (یا همان خطی) و چیدمان مختلط از ترکیب سایر بلوکها) (Biddulph,2016: 49) را به خود اختصاص داده اند.
تصویر ۵: خصوصیات کلی مجتمعهای مسکونی1
در این میان نکته حائز اهمیت، بحث پایداری(1) و توسعه پایدار در مجتمعها میباشد که تعریف مورد توافق اکثریت محققان، سه حوزه اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی با جنبههای مختلف؛ دسترسیپذیری، سلامت، رفاه ساکنان، احساس امنیت و ... را دربرمیگیرد.
تصویر ۶: معیارهای پایداری مجتمعهای مسکونی (منبع: نگارندگان با برداشت از: (ضرغامی، ۱۳۹۶)/ (کتابچی و همکاران، ۱۳۹۷)/ (عزیزی، ۱۳۸۵))
[1] ۲تصاویر برگرفته از سایت:http://memar98.comوhttp://atisaz.org
در تصویر ۶، میتوان حوزههای مذکور را در دو دسته: ـ تناسبات و سازماندهی فضا (چگونگی کالبد و ویژگیهای فیزیکی) و ـ تسهیلات و خدمات فضا (ویژگیهای مجتمع و رفع نیازها) قرار داد.
معیارهای معماری مجتمعهای مسکونی
برای ارزیابی معماری مجتمعهای مسکونی و با توجه به پلان، وضعیت نماسازی و معماری داخلی، نیاز است که دستهبندی از موارد مرتبط با این بحث صورت گیرد تا به معیارهای زیر دست یافت:
تصویر ۷:نحوه انتخاب معیارها در بحث «مجتمعهای مسکونی»
در دستهبندی بالا؛ سه مقیاس کلان (ارتباط بیرونی مجموعه مسکونی با محیط مجاور)، میانه (روابط درونی مجموعه) وخرد (واحد مسکونی و ابعاد داخلی آن) مطرح میشود. (عینیفر و آقالطیفی، ۱۳۹۰: ۲۱). بهعبارت دیگر؛ در بحث الگوی کلان، به مباحثی همچون فضاسازی محوطه، نماسازی مجتمع و مباحثی از این قبیل توجه میشود، در الگوی میانه، بر پلان و چگونگی طراحی آن تمرکز بیشتری میشود و در نهایت در مقیاس خردبه مباحث جزئیتر نظیر تزئینات داخلی بنا توجه میشود. در ادامه، معیارهای مرتبطبا سه مقیاس مذکور و با توجه به مباحث پایداری در مجتمعها (تصویر ۶)،مطرح میگردد:
جدول ۲: معیارهای پایداری «معماری مجتمعهای مسکونی»
معیارها، در قالب پرسشنامه تدوین میگردند که با توجه به جامعه آماری مورد بررسی و تحلیل قرار خواهند گرفت.
دوران پهلوی تا به امروز
تحولات سیاسی برروی مسائل مختلفی از جمله معماری تأثیرگذار است، زیرا قدرت جدید از هر ابزاری نظیر هنر و معماری برای پایداری بیشتر پایههای حکومت خود استفاده میکند. (حمزهنژاد و همکاران، ۱۳۹۴: ۱۳۷).حکومت پهلوی را میتوانآغاز معماری نو بهشمار آورد بهنحوی که بناهای ساخته شده آن، بروز اولین دگرگونیهای معماری در ایران محسوب میشوند. (باور، ۱۳۸۹: ۵۹). در دوره رضاشاه، اقداماتی بنیادی اما ناکافی در راستای توسعه کشور در سه گروه؛ اصلاحات اقتصادی، اداری و اجتماعی انجام گرفت که با شروع جنگ جهانی، به یک مرتبه پایان یافت. (بانیمسعود، ۱۳۹۸: ۱۷۹).با وجود برنامههای پنج ساله توسعه از زمان رضاشاه تا پس از پیروزی انقلاب، طرحهای جامع شهری نیز با برنامهای دهساله برای انتظام عرصههای شهری تهیه شدند. (رهنمایی، ۱۳۹۳: ۹۵).براساس تقسیمبندیسیاسی-تاریخی، دوران معاصر شامل سه دوره پهلوی اول، پهلوی دوم و پس از انقلاب اسلامی میباشد، که میتوان آن را با توجه به برنامههای عمرانی و همچنین طرحهای جامع شهری کشور، شامل هر بیست سال یکبار در نظر گرفت که تقریبا همان سه دوره مذکور را شامل میشود، براین اساس، در این پژوهش، بررسی بحث مسکن و مجتمعهای مسکونی، با توجه به جریان تغییرات سیاسی که برپایه دستهبندی دورههای تاریخی-سیاسی است،
تصویر ۷: مدل نظری بر مبنای متغیر مستقل و وابسته پژوهش
صورت میپذیرد، این تقسیمبندی مبتنی بر دوره پهلوی (اول و دوم) و دوره انقلاب اسلامی میباشد، که با توجه به تأثیرات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی که بر روال ساختوسازها موثرند، از جامعیت بیشتری برخوردار میباشد.
مدل نظری پژوهش
با توجه به مطالبی که ازمباحث فناوری و مجتمعهای مسکونی مطرح شد، میتوان مدل نظری پژوهش را ارائه نمود:
روششناسی
در راستای پاسخ به سوال پژوهش، در بخش نظری با رویکرد کیفی و با بهرهگیری از روش تحلیلی-توصیفی، چهارچوب نظری ارائه میشود، در بخش عملی نیز با روش مطالعات میدانی و مصاحبه با ساکنان مجتمعهای مسکونی، معیارهای واقع در بخش نظری از طریق آزمون آماری ارزیابی میگردد که نتایج بهصورت دادههای کمی میباشند که در این راستا برای تحلیل آنها از شیوه همبستگی و نرمافزار SPSSاستفاده خواهد شد. در نهایت یافتههای حاصل با استفاده از استدلال منطقی در ارتباط با چهارچوب نظری مطرح در این پژوهش مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرند و نتایج ارائه میگردد.
جامعه آماری و حجم نمونه
با بررسی حکومتپهلوی، مشخص گردید که دوره پهلوی اول، دوره ایجاد زیرساختهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و ... مدرنیسم بوده و تأثیر تحولات بیشتر در بناهای عمومی و دولتی نظیر بانک، ایستگاه راهآهن و ... نسبت به ساختمانهای مسکونی دیده میشود. (قبادیان، ۱۳۹۵: ۱۳۸). لذا میتوان مجتمعهای مسکونی را صرفا در دو بخش مجزای دوره پهلوی و دوره انقلاب اسلامی در نظر گرفت.راجع به انتخاب مجتمعها نیز، مطالعاتی صورت گرفت و مجتمعهای مسکونی از مناطق خاصی از تهران (مناطق۱، ۲و ۳) انتخاب شدند که دلیل آن را میتوان برخوداری از تمکن نسبی مالی و ساختار فرهنگی نسبتا مشترک ساکنان این مجتمعها دانست که در این حالت، افراد دارای حق انتخاب بیشتر و توانایی اعمال نظر هستند، علاوه بر آن، سه مقیاس ارتفاعی نیز در نظر گرفته شد که جهت دستیابی به نمونههایی که بیانگر کل جامعه آماری باشد، مجتمعهایی که مشخصات آنها بهنحوی قابل تعمیم به جامعه آماری نیست و یا به دلایل امنیتی قابل بررسی نیستند، از جامعه حذف میشوند. از میان مجتمعهای باقیمانده،ویژگیها و شاخصهای (سال ساخت، تعداد بلوکها، واحدها و ...) آنها مطرح میشود تا بتوان، تعداد مشخصی را برگزید. در جدول زیر میتوان این مشخصات را مشاهده نمود:
جدول ۳: مجتمعهای مسکونی واقع در 3 منطقه از تهران با مشخصات آنها
به دلیل آنکه هر مجتمع شامل چندین بلوک و تعداد کثیری واحد مسکونی است، لذا برای هر مجتمع به روش نمونهگیری خوشهای، صرفا یک بلوک انتخاب میشود و برای حجم نمونه نیز تعداد واحدهای آن بلوک مدنظر قرار میگیرد. در نهایت، با جمع واحدهای سه بلوک مجتمعهای پهلوی، تعداد ۱۶۵ واحد و برای دوره انقلاب نیز ۱۸۰ واحد بهدست میآید که با فرمول کوکران، حجم نمونه برای مجتمعهای دوره پهلوی،۱۱۶ پرسشنامه و برای دوره انقلاب ۱۲۳ میباشد که برای همسان و یکنواخت بودن پرسشنامه، بهطور کلی، ۱۲۴ پرسشنامه برای مجتمعهای دوره پهلوی و ۱۲۴ پرسشنامه نیز برای مجتمعهای دوره انقلاب اسلامی مدنظر قرار گرفت.
مرور و تحلیل یافتهها
در این بخش، تحلیل آماری متغیرهای پژوهش مشخص میشود. برای پایایی از آلفای کرونباخبهره گرفته شد، که با مقدار بیشتر از ۷/۰ از استاندارد پایایی برخودار است. با توجه به بررسی کلموگروف-اسمیرنف مشخص میشود که دادهها از توزیع نرمال برخوردار هستند، لذا برای بررسی همبستگی بین متغیرها از آزمون پارامتریک پیرسون استفاده میشود.
آزمون پیرسون متغیرها
بررسی دادههای تحلیل آماری نشاندهنده آن است، رابطه مثبت و معناداری میان سختابزار و مجتمعهای مسکونی در هر دو بازه زمانی وجود دارد.
جدول ۴: آزمون ضریب همبستگی پیرسون در دو بازه زمانی پهلوی و انقلاب اسلامی
با توجه به جدول بالا، شدت رابطه در دوره پهلوی، ۲۰۷/۰و در بعد از انقلاب ۳۹۰/۰ است. امروزه فناوری بهصورت عام (و در این بحث سختابزار بهصورت خاص) در حال پیشرفت روزافزون است، بهنحوی که سرعت تغییرات آن از دوره پهلوی تا به امروز بهصورت چشمگیری مورد توجه بوده است. در مجتمعهای دوره انقلاب، بهکارگیری مصالح بهروز در ساخت بناها خودنمایی میکند و تنوع مصالح حاصل از پیشرفت فناوری موجب شده که نماهای متفاوتی (نظیر رومی، کامپوزیت) بهکار گرفته شود، این در حالی است که در دوره پهلوی میتوان شاهد مصالحی یکنواخت (همچون نماهای ساده بتنی) در ساخت بنا بود. علاوه بر آن، امروزه بالا رفتن کیفیت مصالح در ساخت دیوار و مقاومت بیشتر در برابر سوانح، میتواند در ارتفاع مجتمعها تأثیر داشته باشد و بناها با ارتفاع بلندتری ساخته شوند، در این خصوص توجه به این نکته مهم است که بخشی از مجتمعهای مقیاس بزرگ دوره پهلوی که ارتفاع بلندی دارند در سالهای بعد از انقلاب ساخته شدهاند. همین امر بیانگر آن است که با پیشرفت فناوری، امکان ساخت بناهای بلندتر میباشد.
تصویر ۸: ارتفاع مجتمع دوره پهلوی (تصویر راست) نسبت به ارتفاع مجتمع دوره انقلاب (تصویر چپ) (http://memar98.com)
در بحث امنیت نیز، ابزار ضدسرقت و نورپردازیهای مناسب باعث میشود فضای بیرون و درون مجتمع قابل رویت باشد (تصویر ۹) و کنترل نظارت اجتماعی نیز امکانپذیر باشد، بهنحوی که امکان تردد شبانه برای بانوان نیز فراهم شود.
تصویر ۹: نورپردازیهای مناسب شب و حس امنیت بیشتر در مجتمع باغ بهشت دوره انقلاب اسلامی(http://baghebehesht.ir)
بهطور کلی، در مجتمعهای انقلاب اسلامی، با تحولات فناوری، زیرمجموعههای بحث سختابزار نیز پیشرفت و تأثیر بیشتری از زمان ساخت تا بهرهبرداری در مجتمعها را در پی داشته است، لذا این رابطه در مجتمعهای مسکونی امروزی بهشکل قویتری نمایان شده است.
آزمون تیتست متغیرهای پژوهش
نتایج تیتست «سختابزار»
با مقایسه میانگینها در این آزمون، باید اذعان نمود که، اکثر زیرشاخصها در دوره انقلاب اسلامی تا به امروز میانگین بیشتری دارند. در بحث فضای مسکونی که مباحثی همچون میزان مقاومت کف (سرامیک، پارکت و ...) در برابر سرما، ضربه و .. و همچنین میزان تنوع و لوکس بودن آن مطرح است. همانطور که پیشتر نیز اشاره شد، پیشرفت روزافزون فناوری از دوره پهلوی تا به امروز باعث شده است که امروزه در نوع و مقاومت مصالح تغییرات شگرفی حاصل شود، بهنحوی که میتوان شاهد طرحها و جنسهای متنوع در مصالح نظیر کفسازیها بود.
تصویر ۱۰: نوع کفسازی مجتمعآتیساز دوره پهلوی (سمت راست) نسبت به مجتمعپردیسان دوره انقلاب (تصویر چپ ) (نگارندگان)
همچنین، در مجتمعهای انقلاب، تنوع نورپردازی بیشتر بهچشم میآید و قابل مشاهده است.
تصویر ۱۱: نورپردازی ساده مجتمع دوره پهلوی (تصویر سمت راست) نسبت به مجتمع دوره انقلاب (تصویر چپ) (نگارندگان)
در ادامهبخش مسکونی، میانگین آزمون تیتستفضای نیمهثابتمجتمع دوره پهلوی از مجتمع دوره انقلاب کمتر میباشد، که مواردی همچون استفاده از وسایل لوکس و تزئینیتر بودن ابزار نسبت به کاربردیتر بودنشان مطرح میشود. بهنظر میرسد هراندازه مجتمع با مصالح بهروزتری ساخته شده باشد، بهنحوی که فضای داخلی متجمل و با تنوع رنگ و نورپردازی بیشتری بهچشم آید، متاثر از آن، تمایل بیشتری برای تجملاتیتر شدن فضای داخل با مبلمان وجود خواهد داشت، لذا میانگین بالاتر خواهد بود.دربحث فضای مشاعو در وضعیت دوره پهلوی، فضای ثابت، میانگین کمتری را به خود اختصاص داده است که مباحثی نظیر تهویه از پنجرهها، روشناییهای مناسب در راهروها (سنسورهای روشنایی)، ابزار ضدسرقت را شامل میشود. با توجه به بررسیها در مجتمعهای دوره پهلوی، سیستمهای مرکزی سرمایش/گرمایش بیشتر مورد استفاده بوده است، این در حالی است که با پیشرفت فناوری و ابزارآلات، در مجتمعهای ساخته شده دوره انقلاب، استفاده از سیستمهای مجزا بیشتر مدنظر است که همین امر موجب رضایت بیشتر ساکنان از این شرایط است. بهنظر میرسد که با گذشت زمان و تحولات و پیشرفت روزافزون فناوری در همه ابعاد (مصالح، شیوه ساخت، تکنیکهای نورپردازی، تاسیسات و ...) و با توجه به ارتباط فناوری با معماری، میتوان گفت این تغییرات، تأثیر خود را در ساخت معماری مجتمعهای مسکونی خصوصا دوره انقلاب اسلامی برجای گذاشتهاند و همین امر باعث شده است که بر موضوع فناوری در ساخت فضای مشاع نیز تمرکز بیشتری شود و به تبع آن، با توجه به تأثیر مثبت رفاهی آن در گذران زندگی ساکنان، نگرش مثبتتری در برخورد با این نوع مباحث (بخش نیمهثابت فضای مشاع) از دیدگاه پاسخگویان واقع در مجتمعهای دوره انقلاب اسلامی وجود داشته باشد. در ادامه و دربحث فضای مشاع، نمره اختلاف میانگینهای فضای نیمهثابت در مجتمعهای هردو دوره بسیار ناچیز است که میتوان از آن صرفنظر نمود.
نتایج تیتست مجتمع مسکونی
در بعد محوطه و نما، نمره میانگین شاخصتناسبات/سازماندهیفضا در مجتمعهای دوره پهلوی کمتر از مجتمعهای امروزی است. این بخش بیانگر مسائلی همچون ارتفاع بلوکها، نحوه قرارگیری آنها و همچنین نوع نمای بنا میباشد که در مجتمعهای امروزی بیشتر مورد توجه بوده است، شاید بتوان گفت در این مجتمعها، استفاده از مصالح بهروز و نماهایی همچون رومی نسبت به مجتمعهای پهلوی بیشتر مورد توجه است، لذا میانگین آن بالاتر میباشد.
تصویر ۱۲:تفاوت نوع نما در مجتمعدوره پهلوی (تصویر راست) نسبت به مجتمعدوره انقلاب (تصویر چپ) (نگارندگان)
در بحث از بعد معماری داخلی و پلان(مقیاس میانه)، میانگین شاخص تناسبات/سازماندهیفضا در مجتمعهای دوره پهلوی بیشتر از مجتمعهای امروزی است، که مباحثی نظیر نحوه چیدمان فضاها، نوع آشپزخانه و چگونگی ارتباط فضاها را به خود اختصاص داده است. آنچه بهنظر میرسد این است که؛ در مجتمعهای ساخته شده در دوره پهلوی، نحوه قرارگیری هرفضا و ارتباط آنها با یکدیگر بهدلیل وجود فضاهای ثابت (دیوارها) بهگونهای مشخصتر است و امکان تشخیص نیز سادهتر میباشد، اما در مجتمعهای دوره انقلاب که تقسیمبندی بیشتر از طریق مبلمانها و همچنین تفاوت در نوع کفسازی فضاها انجام میپذیرد، امکان تشخیص دشوارتر میباشد.
تصویر ۱۳:نوع تقسیمبندی فضا در مجتمعآتیساز دوره پهلوی (تصویر بالا) نسبت به مجتمعدوره انقلاب (تصاویر پایین) (نگارندگان)
در بحث از بعد معماری داخلی و پلان، نمره میانگین فضای شاخص تسهیلات/خدمات فضادر مجتمعهای دوره انقلاب کمتر از دوره پهلوی است که مباحثی همچون بهرهگیری بیشتر از فضاهای نیمهباز (تراس و ...) و یا جلوی دید نبودن فضاهای بهداشتی مطرح شده است که در مجتمعهای دوره پهلوی با توجه به نوع تقسیمبندی فضا و استفاده بیشتر از فضای ثابت نظیر دیوارها، میتوان اظهار داشت که فضاهایی همچون سرویس بهداشتی دور از دید قرار دارند.
تصویر ۱۴:استفاده از ابعاد ثابت در مجتمعاکباتان دوره پهلوی (memar98.com) نسبت به مجتمعباغ بهشت دوره انقلاب (baghebehesh.ir)
در بحث از بعد تزئینات داخلی(مقیاس خرد)، اختلاف میانگین شاخص تسهیلات/خدمات فضا در هر دو دوره پهلوی، بسیار ناچیز است، اما میتوان در این خصوص بیان داشت که؛ تولید مصالح جدید و همچنین ایجاد فناوریهای مناسبتر برای نورپردازیها، در ساخت مجتمعهای مسکونی دوره انقلاب اسلامی به بعد بیشتر مورد توجه بوده است و در نتیجه، نگرش پاسخگویان در این مجتمعها با دیدگاه مثبتتری همراه بوده است.اما با توجه به اینکه تمرکز بحث اصلی، مبنی بر تأثیر فناوری بر معماری مجتمعهای مسکونی است، لذا برای این منظور، شاخصهایی از تناسبات و سازماندهی بههمراه تسهیلات و خدمات فضا در سه مقیاس کلان، میانه و خرد برای معماری مجتمعها مدنظر قرار گرفت. در این خصوص و در بحث «سختابزار» مشخص میشود که فضای ثابت و نیمهثابت در بخش مسکونی نسبت به بخش مشاع از میانگین و میزان اهمیت بالاتری برخوردار است که در زیر قابل مشاهده است:
تصویر ۱۵: نتایج میانگین ابعاد «سختابزار» برای هر دو بحث پهلوی و انقلاب اسلامی
در نهایت و با توجه به نتایج آزمونهای پیرسون و تیتست میتوان گفتکه میانگین بحث فناوری با مولفه «سختابزار» در دوره انقلاباسلامی بیشتر از دوره پهلوی است که در تصویر زیر قابل مشاهده میباشد:
تصویر ۱۶: نتایج آزمون پیرسون در مجتمعهای دو دوره پهلوی و انقلاب اسلامی
نتیجهگیری
این مطالعه تلاشی برای پاسخگویی به تأثیر تحولات بحث فناوری در معماری مجتمعهای مسکونی بود کهجامعه آماری از میان ساکنان مجتمعهای مسکونی در دوره پهلوی و انقلاب اسلامی انتخاب شدند. پس از جمعآوری دادهها و اعمال آزمونهای مرتبط در خصوص متغیرهای اصلی پژوهش (آزمون پیرسون و تیتست)، نتایج بیانگر آن است که در برخی موارد (با توجه به پیشرفت فناوری)، میان ساکنان واقع در این دو نوع مجتمعها اختلاف نظر وجود دارد و در برخی موارد با توجه به شرایط فرهنگی و اعتقادی یکسان، این اختلافنظرها چشمگیر نیست و قابل اغماض میباشد. به تبع این امر، درخصوص ارتباط خطی میان متغیرها (صرفا دو متغیر با یکدیگر)، همین مسئله خودنمایی میکند، بهگونهای که از نظر ساکنین، ارتباط میان متغیر سختابزار از بحث فناوری با متغیر معماری مجتمع مسکونی، متفاوت است. (در مواردی این ارتباط بیشتر و قویتر و در برخی موارد نیز ارتباط ضعیفتری وجود دارد) که با تحلیل و استدلال منطقی، توضیحات مرتبط با آنها ارائه گردید. بهطور کلی هرچند که امروزه فناوریهای پیشرفته و نو در ساخت معماری مجتمعهای مسکونی تأثیر بیشتری نسبت به مجتمعهای دوره پهلوی را دارند، اما این امر به تنهایی در رفع نیازهای گوناگون فرهنگی و هویتی و تسهیلات متنوع کافی نیست و در این راستا همخوانی و همسازی با ساختارهای فرهنگی و هویتی اهمیت بیشتری را دارد زیرا، بهنظر میرسد که در مجتمعهای مسکونی ساخته شده در دوره پهلوی به مسائلی همچون نحوه ارتباط فضاها با یکدیگر و یا اختصاص فضا برای فعالیتی خاص توجه بیشتری شده است اما در مجتمعهای دوره انقلاب اسلامی، احتمال چنین امری (به دلیل کاهش متراژ، سرعت ساخت بالاتر و کمیتر شدن مسائل و یا افزایش جمعیت) کاهش یافته است.
در رابطه با بحث کیفی تحلیلها و استدلاهای منطقی منتج از دادههای نظری و عملی، آنچهکه میتوان از باب نتیجهگیری بیان نمود این است که؛ بخش مسکونی با دو بعد فضای ثابت و نیمهثابت نسبت به بخش مشاع، از میانگین بالاتر و در نتیجه تأثیرگذاری بیشتر در مجتمعهای مسکونی برخوردار هستند که در راستای کیفیت بالاتر مجتمعها، گزینههایی در زمینه موضوعات زیر را میتوان ارائه نمود:
¢ در بخش تسهیلات-خدمات فضا در مجتمعها:
در بعد اجتماعی مجتمعهای مسکونی:
-بهرهگیری از حیاط خلوت و یا تراس میتواند گزینه کارآمدی باشد که به تبع آن منجر به ارتباطات و مشارکت جمعی بیشتر ساکنان واحد مسکونی با یکدیگر میشود. علاوه بر آن، اختصاص دادن فضایی برای برنامههای فرهنگی و یا تفریحی (خصوصا برای کودکان) مناسب میباشد. همچنین استفاده از وسایل و ابزاری نظیر صندلیها (از سختابزار) جهت استراحت و حضور بیشتر و در نتیجه امکان ارتباط بیشتر افراد با یکدیگر، کارآمد میباشد، همچنین با کمک فناوری پیشرفته و تولید مصالح با کیفیت (از سختابزار)، از ستونهایی مستحکم (و یا فضای بدون ستون و با کمک سقف و دیوارها)، جهت ایجاد فضایی باز استفاده نمود که به تبع آن امکان ارتباطات و برخوردهای عمومی نیز بیشتر خواهد شد. این عوامل منجر به دستیابی به سرزندگی بیشتر در مجتمعها میشوند.
- برای حفظ قلمرو خانواده در مقابل جرم، استفاده از ابزار ضدسرقت در بخش مسکونی و بهکارگیری نورپردازیهای مناسب جهت امکان نظارت بر فضاها، عملکردهای مناسبی محسوب میشوند. این عوامل منجر به حفظ امنیت (روحی و جسمی) در مجتمعها میشوند.
در بعد زیستمحیطی مجتمعهای مسکونی:
- نیاز است که با در نظر گرفتن سیستم دفع پسماندها (انتقال از واحد و مشاع به بیرون ساختمان) به حفظ سلامت و نظافت نیز کمک بیشتری نمود. میتوان از پنجرهها (از سختابزار) برای دریافت نور- تهویه و استفاده از چشمانداز و فضای سبز بهره گرفت که به تبع آن موجب حفظ سلامت جسمی و روحی نیز میگردد. میتوان این بخش را تحت عنوان حفظ فضای سبز و حفظ نظافت در نظر گرفت.
در بعد اقتصادی مجتمعهای مسکونی:
- در این خصوص، کیفیت بالای مصالح میتواند کارآمد باشد که به تبع آن، کالبد بناها آسیب کمتری میبیند و همین امر منجر به حفظ هزینهها و صرفه اقتصادی میشود. بحث عایقهای بهکار گرفته شده در ساخت فضاهای ثابت نیز همین نتایج را در پی خواهند داشت که میتوان از آنها تحت عنوان بهرهوری اقتصادی نام برد.
- از طرف دیگر، با مصالح بهروز و فناوری پیشرفته، میتوان با بلندمرتبهسازی، فضاهایی را جهت اجازه فعالیتهای ورزشی و یا برگزاری مراسمها در اختیار گرفت که این امر منجر به سودآوری فعالیت اقتصادی و در پی آن نظام فعالیت-اشتغال میشود.
¢در بخش تناسبات-سازماندهی در مجتمعها:
در بعد کالبدی مجتمعهای مسکونی:
- جهت اختصاص فضایی برای مطالعه و ورزش (تنوع عملکردی)، نیاز است که به ساختار سلامت (با اهمیت به تناسب اندام) و ساختار تفریح و فراغت (با اهمیت فعالیتهای فرهنگی) توجه بیشتری شود، که در این خصوص وجود مبلمان مناسب نظیر میز و وسایل مخصوص کار، تلویزیون و... برای انجام این امور مناسب هستند. از طرف دیگر تنوع در مصالح دیوار، کفسازی و بهطور کلی تزئینات و تغییر فضاسازی جهت ایجاد حس بهتر برای انجام امور ذکر شده میتواند سودمند باشد. لذا با توجه به هدف که تنوع عملکرد است، میتوان از آن بهعنوان ابعاد فضا و نظاممندی نام برد.
- برای دلبازتر شدن فضا نیاز است که به ساختار سلامت روحی (با وجود نور مناسب و فضای سبز در منزل) تاکید بیشتری شود که در این رابطه میتوان علاوه بر وجود پنجرهها در مکانهای مناسب، از ابزار روشنایی (با استفادههای تزئینی نظیر نورپردازیهای مخفی) نام برد و در نهایت وجود کفسازی لوکس که جلوه خاصی داشته باشد نیز در حفظ زیبایی و دلبازتر شدن فضا تأثیرگذار است که عوامل مطرح شده را تحت عنوان زیبایی نام برد.
باید در نظر داشت که معماری بهطور کلی و معماری مجتمع مسکونی بهطور جزء نمیتواند بدون فناوری امکان ظهور یابد، زیرا یکی از اساسیترین شاخصهای برپاکننده هر اثر معماری (در این بحث مجتمع مسکونی)، فناوری است، بنابراین تأثیر فناوری در این موضوع پنهان نیست. در طول تاریخ تحولات معماری، فناوری، محور تغییرات در معماری بوده است. اما باید توجه داشت که در دوران گذشته ارتباط میان این دو با انسجام خاصی همراه بود که در دوره معاصر این انسجام به هم ریخت و در فاز جدیدی وارد شد، زیرا ارتباط با کشورهای غربی موجب ورود مصالح و فناوریهای جدید به کشور شد و در معماری ایران بهکار گرفته شد، اما به دلایل مختلفی همچون عدم دانش کافی، نبود استانداردهای مناسب در نحوه استفاده از این فناوریها و همچنین عدم فرهنگسازی مناسب باعث شد که بهصورتی ناقص و ناکارآمد مورد استفاده قرار گیرد، طوری که با گذشت زمان خصوصا در بعد از انقلاب، هرچند بناها از نقطه نظر فناوری ممکن است ارزشمندتر شده باشند، بهنحوی که پیشرفت فناوری ساخت، ابزار مناسبی را در اختیار معماران قرار میدهد، اما کمبود ارزشهای فرهنگی در آنها منجر به احساس بیگانگی نسبت به آنها میشود. از اینرو، داشتن رویکردی انسانی نسبت به فناوری، بازنگری درخصوص کاربرد ابزارها و عوامل مختلف فناوری و امکان تکیه بر ابعاد تحلیلیگرایانه در عوض ابعاد شکلی امری ضروری مینماید.
پینوشت
1. با توجه به مطالعه منابع متعدد، میتوان به اهمیت بسیار زیاد این موضوع در بحث مجتمعهای مسکونی (که یکی از پارامترهای مورد بررسی در این پژوهش است)، پی برد که با استفاده از همین عامل (پایداری) میتوان به دستهبندی از زیرمجموعههای مولفه مجتمع مسکونی دست یافت و در همین راستا و با بهرهگیری از آنها، مولفه فناوری را در معماری مجتمعها مورد بررسی قرار داد.
منابع
انصاری، حمیدرضا (۱۳۹۵)، تحلیلی بر معماری معاصر ایران، تهران، سبزان.
بحرینی، حسین (۱۳۹۶) تجدد، فراتجدد و پس از آن در شهرسازی، تهران، دانشگاه تهران.
بمانیان، محمدرضا (۱۳۸۸)،«ایدئولوژی و فناوری»، مجله منظر، ۱(۴)، صص ۶۸- ۶۹.
باور، سیروس (۱۳۸۹) نگاهی به پیدایی معماری نو در ایران، تهران، فضا.
بانی مسعود، امیر (۱۳۹۸) معماری معاصر ایران؛ در تکاپوی بین سنت و مدرنیته، تهران، هنر معماری قرن.
پرویزی، الهام؛ محمدجواد مهدوی نژاد، و محمدرضا بمانیان (۱۳۹۴) «بررسی نحوه کیفیت ورود فناوری در تاریخ معماری مدرن»، آرمانشهر، ۱۵، صص ۱- ۴.
تقیزاده، کتایون (۱۳۸۸)،«فقر تکنولوژی در صنعت ساخت»،مجله منظر، ۱(۴)، صص ۷۶- ۷۷.
حمزهنژاد، مهدی، زهرا رسولی، و سیدعباس یزدانفر (۱۳۹۴)«ویژگیهای آرمانی معماری انقلاب اسلامی ایران»، فصلنامه مطالعات انقلاب اسلامی، ۱۲ (۴۱)، صص ۱۳۱- ۱۴۸.
رهنمایی، محمدتقی و پراوانه شاهحسینی (۱۳۹۳) فرآیند برنامهریزی شهری ایران، ، تهران، سمت.
ضرغامی، اسماعیل (۱۳۹۶) نظریه پایداری اجتماعی و مجتمعهای مسکونی، تهران، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی.
عینیفر، علیرضا و آزاده آقالطیفی (۱۳۹۰) «مفهوم قلمرو در مجموعههای مسکونی»، هنرهای زیبا-معماری و شهرسازی، ۴۷، ۱۷- ۲۸.
فیضی، محسن و مریم اسماعیلدخت (۱۳۹۴) «بازشناسی تحلیلی تکنولوژیهای نوین ساخت جهت هویتبخشی به بناهای معماری با رویکرد زمینهگرایی»، مدیریت شهری،۳۸، صص ۱۷۳- ۱۹۵.
قبادیان، وحید (۱۳۹۵) سبکشناسی و مبانی نظری در معماری معاصر ایران، تهران، علم معمار.
معظمی، منوچهر و عیسی حجت (۱۳۹۶) «ریشههای گسست و گمگشتگی فرهنگی در معماری معاصر ایران»، آرمانشهر، ۱۰ (۲۱)، صص ۱۰۳- ۱۱۲.
15. Biddulph, Mike (2016) Introduction to residential layout. Amsterdam: Architectural Press.
16. Fukuyama, F. (2012) The end of history and the last man. (20 nd.). New York: Free Press.
17. Grover, Ravi B. (2019) The relationship between science and technology and evolution in methods of knowledge production. Journal of History of Science 54 (1): 50-68.
18. Mccloy, Don (2014) Technology: Made simple. London: Heinemann
19. Murphie, A., & Potts, J. (2017) Culture and Technology. London: In Palgrave.
20. Scharff, Robert C., & Val, D. (2014) Philosophy of Technology: the technological condition: An Anthology. United State: Blackwell Publishing.
21. Tang, Xinyuan, Li-Jen Kuo, Xuejun Ji, and Erin McTigue. (2018) A critical examination of the relationship among research, theory and practice: Technology and reading instruction. Journal of Computers & Education (125): 62-73.
Evaluation of Technology in the architecture of Contemporary
residential complexes (Case Study: Complexes of Tehran City
from the Pahlavi Period until Today)1
Sonya Silvayeh2
Abbas Ghaffari3
MaziarAsefi4
Abbas Yazdanfar5
Residential architecture in Iran, and especially in the city of Tehran, has been changing since the beginning of the Pahlavi government. that, this developments were incomplete and led to the conversion of traditional, single-unit buildings into apartment complexes with vertical living. In the meantime, one of the most important factors influencing these developments is the new technologies resulting from the industrial revolution, which as a powerful factor, has in turn created undesirable developments. Because today, despite the fact that buildings have become more suitable and better due to the development of newer equipment and materials, it has adopted an intimate and inhumane design process. Therefore, this study reflects the impact of technology on the architecture of residential complexes in the contemporary period and during the two periods of Pahlavi and the Islamic Revolution, to achieve this, in the theoretical part with a qualitative approach and library studies and using the analytical-descriptive method, a theoretical framework is provided. In the practical part, the mentioned theoretical framework is evaluated through SPSS statistical program and finally personal analysis by field studies and questionnaire compilation. The research findings indicate that; there is a relatively weak relationship between the independent variable of "hard tools" from the discussion of technology and dependent variable of "residential complex" in the Pahlavi period compared to the period of the Islamic Revolution, but for the period of the Islamic Revolution, this relationship is more visible and stronger. So that the intensity of this relationship in the Pahlavi period with an average of 0.207 and in the Islamic Revolution with an average of 0.390. Among the significant issues; the important of "interior architecture/plan" in both mentioned periods is higher than the other two discussions, i.e. "interior decoration" and "area/ facade" in the architecture of complexes.
Key Words: Technology, Residential complex, Pahlavi period, Contemporary, Tehran City.
[1] . This article is taken from Sonya Silvayeh’s doctoral thesis with entitle “Interaction Pattern between Technology and Lifestyle in Architectural Residential Complexes from Pahlavi to Today” that is under the guidance of Abbas Ghaffari (first supervisor), MaziarAsefi (second supervisor) and Abbas Yazdanfar (advisor) in the faculty of architecture and urbanism engineering of Tabriz islamic art university.
[2] * PhD Student of Architecture and Urbanism, Tabriz Islamic Art University, Tabriz, Iran.
[3] ** Corresponding author: Assistant Professor, Faculty of Architecture and Urbanism, Tabriz Islamic Art University, Tabriz, Iran.
[4] *** Professor, Faculty of Architecture and Urbanism, Tabriz Islamic Art University, Tabriz, Iran.
[5] **** Assistant Professor, Faculty of Architecture and Urbanism, Iran University of Science & Technology, Tehran, Iran.
Yazdanfar@iust.ac.ir