فهرست مقالات برحسب موضوع آموزههای بهسازی و نوسازی در بافت های فرسوده شهری
-
دسترسی آزاد مقاله
1 - تبیین ابعاد و مولفههای الگوی مناسب مدیریت بحران زلزله در بافتهای فرسوده شهر تهران
اسد رازانی کمال نوذری مجتبی رفیعیانبا توجه به آسیبپذیری بالای بافتهای فرسوده شهری، ضرورت پیشتدبیری نظاممند و ارائه ویژگیها و مؤلفههای الگویی کارآمد در مدیریت بحران در این بافتها وجود دارد که ابعاد تصمیمگیری در مدیریت خطرپذیری زلزله در آنهارا روشن سازد. هدف این پژوهش بررسی ابعاد و مؤلفههای الگوی چکیده کاملبا توجه به آسیبپذیری بالای بافتهای فرسوده شهری، ضرورت پیشتدبیری نظاممند و ارائه ویژگیها و مؤلفههای الگویی کارآمد در مدیریت بحران در این بافتها وجود دارد که ابعاد تصمیمگیری در مدیریت خطرپذیری زلزله در آنهارا روشن سازد. هدف این پژوهش بررسی ابعاد و مؤلفههای الگوی مناسب مدیریت بحران در بافتهای فرسوده شهری به منظوركنترل و كاهش صدمات و خسارات ناشی از وقوع زلزله در مقطع قبل از رخداد آن (مرحله پیشگیری) در بافتهای فرسوده شهر تهران است. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه انجام توصیفی - تحلیلی و چون در تلاش برای برقراری ارتباط میان ابعاد و مؤلفههای مدیریت بحران زلزله در بافتهای فرسوده شهری است، اکتشافی است. پس از شناسایی ابعاد و مؤلفههای الگوی مدیریت بحران در بافتهای فرسوده در مطالعات اسنادی (مبانی نظری، تجارب ایران و تجارب جهانی)، با مراجعه به صاحبنظران و کارشناسان تدقیق و اولویتگذاری شده است و در گام بعدی ضریب اهمیت هر یک از مؤلفهها مشخص شده و نتایج پرسشنامهها به صورت محتوایی با استفاده از نرم افزار PLS ارزیابی و تعیین اعتبار شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد در زمینه مدیریت بحران در بافتهای فرسوده شهر تهران بیش از این که به مدیریت بحران با نگاه پس از بحران در این بافتها نگاه کرد ضرورت دارد نگاه مدیریت ریسک و پیشاندیشانه و پیش از بحران به آن داشت. در مرحله پیش از بحران توجه به ابعاد مختلف و در نظر گرفتن مؤلفههای تاثیرگذار هر یک از ابعاد در مدیریت بحران (ابعاد اجتماعی و فرهنگی، کالبدی - محیطی، اقتصادی، ساختاری و مدیریتی، حقوقی - قانونی و زیرساختها) در بافتهای فرسوده شهری و به کارگیری آنها میتواند در نهایت منجر به کاهش آسیبپذیری و ارتقاء تابآوری این بافتها در مواجهه با سوانح مختلف از جمله زلزله شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - مرور و تحلیلِ محتوای کیفی بنیانهای نظری بازآفرینی شهری
احمد پوراحمد اکبر حمیدی حسین حاتمی نژاد سعید زنگنه شهرکیبا آغاز قرن بیستویکم، سیاستهای مختلفی به منظور مدیریت پیچیدگیها و عدم قطعیت سیستمهای شهری، بهویژه در مقیاس کلانشهری اتخاذ گردیده که «بازآفرینی شهری» بهعنوان سیاست معطوف به بافتهای مرکزی- میانی و پهنههای ناکارآمد و فرسوده شهری، اهمیت انکارناپذیری در برنامهریز چکیده کاملبا آغاز قرن بیستویکم، سیاستهای مختلفی به منظور مدیریت پیچیدگیها و عدم قطعیت سیستمهای شهری، بهویژه در مقیاس کلانشهری اتخاذ گردیده که «بازآفرینی شهری» بهعنوان سیاست معطوف به بافتهای مرکزی- میانی و پهنههای ناکارآمد و فرسوده شهری، اهمیت انکارناپذیری در برنامهریزی و مطالعات شهری یافتهاست. هدف اصلی این پژوهش، مرور ادبیات، بسط نظری و ارائه الگوی مفهومی بازآفرینی شهری براساس رویکرد تحلیل محتوای کیفی است که در وهله اول، بیش از 300 متن علمی در حوزة بازآفرینی شهری بهصورت هدفمند مطالعه شد و پس از غربالگری نهایی، 73 منبع بهعنوان متون منتخب مورد واکاوی محتوایی قرار گرفت. در گام دوم، مؤلفهها و مقولههای مرتبط با متغیر اصلیِ تحقیق استخراج و دستهبندی گردید. براساس یافتههای تحقیق، مقولههای عمدة بازآفرینی شهری عبارتند از: 1) اصول بازآفرینی شهری؛ 2) سیر تحول سیاستهای بازآفرینی شهری؛ 3) استراتژیهای بازآفرینی پایدار شهری؛ 4) چارچوبهای ارزیابی بازآفرینی؛ 5) نظریههای پشتیبان بازآفرینی؛ و 6) بازآفرینی شهری مبتنی بر کاربری اراضی شهری. در نتیجه، با در نظرگرفتن مفاهیم نظری بسطیافته، الگو و مدل مفهومی بازآفرینی شهری ارائه گردید. شایان توجه است که در میان مقولات مزبور، مسئله بازآفرینی شهری با اتکای بر سیستم کاربری اراضی در مطالعات پژوهشی بیشتر مورد توجه بوده و سپس، مقولة استراتژیهای بازآفرینی پایدار اولویت بیشتری دارد. در مقابل، بر بحث رویکردهای نظری پشتیبان بازآفرینی، سیرتحول سیاست بازآفرینی و چارچوبهای ارزیابی آن نسبت به بقیه موضوعات مورد بررسی، کمتر تأکید شدهاست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - تبیین عوامل و نقش پیشرانهای مؤثر بر طرحهای محرک توسعه در الگوی بازآفرینی پایدار با تکیه بر تحلیل خود همبستگی فضایی (مورد مطالعه: شهر کوهسار)
احمد پوراحمد مدیا حکیمی کرامت اله زیاری حسنعلی فرجی سبکباردر طی چند دهه اخیر، رویکرد بازآفرینی شهری در نتیجه تکامل اندیشه¬ها و سیاست¬ها از نوسازی کالبدی به سوی بازآفرینی پایدار شهری با هدف رشد اقتصادی، پویای اجتماعی، ارتقاء کیفیت محیط شهری و پایداری زیست¬محیطی مورد توجه قرار گرفته¬ است. بافت ناکارآمد شهری به عنوان مهمترین محدو چکیده کاملدر طی چند دهه اخیر، رویکرد بازآفرینی شهری در نتیجه تکامل اندیشه¬ها و سیاست¬ها از نوسازی کالبدی به سوی بازآفرینی پایدار شهری با هدف رشد اقتصادی، پویای اجتماعی، ارتقاء کیفیت محیط شهری و پایداری زیست¬محیطی مورد توجه قرار گرفته¬ است. بافت ناکارآمد شهری به عنوان مهمترین محدوده هدف بازآفرینی، پهنه¬هایی از شهر هستند که در مقایسه با سایر پهنه¬های شهری مشکلات عدیده¬ای از نظر اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و ناپایداری زیست¬محیطی دارند. یکی از راهکارهای مهم در راستای بهره¬گیری از محرک¬های توسعه در قالب مجموعه¬ای از اقدامات و طرح¬های شهری برای حل مشکلات محدوده¬های شهری در زمینه¬های گوناگون است. هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل و عناصر محرک¬توسعه و تبیین نقش آنها در الگوی بازآفرینی پایدار در شهرکوهسار است که یکی از مهمترین محدوده¬های ناکارآمد شهری در استان البرز می¬باشد. از این رو شناسایی پیشران¬های محرک¬توسعه و چگونگی توزیع فضایی آنها و تبیین نقش محرک¬توسعه در راستای بازآفرینی پایدار شهری مهمترین مسئله پیشرو است. روش تحقیق از نوع توصیفی و تحلیل¬های کمی و کیفی با تکیه بر نرم¬افزار GIS و با بهره¬گیری از تکنیک خود¬همبستگی موران انجام شده است و نتایج نشان داده است که معیار کالبدی، اجتماعی و زیست¬محیطی به صورت خوشه¬ای و معیار اقتصادی به صورت تصادفی و نامتوازن در شهر کوهسار توزیع یافته است.یافته¬های پژوهش نشان می¬دهد که در شهر کوهسار پیشران¬های محرک توسعه با تمرکز بر ظرفیت¬های اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و محیطی موجود شهری و توزیع آنها در محدوده¬های ناکارآمد می¬تواند نقش بسزایی در تسریع فرایند بازآفرینی پایدار و رفع چالش¬های بافت ناکارآمد داشته باشند. پرونده مقاله