The effect of Vauban style defensive fortifications on the spatial organization of the city of Khoy in the Qajar period
Subject Areas : Islamic Architectureparviz pourkarimi 1 * , karim hajizadeh 2
1 - Ph.D in Archaeology, Mohaghegh Ardabili University, Ardabil, Iran.
2 - Associate Professor, Department of Archaeology, Mohaghegh Ardabili University, Ardabil, Iran.
Keywords: Khoi, defensive architecture, Vauban style, urban form.,
Abstract :
The city is the most important area of human life and the largest cell of civilization, and the study of the impact and impression of this area has a special place. The present article aims to investigate and analyze the impact of the European-style defensive fortifications known as Vauban as an effective component in the shaping and spatial organization of the city of Khoi during the Qajar period. The purpose of this research is to explain and analyze why and how European knowledge of urban planning and defensive architecture penetrated in the city of Khoi during the Qajar period and to examine the architectural plan and structure of this castle-city and its impact on the spatial and physical organization of the primary core of Khoi city. In terms of the nature and method of research, the present research is historical-analytical and the method of data collection is library and text mining of historical documents. The research findings indicate that following the developments resulting from modernity and military technology, Iran's military elites realized the necessity of adapting defense fortifications to the needs of the day, i.e. adapting to firearms, including cannons and artillery. Therefore, they started to build European-style defense fortifications equipped with artillery and called "Vauban", one of the prominent examples of which is the tower and rampart of Khoi city in the Qajar period.
آریانپور کاشانی، عباس (1370) فرهنگ دانشگاهی انگلیسی- فارسی، تهران، امیرکبیر.
آقاسی، مهدی (1350) تاریخ خوی، تبریز، موسسه تاریخ و فرهنگ ایران.
ابن¬حوقل (1345) صوره الارض، ترجمه جعفر شعار، تهران، بنیاد فرهنگ ایران.
انوری، امیرهوشنگ (1394) اطلس تاریخی نقشه¬ها و تصویرهای جغرافیایی آذربایجان، تهران، ندای تاریخ.
اوبن، اوژن (1362) ایران امروز 1907-1906، سفرنامه و بررسی¬های سفیر فرانسه در ایران، ترجمه علی اصغر سعیدی، تهران، زوار.
اوزون چارشی¬لی، اسماعیل حقی (1369) تاریخ عثمانی از فتح استانبول تا مرگ سلطان سلیمان قانونی، ترجمه ایرج نوبخت، جلد دوم، تهران، کیهان.
باربارو، جوزافا (1381) سفرنامه باربارو، در سفرنامههای ونیزیان در ایران، ترجمة منوچهر امیری، تهران، خوارزمی.
بازرگان ونیزی (1381) سفرنامه بازرگان ونیزی در ایران، در سفرنامههای ونیزیان در ایران، ترجمة منوچهر امیری، تهران، خوارزمی.
پاپلی یزدی، محمدحسین و مهدی سقایی (1381) «سنت، مدرنيته بازخواني يك مقاله: جغرافيا عبارتست از روابط متقابل انسان، (فرهنگ) تكنولوژي، مديريت و محيط»، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، دوره 17، شماره 65-66، صص 8-31.
پورکریمی، پرویز (1398) تحلیل فضایی و ساختاری قلاع و استحکامات دفاعی ایران و عثمانی از سده 10 تا 14 هجری (محدوده مورد مطالعه: شمال غرب ایران و آناتولی شرقی)، رساله دکتری باستان¬شناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه محقق اردبیلی.
ترابی، سیدمحمد (1389) خوی در گذر تاریخ و از نظر ادب، در مجموعه مقالات خوی دیار باصفا، به کوشش علیرضا مقدم، تهران، مرکز خوی¬شناسی.
ترکمان، اسکندر منشی (1382) تاریخ عالم آرای عباسی، مصحح ایرج افشار، تهران، امیرکبیر.
جعفری، الهام و لیدا بلیلان اصل (1393) «بازخوانی تاریخی شهر خوی در دوره صفوی با استناد بر مینیاتور مطراقچی از دیدگاه سیاحان»، پژوهش¬نامه تاریخ، 9 (35)، صص 33-57.
جهانگیر میرزا قاجار (1327) تاریخ نو، به اهتمام عباس اقبال، تهران، علمی.
چلبی، اولیاء (1364) سیاحتنامه، کرد در تاریخ همسایگانش، ترجمه فاروق کیخسروی، ارومیه، ایوبی.
خُرندزی زیدری نسوی، شهاب¬الدین محمد (1343) نفثه المصدور، تصحیح امیرحسن یزدگردی، تهران، اداره کل نگارش وزارت آموزش و پرورش.
دالساندری، وینچنتو (1381) سفرنامه دالساندری، در سفرنامههای ونیزیان در ایران، ترجمة منوچهر امیری، تهران، خوارزمی.
دروویل، گاسپار (1348) سفرنامه، ترجمه جواد محبی، تهران، گوتنبرگ.
دوما، موریس و گروهی از کارشناسان (1378) تاریخ صنعت و اختراع، ترجمه عبدالله ارگانی، جلد دوم، تهران، امیرکبیر.
دهخدا، علی اکبر (1377) لغت¬نامه، زیر نظر محمد معین، تهران، دانشگاه تهران.
روملو، حسن (1384) احسنالتواریخ، به اهتمام عبدالحسین نوائی، جلد اول، تهران، اساطیر.
ریاحی، محمدامین (1372) تاریخ خوی، تهران، طرح نو.
زنو، کاترینو (1381) سفرنامه کاترینو، در سفرنامه¬های ونیزیان در ایران، ترجمه منوچهر امیری، تهران، خوارزمی.
سایکس، سرپرسی (1330) تاریخ ایران، ترجمه محمدتقی فخر داعی گیلانی، جلد اول، تهران، چاپخانه نگین.
سیوری، راجر (1374) ایران عصر صفوی، ترجمه کامبیز عزیزی، تهران، مرکز.
صارمی، علی اکبر (1374) «مدرنیته و رهاوردهای آن در معماری و شهرسازی ایران»، فصلنامه گفتگو، شماره دهم، صص 57-70.
صدرایی خویی، علی (1373) سیمای خوی، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی.
طاهری، ابوالقاسم (1347) جغرافیای تاریخی ایران (گیلان، مازندران، آذربایجان) از نظر جهانگردان، تهران، شورای مرکزی.
علوی شیرازی، میرزا محمدهادی (1369) دلیل السفرا، تهران، چاپ محمد گلبن.
عمید، حسن (1371)، فرهنگ فارسی، جلد اول تا سوم، تهران، امیرکبیر.
فانی زنوزی خوئی، میرزا حسن (بی¬تا) ریاض¬الجنه، نسخه خطی، تبریز، کتابخانه ملی تبریز.
فرمانفرمائیان، حافظ (1342) «سفرنامه مظفرالدین شاه به خوی»، ضمیمه مجله یغما، شماره 1.
فریزر، جیمز بیلی (1364) سفرنامه فریزر معروف به سفر زمستانی: از مرز ایران تا تهران و دیگر شهرهای ایران، ترجمه منوچهر امیری، تهران، توس.
فلاندن، اوژن (1356) سفرنامه، ترجمه حسین نورصادقی، تهران، اشراقی.
قبادیانی، ناصرخسرو (1335) سفرنامه، تصحیح محمد دبیر سیاقی، تهران، زوار.
قزوینی، زکریا بن محمد (1998) آثار البلاد وأخبار العباد، بیروت، دار صادر.
کلاویخو، گونسالس (1374) سفرنامه کلاویخو، ترجمه مسعود رجب¬نیا، تهران، علمی و فرهنگی.
گوبینو، کنت (1367) سه سال در آسیا، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تهران، قطره.
مستوفی، حمدالله (1381) نزهه القلوب، به کوشش محمد دبیر سیاقی، قزوین، حدیث امروز.
مطراقچی، نصوح (1379) بیان منازل سفر عراقین، ترجمه رحیم رئیس¬نیا، تهران، سازمان میراث فرهنگی.
معین، محمد (1381) فرهنگ فارسی، جلد اول، تهران، امیرکبیر.
ملازاده، کاظم و مریم محمدی (1385) قلاع و استحکامات نظامی، تهران، سوره مهر.
مهریار، محمد، فتح الله¬یف، شامیل، فخاری تهرانی، فرهاد، قدیری، بهرام (1378) اسناد تصویری شهرهای ایرانی دوره قاجار، تهران، دانشگاه شهید بهشتی و سازمان میراث فرهنگی کشور.
مهمید، محمدعلی (1361) تاریخ دیپلماسی ایران قبل از هخامنشیان تا پایان قاجاریه، تهران، میترا.
مهندسان مشاور پویا نقش شهر و بنا (1390) طرح جامع شهر خوی، ارومیه، اداره کل مسکن و شهرسازی استان آذربایجان غربی.
Elgood, R. (1995) Firearms of the Islamic world: in the Tareq Rajab Museum, Kuwait. London.
Hinz, W. (1992) Uzun Hasan ve Seyh Cuneyd, T. T. K. Yay, Ankara.
Kleiss, W. (1980) “Europäische Befestigung architektur In Iran”. AMI 13. 167-178.
Schmidt, Erich (1940) Flights over Ancient cities of Iran. University of Chicago Press.
Sparavigna, A.C. (2015) “An Example of Military Engineering in 16th Century: The Star Fort of Turin”. International Journal of Sciences, 4 (12).
Whitelaw, A. (1846) The popular encyclopedia; or, Conversations Lexicon, vol. I, Glasgow, Edinburgh, and London: Blackie & Son.
Woods, J. (1976) The Aqquyunlu: Clan, confederation, empire; A Study in 15th/ 9th Century Turko-Iranian Politics. Bibliotheca Islamica. Mineapolis and Chicago.
فصلنامه علمي «مطالعات شهر ایرانی- اسلامی»
شماره پنجاه و دوم، تابستان 1402: 32-1
تاريخ دريافت: 19/06/1402
تاريخ پذيرش: 12/12/1402
نوع مقاله: پژوهشی
تأثیر استحکامات دفاعی سبک ووبان بر سازمان فضایی شهر خوی در دوره قاجار
پرویز پورکریمی*1
چکیده
شهر مهمترین عرصه زیست انسان و بزرگترین سلول تمدنی است و مطالعه تأثیر و تاثر این عرصه جایگاه ویژهای دارد. مقاله حاضر درصدد بررسی و تحلیل تأثیر استحکامات دفاعی سبک اروپایی موسوم به ووبان به عنوان مولفهای مؤثر در شکلدهی و سازمان فضایی شهر خوی در دوره قاجار است. هدف این پژوهش، تبیین و تحلیل چرایی و چگونگی نفوذ دانش شهرسازی و معماری دفاعی اروپایی در شهر خوی در دوره قاجار و بررسی پلان و ساختار معماری این قلعه- شهر و تأثیر آن بر سازمان فضایی و کالبدی هسته اولیه شهر خوی است. پژوهش حاضر از لحاظ ماهیت و شیوه تحقیق، تاریخی- تحلیلی و روش گردآوری دادهها، کتابخانهای و متنکاوی اسناد و مدارک تاریخی است. سوال اصلی تحقیق این است که پلان و شکل هندسی استحکامات سبک اروپایی شهر خوی چه تأثیری بر سازمان فضایی و کالبدی هسته اولیه شهر داشته است؟ یافتههای تحقیق حاکی از آن است که در پی تحولات حاصل از مدرنیته و فناوری نظامی، نخبگان نظامی ایران به ضرورت انطباقسازی استحکامات دفاعی با نیازهای روز یعنی انطباق با سلاحهای آتشین از جمله توپ و توپخانه پی بردند. از این رو، اقدام به ساخت استحکامات دفاعی سبک اروپایی مجهز به توپخانه و موسوم به «ووبان» کردند، که یکی از مصادیق بارز آن در دوره قاجار، برج و باروی شهر خوی است. نفوذ دانش شهرسازی و معماری اروپایی به عنوان مولفهای انسانی در شهر خوی، در شکلدهی به سیما و هویت این شهر و سازمان فضایی و کالبدی هسته اولیه آن تأثیر بهسزایی داشته است؛ بهگونهای که باعث شکلگیری و سازمانبندی هویت کالبدی- فضایی شهر خوی شده است.
واژگان کلیدی: شهر خوی، معماری دفاعی، سبک ووبان، فرم شهری.
مقدمه
بررسی تحولات کالبدی سکونتگاههای انسانی از گذشته تا به امروز نشان میدهد که تحولات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و فناوری با گذشت زمان الگوهای زیستی جوامع را تحت تأثیر قرار داده است. در میان این عوامل، عامل مدرنیته و فناوری زمینهساز تغییراتی در هویت و سازمان فضایی و کالبدی شهرها گردیده است. ریشههای اصلی و فلسفی مدرنیته به مثابه یک واقعیت جدید به تحولات اجتماعی، فکری و فرهنگی عصر رنسانس اروپا باز میگردد. مدرنیته به مثابه یک فرایند منطقی، دارای مجموعهای از فعالیتهای منسجم و هدفمند در راستای چیرگی عقلایی بر جامعه و طبیعت، همراه با پشت سر نهادن ارزشها، باورها و در یک کلام شیوههای مادی و فکری زندگی گذشته است (محمدزاده، 1384: ط). در زمینه تأثیر فناوری نظامی بر بافت شهرها میتوان به اختراع توپ و توپخانه و تأثیر آن بر بافت شهرها اشاره کرد که با ظهور توپهای غولپیکر استحکامات دفاعی و برج و بارو کارکرد دفاعیشان را از دست دادند و بدین طریق در شکل شهرها و روستاها تغییرات اساسی ایجاد شد و شهرها بیشتر از گذشته توسعه یافتند (دوما و همکاران، 1378، ج 2: 683). چنین تحولاتی، بیانگر اهمیت فناوری نظامی در پیشبرد سیر جوامع در گذار از مراحل مختلف تکوین است. از آن زمان به بعد بر اختراعات فناوری نظامی افزوده شد و هر یک از جوامع انسانی با دستیابی به انواع فناوریهای نظامی در پی اهداف و ایدئولوژیهای خویش برآمدند. استعمار یکی از نتایج توسعه فناوری نظامی است که در پی آن برخی جوامع در سایه امنیت ایجاد شده توان توسعه خود را آزمودند و برخی دیگر دچار استعمار شدند (پاپلی یزدی و سقایی، 1381: 25). شهر خوی و سازمان فضایی و کالبدی آن نیز به مانند دیگر مراکز شهری، تحت تأثیر مدرنیته و فناوری متحول و دگرگون شده است. در این راستا، پژوهش حاضر درصدد است با تفحص و متنکاوی اسناد و مدارک تاریخی، تأثیر مدرنیته و نفوذ معماری دفاعی سبک اروپایی در سازمان فضایی و کالبدی هسته اولیه شهر خوی را بررسی و تحلیل نماید.
شهر خوی در موقعیت جغرافیایی 44 درجه و 28 دقیقه طول جغرافیایی و 38 درجه و 56 دقیقه عرض جغرافیایی واقع شده است. این شهر در دشتی نسبتاً وسیع شکل گرفته و بعد از شهر ارومیه دومین شهر بزرگ آذربایجان غربی است. برج و باروی سبک اروپایی شهر خوی در مختصات 44 درجه و 57 دقیقه و 36 ثانیه طول جغرافیایی و 38 درجه و 33 دقیقه و 03 ثانیه عرض جغرافیایی، در ارتفاع 1140 متری سطح دریا و در محدوده بافت تاریخی شهر در پیرامون بازار تاریخی واقع بوده است. دروازه سنگی در ضلع جنوبی بازار تاریخی تنها آثار برجای مانده از این قلعه تاریخی است.
هدف پژوهش حاضر، تبیین و تحلیل چرایی و چگونگی نفوذ دانش شهرسازی و معماری دفاعی اروپایی در شهر خوی در دوره قاجار و بررسی پلان و ساختار معماری این قلعه- شهر و تأثیر آن بر سازمان فضایی و کالبدی هسته اولیه شهر خوی است. برای اینکه بحث محوری پژوهش از تمرکز و غنای بیشتری بهرهمند شود، پاسخگویی به سوالات مطرح شده زیر، اساس پژوهش واقع شده است:
1- چه عواملی باعث نفوذ دانش شهرسازی و معماری دفاعی سبک اروپایی در خوی شد؟
2- استحکامات سبک اروپایی شهر خوی چه کارکردی در دوره قاجار داشته است؟
3- پلان و شکل هندسی استحکامات سبک اروپایی شهر خوی چه تأثیری بر سازمان فضایی و کالبدی هسته اولیه شهر داشته است؟
پیشینه پژوهش
مطالعه و شناخت مولفهها و عوامل مؤثر در شکلگیری و توسعه فضایی- کالبدی شهرهای ایران، از مهمترین مباحثی است که از گذشتههای دور توجه عدهای از اندیشمندان و پژوهشگران رشتههای مرتبط را به خود معطوف داشته و نظریهها و مدلهای مختلفی جهت تحلیل تأثیر این مولفهها ارائه شده است. در این میان، برخی از پژوهشگران درباره ساختار کالبدی و فضایی شهر خوی و عناصر معماری آن تحقیق کرده و روند شکلگیری هویت کالبدی و فضایی این شهر و شاخصترین عناصر معماری آن را بررسی و تحلیل کردهاند، اما به ندرت میتوان پژوهشی یافت که درباره نفوذ معماری دفاعی سبک اروپایی در شهر ایرانی- اسلامی خوی نوشته شده باشد. در هیچ پژوهشی مستقلاً به موضوع چرایی و چگونگی نفوذ دانش شهرسازی و معماری دفاعی اروپایی در شهر خوی و تأثیر آن بر سازمان فضایی و کالبدی شهر پرداخته نشده است. در جدول (1) پژوهشهایی که با موضوع این پژوهش نزدیکی موضوعی دارند، آورده شده است.
جدول 1: پیشینه پژوهش
پژوهشگر(ان) و سال | عنوان پژوهش | توضیحات |
ریاحی (1372) | تاریخ خوی | مقارن با دور اول جنگهای ایران و روس، به سال 1223 ق. طرح قلعه جدید خوی به وسیله یکی از افسران مهندس هیئت ژنرال گاردان تهیه شد و بعدها ساختمان قلعه با همان نقشه به مباشرت میرزاباقر مهندس که در ساختن قلعههای دیگر زیر نظر افسران فرانسوی و انگلیسی کار کرده بود انجام گرفت. قلعه جدید بیرون قلعه قبلی و دور آن احداث شد. در سال 1259 ق. در زمین لرزه شدید خوی صدماتی به قلعه وارد آمد و در سال 1273 ق. به مباشرت میرزاتقی معمار مرمت گردید و تا سالهای بعد از 28 مرداد 1332 ش. باقی بود. بعد از آن سالها شهرداری خوی به قصد توسعه شهر به تدریج آن را خراب کرد. |
صدرایی خویی (1373) | سیمای خوی | آخرین ساختمان قلعه خوی با برج و بارویی محکم و به سبک مهندسی مدرن در سال 1227 ق. به دستور عباس میرزا ساخته شد. این قلعه که در برابر روسها به وسیله ژنرال گاردان فرانسوی طرحریزی شده بود، در بیرون قلعه قبلی خوی ساخته شده بود و پنج دروازه داشت. عرض دیوارهای قلعه به اندازهای بود که دو توپ قدرت مانور در روی آن را داشتند و طرف بیرون دیوار خندق بود که در موقع هجوم دشمن پر از آب میکردند. به نوشته وی، قلعه خوی در آن دوران تنها استحکامات به سبک اروپایی در ایران بود. |
مهریار و همکاران (1378) | اسناد تصویری شهرهای ایرانی دوره قاجار | طرح کلی برج و باروی خوی، مربعی شکل است، که بیانگر سیمای هنر دفاعی اروپاییها است. این قلعه از نظر کیفیت کالبدی، شبکه دسترسی و نظام توپخانه یکی از قلعههای پیشرفته آن زمان بوده است. از سازههای معماری داخلی این قلعه میتوان به قصر شاهزاده اشاره کرد که با برجهای دفاعی کوچک به دیوار شمالی قلعه متصل شده است. |
ملازاده و محمدی (1385) | قلاع و استحکامات نظامی | از برج و باروی شهر خوی به دلیل گسترش شهر اثری بر جای نمانده است، اما متون تاریخی حاکی از آن است، که برج و باروی خوی توسط مهندسان فرانسوی به سبک اروپایی طراحی و توسط معماران ایرانی اجرا شده است. برج و باروی خوی از نظر طراحی و ساخت شباهت بسیاری به نقشه کهنه قلعه کرمانشاه دارد، که با الگوی اروپایی ساخته شده است. |
روش پژوهش
پژوهش حاضر از نظر ماهیت و روش تحقیق، تاریخی- تحلیلی و روش گردآوری دادهها و اطلاعات، کتابخانهای و متنکاوی اسناد و مدارک تاریخی است. روش کار براساس استفاده از مستندات تاریخی و اسنادی بوده که منجر به تهیه لایههای بستر تاریخی شهر خوی شده است. تجریه و تحلیل دادهها به شیوه کیفی و متکی به استدلال و تحلیل عقلایی است. به گونهای که بسیاری از استنتاجهای مربوط به توسعه فضایی و کالبدی هسته اولیه شهر خوی از راه مقایسه و تحلیل محتوا و تطبیق نقشههای موجود به دست آمده است.
شکل 1: محدوده مورد مطالعه (الف و ب از نگارندگان؛ ج و د از طرح جامع شهر خوی، 1390: 34 و 67)
استحکامات دفاعی سبک ووبان4
انطباقسازی استحکامات دفاعی با مقتضیات روز و تغییر و تحول در ساختار معماری این استحکامات در طی قرون متمادی، منجر به ظهور استحکامات باستیونی شد. سان میکلی یکی از نخستین پایهگذاران ساخت استحکامات نوین باستیونی است که صد سال بعد ووبان آن را به کمال ترقی خود رساند (دوما و همکاران، 1378، ج 2: 648). در ادامه سیر تکامل استحکامات توپخانهای، باستیونها به صورت استحکامات زاویهدار و ستارهای شکل ظاهر شدند. بدین ترتیب که در قرن هفدهم م. سباستین لو پروست بو ووبان5 افسر فرانسوی که در زمان حکومت فرانسه در فرایبورگ آلمان به ساخت استحکامات دفاعی اشتغال داشت، استحکامات ستارهای شکل را طراحی و اجرا کرد (کلایس، 1980: 176). این استحکامات به نام طراح آن به استحکامات سبک ووبان معروف گردید.
استحکامات سبک ووبان یا ستارهای شکل، استحکامات متشکل از باستیونهای مثلثی متعدد هستند. این استحکامات نوع تکامل یافته باستیون هستند به گونهای که باستیونها در ادامه تکامل خود در بدنه برج و بارو قرار گرفته و در ادامه بنیان طراحی استحکامات قرار گرفتند و تبدیل به جدیدترین و آخرین سبک دژسازی توپخانهای شدند که قابلیت دفاعی بیشتری در برابر آتش توپخانه دشمن داشتند (اسپراوینا، 2015: 62). در تاریخ تحول تکنیک ساخت استحکامات باستیونی و ستارهای شکل، نقش سان میکلی ابداع باروها و باستیونهای مناسب دفاع در برابر توپخانه است و نقش ووبان در کاربرد اصول مورد قبول سده شانزدهم و پذیرفتن اشکال منطقی و قطعی کارهاست. ووبان ارتفاع باروها را پایین آورد، زوایای کور استحکامات را کم کرد و مزغلهای زیرزمینی و محفظههای دیوار بیرونی خندق را گسترش داد (دوما و همکاران، 1378، ج 2: 652). استحکامات سبک ووبان در قرنهای 18 و 19 در سراسر اروپا و دیگر نقاط جهان ساخته شدند (کلایس، 1980: 176). در شکلهای (2 و 3) دو نمونه معروف از استحکامات دفاعی سبک ووبان یا ستارهای شکل با باستیونهای مختلف (شکل 4) آورده شده است. مدل سیستم دفاعی ووبان و تعدادی از دژهای ساخته او، در عصر نوین نیز کاراییشان را حفظ کردند تا اینکه در اواخر سده نوزدهم م.، با افزایش فوقالعاده قدرت آتش توپخانه، کاراییشان را از دست دادند و از صحنه استراتژیهای جنگی حذف شدند (دوما و همکاران، 1378، ج 2: 653).
| |
شکل 2: استحکامات ستارهای شکل شهر پالمانوآ ایتالیا (گوگل ارث، 2022) | |
|
|
شکل 3: استحکامات ستارهای شکل شهر ژاکا اسپانیا (ویکیپدیا) | شکل 4: طرح شماتیک باستیون و محل توپها (پیرسون اسکات، 2007) |
استحکامات دفاعی سبک ووبان و ستارهای شکل دارای عناصر معماری مختلفی هستند. با توجه به بررسی منابع تاریخی، تصاویر ماهوارهای و بررسیهای میدانی، باستیون، نیم باستیون، دیوار مانع، جلوخان، خندق، خاکریز شیبدار و پل متحرک مهمترین عناصر معماری استحکامات سبک ووبان و ستارهای شکل هستند. در بین عناصر معماری این استحکامات، عنصر معماری باستیون پایه و اساس شکلگیری آنها است (پورکریمی، 1398: 346). باستیون یا خاکریز سازهای است که از دیوار استحکامات دفاعی جلوتر بوده و معمولاً به صورت زاویهدار در گوشه استحکامات دفاعی ساخته میشده است (وایتلو، 1846: 444). ترجمه تحتاللفظی باستیون در زبان فارسی به صورت «جانپناه» آمده است (آریانپور کاشانی، 1370: 186). در منابع معتبر فارسی اشارهای به استحکامات دفاعی سبک ووبان و ستارهای شکل نشده، اما به عنصر معماری باستیون اشاره گذرایی شده که در جدول (2) شاخصترین آنها ذکر شده است.
جدول 2: تعریف و مفهوم باستیون در منابع معتبر فارسی (نگارندگان، 1402)
نام منبع | تعریف و مفهوم باستیون |
لغتنامه دهخدا | باستیان کلمهای فرانسوی است به معنای استحکام برآمده و برج مانندی که در قلعه میسازند (دهخدا، 1377، ج 3: 4146). |
فرهنگ عمید | باستیان یا باستیون کلمهای فرانسوی به معنای برج و بارو و دیوار قلعه، بنای مرتفع که در قلعه میسازند (عمید، 1379، ج 1: 304). |
فرهنگ معین | باستیون بنای مرتفعی که در قلعه سازند. قلعهای که در آن اسلحه و ابزار جنگی ذخیره کنند (معین، 1381، ج 1: 233). |
فرهنگ آریانپور | باستیون دژ و استحکاماتی است که برای بیشتر کردن میدان تیر و دید از حصار اصلی قلعه جلوتر رفته و مسلط بر فضای جلوی قلعه و ساختمانهای بیرونی دیگر قلعه است (آریانپور کاشانی، 1370: 186). |
چرایی و چگونگی نفوذ دانش شهرسازی و معماری دفاعی اروپایی در ایران
مدرنیتهسازی و در پی آن، ظهور فناوریهای جدید نظامی از جمله ابداع پدیده مدرن توپ و توپخانه در اروپا و نقش تعیین کننده این سلاحها در سرنوشت جنگها، باعث گرایش ایرانیان به ایجاد روابط سیاسی و نظامی با دول اروپایی شد. جرقه ایجاد روابط سیاسی و نظامی ایرانیان با کشورهای اروپایی برای دریافت سلاحهای آتشین از زمان اوزونحسن در دوره آققویونلوها (1501-1378 م.) زده شد. در این دوره، در پی جنگهای آققویونلوها با عثمانیها، ونیزیها در سال 1472 م. شماری توپ و تفنگ برای تاسیس توپخانه و رسته تفنگچی به ایران فرستادند (باربارو و همکاران، 1381: 49-54؛ سیوری، 1374: 42-43؛ الگود، 1995: 114). پدیده مدرن سلاح آتشین در تشکیلات نظامی این دوره، تحولی اساسی ایجاد نکرد و عموماً سلاحهاي مبتني بر نيروي عضلاني مورد استفاده بود. این روند ادامه یافت تا اینکه در دوره صفوی، شکست در جنگ چالدران (1514 م.) در پی نابرابری تسلیحاتی ایران و عثمانی و نمایش عینی کاربرد توپخانه و تأثیر تعیین کننده آن در سرنوشت جنگ، شاهان صفوی را به بهرهمندی از دانش و تجربه اروپاییان در زمینه تولید سلاحهای آتشین و تحول در ساختار ارتش واداشت. شاهان صفوی درصدد برآمدند برای حفظ موجودیت خود در منطقه با تسلیحات روز خود را مجهز سازند. از این رو، شاه عباس اول با ارسال نامههایی به پادشاهان اروپایی و پاپ و در پی آن، ساخت توپهای جنگی، تفنگ و ایجاد توپخانه و دستههای منظم تفنگچی به کمک برادران شرلی، روابط نظامی- تسلیحاتی ایران و غرب را افزایش داد. این روابط در دورههای بعدی بویژه در دوره قاجار به همت عباس میرزا و امیرکبیر به صورت جدیتر دنبال شد (زنو، 1381: 209؛ سایکس، 1330: 1/217؛ روملو، 1384: 1/138؛ اوزون چارشیلی، 1369: 2/66-67؛ مهمید، 1361: 77؛ وودز، 1976: 128؛ هینز، 1992: 54).
مسئله روابط سیاسی و نظامی ایران با اروپاییان و استفاده از مستشاران اروپایی در کنار حضور قدرتمند اروپاییان در خلیج فارس که از دوره آققویونلوها بویژه صفویه آغاز شده بود و تا دوره قاجار و پهلوی تداوم داشت، در حوزه شهرسازی و معماری نظامی ایران و ساخت قلاع و استحکامات دفاعی متعدد با سبک معماری اروپایی موسوم به «ستارهای شکل» نیز مشهود است. ورود دانش ساخت استحکامات اروپایی ستارهای شکل به ایران را به ژنرال گاردان فرانسوی و سن بگلایتر آلمانی نسبت میدهند (کلایس، 1980: 176). از استحکامات ستارهای شکل ایران میتوان به نارین قلعه اردبیل، قلعه آستارا، قلعه کلهر اهر، قلعه خوی و استحکامات قاجاری شهر تبریز اشاره کرد (پورکریمی، 1398: 345). دلیل اصلی ظهور چنین استحکاماتی در ایران، ضرورت انطباقسازی استحکامات دفاعی با نیازهای روز آن زمان یعنی انطباق با سلاحهای آتشین از جمله توپ و توپخانه بود. استحکامات دفاعی سبک اروپایی در ایران دقیق و از روی اصول و قواعد فنی ساخته شده بودند و جهات نظامی این استحکامات همواره با بنای برجها و باستیونها و انبارهای مهم ذخیره تسلیحات و آذوقه حفظ و تأمین شده بود و به اندازهای مستحکم و طبق اسلوب معماری جدید آن عصر بنا شده بودند، که به راحتی قابل دفاع بودند. علاوه بر این، در انبارهای بزرگ این قلعهها مواد غذایی و آذوقه فراوان ذخیره میشد و تعدادی توپ نیز بر بالای برجها و باستیونهای آنها نصب میشد. یکی از این استحکامات دفاعی، قلعه- شهر خوی است که در دوره قاجار به همت عباس میرزا و با نظارت مستشاران نظامی فرانسوی به سرپرستی ژنرال گاردان در مرکز شهر خوی ساخته شد و به مقیاس آن روز مطلوبترین استحکامات نظامی شمرده میشد (ریاحی، 1372: 26). در این دوره، عباس میرزا با کمک مهندسان و مستشاران نظامی اروپایی و محصلین آموزش دیده در اروپا، اصلاحاتی در الگوی شهرسازی شهرهای آذربایجان به سبک شهرسازی اروپایی پدید آورد و در گرداگرد برخی از شهرها، استحکامات دفاعی به سبک اروپایی با خندقهای عمیق و عریض و خیابانبندی منظم در داخل استحکامات احداث کرد (مهریار و همکاران، 1378، 38-37؛ صارمی، 1374: 59).
ساختار فضایی شهر خوی در منابع تاریخی و سفرنامهها
طبق نتایج بررسیهای باستانشناختی و منابع تاریخی، از سه هزار سال پیش در ناحیه خوی، شهری وجود داشته است و از چهارده قرن پیش نام آن مثل امروز خوی بوده است، اما اینکه محل شهر در هر دورهای حتی در قرون نخستین اسلامی، دقیقاً کجا بوده، مورد تردید است (ریاحی، 1372: 21). در دوران اسلامی، نام خوی به دفعات در آثار متعدد تاریخی و جغرافیایی آمده است. در این آثار، خوی به عنوان شهری کوچک و در عین حال آباد و پرجمعیت و دارای باغهای فراوان توصیف شده است. ابنحوقل در سده چهارم ق. خوی را شهری آباد و پرنعمت توصیف کرده که باغهای فراوان دارد و باروی آجری بلند دور آن کشیده شده است (ابنحوقل، 1345: 82 و 85). ناصر خسرو قبادیانی در سفر خود از خراسان به سوی غرب به سال 438 ق. از خوی گذشته و از آن در خور یک شهر بزرگ یاد نکرده است (قبادیانی، 1335: 6-7). دوره سلجوقیان و قرنهای پنجم و ششم ق. تابناکترین دوره تاریخ این شهر است. در این دوره با دستیابی سلجوقیان به آناتولی، خوی بر سر شاهراه ارتباطی شرق به غرب معروف به جاده ابریشم قرار گرفت و رونق اقتصادی، علمی و فرهنگی یافت (ریاحی، 1372: 24). اهمیت خوی در عهد سلطان سنجر سلجوقی به آن حد رسید که همتای شهر ری شد و سلطان سنجر خوی و ری را جزء مناطق خاصه خود کرد. در این دوره، چند مدرسه در خوی تاسیس شد و تقریباً موجبات پیدایش درخشانترین عصر فرهنگ و ادب خوی را فراهم آورد (ترابی، 1389: 4). این رونق و آبادانی دیری نپایید و خوی به بلای بنیانکن هجوم مغول گرفتار شد. تاخت و تاز مغولها به سال 618 و 628 ق. خوی را ویران کرد و نامدارانش آواره شام و روم شدند و این شهر تا قرنها شکوه و آبادی پیشین را باز نیافت و در متون به جای شهر خوی از دشت خوی و صحرای خوی سخن در میان بود (صدرایی خویی، 1373: 80). شرح ماجرای ویرانی خوی را هیچ یک از نویسندگان و مورخان به گویایی و در عین حال کوتاهی شهابالدین محمد خُرندزی زیدری نسوی، منشی مقرب سلطان جلال الدین خوارزمشاه بیان نکرده است. وی در 628 ق. از خوی عبور کرده و در کتابش نفثهالمصدور از خوی به «خرابآباد خوی» یاد کرده و شرحی درباره خرابیهای آن نوشته است (خُرندزی نسوی، 1343: 93-101).
پس از رونق و آبادانی خوی در عصر سلجوقیان و ویرانی و آسیب دیدن آن در حملات مغولان بهویژه در سال 628 ق. بار دیگر در عصر ایلخانیان خوی اندک اندک رو به آبادانی نهاد و رونق از دست رفته خود را بازیافت. در واقع، حاصلخیزی خاک خوی، منابع آبی فراوان، مراتع سرسبز و قرارگیری در سر راه تجارت شرق و غرب، خوی را دوباره در شمار شهرهای آباد با اقتصاد نیرومند در آورد. در نیمه دوم قرن هفتم، عمادالدین زکریای قزوینی (درگذشته 682 ق) در آثارالبلاد و اخبارالعباد، خوی را شهری آباد با برج و بارویی استوار و مستحکم توصیف کرده است (قزوینی، 1998: 527). حمدالله مستوفی در نیمه اول قرن هشتم با تاکید بر آبادی شهر خوی، محیط شهر را 6500 گام نوشته و خوی را ترکستان ایران خوانده است (مستوفی، 1381: 132). کلاویخو در بازدیدش از شهر خوی در دوره تیموریان به سال 806 ق. 1404 م. باروی دور شهر خوی را از خشت پخته با دروازهها و برجهای بسیار برای دفاع از شهر توصیف کرده است (کلاویخو، 1374: 157-158). دوره حکمرانی آققویونلوها و قراقویونلوها دوران مساعدی برای خوی نبود و شهر در این دوره رو به افول گذاشت و با زوال فرهنگی رو بهرو شد. در این دوره، جوزافا باربارو در سفر خود به ایران به سال 1474 م./ 879 ق، از شهر خوی گذر کرده و آن را شهری خراب با 400 خانه معرفی کرده است (باربارو، 1381: 67)، که توصیف وی حاکی از افول ستاره اقبال شهر خوی است.
دوره صفوی یکی از دورههای تاریخی مهم برای شهر خوی است، لیکن به دلیل ضعف منابع تاریخی، ابهامات و تناقضات زیادی در رابطه با ساختار و محل شهر در این دوره وجود دارد. گزارش بازرگان ونیزی به سال 1507 م./ 913 ق.، از اولین اشارات تاریخی به ساختار شهر خوی در این دوره است: «در روزگار قدیم شهری بزرگ بوده و این مطلب از دیدن جای پهناوری برمیآید که ویرانههای شهر را در بر دارد. این شهر تا چندی پیش ویران بود، اما چون شاه اسماعیل به تخت سلطنت نشست، به تجدید بنای شهر کوشید و اکنون قسمت اعظم آن را آباد کرده است. از جمله بناهایی که ساخته، کاخ بزرگی است به نام دولتخانه. بر گرد این کاخ دیوارهایی از آجر کشیدهاند و قصر و حرم بر روی هم تشکیل محل وسیع داده است. در جلو دروازهای که رو به غرب است، سه برج کوچک دیده میشود که محیط هر کدام هشت یارد (هر یارد 91 سانتیمتر) و بلندی هر یک پانزده شانزده یارد است. این برجها را از شاخ گوزن ساختهاند و همه برآنند که آنها را در جهان همانند نیست» (بازرگان ونیزی، 1381: 405-406). گزارش وی حکایت از ویرانی خوی پیش از صفویه و تجدید بنای شهر در زمان شاه اسماعیل است و ویرانههای شهر در کنار محلههای آباد، بزرگی خوی را در روزگار قدیم به ذهن او القا کرده است. قدیمیترین سند تصویری به جا مانده از شهر خوی نیز مینیاتوری است که توسط نصوح مطراقچی به سال 942 ق در دوره صفوی ترسیم شده است (شکل 5). بازخوانی این مینیاتور نشان میدهد که شهر خوی دارای عناصر مهم شهری همچون استحکامات دفاعی شهری از جمله برج و بارو و دروازههای ورودی، ارگ حکومتی، کاخ شاهی، مسجد جامع، بازار و مناره کله شاخ بوده است. در این مینیاتور، خوی در درون حصاری کاملاً بسته و محفوظ ترسیم نشده است. دو دلیل برای این مورد میتوان در نظر داشت: دلیل اول احتمالا به خاطر وجود خرابی در بدنه حصار بوده و دلیل دوم، احتمالاً به خاطر وجود منازل مسکونی در خارج از برج و بارو بوده است. برج و باروی شهر خوی در این دوره، از نوع قلاع دفاعی برای ساکنین بوده و احتمالاً بناها و عناصر معماری دیگری خارج از حصار وجود داشته است که مطراقچی فقط عناصر داخلی و مهم آن را ترسیم کرده است (جعفری و بلیلان اصل، 1393: 33، 42، 52).
|
|
شکل 5: شهر خوی در سال 942 ق. و طرح شماتیک برج و باروی آن (مطراقچی، 1379: 83)
سالها بعد از مطراقچی، دالساندری سیاح ونیزی که در سال 981 ق. از آذربایجان بازدید کرده، به سیاست زمین سوخته شاه تهماسب اول یعنی ویران کردن روستاها و قلعههای مناطق مرزی ایران و عثمانی به مسافت شش روز راه (یعنی از تبریز تا وان) اشاره میکند (دالساندری، 1381: 478)، که به احتمال زیاد، قلعه خوی نیز تخریب شده است. چند سال بعد، نعیما واقعنویس عثمانی به سال 985 ق./ 1577 م. به تخریب قلعه و بناهای شهر خوی به دستور سلطان مراد سوم و اشغال 27 ساله شهر توسط عثمانیها اشاره میکند. در سال 1012 ق. شاه عباس اول خوی را آزاد کرد و به فرمان او، قلعهای در خوی ساخته شد که البته برج و بارویی به دور شهر نبود، یک دژ نظامی بود برای روزهای مبادا (ریاحی، 1372: 109-110). اسکندربیگ ترکمان منشی در عالم آرای عباسی در این باره چنین نوشته است: «رای جهان آرا (شاه عباس) اقتضا کرد که در بلده خوی قلعهای بنا شود که نزول حوادث و هنگام فتور، سکنه آن بلده را پناهی و آرامگاهی باشد و در محل مناسب طرح قلعه انداخته» (ترکمان، 1382، ج 2: 686). از نوشته اسکندربیگ ترکمان چنین برمیآید که بعد از جنگهای پی در پی، شهری بر جای نمانده بود که برج و بارویی به دور آن بسازند. این است که محل مناسبی برای ساختن قلعهای جستجو و انتخاب کردهاند. این قلعه هم شهری برای سکونت دائمی مردم نبوده، بلکه پناهگاهی بوده که فقط هنگام نزول حوادث مردم در آن جای گیرند. در سال 1045 ق. شهر خوی مجدداًً به دستور مراد چهارم به کلی ویران شد و به نوشته اولیا چلبی، ترکها قلعهای برای سپاهیان خود در آنجا ساختند. اولیا چلبی که 12 سال بعد از تخریب خوی به دست مراد چهارم در سفر از تبریز به ایروان در سال 1057 ق. (دوره سلطنت شاه عباس دوم) در خوی اقامت داشته، درباره قلعه خوی چنین مینویسد: «خوی در خاک آذربایجان شهرب مستقل با هزار مامور و سرباز است. قلعه و دژ نظامی آن در دشت همواری به شکل چهارگوش ساخته شده، قلعه زیبایی است که بنیاد سنگین دارد. محیط دور این قلعه بیست هزار گام است. در چهار طرفش خندق کم عمقی دارد. این قلعه دو دروازه دارد، یکی به سوی جنوب به نام دروازه تبریز و دیگری به سوی شمال به نام دروازه مرند. در داخل قلعه صد خانه و یک جامع است. شهر خوی چندین بار تخریب و مجدداً آباد شده است. شهر بیرون از قلعه، هفت هزار خانه، هزار دکان، دو حمام و هفتاد باب مسجد دارد که یازده باب آن مسجد جامع است. محیط دور شهر 13 هزار گام است و اطراف آن را باغها و کشتزارها آراسته است. خوی بعد از آن که سلطان مراد چهارم (حک: 1623-1640 م) آن را ویران کرده، در حال آباد شدن است» (چلبی، 1314ق، ج 2: 277-279). از نوشته اولیاء چلبی میتوان استنباط کرد که خوی در این زمان، اهمیت خاصی داشته است.
از آن پس برای یکصد سال نامی از شهر خوی در متون تاریخی نیامده و فقط به دشت خوی اشاره شده است. تا اینکه در سال 1170 ق. محمدحسنخان قاجار به آذربایجان لشکر کشید و تبریز را ضمیمه خوی کرد و در سال 1171 ق. به احمدخان دنبلی بزرگترین و نامآورترین حاکم از دنبلیهای خوی کمک کرد تا قلعه خوی را تعمیر و خندقی دور آن بکشد. احمدخان در اطراف قلعهای که شاه عباس برای خوی ساخته بود بنای شهری نهاد که جایگاه کنونی شهر خوی است و دوازده محله و کوچه و خیابانهای مستقیم داشت. وی باغات زیبا در اطراف خوی به وجود آورد و چندین باب حمام و مسجد و کاروانسرا بنا نهاد (آقاسی، 1350: 201). به نوشته میرزا حسن فانی زنوزی، دور خوی شش هزار و پانصد گام و مردمش خوب چهرهاند، بدین جهت خوی را ترکستان ایران خوانند. احمدخان دنبلی در آبادی و عمارت آن کوشید و باروئی دور آن کشید. چون باروی اول تنگی نمود، از سمت غرب شهر قریب به نصف باروی اول (باروی اول همانجایی بوده که بعدها کوچه خندق نامیده میشد) به آن اضافه کردند و در خارج بارو محلات و توابع متعدد ترتیب دادند و عمارت رنگین، کاروانسراها، حمامها و معابر و باغات در شهر احداث کردند. خلاصه شهر خوی به حدی معمور شد که در کل ایران کم شهری به آن امتیاز بود (فانی زنوزی، بیتا: 405). دیوانخانه و ارک احمدخان در شمال قلعه نزدیک به دروازه چورس بوده که بعد از خرابی به جای آنها در دوره قاجار، نظامیه، توپخانه و تلگرافخانه ساخته شد. برج و باروی احمدخان دنبلی به سبک قلعههای ایرانی ساخته شده بود؛ یعنی منحصراً دیواری به دور شهر بود و تاب مقاومت در برابر توپهای قلعهکوب و قلعهگشای دشمن را نداشت و با گذشت نیم قرن خرابیهایی در اثر حملات دشمنان و زلزله در آن راه یافته بود. قلعه احمدخان چهار دروازه داشت: دروازه چورس (رو به شمال)، دروازه شوراب (رو به شرق)، دروازه استانبول (رو به غرب) که بعدها دروازه محله نامیده میشد و دروازه خیابان معروف به دروازه سنگی (رو به جنوب) که هنوز باقی است. بعدها در سالهایی که شجاعالدوله افشار حکومت مرکزی خوی را داشت (حک: 1285-1292 ق.)، دروازه شهانق را نیز به دستور او باز کردند. ریاحی در تاریخ خوی، از دنبلیها به ویژه از احمدخان به نیکی یاد کرده و معتقد است شهر خوی را باید یادگار احمدخان دنبلی شمرد؛ چراکه احمدخان در شهر قلعهای احداث کرد و در درون آن میدانهایی ترتیب داد و بازار خوی را به طرح بازار وکیل شیراز ساخت و با این اقدام، کاروانسرای بزرگ خان بدان پیوست. پیریزی مسجد شاه، ساخت باغ دلگشا و پل شش دهنه بر روی رودخانه قطور معروف به پل خاتون از دیگر اقدامات عمرانی وی در شهر خوی است (ریاحی، 1372: 151-152، 203-211، 309-311).
با ورود سپاه قاجار در سال 1214 ق. به خوی، قدرت دنبلیها در این شهر پایان یافت. در این دوره، خوی به دلیل نزدیکی به مرز روسها، از اهمیت استراتژیک بالایی برخوردار بود. از این رو، عباس میرزا نایبالسلطنه، در جنگهای ایران و روس، خوی را مرکز فرماندهی خود قرار داد و در سال 1227 ق. قلعهای با نقشه افسران فرانسوی به سرپرستی ژنرال گاردان به دور آن ساخت که به مقیاس آن روز مطلوبترین استحکامات نظامی شمرده میشد. با کوشش احمدخان دنبلی و عباس میرزا، خوی یکی از زیباترین شهرهای ایران شد و به گفته جهانگیر میرزا در تاریخ نو، لقب «دارالصفاء» و «عروس شهرهای ایران» یافت (جهانگیر میرزا، 1327: 188).
پلان و ساختار معماری استحکامات اروپایی شهر خوی
همزمان با دوره اول جنگهای ایران و روس (1218-1228 ق.) به سال 1223 ق. طرح قلعه جدید خوی به وسیله یکی از افسران مهندس (مهندسان هیئت: ترهزل، فابویه و لامی) هیئت ژنرال گاردان تهیه شد و در سالهای بعد که دیگر فرانسویها در ایران نبودند، ساختمان قلعه با همان نقشه به مباشرت میرزا باقر مهندس که در ساختن قلعههای دیگر زیر نظر افسران فرانسوی و انگلیسی کار کرده و تجربه اندوخته بود، انجام گرفت و قلعه جدید به سبک قلعههای اروپایی موسوم به استحکامات باستیونی و ستارهای شکل در دور قلعه قدیمی احداث شد (ریاحی، 1372: 297 و 309). ساخت و تکمیل قلعه چند سال طول کشید؛ بهگونهای که عباس میرزا در زمستان 1228 ق. با نهایت کوشش سرگرم تکمیل قلعه بود و برای تکمیل قلعه در نامهای خطاب به میرزا بزرگ قائم مقام درخواست کرده که خود فتحعلی شاه به آذربایجان بیاید تا با کمک مالی و نیروی سپاهیانش، اتمام ساختمان قلعه میسر گردد. یک سال بعد هم در اواخر رجب 1229 ق. که میرزا ابوالحسنخان شیرازی هنگام رفتن به روسیه از خوی گذشته، هنوز کار ساخت قلعه ادامه داشته است: «به ملاحظه قلعه خوی، که آن وقت حسبالامر نواب اشرف آنجا را به طریق دستور فرنگ میساختند، مشغول شدند. از قراری که ظاهر بود، این طریق که معماران و مهندسان طرح آن را ریخته و میساختند، انشاالله بعد از اتمام در همه عالم چنین قلعه مستحکمی نخواهد بود» (علوی شیرازی، 1369: 15). جیمز موریه در بازدید دوم خود از خوی به سال 1819 م. اشاره میکند که استحکامات سبک اروپایی خوی با مشکلات قابل توجهی رو به پایان است (پوپ، 1387، ج 3: 1436). به هر حال، در آن سالها ساختمان قلعه تکمیل گردید. طرح کلی قلعه خوی، مربعی شکل با سازههای باستیونی (حدود 20 باستیون خشتی) است، که بیانگر سبک معماری دفاعی اروپایی است. این قلعه از نظر کیفیت کالبدی، شبکه دسترسی و نظام توپخانه یکی از قلعههای پیشرفته آن زمان بوده است.
نقشههای ترسیمی سال 1827 م. از شهر خوی و حومه آن (شکل 6) و قلعه اروپایی خوی (شکل 7) و همچنین عکسهای قدیمی و هوایی و تصاویر ماهوارهای برجای مانده از زمان حیات این استحکامات (شکلهای 8 و 9)، دقیقترین اطلاعات را درباره موقعیت، پلان و سازههای دفاعی استحکامات اروپایی خوی ارائه میدهد. بر پایه اسناد تصویری و متنی فوق، طرح کلی قلعه خوی مربعی شکل با طول ۱۲۰۰ و عرض ۱۰۰۰ متر بوده است که بیانگر سیمای هنر دفاعی اروپایی است. این قلعه در زمینی مسطح احداث شده و به واسطه دیوارهای خشتی گسترده و مرتفع محصور شده است. خط دفاعی قلعه به بارو مجهز است. یک چنین استحکامی دفاع از قلعه را میسر میکند. در پشت اولین خط دفاعی دیوار قلعه قرار دارد که محل پیرامون آن مجهز به برج دفاعی با شکل دایره است (مهریار و همکاران، 1378).
|
|
شکل 6: شهر خوی و حومه آن در سال 1827م./ 1243ق. (مهریار و همکاران، 1378: 73؛ انوری، 1394: 208) | شکل 7: پلان قلعه اروپایی خوی در سال 1827 م. (مهریار و همکاران، 1378: 77؛ انوری، 1394: 209) |
|
|
شکل 8: برج و بارو و خندق شهر خوی (آلبوم کاخ گلستان، ریاحی، 1372: 310) | شکل 9: پل چوبی روی خندق در ورودی دروازه جنوبی (آلبوم کاخ گلستان، ریاحی، 1372: 310) |
جیمز بیلی فریزر سیاح انگلیسی که در سال 1250 ق./ 1834 م. از خوی بازدید کرده، استحکامات شهر را اینگونه توصیف میکند: «خوی از استحکامات معدودی است در ایران که در بنای آن تقریباً نظم و ترتیب به کار رفته است، شهری است با مساحتی چشمگیر و تقریباً بهتر از معمول طراحی و خیابانبندی شده است» (فریزر، 1364: 19-42). در سال 1259 ق. زمین لرزه شدیدی خوی را ویران و صدماتی به قلعه آن وارد آورد تا اینکه در 1273 ق. در حکومت محمد رحیم میرزا ضیاءالدوله به مباشرت میرزاتقیخان معمار مرمت گردید (ریاحی، 1372: 315). در سال 1275 ق./ 1858 م. کنت گوبینو سفیر فرانسه در بازگشت از ایران به خوی رسید و در سفرنامه خود، زیبایی خوی و دروازه مرمرین آن را ستود: «خوی شهری است زیبا که دروازه قشنگی دارد که از مرمر سیاه و سفید به سبک ابنیه قاهره ساخته شده است. نظیر آن را در هیچ یک از شهرهای ایران ندیده بودم و بلافاصله به بازار شهر راه دارد» (گوبینو، 1367: 472). حاج سیاح در بازدید خود از خوی به سال 1299 ق. آن را چنین توصیف میکند: «خوی شهر ممتازی است که قلعه و خیابان و بازار و دروازهاش شطرنجی و متقابل ساخته شده، سپهدار عراق را شبیه خوی بنا کرده، لیکن خوی با صفاتر و دلگشاتر است. کاروانسراها و بازار مستقیم و ارک حکومتی و پستخانه و تلگرافخانه دارد» (حاج سیاح، 2536: 259-261).
ویلسون کشیش آمریکایی که در حدود سال 1300 ق. از خوی بازدید کرده، در کتابش «عادتها و زندگی ایرانیان» برج و باروی شهر را چنین توصیف میکند: «به دور شهر دیواری دولا با برجهایی به ضخامت 11 پا از خشت ساخته شده و خندقی به ژرفای بیست پا احداث شده است. پنج دروازه بزرگ و با ابهت چوبی که بر روی آنها قطعاتی از آهن نصب است، به شاهراه خوی منتهی میشود. بر روی خندق پلهای کوچکی قرار گرفته که به محض نزدیک شدن دشمن، میتوان آنها را بلند کرد. خوی دژی مرزی است، اما دژی است که دیگر در برابر توپهای روسیه یا عثمانی یارای پایداری ندارد. با این همه هنوز میتواند در برابر تجاورگران مقاومت کند. نزدیک به پایان دوره ناصرالدین شاه، گرچه ارومیه به زیبایی و آبادی خوی نبود، اما بیست و پنج هزار نفر جمعیت داشته است» (طاهری، 1347: 172). در تایید دولا بودن دیوارهای شهر خوی در این تاریخ، اوژن فلاندن نیز مینویسد: «راه ورودی خوی از دو دروازه که پیچ میخورده، میگذشته و وارد کوچههای شهر میشده است» (فلاندن، 1356: 59). در حدود دهه 1300 در قسمت جنوبی شهر، محلی به نام «ایکی قالالار آراسی: میان دو قلعه» وجود داشت. بعدها با افزایش جمعیت شهر و احساس نیاز به خانهها و زمینهای جدید ساختمانی به تدریج دیوار درونی تخریب شد و از میان رفت (ریاحی، 1372: 313). در زمستان 1307 ق. مظفرالدین میرزا ولیعهد وقت از تبریز به خوی آمد، که در سفرنامهاش درباره برج و باروی خوی آمده: «خوی قلعهای دارد محکم و دیوارش بسیار خوب است، قدری خرابی به هم رسانده، تعمیر لازم دارد. چند محله هم در بیرون قلعه است» (فرمانفرمائیان، 1342: 11-15).
لرد کرزن قلعه خوی را تنها قلعه ایرانی به سبک اروپایی دانسته است (کرزن، 1387). گاسپار دروویل هم قلعه خوی را توصیف کرده و می نویسد: «در سرتاسر ایران تنها دو شهر خوی و عباسآباد دارای استحکامات اروپایی است» (دروویل، 1348: 82). اوژن اوبن فرانسوی در بازدیدش از شهرهای آذربایجان به سال 1906 م./ 1324 ق. درباره استحکامات و سیستم دفاعی شهر خوی مینویسد: «خوی یک شهر مستحکم و برج و باروداری است. این شهر در معرض تهدید همیشگی همسایگان قرار دارد. به این جهت دیوارهای کنگرهدار، برج و بارویی از خاک رس، خندقهای عمیق، خاکریز، پلهای متحرک، دروازهها و درهای دوگانه شهر به خوبی حفظ شده است. این تمهیدات و سیستم دفاعی که برای دفاع از شهر مؤثر و کارساز بودند، برای تماشا نیز بسیار زیبا و خیالانگیر است» (اوبن، 1362: 80). این استحکامات تا سالهای بعد از 28 مرداد 1332 ش. باقی بود. بعد از آن سالها شهرداری به قصد توسعه شهر به تدریج آن را تخریب و اثری از آن بر جای نگذاشت (صدرایی خویی، 1373: 121-120).
یافتههای پژوهش
با توجه به اینکه شکلگیری بلوکهای شهری در پی تغییر و تحولات شهرهای ایران در دوره پهلوی در محل برج و بارو و خندق دور شهر ایجاد میشد و شکل هندسی استحکامات شهری اغلب شهرهای ایران به صورت مدور یا مربعی شکل بوده، بافت و سازمان فضایی و کالبدی هسته اولیه شهرها به صورت مدور و یا مربعی شکل میگرفت. در شهر خوی نیز با توجه به اینکه الگوی کلی استحکامات دفاعی سبک اروپایی، مربعی شکل بوده، ساختاربندی و لایهبندی خیابانهای اولیه در دوره پهلوی به صورت مدور شکل گرفته و در محل برج و بارو و خندق نیز بافت شهر به صورت مربعی شکل گرفته است. شکل مربعی سازمانبندی خیابانهای خوی بر توسعههای بعدی نیز تأثیر گذاشته است.
فرم کالبدی استحکامات سبک اروپایی خوی، پایهریز فرم هسته اولیه شهر است که ملاحظات توسعه فضایی- کالبدی بعدی شهر در آن رعایت شده است. در سال 1937 م./ 1316 ش. (شکل 10) فقدان باغات موجود در فضای داخلی ارگ خوی، نشان از آن دارد که فضای درونی حصار دفاعی شهر به مرحله اشباع رسیده و برای ساخت و سازهای جدید مجبور بودهاند، زمینهای کشاورزی و باغات داخلی را به کلی حذف کرده و در فضاهای خالی ایجاد شده، به ساخت و ساز شهری و مسکونی بپردازند. نکته جالب توجه در این تصویر، عدم وجود باغات گسترده در اطراف شهر میباشد و خندق اطراف شهر به همراه دیوارهای دفاعی، هنوز پابرجاست. اگر مساحت این حصار دفاعی را دایرهای به شعاع تقریبی 500 متر در نظر بگیریم آنگاه وسعت شهر 785 هزار متر مربع، در حدود یک کیلومتر مربع میشود. در سال 1345 ش. (شکل 11) دیوارهای قلعه خوی همچنان پابرجا است و شهر هنوز توسعه نیافته و قلعه به طور کامل از بین نرفته است. در پایین سمت چپ، محله شوونه و بالای آن محله کامران مشخص است. در سمت راست تصویر نیز کارخانجات تازه تاسیس دخانیات دیده میشود و در پایین عکس، بیمارستان شیر و خورشید و کنسولخانه روسیه مشخص است. طبق مشاهدات تصویر ماهوارهای سال 1348 ش. (شکل 12) بخشهایی از استحکامات سبک اروپایی خوی باقی مانده و شهر در حال رشد و گسترش به بیرون از محدوده استحکامات است. در سال 1352 ش. استحکامات دفاعی و برج و باروی آن به کلی تخریب شده و شهر گسترش یافته است. در محل برج و باروی قلعه نیز خیایانهای جدیدی احداث شده است (شکل 13).
|
|
شکل 10: عکس هوایی استحکامات باستیونی خوی در سال 1937 م. (اشمیت، 1940: 76) | شکل 11: عكس هوايي هسته اولیه شهر خوي در محدوده قلعه اروپایی در سال 1966 م./ 1345ش. |
|
|
شکل 12: تصویر ماهوارهای کرونا از هسته اولیه شهر خوي در محدوده قلعه اروپایی در سال 1969 م./ 1348 ش. (corona.cast.uark.edu) | شکل 13: تصویر ماهوارهای کرونا از هسته اولیه شهر خوي در محدوده قلعه اروپایی در سال 1973 م./ 1352 ش. (corona.cast.uark.edu) |
استحکامات دفاعی سبک اروپایی خوی که به نیت جلوگیری از تهاجم روسها ساخته شد، اگرچه در آن روزها نیازی را برنیاورد، اما در سالهای مشروطیت و در آشوبهای بعد از جنگ جهانی اول، مایه قوت قلبها بود و تا سالهای بعد از 28 مرداد 1332 ش. باقی بود تا اینکه خندقها با بازگشت آرامش به کشور با بولدوزر حاجی ابراهیم کرلو از خاک حصارها پر گردید و خندقها جای خود را به خیابانها و ساختمانها داد. بعد از آن سالها شهرداری به قصد توسعه شهر به تدریج آن را خراب کرد و امروزه تنها دروازه سنگی که یادگار قلعه احمدخانی است بر جای مانده است (ریاحی، 1372: 315). امروزه به علت گسترش و توسعه شهر، بنای تاریخی دروازه سنگی خوی در میانه شهر قرار گرفته است. بهگونهای که با افزایش تدریجی جمعیت شهر خوی، حصار شهر حجمهای داخلی قلعه را به یکدیگر فشرد و منجر به تخریب و حذف باروی شهر شد و و در نهایت باغها، مزارع و دشتهای اطراف که ربض شهر بودند را بلعید و تبدیل به محلههای مسکونی جدید کرد. امروزه در سمت شمال دروازه، بافت قدیمی شهر و بازار خوی قرار دارد و در سه ضلع دیگر دروازه، ساختمانهای نوساز و بافت جدید شهر دیده میشود (شکل 14). این ترکیب بیانگر وضعیت شهر قدیمی و چگونگی ترقی، توسعه و افزایش جمعیت و مساحت آن است.
شکل 14: میادین و خیابانهای احداث شده در محل برج و باروی شهر خوی
و تأثیر آن در فرم هسته اولیه شهر (گوگل ارث، 2022)
نتیجهگیری
بخشی از دستاوردهای حاصل از مدرنیته در سدههای اخیر، ظهور تکنولوژیهای جدید نظامی و پدیده مدرن توپ و توپخانه است. این پدیده مدرن در گذر زمان منجر به ظهور استحکامات دفاعی با اشکال هندسی جدید و مهندسی شده و مجهز به توپ و توپخانه و موسوم به استحکامات ووبان و ستارهای شکل شد، که نمونههای اولیه آن در اروپا ساخته شد. تدابیر کلی طراحی این نوع استحکامات، در نحوه ساخت باستیونها بود که در مجموع طرح یک ستاره را تداعی میکرد. این باستیونها امکان کنترل محیط اطراف از چهار جهت اصلی را فراهم میکرده و در مجموع وضعیت دفاعی قدرتمندی را شکل میداده است. این استحکامات بعد از سدهها و در گذر زمان و در پی روابط سیاسی و نظامی ایرانیان با اروپاییها، جهت انطباقسازی استحکامات دفاعی با نیازهای آن روز، وارد ایران شد.
در پی تحولات حاصل از مدرنیته و فناوری نظامی، نخبگان نظامی ایران به ضرورت انطباقسازی استحکامات دفاعی با نیازهای روز یعنی انطباق با سلاحهای آتشین از جمله توپ و توپخانه پی بردند. از این رو، اقدام به ساخت استحکامات دفاعی سبک اروپایی مجهز به توپخانه و موسوم به «ووبان» کردند، که یکی از مصادیق بارز آن در دوره قاجار، برج و باروی شهر خوی است. در حال حاضر، با توجه به نابودی کامل قلعه و ساخت و سازهای جدید در محل آن و اشاره مختصر مدارک و منابع تاریخی به سازههای معماری آن، اظهارنظر درباره جزئیات معماری بویژه فضای داخلی آن سخت است، اما با متنکاوی مدارک تاریخی و اسناد تاریخی میتوان درباره کارکرد آن چنین اظهار کرد که این قلعه در ابتدا و در طی جنگهای ایران و روس، به عنوان یکی از پایگاههای نظامی عباس میرزا، کارکرد نظامی- دفاعی داشته و محل نگهداری تسلیحات و تجهیزات جنگی از جمله توپ و تفنگ و آمادگاهی بر تدارک سپاه ایران بوده است. نقش و کارکرد این قلعه به عنوان ارگ حکومتی و حاکمنشین نیز به اندازه نقش نظامی- دفاعی آن اهمیت داشت. این استحکامات در اواسط قرن بیستم در پی تحولات مدرنیتهسازی شهر، به کلی تخریب و در محل دیوارها، باستیونها و خندق دور آن، خیابانهای جدید و در محل فضای داخلی آن، ادارات شهری ساخته شد. ساخت این خیابانها در شکلگیری و سازمانبندی بخشی از هویت کالبدی- فضایی شهر خوی تأثیر به سزایی داشته، بهگونهای که استخوانبندی فرم مربعی شکل این بخش از شهر مشهود است.
منابع
آریانپور کاشانی، عباس (1370) فرهنگ دانشگاهی انگلیسی- فارسی، تهران، امیرکبیر.
آقاسی، مهدی (1350) تاریخ خوی، تبریز، موسسه تاریخ و فرهنگ ایران.
ابنحوقل (1345) صوره الارض، ترجمه جعفر شعار، تهران، بنیاد فرهنگ ایران.
انوری، امیرهوشنگ (1394) اطلس تاریخی نقشهها و تصویرهای جغرافیایی آذربایجان، تهران، ندای تاریخ.
اوبن، اوژن (1362) ایران امروز 1907-1906، سفرنامه و بررسیهای سفیر فرانسه در ایران، ترجمه علی اصغر سعیدی، تهران، زوار.
اوزون چارشیلی، اسماعیل حقی (1369) تاریخ عثمانی از فتح استانبول تا مرگ سلطان سلیمان قانونی، ترجمه ایرج نوبخت، جلد دوم، تهران، کیهان.
باربارو، جوزافا (1381) سفرنامه باربارو، در سفرنامههای ونیزیان در ایران، ترجمة منوچهر امیری، تهران، خوارزمی.
بازرگان ونیزی (1381) سفرنامه بازرگان ونیزی در ایران، در سفرنامههای ونیزیان در ایران، ترجمة منوچهر امیری، تهران، خوارزمی.
پاپلی یزدی، محمدحسین و مهدی سقایی (1381) «سنت، مدرنيته بازخواني يك مقاله: جغرافيا عبارتست از روابط متقابل انسان، (فرهنگ) تكنولوژي، مديريت و محيط»، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، دوره 17، شماره 65-66، صص 8-31.
پورکریمی، پرویز (1398) تحلیل فضایی و ساختاری قلاع و استحکامات دفاعی ایران و عثمانی از سده 10 تا 14 هجری (محدوده مورد مطالعه: شمال غرب ایران و آناتولی شرقی)، رساله دکتری باستانشناسی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه محقق اردبیلی.
ترابی، سیدمحمد (1389) خوی در گذر تاریخ و از نظر ادب، در مجموعه مقالات خوی دیار باصفا، به کوشش علیرضا مقدم، تهران، مرکز خویشناسی.
ترکمان، اسکندر منشی (1382) تاریخ عالم آرای عباسی، مصحح ایرج افشار، تهران، امیرکبیر.
جعفری، الهام و لیدا بلیلان اصل (1393) «بازخوانی تاریخی شهر خوی در دوره صفوی با استناد بر مینیاتور مطراقچی از دیدگاه سیاحان»، پژوهشنامه تاریخ، 9 (35)، صص 33-57.
جهانگیر میرزا قاجار (1327) تاریخ نو، به اهتمام عباس اقبال، تهران، علمی.
چلبی، اولیاء (1364) سیاحتنامه، کرد در تاریخ همسایگانش، ترجمه فاروق کیخسروی، ارومیه، ایوبی.
خُرندزی زیدری نسوی، شهابالدین محمد (1343) نفثه المصدور، تصحیح امیرحسن یزدگردی، تهران، اداره کل نگارش وزارت آموزش و پرورش.
دالساندری، وینچنتو (1381) سفرنامه دالساندری، در سفرنامههای ونیزیان در ایران، ترجمة منوچهر امیری، تهران، خوارزمی.
دروویل، گاسپار (1348) سفرنامه، ترجمه جواد محبی، تهران، گوتنبرگ.
دوما، موریس و گروهی از کارشناسان (1378) تاریخ صنعت و اختراع، ترجمه عبدالله ارگانی، جلد دوم، تهران، امیرکبیر.
دهخدا، علی اکبر (1377) لغتنامه، زیر نظر محمد معین، تهران، دانشگاه تهران.
روملو، حسن (1384) احسنالتواریخ، به اهتمام عبدالحسین نوائی، جلد اول، تهران، اساطیر.
ریاحی، محمدامین (1372) تاریخ خوی، تهران، طرح نو.
زنو، کاترینو (1381) سفرنامه کاترینو، در سفرنامههای ونیزیان در ایران، ترجمه منوچهر امیری، تهران، خوارزمی.
سایکس، سرپرسی (1330) تاریخ ایران، ترجمه محمدتقی فخر داعی گیلانی، جلد اول، تهران، چاپخانه نگین.
سیوری، راجر (1374) ایران عصر صفوی، ترجمه کامبیز عزیزی، تهران، مرکز.
صارمی، علی اکبر (1374) «مدرنیته و رهاوردهای آن در معماری و شهرسازی ایران»، فصلنامه گفتگو، شماره دهم، صص 57-70.
صدرایی خویی، علی (1373) سیمای خوی، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی.
طاهری، ابوالقاسم (1347) جغرافیای تاریخی ایران (گیلان، مازندران، آذربایجان) از نظر جهانگردان، تهران، شورای مرکزی.
علوی شیرازی، میرزا محمدهادی (1369) دلیل السفرا، تهران، چاپ محمد گلبن.
عمید، حسن (1371)، فرهنگ فارسی، جلد اول تا سوم، تهران، امیرکبیر.
فانی زنوزی خوئی، میرزا حسن (بیتا) ریاضالجنه، نسخه خطی، تبریز، کتابخانه ملی تبریز.
فرمانفرمائیان، حافظ (1342) «سفرنامه مظفرالدین شاه به خوی»، ضمیمه مجله یغما، شماره 1.
فریزر، جیمز بیلی (1364) سفرنامه فریزر معروف به سفر زمستانی: از مرز ایران تا تهران و دیگر شهرهای ایران، ترجمه منوچهر امیری، تهران، توس.
فلاندن، اوژن (1356) سفرنامه، ترجمه حسین نورصادقی، تهران، اشراقی.
قبادیانی، ناصرخسرو (1335) سفرنامه، تصحیح محمد دبیر سیاقی، تهران، زوار.
قزوینی، زکریا بن محمد (1998) آثار البلاد وأخبار العباد، بیروت، دار صادر.
کلاویخو، گونسالس (1374) سفرنامه کلاویخو، ترجمه مسعود رجبنیا، تهران، علمی و فرهنگی.
گوبینو، کنت (1367) سه سال در آسیا، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تهران، قطره.
مستوفی، حمدالله (1381) نزهه القلوب، به کوشش محمد دبیر سیاقی، قزوین، حدیث امروز.
مطراقچی، نصوح (1379) بیان منازل سفر عراقین، ترجمه رحیم رئیسنیا، تهران، سازمان میراث فرهنگی.
معین، محمد (1381) فرهنگ فارسی، جلد اول، تهران، امیرکبیر.
ملازاده، کاظم و مریم محمدی (1385) قلاع و استحکامات نظامی، تهران، سوره مهر.
مهریار، محمد، فتح اللهیف، شامیل، فخاری تهرانی، فرهاد، قدیری، بهرام (1378) اسناد تصویری شهرهای ایرانی دوره قاجار، تهران، دانشگاه شهید بهشتی و سازمان میراث فرهنگی کشور.
مهمید، محمدعلی (1361) تاریخ دیپلماسی ایران قبل از هخامنشیان تا پایان قاجاریه، تهران، میترا.
مهندسان مشاور پویا نقش شهر و بنا (1390) طرح جامع شهر خوی، ارومیه، اداره کل مسکن و شهرسازی استان آذربایجان غربی.
Elgood, R. (1995) Firearms of the Islamic world: in the Tareq Rajab Museum, Kuwait. London.
Hinz, W. (1992) Uzun Hasan ve Seyh Cuneyd, T. T. K. Yay, Ankara.
Kleiss, W. (1980) “Europäische Befestigung architektur In Iran”. AMI 13. 167-178.
Schmidt, Erich (1940) Flights over Ancient cities of Iran. University of Chicago Press.
Sparavigna, A.C. (2015) “An Example of Military Engineering in 16th Century: The Star Fort of Turin”. International Journal of Sciences, 4 (12).
Whitelaw, A. (1846) The popular encyclopedia; or, Conversations Lexicon, vol. I, Glasgow, Edinburgh, and London: Blackie & Son.
Woods, J. (1976) The Aqquyunlu: Clan, confederation, empire; A Study in 15th/ 9th Century Turko-Iranian Politics. Bibliotheca Islamica. Mineapolis and Chicago.
[1] * نویسنده مسئول: دانش آموخته دکتری باستانشناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران par.purkarimi@gmail.com
[2] ** دانشیار گروه باستان شناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران k_hajizadeh@uma.ac.ir
[4] Vauban-style fortifications
[5] . Sébastien Le Prestre de Vauban