کاربست مفهوم آرامش در خانههای معاصر کرمان (فهم ابعاد مختلف شکلگیری آرامش در دو الگوی آپارتمانی و مستقل حیاط دار)
محورهای موضوعی : معماری اسلامیمطهره اسلامی 1 , یعقوب پیوسته گر 2 * , علی اکبر حیدری 3
1 - دانشجوی دکتری معماری، گروه معماری، واحدیاسوج، دانشگاه آزاد اسلامی، یاسوج
2 - دانشیار گروه معماری و شهرسازی، واحد یاسوج، دانشگاه آزاد اسلامی، یاسوج
3 - استادیار گروه معماری، دانشگاه یاسوج
کلید واژه: آرامش, خانه, الگوی آپارتمانی, الگوی مستقل حیاطدار, کرمان,
چکیده مقاله :
مسکن به عنوان فضایی برای سکنی گزیدن و زندگی، همواره از ابتدای تاریخ تاکنون یکی از اولین فضاهایی بوده که انسان با آن سرو کار داشته و ویژگیهای این بنا و به خصوص فضای داخلی آن به سبب ارتباط مستقیمی که در ساعات طولانی از روز با انسان دارد از اهمیت بالایی برخوردار بوده است.آرامش یکی از اساسی ترین نیازهای روحی و روانی هر فرد است. انسانها معمولابیشتر وقت خود را در خانه سپری میکنند واز این رو به دنبال یافتن آرامش در خانه و استراحت جسم و روح خویش در این مکان هستند. با توجه به همین موضوع معماری با القای حس آرامش و سکون درفضای داخلی خانه میتواند کمک زیادی در ایجاد آرامش داشته باشد. بر همین اساس در این پژوهش، هدف، ارزیابی چگونگی نمودپذیری آرامش در دو الگوی رایج خانه¬های معاصر شامل خانه¬های آپارتمانی و خانه¬های مستقل حیاط¬دار و شناسایی الگوی موفق در این زمینه میباشد. در پژوهش حاضر، ابتدا با استفاده از روش کیفی به جمع آوری دادهها پرداخته وسپس با استفاده از آزمون تی استیودنت دو نمونه ای به تحلیل آنها میپردازیم.که در مرحله نخست، از طریق مصاحبه با ساکنین خانه¬ها، عوامل ایجاد کننده آرامش استخراج میشود. عواملی که بیشترین اشاره به آنها در مصاحبهها صورت گرفته است به عنوان عوامل ایجاد کننده آرامش دستهبندی شدهاند، طبق نظریه راپاپورت (2005) عوامل مستخرج به عنوان معانی سطح بالا، قابلیتهای محیطی، معانی سطح میانه و ویژگی¬های فضایی به عنوان معنای سطح پایین در زنجیره معنایی هستند. ویژگیهای فضایی از طریق مصاحبه، تدوین پرسشنامه و مشاهده به صورت رفت و برگشتی استخراج شدو ویژگی هایی که از نظر ساکنین دارای اهمیت بالاتری بودند به عنوان ویژگیهای فضایی معرفی شدند. قابلیتهای محیطی (معانی سطح میانه) ازطریق تناظر بین الگوهای رفتاری رایج در هر یک از فضاها و خصوصیات کالبدی آن فضا در هر کدام از الگوهای رایج مسکن کرمان (خانههای مستقل حیاطدار و آپارتمانی) در گستره زمانی یکساله بررسی و سپس با مقایسه زنجیرههای معنایی به دست آمده میزان نمود پذیری آرامش در دوالگوی مورد مطالعه استخراج شد. این پژوهش در نهایت به این نتیجه دست یافت که معنای سطح بالای آرامش در الگوی خانه¬های مستقل حیاط¬دار بیش از الگوی آپارتمانی نمود می¬یابد که این امر نیز متاثر از تنوع ویژگی¬های فضایی و قابلیت¬های محیطی است که در الگوی خانه نسبت به گونه آپارتمانی وجود دارد
Housing, as a space for settling and living، has always been one of the first spaces that humans have dealt with since the beginning of history، and the characteristics of this building، especially its interior، are due to the direct connection with humans during long hours of the day. It has been of great importance. Peace is one of the spiritual and psychological needs of every person. Nowadays، humans usually spend most of our time at home، and therefore we Searching to find peace at home and rest our body and soul in this place. Considering this issue، architecture can help a lot in creating peace by inducing a sense of peace and tranquility in the interior of the house. The purpose of the current research is to examine the opinions of researchers and theorists of architecture and environmental psychology، to extract the factors that create peace from the perspective of the residents and to match them with the current spatial behavior patterns of the residents. Home. Based on this، in this research، how can peace be manifested in two common house models. Contemporary buildings including apartment houses and detached houses with courtyards will be examined. This research has been conducted with a mixed qualitative method along with quantitative analysis through a two-sample t-test، and the research process is such that in the first stage، through interviews with the residents of the houses، semantic systems derived from the spatial characteristics of each pattern extracted. In the common type of housing in Kerman (detached houses with courtyards and apartments) it was compared and the degree of peacefulness in the houses was extracted. This article finally came to the conclusion that the super meaning of peace is manifested in the model of independent houses with courtyards more than in the apartment model، which is also affected by the variety of spatial characteristics and environmental capabilities that are in this model. The house is more like an apartment.
آصفی مازیار و الناز ایمانی (1395) بازتعریف الگوهای طراحی مسکن مطلوب ایرانی- اسلامی معاصر با ارزیابی کیفی خانههای سنتی، فصلنامه پژوهش معماری اسلامی، شماره یازدهم، تابستان.
ابن منظور، محمد بن مکرم (1417) لسان العرب، بیروت، دارالبیروت.
اشرف صادقی، علی (1392) فرهنگ جامع زبان فارسی، تهران فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی.
بهشتی پور، محسن (1384) روح، روان، احساس، جسم، ایجادتعادل و هارمونی، جلد3، تهران، انتشارات اجتماع- تفسیر نمونه.
جوشن، رویا (1390) طراحی مجتمع آپارتمانی در یزد با تاکیدی بر مفهوم آرامش، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده هنر و معماری دانشگاه یزد.
حائری مازندرانی، محمدرضا (1388) خانه، فرهنگ، طبیعت: بررسی معماری خانههای تاریخی و معاصر، تهران، مرکز مطالعاتی و تحقیقاتی شهرسازی و معماری.
حیدری، علی اکبر (1393) معنای خانه: مقایسه تطبیقی معنای خانه در دو الگوی آپارتمانی و مستقل حیاط دار، رساله دکتری معماری، تهران، دانشگاه علم و صنعت ایران.
دهخدا، علی اکبر (1377) فرهنگ دهخدا، جلد دهم، تهران، چاپ گستر.
رضایی خبوشان ر، نعمتی مهر م (1394) سنجش کفیت محیط مسکونی در برنامه مسکن مهر بر اساس نشانگری کیفیت زندگی، نشریه صفه، دوره 25، صص 53-70.
فرانکل، ویکتور امیل (1999) انسان در جستوجوی معنا، مترجم اکبر معارفی، تهران، دانشگاه تهران.
فراهیدی، خلیل، (1409) فرهنگ جامع لغات عرب، قم، دارالهجره.
قریشی، علی اکبر، قاموس قرآن، (1361) تهران، دارالکتاب اسلامی.
مارشال ریو، جان (1398) انگیزش و هیجان، مترجم مهدی گنجی، تهران، ساوالان.
مسافری، شبنم (1395) روشهای طراحی برای ایجاد آرامش در خانهها (مطالعه موردی: خانههای شهر تبریز)، امارات (دبی)، کنگره بین المللی عمران، معماری و شهرسازی معاصر جهان.
مکارم شیرازی ن (1375) تفسیر نمونه، تهران، دارالکتاب اسلامیه.
معین، محمد (1388) فرهنگ فارسی معین، تهران، امیرکبیر.
ویس کریمی، مهرداد (1389) بررسی تطبیقی آرامش روانی در روانشناسی با اطمینان قلبی در قرآن کریم، قم، فصلنامه مطالعات تفسیری سال اول، شماره4.
Brown B, Werner C. (1985) Social Cohesiveness, Territoriality, and Holiday Decorations: The Influence of Cul-de-Sacs، ”. Environment and Behavior Journal. 17, no 5. 537- 546.
Coolen, H. (2001) The Meaning of Dwellings: An Ecological Perspective. Housing, Theory and Society, 23, 185-201.
Day C. (2002) Spirit and Place: Healing our Environment. Oxford: Architectural Press.
--------- (2004) Places of the Soul: Architecture and Environmental Design as healing Art. Oxford: Architectural Press.
Evans G. W & McCoy J. M. (1998) When Buildings Don’t Work: The Role of Architecture in Human Health. Journal of Environmental Physiology.
Evans G. W. (2003) The Built Environment and Mental Health. Journal of Urban Health: Bulletin of the New York Academy of Medicine.
Green - T. C. (1982) Thermal Stress: Psychological, Comfort, Performance, and Social Effects Of Hot and Cold Environments. Environmental Stress, Cambridge University Press, 75-105.
Kaplan R. & Kaplan S. (1982) Cognition and Environment, New York, Praeger.
---------------------------- (1989) The Experience of Nature, New York, Cambridge.
Kripke, D. F., Rische, S. C. & Janowsky, D. (1983) Bright White Light Alleviates Depression. Psychiatry Research10, 105-112.
Lang , J , (1994) Creating Architevtural Theory:the role of bahavior sciences inenvironment , London:Von Nostrand Reinhold.
Mehrabian, A. (1987) The Three Dimensions of Emotional Reaction. Psychology Today, 10 (3), 57-61.
Moore, Ch; Allen, G; Lydon, D. (1974) The Place of House, New Yourk: Holt.
Newman O. (1972) Creating defensible space. London :The Architectural Press.
P. A. 1982. Physiological, Comfort, Performance, And Social Effects Of Heat Stress. Journal of Social Issues, 37, 71-94.
Rapoport A. (2005) Culture , Architecture, and Designe. Locke science publishing company , Inc.
Form and Design , Pergamon.
Venolia, C. (1988) Healing Environments: Your Guide to Indoor Well-Being. Berkeley: Celestial Arts.
Veitch, J. A., Gifford, R., Hine, D. W. (1991) Demand Characteristics and Full Spectrum Lighting Effects on Performance and Mood. Journal of Environmental Psychology, 11, 87-95.
فصلنامه علمي «مطالعات شهر ایرانی- اسلامی»
شماره پنجاه و یکم، بهار 1402: 32-1
تاريخ دريافت: 12/11/1401
تاريخ پذيرش: 26/09/1402
نوع مقاله: پژوهشی
کاربست مفهوم آرامش در خانههای معاصر کرمان
(فهم ابعاد مختلف شکلگیری آرامش در دو الگوی آپارتمانی و مستقل حیاط دار) 1
مطهره اسلامی محمودآبادی 2
یعقوب پیوستهگر 3
علیاکبر حیدری4
چکیده
مسکن به عنوان فضایی برای سکنی گزیدن و زندگی، همواره از ابتدای تاریخ تاکنون یکی از اولین فضاهایی بوده که انسان با آن سرو کار داشته و ویژگیهای این بنا و به خصوص فضای داخلی آن به سبب ارتباط مستقیمی که در ساعات طولانی از روز با انسان دارد از اهمیت بالایی برخوردار بوده است.آرامش یکی از اساسی ترین نیازهای روحی و روانی هر فرد است. انسانها معمولابیشتر وقت خود را در خانه سپری میکنند واز این رو به دنبال یافتن آرامش در خانه و استراحت جسم و روح خویش در این مکان هستند. با توجه به همین موضوع معماری با القای حس آرامش و سکون درفضای داخلی خانه میتواند کمک زیادی در ایجاد آرامش داشته باشد. بر همین اساس در این پژوهش، هدف، ارزیابی چگونگی نمودپذیری آرامش در دو الگوی رایج خانههای معاصر شامل خانههای آپارتمانی و خانههای مستقل حیاطدار و شناسایی الگوی موفق در این زمینه میباشد. در پژوهش حاضر، ابتدا با استفاده از روش کیفی به جمع آوری دادهها پرداخته وسپس با استفاده از آزمون تی استیودنت دو نمونه ای به تحلیل آنها میپردازیم.که در مرحله نخست، از طریق مصاحبه با ساکنین خانهها، عوامل ایجاد کننده آرامش استخراج میشود. عواملی که بیشترین اشاره به آنها در مصاحبهها صورت گرفته است به عنوان عوامل ایجاد کننده آرامش دستهبندی شدهاند، طبق نظریه راپاپورت (2005) عوامل مستخرج به عنوان معانی سطح بالا، قابلیتهای محیطی، معانی سطح میانه و ویژگیهای فضایی به عنوان معنای سطح پایین در زنجیره معنایی هستند. ویژگیهای فضایی از طریق مصاحبه، تدوین پرسشنامه و مشاهده به صورت رفت و برگشتی استخراج شدو ویژگی هایی که از نظر ساکنین دارای اهمیت بالاتری بودند به عنوان ویژگیهای فضایی معرفی شدند. قابلیتهای محیطی (معانی سطح میانه) ازطریق تناظر بین الگوهای رفتاری رایج در هر یک از فضاها و خصوصیات کالبدی آن فضا در هر کدام از الگوهای رایج مسکن کرمان (خانههای مستقل حیاطدار و آپارتمانی) در گستره زمانی یکساله بررسی و سپس با مقایسه زنجیرههای معنایی به دست آمده میزان نمود پذیری آرامش در دوالگوی مورد مطالعه استخراج شد. این پژوهش در نهایت به این نتیجه دست یافت که معنای سطح بالای آرامش در الگوی خانههای مستقل حیاطدار بیش از الگوی آپارتمانی نمود مییابد که این امر نیز متاثر از تنوع ویژگیهای فضایی و قابلیتهای محیطی است که در الگوی خانه نسبت به گونه آپارتمانی وجود دارد.
واژگان کلیدی: آرامش، خانه، الگوی آپارتمانی، الگوی مستقل حیاطدار، کرمان
مقدمه
خانه مبدأ و مقصد زندگی روزمره انسان است. انسانها برای کار و فعالیت اجتماعی ازآن خارج میشوند و پس از انجام کاروکسب و تجربه مجدد به خانه برمیگردند. اهمیت این موضوع به حدی است که بسیاری خانه را مرکز دنیای فرد معرفی کردهاند (Moore et al , 1974) و از آن به عنوان بلافصلترین فضایی یاد کردهاند که مرتبط با آدمی است و به طور روزمره بر او تأثیر میگذارد (حائری مازندرانی، 1388).
انسانها در طول روز جهت کسب و کار از خانه خارج میشوند و در محیط شلوغ و پر آشوب جامعه، به انجام فعالیتهای مختلف میپردازند. اما پس از اتمام مشغله و جدالهای مختلف اجتماعی، به فضایی جهت آرامش، استراحت و تجدید قوا نیاز دارند. لذا خانه مناسبترین فضایی است که این امکان را برای افراد فراهم آورده و آنها را از هیاهوی روزمره بدور میدارد. بنابراین میتوان چنین پنداشت که معنای آرامش، یکی از مهمترین معانی است که ساکنین یک خانه از آن انتظار دارند و فضایی که این امکان را برای آنها فراهم آورد، مکانی مطلوب برای زندگی آنها شناخته میشود. اهمیت این موضوع به حدی است که خداوند نیز در قرآن کریم، یکی از مهمترین کارکردهای خانه را آرامشبخش بودن آن معرفی کرده و میفرمایند: وَ اللَّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ بُيُوتِکُمْ سَکَناً ؛ و خداوند برای شما خانههایتان را محل سکونت و آرامشتان قرار داد (نحل، آیه 80).
تاکنون پژوهشهای مختلفی در ارتباط با ابعاد مختلف مرتبط با خانه به انجام رسیده است و در اکثر آنها نیز موضوع آرامش تنها به عنوان یکی از کارکردهای خانه معرفی شده است؛ این در حالی است که پرداختن به این موضوع که چه عواملی میتواند باعث ایجاد آرامش و یا مخل آن در یک خانه شود و یا اینکه آرامش در خانه خود تابع چه شرایطی است، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بر همین اساس پژوهش حاضر ضمن بررسی این موضوع به صورت نظری، با انجام یک پیمایش میدانی در میان خانههایی از دو الگوی رایج در مسکن شهری معاصر (الگوی آپارتمانی و الگوی مستقل حیاطدار) با هدف استخراج و تحلیل مجموعه عوامل مؤثر در ایجاد سطوح مختلف معنای آرامش در خانه شکل گرفت.لذا پرسشهایی که این پژوهش در پی پاسخ به آنها است به این شرح قابل تبیین است:
1. خصوصیات کالبدی مسکن چگونه میتواند به ایجاد آرامش در افراد کمک کند؟
2. آرامش در کدام یک از الگوهای مسکن نمود بیشتری پیدا میکند ؟
مبانی نظری و ادبیات تحقیق
در این بخش پس از بررسی مفهوم آرامش از منظر علوم روانشناسی، به تحلیل وجوه مختلف نمودپذیری آن در معماری خانه پرداخته میشود.
مفهوم آرامش
آرامش در لغت به معانی چون آرمیدن، آسایش یافتن، سکون، طمانینه، خواب کوتاه وسبک، فراغت، صلح و آشتی معرفی شده است. آرامش اسم مصدر از آرمیدن است که در لغت به معنای حالتی نفسانی همراه با آسودگی و ثبات است ودر اصطلاح در برابر اضطراب ودلهره به کار میرود (دهخدا، 1377). به تعبیر دیگر حالتی است که در آن نگرانی، اضطراب، خشم و ناراحتی وجود ندارد (اشرف صادقی، 1392). فرهنگ معین نیز آرامش را آرمیدن، فراغت، راحتی، آسایش، طمانینه، سکینه، صلح، آشتی، امنیت وسکون معنا کرده است (معین، 1388).
روانشناسان تعریفهای گوناگونی درباره آرامش ارائه نمودهاند؛ زیرا در روانشناسی نوین، آرامش عمدتا به معنای آرامش «روان» مطرح میشود که موضوع دانش روانشناسی است ومفهوم آن در مکاتب روانشناسی دچار تحولاتی شده است (ویس کریمی، 1389). از این رو همواره برای تعریف آرامش یا از مفاهیم ایجابی مانند بهداشت روانی، سلامت روانی وبهنجاری و یا از مفاهیم سلبی مانند اضطراب، استرس، فشارهای روانی و غیره استفاده میکنند.برخی از تعاریف ارایه شده در این خصوص عبارتند از: آرامش حاصل هیجانهای همخوان با هدف است که عموما مثبت هستند ودر مقابل اضطراب، ریشه در هیجانهای ناهمخوان باهدف دارد که به طور کلی منفیاند (فرانکل، 1378)؛ آرامش حس مثبتی است که از حس رضایتمندی وپیروزی به دست میآید (مارشال، 1398). آرامش روانی یعنی آرامش در واکنش رفتاری (بهشتیپور، 1384).
هرکدام از این معانی به وجوهی از مفهوم آرامش اشاره دارند ولی هیچکدام مفهوم جامع و کاملی از آرامش ارائه نمیدهند. با این حال به نظر میرسد که آرامش یک حس درونی است که نوع شخصیت، رفتار، ویژگیهای فردی و هویتی در نوع نگرش به چیستی و چگونگی آن مؤثر هستند و به همین دلیل است که یک تعریف ساده برای آن وجود ندارد (جوشن، 1390).
بشر به طور طبیعی در طول زندگی در این جهان، با نگرانیها و اضطرابهای بسیاری رو در رو بوده و همواره برای فایق آمدن بر آنهاکوشیده است.یکی از اهداف پیدایش مجموعه بزرگ اختراعات و اکتشافات بشر، گرایش به دین، مذهب، هنر، آداب و رسوم و. ..، دست یابی به آرامش و آسایش در زندگی بوده است (جوشن، 1390).
از دیدگاه روانشناسی، مازلو نیازهای انسان را به دو گروه نیازهای اولیه و نیازهای ثانویه تقسیم کرده است. نیازهای اولیه انسان را به چهار گروه نیازهای فیزیولوژیکی، نیازهای امنیتی، نیاز به محبت و نیاز به عزت نفس و نیازهای ثانویه را به سه گروه شناختی و ادراکی، نیاز به زیبایی و نیاز به خودشکوفایی تقسیم کرده است. وی معتقد است که وقتی نیازهای اولیه مرتفع شدند، نیازهای ثانویه مطرح میشوند. بنابراین در جایی که نیازهای فیزیولوژیک و اولیه انسان تامین نشود، رفتارهای حیوانی از خود بروز میدهد.اما با کمی تامل در این موضوع روشن میشودکه آرامش همچون نیازهای غریزی یا نیازهای اولیه نیست که تا زمانی که تامین شوند، علاقهای به تلاش بیشتربرای تامین آن صورت نگیرد. این در حالی است که با تامین نیازهای فطری و نیازهای ثانویه نیزرضایت خاطر و آرامش درونی برای فرد ایجاد میشود.در واقع آرامش را میتوان احساس خوشایند درونی، رضایت خاطرو آسودگی خیال دانست که در مراتب مختلف به انسان دست میدهد.هرچه این احساس ماندگارتر باشد، اثری عمیقتر در روح و روان انسان خواهد گذاشت (جوشن، 1390).
بررسی نظریات در باب عوامل تأثیرگذار بر ایجاد آرامش در معماری
محرابیان (1987)عنوان نموده است که محیط را میتوان بر حسب میزان اطلاعاتی که در اختیار میگذارد، توصیف نمود که وی آن را بار محیط مینامد.بنابراین محیط دارای بار بالا، محیطی است که مقدار زیادی اطلاعات حسی ارائه مینماید.وی معتقد است سه ویژگی در بار محیطی دخالت دارند:شدت، تازگی و پیچیدگی (Mehrabian, 1987). از دیدگاه کاپلان و کاپلان چهار عامل، واکنشهای ما را به محیط تعیین میکنند:انسجام، خوانایی، پیچیدگی و راز گونگی (Kaplan&Kaplan, 1989).در مطالعه دیگری ایوانس و مک کوی پنج گروه عوامل طراحی محیطی را شامل تحریک، انسجام، قابلیتهای محیطی، کنترل و بازسازی ذهنی عنوان مینماید که عدم رعایت موازنه در مؤلفههای آنان به کاهش و یا افزایش فشار روانی میانجامد (Evans&McCoy, 1998) در مطالعه دیگری ایوانس به بررسی تأثیر مستقیم و غیر مستقیم عوامل مربوط به محیط ساخته شده بر سلامت روان میپردازد (Evans, 2003)
بنا بر عقیده ایوانس (Evans, 2003) آن دسته از ویژگیهای محیط ساخته شده که به طور مستقیم بر سلامت روان تأثیر میگذارد عبارتند از ازدحام، آلودگی صوتی، کیفیت هوا و میزان نور.علاوه بر تأثیرات مستقیم، تغییرات در روند روانی-اجتماعی، که تبعات شناخته شده روان شناختی دارند نیز، میتواند به طور غیر مستقیم بر سلامت روانی انسان اثر بگذارد.به عنوان مثال تراکم بالا در محیطهای مسکونی، به تقلیل حمایتهای اجتماعی افراد میانجامد. تقلیل حمایتهای اجتماعی نیز، به نوبه خود درماندگی روان شناختی را افزایش میدهد.
کریستوفر دی در سال 2002 کتابی تحت عنوان روح و مکان نوشته است. در این کتاب دی به بررسی عوامل تأثیرگذار بر حس آرامش در محیطهای معماری پرداخته است. به طور خلاصه در این کتاب مهم ترین عوامل، حواس انسان، نور، مصالح، بافت، رنگ، سکوت و غیره نام برده شده است (Day, 2002) در کتاب دیگری از کریستوفر دی، تحت عنوان معماری و طراحی با طبیعت، در مورد ارتباط انسان با طبیعت و انسان صحبت میکند و از طبیعت به عنوان عاملی شفابخش برای انسان یاد میکند.همچنین در این کتاب حواس انسان را عاملی بسیار مهم در درک محیط بشمار آورده است و عواطف و احساسات انسان نسبت به محیط را وابسته به حواس انسان میداند (Day, 2004).
کارول ونولیا در سال 1988 کتابی تحت عنوان محیط شفا بخش نوشته است و مهم ترین عوامل را در ایجاد آرامش در فضای معماری بررسی نموده است.در این کتاب طبیعت و شفابخشی و تأثیر آن بر روح و جسم انسانها مورد بحث قرار گرفته است. از مهم ترین عوامل آرامش بخش دیگر میتوان به رنگ، نور، سکوت، بافت، دمای محیط و. .. اشاره کرد (Venoli, 1988) بنا بر نظر گری ایوانس که به بررسی تأثیر مستقیم و یا غیر مستقیم عوامل مربوط به محیط ساخته شده بر سلامت روان پرداخته است، برخی از ویژگیهای محیط ساخته شده بر سلامت روان اثر گذارند. علاوه بر تأثیرات مستقیم، تغییرات در روند روانی و اجتماعی، که تبعات شناخته شده روانشناختی دارند نیز، میتواند به طور غیر مستقیم بر سلامت روانی انسان اثربگذارد (Evans, 2003) با توجه به پژوهشهای فوق میتوان عوامل آرامش بخش در معماری را به دو دسته کلی عوامل فیزیکی و عوامل روانی تقسیمبندی نمود (جدول شماره 1)
روانشناسان محیطی | سال | عوامل فیزیکی آرامش بخش محیط | عوامل روانی آرامش بخش محیط | ||||||||||||
نور | دما | مصالح | بافت | حواس | رنگ | طبیعت | سکوت | خلوت | حریم خصوصی | فضای شخصی | امنیت | دلبستگی | تعلق | ||
فروم | 1947 |
|
|
|
|
|
| * |
|
|
|
|
|
|
|
محرابیان | 1974 | * |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
نیومن | 1974 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| * |
|
|
آلتمن | 1975 |
|
|
|
|
|
|
|
| * | * | * |
|
|
|
لوشر | 1979 |
|
|
|
|
| * |
|
|
|
|
|
|
|
|
بل | 1982 |
| * |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
گرین | 1982 |
| * |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
کاپلان | 1982 |
|
|
|
|
|
| * |
|
|
|
|
|
|
|
کریپک | 1983 | * |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
براون | 1985 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| * |
| * | * |
ورنر | 1985 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
| * |
| * | * |
ونولیا | 1988 | * | * |
| * |
| * |
|
| * |
|
|
|
|
|
ویتچ | 1991 | * |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
لنگ | 1994 | * |
| * |
| * | * |
|
|
|
|
|
|
|
|
مک کوی | 1998 | * |
|
|
|
|
|
|
| * | * |
|
|
|
|
دی | 2002 | * |
| * | * | * | * | * | * |
|
|
|
|
|
|
هاویلند | 2003 |
|
|
|
|
|
| * |
|
|
|
|
|
|
|
ایوانس | 2003 | * | * |
|
|
|
|
| * | * |
|
|
|
|
|
مارتین | 2004 |
|
|
|
|
| * |
|
|
|
|
|
|
|
|
جدول شماره1:دستهبندی عوامل ایجاد کننده آرامش در معماری
خانه
مقوله خانه گسترده و پيچيده است و ابعاد متنوعي دارد و امروزه به عنوان مكاني فيزيكي و سرپناه، كه نياز اوليه و اساسي انسان مانند خواب، خوراك، استراحت و حفاظت در برابر شرايط جوي را فراهم ميآورد و از لحاظ رواني نيز اطمينان خاطر دروني در شخص بوجود ميآورد. با عوض شدن شيوه زندگي مفهوم و مصداق (واحد مسكوني) و (اسكان) جاي (خانه) و (سكونت) را گرفتهاند. در اينجا پنج تعريف از خانه ارائه شده است: 1- خانه جايي است كه ساكنان آن احساس ناراحتي نكنند و اندرون خانه يا جايي كه زن و بچه زندگي ميكنند ميبايست تنوع زيادي داشته باشد تا خستگي احساس نشود. 2- خانه پوششي است كه در تطابق برخي از شرايط رابطه صحيحي را بين محيط خارج و پديدههاي زيستي انسان برقرار ميسازد. در خانه بايد يك فرد و يا خانواده زندگي كنند، يعني اينكه بخواهد راه برود، دراز بكشد، ببينند و فكر كنند. 3- خانه مركز جهان است براي ساكنانش و براي محله اش شاخص ترين بنا در تحكيم مكان. 4- خانه دردرجه اول يك نهاد است و يك سازه و اين نهاد براي مقاصد بسيار پيچيده اي بوجود آمده است. از آنجا كه احداث يك خانه پديده اي فرهنگي است. شكل وسازمان فضائي آن به شدت تحت تاثير فرهنگي است كه به آن بستگي دارد. حتي در آن زمان نيز كه خانه براي بشر اوليه بعنوان سرپناه مطرح بود، مفهوم عملكرد تنها در فايده صرف يا عملكرد محض خلاصه نميشود. وجه سرپناهي خانه بعنوان وظيفه ضمني، ضروري و انفعالي مطرح بود. و نكته مثبت مفهوم خانه ايجاد محيطي مطلوب براي زندگي خانواده به مثابه واحد اجتماعي بود. 5- از ميان فضاهاي پيراموني، خانه بلافصل ترين فضاي مرتبط آدمي است، به طور روزمره از او تأثير ميگيرد و بر او تأثير ميگذارد. اولين فضائي است كه آدمي احساس تعلق فضائي را در آن تجربه ميكند و مجموعه حواس پنجگانه سرتاسر آنرا طي ميكند و در مدت كوتاهي بدان خو ميگيرد. خانه تنها مكاني است كه اولين تجربههاي بي واسطه با فضا، در انزوا و جمع در آن صورت ميگيرد وخلوت با خود، همسر و فرزندان يا دوست يا ديگران، همه و همه بي تعرض غير در آن ممكن ميگردد (آصفی و همکاران، 1395).
روش تحقیق
با توجه به هدف عنوان شده، این پژوهش در ادامه قصد دارد اشکال نمودپذیری این سطوح از آرامش را در دو الگوی خانههای آپارتمانی و مستقل حیاطدار (به عنوان دو الگوی رایج سکونتی در شهرهای معاصر کشور) در شهر کرمان مورد ارزیابی قرار دهد. بنابراین در بخش میدانی، در پی بررسی مجموعه عواملی است که در این دو الگو باعث ایجاد سطوح مختلف آرامش میشوند. از سویی با توجه به اینکه در این پژوهش مفهوم آرامش تحت عنوان یک «معنای سطح بالا» در خانه مد نظر قرار گرفته است، لذا نمودپذیری آن هم تابع ویژگیهای فضایی محیط و هم تابع نظامهای فعالیتی و الگوهای رفتاری جاری در آن است (حیدری، 1393). بر همین اساس در مرحله اول با بررسی وتحلیل اطلاعات کتابخانه ای وهمچنین با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه از ساکنین این خانهها مؤلفههای ایجاد آرامش استخراج میشوند. در مرحله بعد با استفاده ازمشاهده، تدوین پرسشنامه و مصاحبه ویژگیهای فضایی خانهها که از دید ساکنان از اهمیت بالاتری برخوردار بود، استخراج و به عنوان معنای سطح پایین در نظر گرفته میشود. هدف از انجام اینکار تشکیل زنجیرههای معنایی برای رسیدن به معنای سطح بالا (طبق نظریه ساختار معنای راپاپورت) است که در این تحقیق عوامل ایجاد کننده آرامش که در مرحله اول استخراج شد به معنای سطح بالا در نظر گرفته میشود. در این زنجیره معنای سطح میانه قابلیتهای محیطی است که از تقابل الگوهای رفتاری و خصوصیات کالبدی محیط به دست میآید. بعد از انجام مراحل فوق با استفاده از آزمون تی دو نمونه ای، نتایج حاصل از پژوهش تحلیل و نمود هر یک از عوامل استخراج شده در هردو الگوی خانه بررسی شد. فرایند انجام تحقیق در بخش میدانی در تصویر شماره 1 قابل مشاهده میباشد.
تصویر شماره 1- جزئیات مراحل انجام پژوهش
معرفی حجم نمونه
نمونههای مورد بررسی در این پژوهش، دو الگوی رایج مسکن شهری شامل واحدهای آپارتمانی و خانههای مستقل حیاطدار در دو محله بهمنیار و الهیه شهر کرمان در سال 1400 هستند که الگوی غالب در محله بهمنیار، خانههای مستقل حیاطدار و الگوی غالب در محله الهیه به صورت خانههای آپارتمانی است. ساکنین این دو محله از نظر سطح اجتماعی و وضعیت اقتصادی در شرایطی مشابه بوده و همگی جز طبقه متوسط شهری به شمار میروند. منظور از مسکن آپارتمانی در این تحقیق، یک ساختمان چند طبقه (4 طبقه روی پارکینگ) است که در یک پلاک شهری مستقل با مساحت 250 تا 300 متر مربع بنا شده و در هر طبقه یک یا دو واحد مجزا ساخته شده است. خانههای مستقل حیاطدار نیز الگوهایی با قدمت 20 تا 30 ساله هستند که در قطعاتی به مساحت 270 تا 350 متر ساخته شدهاند. در این الگو که بنا در 60% زمین احداث شده است، از دو طرف به حیاط منتهی میشود و کلیت بنا در اختیار یک خانواده تک هستهای قرار دارد.
بنا به بررسیهای به عمل آمده از محل آرشیو معاونت شهرسازی شهرداری منطقه 2 شهر کرمان، مشخص شد که متوسط مساحت زیربنای خانههای مستقل حیاطدار در محله بهمنیار 156 متر مربع و متوسط زیربنای خانههای آپارتمانی در محله الهیه، 115 متر مربع میباشد. این مقادیر که از بررسی حدود 30 نقشه در هر محله به دست آمد، دادههایی در ارتباط با متوسط مساحت هرکدام از ریزفضاهای موجود در الگوهای مورد بررسی به دست آورد که در جدول شماره2 ارائه شده است:
جدول شماره2- متوسط مساحت ریزفضاهای موجود در الگوی خانههای آپارتمانی و مستقل حیاطدار در دو محله بهمنیار و الهیه شهر کرمان (منبع: معاونت شهرسازی شهرداری کرمان، 1399)
| زیربنای کل | حیاط | آشپزخانه | نشیمن (هال) | پذیرایی | خواب | تراس | سرویسهای بهداشتی |
متوسط مساحت در خانههای مستقل حیاطدار | 156 | 110 | 27 | 26 | 38 | 32 | 22 | 11 |
متوسط مساحت در خانههای آپارتمانی | 115 | 80 | 21 | - | 44 | 35 | 5 | 10 |
جامعه آماری در این تحقیق شامل 570 نفر از ساکنین دو منطقه بهمنیار و الهیه شهر کرمان هستند در گروههای مختلف سنی و جنسیتی به صورت تصادفی انتخاب شدند. هر مصاحبه به طور متوسط بین 15 تا 20 دقیقه به طول میانجامید و در هر خانواده از دو یا سه نفر از ساکنین، مصاحبه به عمل آمد. متن مصاحبه در سه بخش تنظیم شد که در بخش اول ویژگیهای دموگرافیک و مشخصات ساکنان از نظر جنسیت، سن، معیشت و. .. مورد پرسش قرار میگرفت. بخش دوم در قالب دو جدول تنظیم شد که در جدول اول نام فضاها و در جدول دوم لیستی ازفعالیتهای جاری در هر فضا استخراج گردید. بخش سوم که بخش اصلی مصاحبه است، در واقع عقاید و نگرش افراد در ارتباط با هر فضا در نظام فضایی خانه مورد پرسش قرار گرفته است. این موضوع تحت عنوان معانی فضایی ثبت گردید. مراحل مذکور در یک فرایند سلسله مراتبی و بر اساس مدل نردهبانی در امتداد یکدیگر قرار گرفت و در نهایت به منظومه معنایی تحقیق منجر شد.
تجزیه تحلیل دادهها و یافته ها
در این بخش، فرایند تحقیق به صورت مرحلهای مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرد.
استخراج عوامل ایجاد کننده آرامش
هدف اصلی پژوهش حاضر درک مفهوم آرامش در خانه است. برای رسیدن به این مهم در ابتدا باید دانست چه چیزی باعث ایجاد آرامش میشود ولی از آنجا که آرامش نسبی است و بسته به شرایط و افراد متفاوت است در ابتدا از جامعه مورد پژوهش در خصوص عوامل ایجاد آرامش در خانه سوال شد. سوالها به گونه ای طراحی گردید که صرفا در خصوص خانه پرسیده شود. برای این منظور ابتدا نتایج حاصل از مطالعات کتابخانه ای در فصل دوم گرد آوری شده و عوامل ایجاد آرامش از دیدگاه روانشناسی، آرامش و اسلام استخراج شد که در جدول شماره3 به صورت خلاصه به آن اشاره شده است.
عوامل ایجاد کننده آرامش | |
آرامش در روانشناسی | آرامش یک امر کاملا نسبی است و با توجه به شرایط مکانی، زمانی، روش زندگی و فرهنگ مردم تغییر میکند. |
آرامش در معماری | نور، رنگ، دما، ارتباط با طبیعت، مصالح، بافت، حواس، سکوت، خلوت، حریم خصوصی، فضای شخصی، امنیت، دلبستگی، تعلق خاطر |
آرامش در اسلام | استراحت، پاکیزگی، خانواده، یاد خدا، ارتباط با ائمه، خوردن غذاهای سالم |
جدول شماره3: استخراج عوامل ایجاد کننده آرامش از بررسی ادبیات تحقیق
با توجه به عوامل اکتشافی از فصل دوم پرسشنامه ای برای انجام مصاحبه با 73 سوال طراحی شده و سوالات با نظرخواهی از افراد مجرب و متخصص و متناسب با موضوع تحقیق و اطلاعات مورد نیاز تنظیم شد. در نهایت بعد از انجام مصاحبه بیشترین پاسخهای که به سوالات داده شد گردآوری گردید و همه پاسخهایی که دارای ماهیت یکسانی بودند دستهبندی شدند و برای هر دستهبندی با توجه به عوامل استخراج شده از مبانی نظری در فصل دوم عنوانی که با ماهیت آنها ارتباط داشت پیشنهاد شد.
برای اطمینان حاصل پیدا کردن از دستهبندی مصاحبهها مجددا پرسشنامه ای طراحی شد (جدول شماره4) و از ساکنان در خصوص 9 مؤلفه و 44 زیر مجموعه آن سوال شد که کدام مؤلفهها از نظر آنها با عامل پیشنهادی در ارتباط است وبا توجه به نتایج به دست آمده عنوان پیشنهادی مؤلفهها مورد تایید قرار گرفت.
عنوان پیشنهادی | مؤلفه ها | درصد | فراوانی | |
آسایش جسمی | پاکیزگی و نظافت خانه داشتن فضای اختصاصی برای شستن و پهن کردن لباس اهمیت اندازه خانه اهمیت نورگیری فضای خانه اهمیت پنجرههای خانه تهویه مناسب خانه نظم و چیدمان خانه مؤلفه مد نظر نوشته نشده است | 25 10.18 11.11 12 11.50 14.81 12.98 3.70 | 143 60 61 66 64 80 74 22 | |
جمع کل | 100 | 570 | ||
منزلت اجتماعی | فراهم بودن شرایط گذراندن اوقات فراغت با دوستان و آشنایان در خانه احساس رضایت از فضای خانه در مهمانداری فراهم بودن شرایط خانه برای استفاده از مناسبت ها) مانند مناسبات مذهبی و سنتی و.. ( فضا و مساحت خانه چیدمان خانه مؤلفه مدنظر نوشته نشده است | 23.14 12.03 16.66 19.44 23.14 5.55 | 136 69 92 112 132 29 | |
جمع کل | 100 | 570 | ||
ارتباط با خانواده | مساحت و نوع خانه مناسب برای ارتباط با خانواده فضای مناسب برای بازی با بچه ها مساحت وطراحی مناسب برای ایجاد فضای دلنشین برای دورهمی اتاق اختصاصی برای ساکنان فضای مناسب برای گذراندن اوقات فراغت ایجاد حس راحتی برای افراد خانه وامکان انجام فعالیتهای مورد علاقه افراد در خانه مؤلفه مد نظر ذکر نشده است | 13.88 26.85 21.07 11.11 11.88 13.36 1.85 | 80 154 120 63 68 75 10 | |
جمع کل | 100 | 570 | ||
خودبسندگی (مسائل اقتصادی) | نیاز کمتر به خرید وسایل امکان کاشت گل و گیاه در خانه امکان کاشت سبزی و درخت میوه در باغچه امکان استفاده از فضاها برای مشاغل خانگی مؤلفه مد نظر ذکر نشده است | 31.48 18.51 20.37 25.39 4.25 | 180 105 116 145 24 | |
جمع کل | 100 | 570 | ||
امنیت | امکان تنها گذاشتن فرزندان و سالمندان در خانه وجود پارکینگ محصور اطمینان از امنیت خانه ایجاد حفاظ برای پنجره ها عدم امکان ورود سارقین حفظ حریم خصوصی جداسازی فضاهای شخصی از لحاظ بصری و فیزیکی مؤلفه مد نظر ذکر نشده است | 12.98 11.11 16.66 14.81 25.92 7.40 8.48 2.62 | 74 64 96 85 144 43 49 15 | |
جمع کل | 100 | 570 | ||
حریم خصوصی | عدم ایجاد مزاحمت در زمان خلوت کردن امکان حفظ حریم در خانه عدم امکان دید به آشپزخانه در زمان مهمانی ایجاد محرمیت در فضای داخلی خانه امکان کنترل ورود و خروج افراد خانواده امکان کنترل ورود و خروج افراد غریبه به خانه مؤلفه مد نظر ذکر نشده است | 26.85 12.98 11.11 12.21 10 23.14 3.6 | 153 74 64 71 57 131 20 | |
جمع کل | 100 | 570 | ||
مالکیت | سروسامان دادن به وضعیت خانه و حیاط امکان حفظ امنیت خانه مؤلفه مد نظر ذکر نشده است | 52.77 40.74 6.48 | 300 233 37 | |
جمع کل | 100 | 570 | ||
اوقات فراغت | امکان گذراندن وقت با بچه ها وجود فضاهای سرگرم کننده در خانه ایجاد حس لذت از گذراندن وقت بیکاری در خانه امکان انجام کارهای مورد علاقه در خانه عدم احساس کسالت در خانه مؤلفه مد نظر ذکر نشده است | 27.77 25 16.66 14.81 11.11 4.62 | 159 143 95 85 64 24 | |
جمع کل | 100 | 570 | ||
تعلق خاطر | علاقه به مصالح سنتی به کار رفته در خانه علاقه به المانهای سنتی علاقه به چیدمان مبلمان داخلی و قدیمی خانه امکان مرور خاطرات در خانه مؤلفه مد نظر ذکر نشده است | 17.59 23.14 19.44 37.03 2.77 | 101 131 110 212 16 | |
جمع کل | 100 | 570 |
جدول شماره 4 : طبقهبندی مفاهیم ایجاد کننده آرامش در خانه
با توجه به فراوانی ارزشهای حاصل از پرسشنامه میتوان عوامل پیشنهادی و مؤلفههای آنها را تایید کرد از مؤلفههای به دست آمده برای کدگذاری در مراحل آزمون استفاده میشود.
لذا با توجه به نتایج نهایی 9 مؤلفه «آسایش جسمی، منزلت اجتماعی، ارتباط با خانواده، خودبسندگی، امنیت، حریم خصوصی، مالکیت، اوقات فراغت و تعلق خاطر» به عنوان مؤلفههای ایجاد آرامش در خانه استخراج شدند که بر این اساس دیاگرام ارتباط مؤلفههای ایجاد آرامش و الگوهای مسکن مورد پژوهش به صورت تصویر2ترسیم شد.
تصویر 2 - ترسیم دیاگرام عوامل مؤثر ایجاد آرامش در خانه
بنابر مدل ترسیم شده به نظر میرسد که آرامش در خانه رابطه مستقیم با مؤلفههای 9 گانه معرفی شده دارد برای اثبات مدل زیر ابتدا باید به دنبال چگونگی نمود این ویژگیها در خانه بود، برای این منظور از مصاحبه نردبانی استفاده شده است. مصاحبه نردبانی مرحله اصلی تحلیل و انداز ه گیری زنجیره ساختار معنایی است. در این مرحله برای شکل گیری زنجیره ساختار معنایی از تکنیک مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته معروف به تکنیک نردبان (Gutman, 1982)بهره گرفته میشود.این تکنیک با هدف شناسایی ارتباط میان اجزای اصلی زنجیره یعنی «خصوصیات (DA)، کارکرد آشکار ((MF) وکارکرد پنهان (LF)» شامل یک فرآیند مصاحبه مستقیم با طرح سؤال «چرا آن خصوصیت برای شما مهم است؟ » است. سؤال «چرا » درمقابل پاسخ مصاحبه شوندگان تکرار میشود و این فرآیند تا زمانی ادامه مییابد که پاسخ دهندگان نتوانند پاسخ بیشتری به این سوال دهند (Coolen & Hoekstra, 2001) قدم اول این فرآیند با خصوصیتهایی که در مرحله قبل توسط ساکنان انتخاب شدهاند آغاز میشود.درادامه، زنجیرههای ساختار معنایی براساس مصاحبهها تعیین میشود. ابتدا یک تحلیل محتوا روی اطلاعات گردآوری شده از مصاحبهها انجام میشود (Krippen dorff, 2018) و به شکلگیری مجموعهای از زنجیرهها برای پاسخ دهندگان میانجامد. نمونه زنجیرههای ساختار معنایی در تصویر شماره 3و4 قابل مشاهده است.
تصویر 3 -خلاصه زنجیرههای ساختار معنا در خانههای مستقل حیاطدار
تصویر4 - خلاصه زنجیرههای ساختار معنا در خانههای آپارتمانی
در این پژوهش بر اساس ابعاد بدست آمده از فعالیت هایی که توضیح داده شد، ازنظریه و مدل مفهومی به سطوح ساختار معانی مسکن و خانه در رویکرد آرامش پرداخته است.
در نهایت مقولهها در کدگذاری انتخابی (ارزش، آسایش جسمی، منزلت اجتماعی، ارتباط با خانواده، خودبسندگی، امنیت، حریم خصوصی، مالکیت، اوقات فراغت، تعلق خاطر) جمع گردیدند.
فراوانی ارزشهای حاصل از مصاحبهها
بر اساس فراوانی حاصل از مصاحبه کیفی مشخص شد که در موضوع آرامش در خانه یعنی (فهم و درک ابعاد مختلف شکل گیری آرامش) در الگوی آپارتمانی با ضریب استاندارد آسایش جسمی 65 درصد، منزلت اجتماعی 50 درصد، ارتباط با خانواده 58 درصد، خودبسندگی 40 درصد، امنیت 85 درصد، حریم خصوصی 59 درصد، مالکیت 30 درصد، اوقات فراغت 27 درصد و تعلق خاطر 13 درصد و در الگوی مستقل حیاطدار آسایش جسمی 56 درصد، منزلت اجتماعی 70 درصد، ارتباط با خانواده 52 درصد، خودبسندگی 60 درصد، امنیت 32درصد، حریم خصوصی 73 درصد، مالکیت 100 درصد، اوقات فراغت 68 درصد و تعلق خاطر 82 درصد ارزشیابی شد.نتایج حاصله در جدول شماره 5 قابل مشاهده است.
مستقل حیاط دار | خانههای آپارتمانی | ارزش |
56درصد | 65درصد | آسایش جسمی |
70درصد | 68درصد | منزلت اجتماعی |
52درصد | 58درصد | ارتباط با خانواده |
60درصد | 40درصد | خودبسندگی |
32درصد | 85درصد | امنیت |
73درصد | 59درصد | حریم خصوصی |
100درصد | 30درصد | مالکیت |
68درصد | 27درصد | اوقات فراغت |
82درصد | 13درصد | تعلق خاطر |
جدول شماره 5 - فراوانی ارزشهای حاصل از مصاحبه
لذا در مقایسه دو الگوی مورد نظر میتوان گفت که آرامش در خانه در الگوی مستقل حیاطدار از درصد بیشتری برخوردار بوده است و بیشتر مورد استقبال قرار داشته است هر چند که میزان امنیت و آسایش جسمی در الگوی آپارتمانی بیشتر بوده است. میزان درصد ابعاد و ارزشهای بدست آمده ناشی از محاسبه با آزمون تی تست مستقل دو نمونهای نشان از رابطه عموم با خانههای مستقل حیاطدار دارد بنابراین میتوان گفت رابطه بین افراد و ساکنین با ابعاد الگوی ارامش در خانههای حیاطدار در شهر کرمان معنیدار و تائید میشود.
بررسی پیش فرضهای نرمال بودن متغیرهای استخراج شده
قبل از تحليل دادههاي مربوط به فرضيه ها، براي اطمينان از اين كه دادههاي اين پژوهش مفروضههاي زيربنايي آزمونهای پارامتریک را برآورد ميكنند، به بررسي آنها پرداخته شد.
پس از بررسي بهنجار بودن توزيع دادهها، از آزمون کلموگروف اسمیرنف استفاده شد تا از نرمال بودن دادهها اطمينان حاصل گردد. لذا طبق جدول شماره 6، مقدار محاسبه شده نرمالیته متغیرهای تحقیق را از طریق آماره کلموگروف- اسمیرنف نشان میدهد، که برای همه متغیرهای تحقیق برحسب گروه و اندازه گیری در سطح (P>0/05) معنی دار بوده و در نتیجه بهنجار هستند.
متغیر | کلموگروف- اسمیرنف | ||
سطح معنیداری | درجه آزادی | مقدار آماره | |
آسایش جسمی | 954/0 | 570 | 31/0 |
منزلت اجتماعی | 23/0 | 570 | 23/0 |
ارتباط با خانواده | 891/0 | 570 | 21/0 |
خودبسندگی | 973/0 | 570 | 12/0 |
امنیت | 956/0 | 570 | 14/0 |
حریم خصوصی | 942/0 | 570 | 31/0 |
مالکیت | 967/0 | 570 | 65/0 |
اوقات فراغت | 891/0 | 570 | 52/0 |
تعلق خاطر | 727/0 | 570 | 021/0 |
جدول شماره 6 - مفروضه نرمال بودن دادهها برای هر متغیر به تفکیک گروه ها
در ادامه متغیرهای استخراج شده از طریق آزمون T استیودنت دو نمونه ای مستقل در دو گروه (خانههای مستقل حیاطدار و آپارتمانی) مقایسه شدند و نتایج آن در جدول شماره 7 و مقایسه هر کدام از عوامل در تصویر شماره 5 و در ادامه مقایسه کلی دو الگوی مسکن مورد پژوهش در خصوص میزان نمود پذیری آرامش در تصویر شماره 6 به تفسیر بیان شده است.
نتایج آزمون تی مستقل دو نمونه ای نشان داد که میانگین آسایش جسمی در پاسخگویان گروه آپارتمانی (01/13=M) نسبت به پاسخگویان گروه خانه مستقل حیاط دار (36/11=M) بیشتر و این تفاوت در سطح معنی داری 01/0 معنی دار بود. در نتیجه میتوان گفت طبق نظر پاسخگویان میزان آسایش جسمی در خانههای آپارتمانی بیشتر از خانه حیاطدار بوده است. همچنین این آزمون نشان دهنده این موضوع است که میانگین منزلت اجتماعی در پاسخگویان گروه آپارتمانی (88/29=M) ودر گروه خانه مستقل حیاط دار (22/30=M) میباشد و این تفاوت در سطح معنی داری 01/0 معنی دار بود. در نتیجه میتوان گفت طبق نظر پاسخگویان میزان منزلت اجتماعی در خانههای مستقل حیاطدار بیشتر از خانههای آپارتمانی است ولی از آنجا که نتایج بسیار به هم نزدیک است میتوان گفت که در هر دو الگو این مؤلفه تامین میشود. آزمون تی مستقل دو نمونه ای در خصوص عامل ارتباط با خانواده نشان میدهد که میانگین ارتباط با خانواده در پاسخگویان گروه آپارتمانی (30/30=M) نسبت به پاسخگویان گروه خانه مستقل حیاط دار (50/29=M) بیشتر و این تفاوت در سطح معنی داری 01/0 معنی دار بود. در نتیجه میتوان گفت طبق نظر پاسخگویان میزان ارتباط با خانواده در خانههای آپارتمانی بیشتر از خانه حیاطدار بوده است ولی با توجه به تفاوت اندک در نتایج میتوان نتیجه گرفت که در هر دوی الگوها مؤلفهها تامین میشود. نتایج آزمون تی مستقل در خصوص عامل خودبسندگی نشان داد که میانگین خودبسندگی در پاسخگویان گروه آپارتمانی (61/9=M) نسبت به پاسخگویان گروه خانه مستقل حیاط دار (07/11=M) کمتر و این تفاوت در سطح معنی داری 01/0 معنی دار بود. در نتیجه میتوان گفت طبق نظر پاسخگویان میزان خودبسندگی در خانههای حیاطدار بیشتر از الگوهای آپارتمانی بوده است. نتایج آزمون تی مستقل دو نمونه ای نشان دهنده این مطلب است که میانگین امنیت در پاسخگویان گروه آپارتمانی (26/15=M) نسبت به پاسخگویان گروه خانه مستقل حیاط دار (54/12=M) بیشتر و این تفاوت در سطح معنی داری 01/0 معنی دار بود. در نتیجه میتوان گفت طبق نظر پاسخگویان میزان امنیت در خانههای آپارتمانی بیشتر از خانه حیاطدار بوده است. در خصوص عامل حریم خصوصی به عنوان یکی از عوامل ایجاد کننده آرامش با انجام آزمون تی دو نمونه ای این نتیجه حاصل شد که میانگین حریم خصوصی در پاسخگویان گروه آپارتمانی (94/8=M) نسبت به پاسخگویان گروه خانه مستقل حیاط دار (86/9=M) کمتر و این تفاوت در سطح معنی داری 01/0 معنی دار بود. در نتیجه میتوان گفت طبق نظر پاسخگویان میزان حریم خصوصی در خانههای خانه حیاطدار بیشتر از آپارتمانی بوده است.
همچنین نتایج آزمون تی مستقل دو نمونه ای نشان داد که میانگین مالکیت در پاسخگویان گروه آپارتمانی (97/24=M) نسبت به پاسخگویان گروه خانه مستقل حیاط دار (22/30=M) کمتر و این تفاوت در سطح معنی داری 01/0 معنی دار بود. در نتیجه میتوان گفت طبق نظر پاسخگویان میزان مالکیت در خانههای خانه حیاطدار بیشتر ازخانههای آپارتمانی مورد اهمیت بوده است. همچنین نتایج آزمون تی مستقل دو نمونه ای در خصوص عامل اوقات فراغت نشان داد که میانگین اوقات فراغت در پاسخگویان گروه آپارتمانی (07/11=M) نسبت به پاسخگویان گروه خانه مستقل حیاط دار (47/13=M) کمتر و این تفاوت در سطح معنی داری 01/0 معنی دار بود. در نتیجه میتوان گفت طبق نظر پاسخگویان میزان اوقات فراغت در خانههای خانه حیاطدار بیشتر از آپارتمانی بوده است. در خصوص آخرین عامل ایجاد کننده آرامش در این پژوهش یعنی عامل تعلق خاطر نیز پس از انجام آزمون مشخص شد که میانگین تعلق خاطر در پاسخگویان گروه آپارتمانی (78/12=M) نسبت به پاسخگویان گروه خانه مستقل حیاط دار (16/15=M) کمتر و این تفاوت در سطح معنی داری 01/0 معنی دار بود. در نتیجه میتوان گفت طبق نظر پاسخگویان میزان تعلق خاطر در خانههای خانه حیاطدار بیشتر از آپارتمانی بوده است.
متغیر | آزمون | تعداد | میانگین | df | T | F | سطح معنیداری |
آسایش جسمی | آپارتمانی | 285 | 01/13 | 214 | 431/7 | 21/22 | 001/0 |
حیاط دار | 285 | 36/11 | |||||
منزلت اجتماعی | آپارتمانی | 285 | 88/29 | 214 | 893/5 | 70/26 | 001/0 |
حیاط دار | 285 | 22/30 | |||||
ارتباط با خانواده | آپارتمانی | 285 | 30/30 | 214 | 219/5 | 13/74 | 001/0 |
حیاط دار | 285 | 50/29 | |||||
خودبسندگی | آپارتمانی | 285 | 61/9 | 214 | 739/4 | 53/12 | 001/0 |
حیاط دار | 285 | 07/11 | |||||
امنیت | آپارتمانی | 285 | 26/15 | 214 | 869/0 | 07/0 | 001/0 |
حیاط دار | 285 | 54/12 | |||||
حریم خصوصی | آپارتمانی | 285 | 94/8 | 214 | 351/3 | 16/19 | 001/0 |
حیاط دار | 285 | 86/9 | |||||
مالکیت | آپارتمانی | 285 | 97/24 | 214 | 337/4 | 79/51 | 001/0 |
حیاط دار | 285 | 22/30 | |||||
اوقات فراغت | آپارتمانی | 285 | 07/11 | 214 | 380/8 | 91/13 | 001/0 |
حیاط دار | 285 | 47/13 | |||||
تعلق خاطر | آپارتمانی | 285 | 78/12 | 214 | 569/8 | 158/0 | 001/0 |
حیاط دار | 285 | 16/15 |
جدول شماره 7 - مربوط به آزمون دو نمونهای مستقل جهت بررسی تفاوت آسایش جسمی برحسب گروه
آسایش جسمی |
منزلت اجتماعی |
مالکیت |
ارتباط با خانواده |
خودبسندگی |
اوقات فراغت |
امنیت |
حریم خصوصی |
تعلق خاطر
|
تصویر شماره 5 - مربوط به آزمون دونمونهای و مقایسه عوامل ایجاد کننده آرامش
تصویر شماره 6- مربوط به آزمون دونمونهای و مقایسه عوامل ایجاد کننده آرامش
نتیجهگیری
یکی از مهمترین کارکردهای خانه، ایجاد آرامش برای ساکنین آن است و این در حالی است که چگونگی حصول این معنا در خانه، به ویژه در حوزه معماری مورد بررسی قرار گرفته است. این موضوع در ارتباط با خانههای معاصر که ساکنین آن به خاطر مشکلات متعدد زندگی شهرنشینی، خانه را بیش از همیشه به عنوان مکانی برای استراحت و آرامش قلمداد میکنند، از اهمیت ویژه تری برخوردار است. بر همین اساس در این پژوهش، چگونگی نمودپذیری آرامش در دو الگوی رایج خانههای معاصر شامل خانههای آپارتمانی و خانههای مستقل حیاطدار مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور آرامش به عنوان یک معنای سطح بالا در خانه در نظر گرفته شد، از آنجایی که آرامش یک امر نسبی است و با توجه به شرایط مکانی، زمانی و عوامل دیگر متفاوت است، ابتدا با توجه به موضوع پژوهش عوامل ایجاد کننده آرامش منحصرا در خانه استخراج شد وتحت عناوین «آسایش جسمی، منزلت اجتماعی، ارتباط با خانواده، اوقات فراغت، تعلق خاطر، حریم خصوصی، مالکیت، خودبسندگی و امنیت» به عنوان شاخصهای مفهوم آرامش در نظر گرفته شد به این معنا که با برطرف شدن هریک از این نیازها در خانه، ساکنان آن خانه احساس آرامش میکنند.در قدم بعد برای استخراج میزان پاسخگویی خانهها به این نیازها، ارتباط بین آنها کشف شد. میتوان اینگونه نتیجه گرفت که مؤلفههای «آسایش جسمی، وامنیت» در خانههای آپارتمانی، مؤلفه های «حریم خصوصی، تعلق خاطر، گذراندن اوقات فراغت، خودبسندگی و مالکیت» در خانههای مستقل حیاط دار، و مؤلفههای «منزلت اجتماعی وارتباط با خانواده» پاسخ داده میشود.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت آرامش روانی در خانههای مستقل حیاطدار به مراتب بیشتر از خانههای آپارتمانی تامین میشود و آسایش جسمی در خانههای آپارتمانی بیشتر از خانههای مستقل حیاطدار است.
منابع
آصفی مازیار و الناز ایمانی (1395) بازتعریف الگوهای طراحی مسکن مطلوب ایرانی- اسلامی معاصر با ارزیابی کیفی خانههای سنتی، فصلنامه پژوهش معماری اسلامی، شماره یازدهم، تابستان.
ابن منظور، محمد بن مکرم (1417) لسان العرب، بیروت، دارالبیروت.
اشرف صادقی، علی (1392) فرهنگ جامع زبان فارسی، تهران فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی.
بهشتی پور، محسن (1384) روح، روان، احساس، جسم، ایجادتعادل و هارمونی، جلد3، تهران، انتشارات اجتماع- تفسیر نمونه.
جوشن، رویا (1390) طراحی مجتمع آپارتمانی در یزد با تاکیدی بر مفهوم آرامش، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده هنر و معماری دانشگاه یزد.
حائری مازندرانی، محمدرضا (1388) خانه، فرهنگ، طبیعت: بررسی معماری خانههای تاریخی و معاصر، تهران، مرکز مطالعاتی و تحقیقاتی شهرسازی و معماری.
حیدری، علی اکبر (1393) معنای خانه: مقایسه تطبیقی معنای خانه در دو الگوی آپارتمانی و مستقل حیاط دار، رساله دکتری معماری، تهران، دانشگاه علم و صنعت ایران.
دهخدا، علی اکبر (1377) فرهنگ دهخدا، جلد دهم، تهران، چاپ گستر.
رضایی خبوشان ر، نعمتی مهر م (1394) سنجش کفیت محیط مسکونی در برنامه مسکن مهر بر اساس نشانگری کیفیت زندگی، نشریه صفه، دوره 25، صص 53-70.
فرانکل، ویکتور امیل (1999) انسان در جستوجوی معنا، مترجم اکبر معارفی، تهران، دانشگاه تهران.
فراهیدی، خلیل، (1409) فرهنگ جامع لغات عرب، قم، دارالهجره.
قریشی، علی اکبر، قاموس قرآن، (1361) تهران، دارالکتاب اسلامی.
مارشال ریو، جان (1398) انگیزش و هیجان، مترجم مهدی گنجی، تهران، ساوالان.
مسافری، شبنم (1395) روشهای طراحی برای ایجاد آرامش در خانهها (مطالعه موردی: خانههای شهر تبریز)، امارات (دبی)، کنگره بین المللی عمران، معماری و شهرسازی معاصر جهان.
مکارم شیرازی ن (1375) تفسیر نمونه، تهران، دارالکتاب اسلامیه.
معین، محمد (1388) فرهنگ فارسی معین، تهران، امیرکبیر.
ویس کریمی، مهرداد (1389) بررسی تطبیقی آرامش روانی در روانشناسی با اطمینان قلبی در قرآن کریم، قم، فصلنامه مطالعات تفسیری سال اول، شماره4.
Coolen, H. (2001) The Meaning of Dwellings: An Ecological Perspective. Housing, Theory and Society, 23, 185-201.
Day C. (2002) Spirit and Place: Healing our Environment. Oxford: Architectural Press.
--------- (2004) Places of the Soul: Architecture and Environmental Design as healing Art. Oxford: Architectural Press.
Evans G. W & McCoy J. M. (1998) When Buildings Don’t Work: The Role of Architecture in Human Health. Journal of Environmental Physiology.
Evans G. W. (2003) The Built Environment and Mental Health. Journal of Urban Health: Bulletin of the New York Academy of Medicine.
Green - T. C. (1982) Thermal Stress: Psychological, Comfort, Performance, and Social Effects Of Hot and Cold Environments. Environmental Stress, Cambridge University Press, 75-105.
Kaplan R. & Kaplan S. (1982) Cognition and Environment, New York, Praeger.
---------------------------- (1989) The Experience of Nature, New York, Cambridge.
Kripke, D. F., Rische, S. C. & Janowsky, D. (1983) Bright White Light Alleviates Depression. Psychiatry Research10, 105-112.
Lang , J , (1994) Creating Architevtural Theory:the role of bahavior sciences inenvironment , London:Von Nostrand Reinhold.
Mehrabian, A. (1987) The Three Dimensions of Emotional Reaction. Psychology Today, 10 (3), 57-61.
Moore, Ch; Allen, G; Lydon, D. (1974) The Place of House, New Yourk: Holt.
Newman O. (1972) Creating defensible space. London :The Architectural Press.
P. A. 1982. Physiological, Comfort, Performance, And Social Effects Of Heat Stress. Journal of Social Issues, 37, 71-94.
Rapoport A. (2005) Culture , Architecture, and Designe. Locke science publishing company , Inc.
Form and Design , Pergamon.
Venolia, C. (1988) Healing Environments: Your Guide to Indoor Well-Being. Berkeley: Celestial Arts..
Veitch, J. A., Gifford, R., Hine, D. W. (1991) Demand Characteristics and Full Spectrum Lighting Effects on Performance and Mood. Journal of Environmental Psychology, 11, 87-95.
[1] 1. اين مقاله برگرفته از رسالۀ دکتري نویسنده اول با عنوان «کاربست مفهوم آرامش در خانههای معاصر بر مبنای الگوپذیری مساکن سنتی کرمان» است که به راهنمايي نویسنده دوم و مشاورۀ نویسنده سوم در سال «1400» در «دانشگاه آزاد اسلامی واحد یاسوج» درحال انجام است.
[2] * دانشجوی دکتری معماری، گروه معماری، واحدیاسوج، دانشگاه آزاد اسلامی، یاسوج، ایران motahareheslami@yu.ac.i
[3] ** نویسنده مسئول: دانشیار گروه معماری و شهرسازی، واحد یاسوج، دانشگاه آزاد اسلامی، یاسوج، ایران peyvastehgar@yu.ac.ir
[4] *** استادیار گروه معماری، دانشگاه یاسوج، ایران Aliakbar_heidari@yu.ac.ir