محله در شهر ایرانی-اسلامی سازنده بنیان هویتی افراد و احساس دلبستگی در ساکنان بر شمرده میشود. این درحالی است که با غلبه گفتمان مهندسی در توسعه شهرها، محله دستخوش تغییر ساختار فضایی و سازمان اجتماعی و تضعیف پیوند روانشناختی مردم-محله شده که افول مشارکت اجتماعی، تهدید هوی چکیده کامل
محله در شهر ایرانی-اسلامی سازنده بنیان هویتی افراد و احساس دلبستگی در ساکنان بر شمرده میشود. این درحالی است که با غلبه گفتمان مهندسی در توسعه شهرها، محله دستخوش تغییر ساختار فضایی و سازمان اجتماعی و تضعیف پیوند روانشناختی مردم-محله شده که افول مشارکت اجتماعی، تهدید هویتمحلهای و تضعیف سرمایۀ اجتماعی را در پی داشته است. با توجه به خلاءهای نظری در ابعاد ماهوی، فرایندی، رفتاری دلبستگی به محله و از آنجا که درک عمیق نسبت به ماهیت این پدیده در بستر شهرهای کشور و عوامل تاثیرگذار بر آن گامی راهبردی در برنامهریزی محلهمحور است، هدف این مقاله مطالعه عمیق تجربه زیسته ساکنان محله اختیاریه به منظور بازشناسی ماهیت روانشناختی این پیوند و مولفههای موثر بر آن در محلهای است که بر اساس پیمایش شهرداری تهران (1396) سطح بالایی از تعلق ساکنان و پایداری نسبی سکونت را دارد. بنابراین با اتخاذ راهبرد کیفی و روش تحقیق نظریه دادهبنیاد و بهکارگیری تکنیک نمونهگیری هدفمند و نظری، 24 نفر از ساکنان اختیاریه بهعنوان مشارکتکنندگان تحقیق در فرایند گردآوری اطلاعات از طریق ترکیبی از ابزارهای مصاحبه عمیق، پرسشنامه، نقشه شناختی و مطالعات اسنادی انتخاب و تحلیل دادهها به صورت همزمان، غیرخطی، تکوینی و با تکنیک کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. نتایج و یافتههای پژوهش نشان داد که دلبستگی به محله همچون امتداد حس خانه در مقیاس محله در ابعاد احساسی، شناختی-ادارکی و رفتاری تجربه میشود. بعد احساسی این پیوند با غرور، رفاه روانی، اندوه دوری از محله، تعلق و عضویت و بعد شناختی-ادراکی دلبستگی با رسش و پختگی پیوند عاطفی، شکلگیری خود اجتماعی، دگردیسی در نظام معنایی مکان و از آن خود کردن مکان ادراک میشود. دلبستگی با الگوهای رفتاریِ جوارجویی انطباقپذیر، پیوندجویی، عمل جمعی و مشابهتجویی بازنمایی میشود. همچنین دلبستگی به خانه، خودتعیینگری، هویت مکان، دلپذیری بصری-شنیداری، منزلت مکان، مکان-رویدادهای پیونددهنده، کیفیت پاسخگویی و ثبات، عوامل سازنده و تقویتکننده دلبستگی به اختیاریه شناسایی گردید.
پرونده مقاله
بدنههای شهری و ابعاد اجتماعی، فرهنگی آنها نقش مؤثری در ایجاد حس تعلق مکانی در شهروندان دارد. شناسایی الگوهای بدنههای شهری یکپارچه و هماهنگ بر ادراک مخاطبان در جهت ایجاد حیات اجتماعی، تعاملات اجتماعی و هویت مکانی مؤثر است. هدف پژوهش، بررسی تأثیر بدنههای شهری بر ایجاد چکیده کامل
بدنههای شهری و ابعاد اجتماعی، فرهنگی آنها نقش مؤثری در ایجاد حس تعلق مکانی در شهروندان دارد. شناسایی الگوهای بدنههای شهری یکپارچه و هماهنگ بر ادراک مخاطبان در جهت ایجاد حیات اجتماعی، تعاملات اجتماعی و هویت مکانی مؤثر است. هدف پژوهش، بررسی تأثیر بدنههای شهری بر ایجاد حس تعلق شهروندان و تعیین راهکارهای برای طراحی بدنه شهری مؤثر بر حس تعلق به مکان است. به همین جهت ضلع غربی خیابان امام خمینی اردبیل، اصلی ترین و قدیمی ترین خیابان این شهر مورد مطالعه قرار گرفته است. روش پژوهش از نوع کاربردی و توصیفی- پیمایشی بوده و به روش کمی انجام پذیرفته است. برای جمعآوری اطلاعات از مطالعات کتابخانهای و روشهای پیمایش میدانی، مشاهده و پرسشنامه استفاده شده است. بر اساس یافته های پژوهش، میزان حس تعلق به مکان در شهروندان تحت تأثیر مؤلفه های اجتماعی- ادراکی بدنه شهری است؛ که می توان با هماهنگی مغازهها، مبلمان مناسب، احیای بناهای تخریبشده، تناسب در رنگ، تناسب در خط آسمان، نماسازی مطلوب و پوشش گیاهی مناسباحساس رضایتمندی و حس تعلق به مکان در شهروندان را افزایش داد. نتیجه پژوهش در مطالعه موردی نشان می دهد که قدمت بالا، دسترسی مناسب و برگزاری آیینهای ملی- مذهبی سبب ایجاد حس تعلق به مکان شده است. همچنین ساختارهای آشنا با فرهنگ و هویت شهروندان سبب ایجاد حس تعلق به مکان می شود. استفاده از جدارههای شهری مرتبط با هویت و فرهنگ تاریخی و بومی برای آیینهای ملی مذهبی میتواند مردم را به حضور در خیابان تشویق کند و سبب ایجاد خاطره و تصویر ذهنی برای آنها و بهتبع آن باعث افزایش حس تعلق مکانی شود.
پرونده مقاله