جاذبه شهر در این است که شهر افراد را از هنجارهایی که شدیداً در فضای شخصی احساس میشوند، آزاد میسازد و به مردم اجازه میدهد که درباره خود و دیگران بیاموزند. کلید موفقیت زندگی اجتماعی عمومی این است که مردم در جاهایی که احساس راحتی میکنند، ایمن هستند و زمانی برای گذران ا چکیده کامل
جاذبه شهر در این است که شهر افراد را از هنجارهایی که شدیداً در فضای شخصی احساس میشوند، آزاد میسازد و به مردم اجازه میدهد که درباره خود و دیگران بیاموزند. کلید موفقیت زندگی اجتماعی عمومی این است که مردم در جاهایی که احساس راحتی میکنند، ایمن هستند و زمانی برای گذران اوقات خود دارند، به صورت مداوم فعالیتهای ضروری خود را با فعالیتهای انتخابی (فعالیتهایی که از انجام آنها لذت میبرند) جایگزین کنند. بهطور کلی یکی از اهداف طرحهای پیادهراهسازی ایجاد فضایی برای فعالیتهای مختلف اجتماعی، فرهنگی و گردشگری وافزایش تعاملات و مشارکت اجتماعی میباشد. هدف پژوهش حاضر ساماندهی مکان های سوم در فضاهای شهری (میدانشهرداریرشت) بهمنظور افزایش حستعلق به مکان میباشد که باارزیابی شاخصهای (حس تعلق، حضور پذیری، تعامل پذیری، ارزیابی جشنوارهها و اتفاقات فرهنگی و رضایت ازکیفیت محیطی) در میدان شهرداری شهر رشت مورد سنجش قرار گرفته است. روش تحقیق و گردآوری اطلاعات اسنادی و تحلیلی مبتنی بر توزیع 341 پرسشنامه بین جامعه آماری بوده است در بخش یافتههای استنباطی برای تجزیه و تحلیل اطلاعات تحقیق از آزمون t تک نمونهای و ضریب همبستگی پیرسون بهره گرفته شده است. نتایج نشان میدهد که وضعیت میدان شهرداری رشت بر اساس شاخصها(در موارد حس تعلق، حضورپذیری، تعاملپذیری و رضایت ازکیفیت محیطی) در سطح نسبتاً مناسب قرار دارد اما نگرش و ارزیابی پروژهها و اتفاقات فرهنگی باتوجه به میزان تمایل در مشارکت و برگزاری جشنوارهها در سطح نسبتا پایین قرار دارد و نیازمند برنامهریزی و توجه جدیتر میباشد. نتایج ضریب همبستگی نیز حاکی از روابط آماری مثبت و معنادار بین تمامی شاخصها میباشد.
پرونده مقاله
فضا، یکی از مهمترین مباحث معماری است که فرم، ساختار و سازماندهی آن به طور مستقیم با فرهنگ در ارتباط میباشد، درواقع وجوه و مؤلفههای فرهنگ در محیط ساختهشده، در قالب فضا متبلور میشوند. میتوان گفت، معماری به واسطهی زبان کالبد و فضا، قانونمندیهای اجتماعی و فرهنگی نهف چکیده کامل
فضا، یکی از مهمترین مباحث معماری است که فرم، ساختار و سازماندهی آن به طور مستقیم با فرهنگ در ارتباط میباشد، درواقع وجوه و مؤلفههای فرهنگ در محیط ساختهشده، در قالب فضا متبلور میشوند. میتوان گفت، معماری به واسطهی زبان کالبد و فضا، قانونمندیهای اجتماعی و فرهنگی نهفته در رسوم و عادات را سازماندهی میکند. بنابراین نحوهی سازماندهی، انتظام و نوع فضاها و فرم ظاهری آنها، علاوه براینکه معرف پیشینهی فرهنگی و هویت ساکنان است، بر ساختار اجتماعی کاربر فضا نیز مؤثر میباشد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی ماهیت معماری مسکونی منطقه کردستان مکری(موکریان)، با تأکید بر خصوصیات و ویژگیهای فضای معماری و نحوهی سازماندهی و انتظام آن، از منظر فرهنگ میباشد. براي دستيابي به اين هدف، با استفاده از روش كيفي قوم نگاري، کلیت فرهنگ کردهای مکری بر اساس متغیرهای ملموستری که در شکلگیری فضای معماری مؤثرند(سبک زندگی، ساختار خانواده، نقش جنسیتها(جا و مقام زن)، محرمیت و فرایند روابط اجتماعی) در ارتباط با شکل خانهها بررسی شدهاست. عمليات گردآوري دادههای معماری(برداشت، تهیه پلان، کروکی و عکاسی) نیز با استفاده از روش میدانی در رابطه با شکل خانههای سنتی(خانههای شهری) شهر سردشت، واقع در شمالغرب ایران، به عنوان نمونه عمومی و مطالعاتی از مساکن شهری و معماری بومی منطقه کردنشین موکریان، انجام شده است. بنابراین به منظور تحلیل ساختار فضایی، الگوی چیدمان فضا و نمودار توجیهی آن ها با استفاده از نرمافزار Agraph ترسیم شد. سپس شاخصهای همپیوندی، عمق نسبی واتصال(کنترل) فضاها با استفاده از روابط ریاضی نحوفضا برای هر نمونه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج کلی پژوهش نشان میدهد، معماری سنتی منطقه موکریان، تلفیقی از معماری درونگرا و برونگرا است. در خانههای شهری این منطقه مسئله محرمیت، به واسطه فرهنگ خاص کردها، ساختار پیچیدهای دارد و اکثر فضاها بعدی عمومی دارند. جایگاه زن در خانه و سیستم خانواده از نظر تعداد همسر، اهمیت زیادی در شیوهی سازماندهی فضا دارد که منعکسکننده رفتارهای برگرفته از فرهنگ، آدب و رسوم بومی و ساختار اجتماعیشان میباشند.
پرونده مقاله
فرهنگ وقف در حوزه شهرسازی از دیرباز وجود داشته و در ابعاد گوناگونی همچون کالبدی، عملکردی، اجتماعی و اقتصادی حائز اهمیت است. شناسایی سازوکار تأثیر فرهنگ وقف در عناصر سازنده شهرهای ایرانی-اسلامی بهویژه با رویکردی تاریخی، به روشنتر شدن این مفهوم کمک خواهد کرد. شهر اصفهان چکیده کامل
فرهنگ وقف در حوزه شهرسازی از دیرباز وجود داشته و در ابعاد گوناگونی همچون کالبدی، عملکردی، اجتماعی و اقتصادی حائز اهمیت است. شناسایی سازوکار تأثیر فرهنگ وقف در عناصر سازنده شهرهای ایرانی-اسلامی بهویژه با رویکردی تاریخی، به روشنتر شدن این مفهوم کمک خواهد کرد. شهر اصفهان با محلات تاریخی منحصربه فرد، به عنوان یکی از شهرهایی که در دوران صفویه و متاثر از فرهنگ وقف رشد و توسعه یافته است، بستر مناسبی برای پژوهشهای تاریخی با نگاه نوآورانه را فراهم میآورد. از این رو از میان محلات شهر اصفهان، با توجه به وجود وقفنامهای مستند، محله علیقلیآقا به منظور بستر این پژوهش به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده و پژوهش با فرض تاثیرگذاری سنت وقف بر شکل محله علیقلیآقا، در پی یافتن پاسخی برای این پرسش است که فرهنگ وقف چگونه بر ساختار و خلق فضاهای محله سنتی تأثیر گذاشته است؟. براین اساس، هدف مقاله تحلیل ساختشناسی فضایی و عناصر کالبدی محلات سنتی از منظر فرهنگ وقف و مبتنی بر رویکرد ساختارگرایی در مطالعات شهر اسلامی میباشد، تا براین اساس بتوان در فرایند بازآفرینی محلات سنتی با اتکاء به یافتههای تحقیق به سازمان فضایی پایداری دست یافت. به همین منظور، پژوهش با روش توصيفي - تحليلی ضمن مرور ادبیات جایگاه وقف در تفکر اسلامی و تاثیر آن بر ساختار شهر اسلامی، در بخش تحلیلی با استفاده از گردآوري اطلاعات بصورت كتابخانهاي - اسنادي، مشاهدات ميداني، اسناد، نقشههای تاریخی و همچنین بررسی وقفنامهها و سفرنامههای تاریخی، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که فرهنگ وقف، در ایجاد نطفه اولیه مرکز محله علیقلیآقا شهر اصفهان و ایجاد بناهای عمومی نظیر: مسجد، حسینیه، حمام و سایر ابنیه عامالمنفعه در این محله، اثرگذار بوده است. همچنین به دلایل ابعاد اعتقادی و اجتماعی فرهنگ وقف، توسعه و ایجاد ابنیه محله علیقلیآقا، موجب ایجاد ساختار درهم تنیده در مرکز محله و ایجاد حساسیت و مشارکت مردم در حفظ و احیاء ابنیه سنتی در این محله شده است.
پرونده مقاله
با آگاهی از مولفه های پایداری فرهنگی، صورت و سیرت معمارانه ی یک بنا می تواند به مثابه یک محصول فرهنگی جلوه کند.در این پژوهش سعی بر آن است که با کمک ابزاری برای مطالعه ی تراکم کالبدی و گونه شناسیِ مسکونی و با تکیه بر ابعاد فرهنگی، مفهوم فرهنگ را به ویژه در راستای انطباق چکیده کامل
با آگاهی از مولفه های پایداری فرهنگی، صورت و سیرت معمارانه ی یک بنا می تواند به مثابه یک محصول فرهنگی جلوه کند.در این پژوهش سعی بر آن است که با کمک ابزاری برای مطالعه ی تراکم کالبدی و گونه شناسیِ مسکونی و با تکیه بر ابعاد فرهنگی، مفهوم فرهنگ را به ویژه در راستای انطباق با ارزش های سنتی و اسلامی با ماهیت کیفی در عرصه ی نظری و عملی به مفهوم پیچیده و کاربردیِ تراکم کالبدی با ماهیت کمّیپیوند زده و از این طریق، راهکاری برای حضور مستمر فرهنگ در شهرهای معاصر و به ویژه عرصه های مسکونی باماهیتی کمّی- کیفی فراهم آورد. نمودار spacemate ابزاری است بر اساس رابطه ی تراکم و فرم ساختارها در مقیاس مورد مطالعه که می تواند راهنمای معماران، برنامه ریزان و طراحان شهری در تصمیم گیری و طراحی باشد. چهار شاخص کمّی تراکم در آن به طور هم زمان دخالت داده می شود. در این پژوهش هم کاراییِ این ابزار در حیطه ی سنجش پایداری مورد آزمون قرار می گیرد و هم از آن به عنوان روشی در تعریف رابطه ی گونه ها و پایداری استفاده می شود. پس از مروری اجمالی بر ادبیات موضوع در سه حوزه ی مفهومیِ گونه شناسی، تراکم و پایداری فرهنگی تلاش شده است ارتباط این سه با تعریف شاخص های کیفی پایداری فرهنگی و شاخص های کمّی تراکم کالبدیِ منتهی به گونه های مختلف مسکن روشن گردد. نگرش گونه شناسانه به مسکن در پیوند با مباحث فرهنگی از آن جهت می تواند مفید باشد که در تجویز راه حل ها و برنامه ها می توان به روشنی از گونه های معینی حمایت کرد یا آن ها را منع یا محدود نمود. برای استخراج ابعاد و شاخص های پایداری فرهنگی، مفاهیم کیفی پایداری فرهنگی مسکونی با استفاده از روش دلفی طی دو مرحله مصاحبه و پرسشنامه با شرکت ده تن از صاحبنظران در معرض قضاوت و انتخاب قرار گرفته است. از این میان، 6 مفهوم به عنوان مهم ترین مفاهیم تشخیص داده شده و در تحلیل ها مورد استفاده قرار گرفته است. یازده نمونه از نقاط مختلف عرصه های مسکونی شهر تبریز نیز به نمایندگی ازگونه های متفاوت و با در نظر گرفتن توزیع جغرافیایی و فرهنگی در سطح شهر برای تحلیل برگزیده شده است. پس از محاسبات و تحلیل های آماری، میزان پایداریِ فرهنگی هر نمونه به عنوان نتیجه ی تحقیق بر روی نمودار spacemate پیاده و تفسیر شده است.
پرونده مقاله
متون جغرافیای تاریخی قرون اولیه و میانه اسلامی از دو شهر فهرج و اسپی یا سنیج(نصرت آباد کنونی)، در ردیف شهرهای آبادان حاشیه کویر و در شرح مسیر کرمان به سیستان نام برده اند. در مطالعات باستان شناسی ناحیه منظر فرهنگی بم در نیمه نخست دهه 90، مسیر باستانی فهرج به اسپی (نصرت چکیده کامل
متون جغرافیای تاریخی قرون اولیه و میانه اسلامی از دو شهر فهرج و اسپی یا سنیج(نصرت آباد کنونی)، در ردیف شهرهای آبادان حاشیه کویر و در شرح مسیر کرمان به سیستان نام برده اند. در مطالعات باستان شناسی ناحیه منظر فرهنگی بم در نیمه نخست دهه 90، مسیر باستانی فهرج به اسپی (نصرت آباد) بررسی شد. در ادامه مطالعات، بنای بیابان گرگ شناسایی شد. از پرسش های مطرح در این پژوهش، نخست شناخت اهمیت محور فهرج به اسپی (نصرت آباد) در اواخر دوره ساسانی تا پایان عصر سلجوقی و سپس مطالعه کارکرد بنای بیابان گرگ و تاریخ ساخت آن است. پژوهش حاضر از نوع بنیادی با رویکرد توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات به دو شیوه میدانی و کتابخانه ای است. در ابتدا معرفی بخشی از شاهراه باستانی فارس و کرمان به سیستان در ناحیه منظر فرهنگی بم، در راستای پاسخگویی به ابهامات تاریخی فراوان در حوزۀ تمدنی شرق و نیز فعالیتهای اندک صورت گرفته جهت شناخت محورهای باستانی این ناحیه که از معیارهای ثبت منظر فرهنگی بم در فهرست آثار جهانی است، سپس معرفی، شناخت کاربری و دوره ساخت بنای بیابان گرگ به عنوان بنایی شاخص در میانه مسیر باستانی فهرج به اسپی، واقع در جنوب شرق ایران، که تا کنون هیچ گونه تحقیقی بر روی آن صورت نپذیرفته بود، از ضرورت ها و اهداف پژوهش بود. خط سیر مورد مطالعه از فهرج در حاشیه جنوبی دشت لوت(لوت زنگی احمد) آغاز شده و به موازات جاده ارتباطی کنونی به طول 150 کیلومتر و طی 4 تا 5 منزل به اسپی (نصرت آباد) می رسد. آثار شناسایی شده بر خط سیر شامل؛دوسکونتگاه وسیع، قسمت هایی از جاده سنگفرش باستانی، ده قلعه و کاروان سرا و دو مناره بود. تاریخ این آثار، بازه زمانی اواخر دوره ساسانی تا پایان عصر سلجوقی است. این خط سیر در بازه زمانی آغاز اسلام تا پایان عصر سلجوقی حیات داشته و دارای اهمیت زیادی بوده است. این مسیر بخشی از شاهراه باستانی کرمان به سیستان و در نگاهی وسیع تر، بخشی از خط سیر باستانی فارس به سیستان (زرنگ) است. بنای بیابان گرگ از آثار شاخص در میانه مسیر بود. این بنا با نقشه ای هشت-ضلعی، هشت برج در گوشه ها و چهل حجره پیرامون حیاط مرکزی، کاروان سرا یا رباطی در میانه مسیر است. معرفی، تبیین کاربری و تاریخ ساخت بنای بیابان گرگ، ضمن کمک به شناخت اهمیت مسیر مورد مطالعه، مكمل تعيين كننده اي بر مجموعه شواهد معماری کاروان سراها و قلاع در دوره سلجوقی و حلقه پركننده خلأ اطلاعات و اسناد فرهنگي- تاريخي در این دوره است.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش بررسی اثر جهانبینی فرهنگی و اصالت خانههای سنتی شوشتر، بر قصد بازدید گردشگران از خانههای سنتی شوشتر است. در این تحقیق، جهانبینی فرهنگی و اصالت بر فرایند قصد رفتاری گردشگران در بازدید از خانههای سنتی، با بهرهگیری از متغیرهای مدل رفتار هدفمند و با رویکر چکیده کامل
هدف این پژوهش بررسی اثر جهانبینی فرهنگی و اصالت خانههای سنتی شوشتر، بر قصد بازدید گردشگران از خانههای سنتی شوشتر است. در این تحقیق، جهانبینی فرهنگی و اصالت بر فرایند قصد رفتاری گردشگران در بازدید از خانههای سنتی، با بهرهگیری از متغیرهای مدل رفتار هدفمند و با رویکردی میانرشتهای، مورد سنجش قرار گرفته است.این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جزو تحقیقات توصیفی پیمایشی میباشد. جامعه آماری پژوهش، بر اساس فرمول کوکران، 384 نفر از بین گردشگران بازدیدکننده از خانههای سنتی شوشتر، تعیین و انتخاب گردید. تحلیلهای آماری نیز با استفاده روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرمافزار SPSS و PLS انجام شده است. برای آزمودن فرضیهها p_value کوچکتر از 0/05 در نظر گرفته شد. برای پایایی پرسشنامه، از سه معيار ضرایب بارهای عاملی، آلفای کرونباخ و پایایی ترکيبی و برای روایی پرسشنامه، از روایی همگرا و صوری استفاده گردید. جهت بررسی روابط بين متغيرها (جهانبینی فرهنگی، اصالت، نگرش، هنجار ذهنی، کنترل رفتاری درک شده، احساسات پیشبینی شده مثبت و منفی، میل و قصد رفتاری) از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شده است. یافتههای این پژوهش نشان داد که جهانبینی فرهنگی و اصالت، به واسطه متغیرهای مدل رفتار هدفمند میتوانند، نقش مؤثری در ایجاد میل در قصد رفتاری گردشگران، در روند تصمیمگیری بازدید از خانههای سنتی شوشتر، داشته باشد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که حفظ اصالت مقصد گردشگری، یک عامل مهم و تأثیرگذار در شکلگیری تصویر مثبتی از مقصد و بازدید از مناطق فرهنگی و تاریحی است.
پرونده مقاله
در طول تاریخ، انسان در کالبدهای معماری متفاوتی زندگی خود را سپری کرده است؛ که این کالبد محصول نهایی شیوه نگرش انسان، نیازهای رفتاری او، وضعیت و شرایط اجتماعی، مذهبی و اقتصادی و اقلیمی بوده است. تأثیر هر یک از عوامل ذکر شده بر پیکره بندی کالبد معماری خانه-ها متفاوت بود چکیده کامل
در طول تاریخ، انسان در کالبدهای معماری متفاوتی زندگی خود را سپری کرده است؛ که این کالبد محصول نهایی شیوه نگرش انسان، نیازهای رفتاری او، وضعیت و شرایط اجتماعی، مذهبی و اقتصادی و اقلیمی بوده است. تأثیر هر یک از عوامل ذکر شده بر پیکره بندی کالبد معماری خانه-ها متفاوت بوده ولی نفوذ فرهنگ و اقلیم به عنوان کلیدی ترین عوامل مؤثر بر شاخصههای معماری، غیر قابل انکار است. هدف این پژوهش دست یابی به نگرشی بر نقش فرهنگ و اقلیم بر معیارهای صورت بندی خانه های قاجاری در اقلیم های گرم و مرطوب و معتدل و مرطوب ایران با رویکرد تحلیل قیاسی بوده تا نحوه تأثیرپذیری هر یک از شاخصههای کالبدی را از این عوامل شناسایی کند. روش تحقیق در این پژوهش، در حوزه روش کیفی قرار دارد و جمعآوری مطالب به روش کتابخانه ای و مشاهده میدانی انجام شده است. در فرآیند تحلیل و ارزیابی موضوع پژوهش، چهار خانه قاجاری با دو فرم متفاوت حیاط مرکزی و بلوکی در شهرهای شاخص اقلیمهای مذکور انتخاب شدند تا از طریق تحلیل قیاسی، نقش فرهنگ و اقلیم در فاکتورهای کالبد معماری مشخص شود. نتایج پژوهش نشان داد که در اقلیم گرم و مرطوب، معیارهای سلسله مراتب، نما و تزئینات، نور و روشنایی بیشتر تحت تأثیر فرهنگ بوده و اقلیم بیشترین تأثیر را بر روی فرم خانه، جهت گیری، مصالح و عملکرد داشته است، درحالی که در اقلیم معتدل و مرطوب، فرهنگ بیشترین تأثیر را بر هندسه، سلسله مراتب و مقیاس خانه ها گذاشته و عامل اقلیم بر روی ترکیب بندی، عملکرد و فرم خانه مؤثر واقع شده است.
پرونده مقاله
ساختار فضایی محلات شهری نقش اساسی در احیای و ارتقای کیفی محلات دارد با توجه به تأکید بازآفرینی فرهنگ مبنا بر احیای محلات تاریخی، لذا این رویکرد می تواند به عنوان مولدی مناسب برای تقویت موضوعات مرتبط یا ساختار فضایی محلات تاریخی اعمال شود. این پژوهش با هدف باز آفرینی س چکیده کامل
ساختار فضایی محلات شهری نقش اساسی در احیای و ارتقای کیفی محلات دارد با توجه به تأکید بازآفرینی فرهنگ مبنا بر احیای محلات تاریخی، لذا این رویکرد می تواند به عنوان مولدی مناسب برای تقویت موضوعات مرتبط یا ساختار فضایی محلات تاریخی اعمال شود. این پژوهش با هدف باز آفرینی ساختار فضایی محله ارگ مشهد انجام شده است. روش این پژوهش از نوع آمیخته (کمی و کیفی) است، به طوریکه در ابتدا با تعریف معیارهای بازآفرینی فرهنگ مبنا در دو محیط نرم و سخت و تفکیک آن در قالب ابعاد هفت گانه محیط شهری به تبیین معیارهای فرهنگی در مؤلفههای ساختارفضایی پرداخته است. در گام دوم، مسائل محله ارگ مشهد از دید نگارندگان، متخصصان و مردم با استفاده از برداشت و مصاحبه استخراج و سپس شبکه مسائل با ابزار تحلیل پژوهش کیفی (نرم افزار Gephi) ترسیم و تحلیل شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد مهمترین مسائل ساختار فضایی محله ارگ مشهد عبارتند از عدم وجود فعالیتهای شبانه روزی در محله، بی توجهی به ارزشهای کهن اجتماعی، اختلال عملکردی فضا و فعالیتها، کیفیتهای محیطی نامناسب، از بین رفتن حس مکان است که می توان با ارائه مدلی براساس مسائل شناسایی شده پیشنهاداتی در خصوص بهبود این محله ارائه کرد.
پرونده مقاله