بازار سنتی ایرانی، به عنوان نمونه ای اعلی از هنر و معماری اسلامی- ایرانی و میراث غنی فرهنگی، مانند سایر بافت های شهری از عواقب تحولات ناشی از زندگی مدرن در حوزه داخلی و پیرامونی خود مصون نبوده است. تغییر و تحول و ایجاد ساختارهای جدید، برای تداوم حیات و زندگی بافت های ت چکیده کامل
بازار سنتی ایرانی، به عنوان نمونه ای اعلی از هنر و معماری اسلامی- ایرانی و میراث غنی فرهنگی، مانند سایر بافت های شهری از عواقب تحولات ناشی از زندگی مدرن در حوزه داخلی و پیرامونی خود مصون نبوده است. تغییر و تحول و ایجاد ساختارهای جدید، برای تداوم حیات و زندگی بافت های تاریخی، ضروری است و در این راستا توجه به مفهوم زمینه گرایی و هدف آن در بافت تاریخی، مبنی بر لزوم شناخت و استخراج زبان الگوی بافت، برای انسجام ساختاری و عملکردی در توسعه های پیرامونی ضروری است. این پژوهش، در راستای واکاوی ناهماهنگی بناهای میان افزا در بافت تاریخی شهر ایرانی-اسلامی و نقد زمینه گرایی موجود، ابتدا با روشی توصیفی- تحلیلی، به تبیین زبان الگو در بازار سنتی اردبیل می پردازد و سپس بر اساس ویژگی های مدل برخالی، به صورت کمّی از روش آنالیز برخالی و سنجه بُعد برخالی به عنوان هندسه همبند و معیار تناسب بین مقیاس بندی و تعداد مقیاس ها، به منظور سنجش میزان انسجام بصری میان افزاهای معاصر، استفاده می نماید. نمای پنج نمونه پاساژ معاصر در حریم درجه دو بازار سنتی اردبیل بر اساس مولفه های مبانی نظری پژوهش، از طریق مشاهده میدانی مورد بررسی کیفی قرار می گیرد و برای آنالیز کمی برخالی، با روش شمارش جعبه ای و استفاده از نرم افزار آنالیز برخالی ایمیج جی، بُعد برخالی هر کدام از نمونه ها محاسبه می شود. به دلیل وجود نداشتن نمای بیرونی در ماهیت بازار سنتی، مدارک مربوط به نماهای داخلی بازار اردبیل تهیه، محاسبه و در نهایت نتایج با یکدیگر مقایسه می شود. یافته ها حاکی از آن است که بُعد برخالی نمونه ها به عنوان معیار انسجام، در محدوده پایین تر از حد 5/1 قرار دارد؛ در حالی که الگوی بازار سنتی دارای بُعد برخالی بالای 5/1 است. لذا پرداختن به مولفه های مقیاس بندی فراگیر و توزیع مقیاس ها، به عنوان زبان الگوی برخالی زمینه تاریخی، به دور از هر گونه فرم گرایی صرف، در طراحی میان افزای معاصر ضروری است.
پرونده مقاله
بازارها، نقش اساسی و غیر قابل انکاری در هویتبخشی فرهنگی، ملی و بومی به شهرهای ایرانی - اسلامی بر عهده داشتهاند، به نحوی که حیات شهر در پیوند با بازار رقم میخورد؛ اما با تغییر و تحول اینگونه فضاهای تجاری و شکلگیری مجتمعهای تجاری در فضای مدرن و بهخصوص با تاسیس مگام چکیده کامل
بازارها، نقش اساسی و غیر قابل انکاری در هویتبخشی فرهنگی، ملی و بومی به شهرهای ایرانی - اسلامی بر عهده داشتهاند، به نحوی که حیات شهر در پیوند با بازار رقم میخورد؛ اما با تغییر و تحول اینگونه فضاهای تجاری و شکلگیری مجتمعهای تجاری در فضای مدرن و بهخصوص با تاسیس مگامالها نگرانیهای جدی درباره تاثیرات این فضاها بر هویتهای مکانی به وجود آمده است. بر این اساس سوال اصلی مقاله حاضر آن است که احداث و فعالیت مگامالها چه تاثیری بر هویتهای جمعی و به طور مشخص هویت محلهای به جا خواهد گذاشت؟ پیشفرض اصلی نویسندگان آن است که هویت محلهای (به عنوان یک سطح از هویت مکانی) پدیدهای متغیر است و تحت تاثیر بافتهای شهری و عناصری مانند مگامالها قرار گرفته و تضعیف میشود. به منظور بررسی این فرضیه، مورد مطالعاتی اطلس مال که در منطقه نیاوران در حال احداث است، انتخاب شد. این پژوهش با رویکرد آیندهپژوهی انجام شده و روش تحقیق آن ترکیبی از روشهای کمی و کیفی بوده است. در ابتدا وضعیت کنونی هویت محلهای با روش نظرسنجی و با حجم نمونه 300 نفری از اهالی سه محله اطراف (محلات بلافصل) پروژه مورد سنجش قرار گرفت. همچنین برای پیشبینی تاثیرات احتمالی پروژه بر هویت محلهای ساکنان توأمان از روشهای مراجعه به خبرگان دانشگاهی، مراجعه به مطلعین و خبرگان محلی و نیز بررسی تاثیر سه مجتمع در حال فعالیت (تیراژه، ارگ و کوروش) استفاده شد. یافته اصلی مقاله آن است که هویت محلهای فعلی در محلات سهگانه اطراف اطلس مال در حدی قوی (بالاتر از میانگین) قرار دارد و دیگر آنکه تاثیر اطلس مال بر هویت محلهای اهالی، در ارتباط با (و منوط به) شش پیشران کلیدی دیگر مانند مصرف گرایی، حضور برندهای خارجی، معماری مدرن، ترافیک و حمل و نقل، ازدحام و شلوغی بازدید کنندگان، قیمت زمین و املاک قرار دارد. در نهایت باید گفت پیشبینی میشود تاثیرگذاری پروژه اطلس مال بر هویت محلهای به صورت بسیار تدریجی، آهسته و کند خواهد بود و امکان سیاستگذاری و برنامهریزی برای کاهش اثرات منفی آن وجود دارد که این مهم بر عهده مدیران شهری و مدیریت پروژه، پیش و پس از شروع فعالیتهای مجتمع اطلس مال است.
پرونده مقاله
زمینهگرایی بهعنوان رویکردی مهم در معماری، بر حفظ ردپای گذشته و تفاوتها و ویژگی های هر فرهنگ تأکید داشته و ریشه در هویت هر ملیت دارد. بافت کهن شهرها، نشانههایی غنی از فرهنگ و هویت گذشتگان را همراه دارند و معماری سنتی ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ درعینحال ک چکیده کامل
زمینهگرایی بهعنوان رویکردی مهم در معماری، بر حفظ ردپای گذشته و تفاوتها و ویژگی های هر فرهنگ تأکید داشته و ریشه در هویت هر ملیت دارد. بافت کهن شهرها، نشانههایی غنی از فرهنگ و هویت گذشتگان را همراه دارند و معماری سنتی ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ درعینحال که نمونهای است پربار از هماهنگی و همزیستی با ویژگی های محیطی و ارزشهای مکانی. در شهرهای سنتی ایران، بازار عنصری بنیادین بهشمار میآمد به گونهایکه شهر با بازار آن معنا و مفهوم مییافت. بازار تبریز نیز در قالب یک بلوک شهری کامل، قدمت، وسعت، تنوع عملکردی و ارزش معماری بسیار دارد. پژوهش حاضر بر آن است تا به استخراج و تبیین عوامل زمینهای مؤثر بر بازار تبریز، در مقیاس شهری (مکانیابی، شکلگیری و گسترش) و معماری (پراکندگی کالبدی و کارکردی) بپردازد. بنابراین، سؤالات پژوهش اینگونه تبیین میشوند که اولاً، کدام عوامل زمینهای در مکانیابی، نحوة شکلگیری و گسترش بازار تبریز مؤثر بودهاند؟ (مقیاس کلان) ثانیـاً، کدام عوامل زمینهای در نحوة شکلگیری و پراکندگی عناصر و کاربریهای بازار تبریز مؤثر بودهاند؟ (مقیاس میانی). روش تحقیق اتخاذ شده در این پژوهش، روش تحقیق استنباطی مبتنی بر تحلیل محتوای مستندات میباشد که ازطریق مطالعه اسنادی، جستجو در کتب تاریخی و سفرنامهها، تحلیل نقشهها و عکسهای هوایی قدیمی تبریز و بازار آن، نیز تحلیل یافتههای میدانی از وضع موجود، سعی در بازخوانی موضوع و حصول نتیجه دارد. استخراج عوامل زمینهای مؤثر بر شکلگیری بازار، در مقیاس کلان شهری و برنامه معماری مرتبط با پراکندگی کالبدی و کارکردی، نشان میدهد که شکلگیری و توسعه بازار تبریز و عناصر آن در طول اعصار، تحتتأثیر ساختار محیطی، فرهنگی، اجتماعی، حکومتی و اقتصادی شهر قرار داشتهاست. تأثیر شاخص زمینهای موقعیت جغرافیای سیاسی شهر و شاخص ساختار ارزشی اقتصادی بازار بر شکلگیری مقوله نیاز، رابطه عرضه- تقاضا و نمود آن در قالب کالبد بازار تبریز در مقیاس کلان و میانی اهمیت بیشتری داشتهاست.
پرونده مقاله