در معماری هدفمند در حوزه مداخلات محیطی، جزییات بسیاری از اندازه ها، اشکال، ترکیبات تا رمز و رازهای خاصی نهفته است که عناصر معماری را، حتی در یک جامعه واحد، از یکدیگر متمایز میکنند. تفکر در نظام زیست رمزآلود شهری از مناظره اندیشه و شهود، عقل و عشق، دانش و بینش سرچشمه می چکیده کامل
در معماری هدفمند در حوزه مداخلات محیطی، جزییات بسیاری از اندازه ها، اشکال، ترکیبات تا رمز و رازهای خاصی نهفته است که عناصر معماری را، حتی در یک جامعه واحد، از یکدیگر متمایز میکنند. تفکر در نظام زیست رمزآلود شهری از مناظره اندیشه و شهود، عقل و عشق، دانش و بینش سرچشمه میگیرد. مقاله حاضر کندوکاوی در تبیین و آشکارسازی یک الگوی کهن میباشد که بسیاری از عناصر معماری ما را در طول تاریخ را به هم پیوند داده است. کهن الگویی با مفاهیم بالا و پایین که در انگارههای ذهنی مردم، ما به ازای فضایی و مکانی در معماری شهری پیدا کرده است. در این میان، این سؤال مطرح میشود که چه ارتباطی بین این انگارهها، رفتارها، نظام ارزشی و نظام فضای زیستانسانی به خصوص در شهرها وجود داشته است؟ برای رسیدن به این مهم از روش تحلیل محتوا استفاده شده، که در آن ابتدا به صورت کیفی، ارتباط عناصر، درک شده و سپس با انتخاب عرصههای مطالعاتی و نظرسنجی از شهروندان، براساس روش افتراق معنایی رابطۀ بین پدیدهها تبیین میگردد. نتایج حاصل بیانگر این مهم است که تفکر کمالگرایی و حرکت در مسیر اوج و کمال (بالا و پایین) در ادبیات و فرهنگ ایرانی همواره حضور داشته و تداعی معنی آن در انگارههای ذهنی مردم، سبب شکلگیری خاصی از چیدمان فضایی و الگوی نظام زیست شهری شده است.
پرونده مقاله
از دوره قاجار تبریز خانه¬های بسیار ارزشمندی بجای مانده است که یکی از آنها بهنام و دیگری قدکی است که دارای سردر و هشتی مشترکی می¬باشند و به نظر می¬رسد مفاهیم پنهانی ورای پلان معماری آنها وجود دارد. پرداختن به مسئله معنا و یافتن لایه¬های عمیق در حوزه¬ معماری امری اجتناب¬ن چکیده کامل
از دوره قاجار تبریز خانه¬های بسیار ارزشمندی بجای مانده است که یکی از آنها بهنام و دیگری قدکی است که دارای سردر و هشتی مشترکی می¬باشند و به نظر می¬رسد مفاهیم پنهانی ورای پلان معماری آنها وجود دارد. پرداختن به مسئله معنا و یافتن لایه¬های عمیق در حوزه¬ معماری امری اجتناب¬ناپذیر است؛ از این¬رو در این مقاله در جهت یافتن این مفاهیم و ارتباط بین این دو بنا از لحاظ استفاده از مفاهیم کهن¬الگویی پرداخته شده است. سؤالات اصلی تحقیق بدین شکل مطرح می¬شود: 1. کهن الگوی ماندالا چگونه در کالبد معماری خانههای قدکی و بهنام تبریز نمود پیدا کرده است؟ 2. تجلی معنایی بر اساس مفاهیم کهنالگویی ماندالا در خانههای بهنام و قدکی چگونه است؟ هدف این پژوهش یافتن الگوهای بنیادین به عنوان زبان مشترک برای تداوم معماری این خانههاست. در این پژوهش کهن¬الگوی ماندالا با خوانش نشانهشناختی از طریق صورت¬های بنیادین، انگاره¬ها و بازنمایی مفاهیماش قابل بازیابی است. با توجه به تاریخی- تحلیلی بودن پژوهش و مقایسه¬ی تطبیقی خانه¬های مورد مطالعه، به شکل کیفی و توصیفی به جمع¬بندی پرداخته شده است، در عین حال با توجه به رویکرد نظری آن، از رویکرد نشانه-شناختی برای استخراج رمزگان و معنا استفاده شده است. با استناد به روش نشانهشناسی لایهای، از تبدیل داده¬ها به الگوهای پارادایمی که نشاندهنده حضور ماندالا در شکل¬گیری ساختار خانه¬های مورد مطالعه هستند، استفاده شده است. در ادامه تحلیل معنایی هریک از انگاره¬های ماندالایی در نمونه¬های مورد مطالعه صورت گرفته است. نتیجه پژوهش نشان از ردپای نمود انگاره¬های ماندالایی چون اعداد و الگوهای هندسی مشخص است. پایه¬های نخستین معماری خانه¬های بهنام و قدکی در قالب شکل¬های هندسی ساده، منظم و قائم به مرکز شامل دایره، چندضلعی¬های منتظم و مربع است که در ترکیبی ماندالاوار توسعه یافته¬اند و دارای ماهیت کهنالگویی¬اند.
پرونده مقاله