در دوره های گذشته معماری و شهرسازی ایران، همواره از یک روند مشخص پیروی نموده که با دوره قبل و بعد از خود رابطه ای متعادل، منطقی، مستحکم و در عین حال رو به جلو برقرار می کرده اما این روند در دوره معاصر معماری و شهرسازی ما تداوم نیافته و دچار آشفتگی، اغتشاش و نا به سامانی چکیده کامل
در دوره های گذشته معماری و شهرسازی ایران، همواره از یک روند مشخص پیروی نموده که با دوره قبل و بعد از خود رابطه ای متعادل، منطقی، مستحکم و در عین حال رو به جلو برقرار می کرده اما این روند در دوره معاصر معماری و شهرسازی ما تداوم نیافته و دچار آشفتگی، اغتشاش و نا به سامانی شده است. به گونه ای که خانه های شکل گرفته در این دوران، پاسخگوی بسیاری از نیازهای کالبدی، فرهنگی، اجتماعی و شیوه زندگی مردم این سرزمین نیست. از این رو نوشتار حاضر، با هدف تعیین مولفه ها و ریزمولفه های بعد کالبدی زمینه گرایی و ارایه پیشنهادات و راهکارهایی در راستای تبیین الگوی کالبدی مسکن در شهر کاشان بر پایه مولفه های مذکور و نتایج ارزیابی نمونه های موردی به نگارش درآمده است. این پژوهش از نوع کیفی و بر اساس روش توصیفی - تحلیلی است. در ابتدا با استناد به منابع مطالعاتی به بسط مفهوم زمینه گرایی پرداخته شده و با اقتباس از منابع پژوهش و تحلیل آرا صاحب نظران، مولفه ها و ریز مولفه های بعد کالبدی زمینه گرایی تدوین شده است. سپس نمونه های موردی منتخب در شهر کاشان، بر اساس مولفه های به دست آمده و با استفاده از ابزار مشاهده، مطالعات کتابخانه ای و عکاسی ارزیابی شد که نتایج آن به تفکیک هر نمونه ارائه گردیده است. نتایج کسب شده از مطالعات در حوزه زمینه گرایی به همراه مقایسه تطبیقی نتایج ارزیابی نمونه ها مورد بررسی و واکاوی قرار گرفت. نهایتا راهکارها و پیشنهادات ذیل شاخصه های کلی موقعیت بنا، مقیاس و اندازه، شکل و فرم، مصالح و جزییات و ساماندهی عناصر و اجزای کالبدی ارائه گردیده است. در پایان توجه به رویکرد زمینه گرایی به ویژه بعد کالبدی آن و به کارگیری عملی راهکار های پیشنهادی ارایه شده می تواند در برقراری این پیوستگی از دست رفته و اعتلای معماری مسکونی کاشان نقشی محوری ایفا کند.
پرونده مقاله
نگرشِ اسلامی و خاصه تفکرِ شیعی، قداست و کرامت هر عنصری را وابستهبه ذاتِ مقدسِ الهی دانسته و معتقد است هرچه بر این وابستگی افزوده گردد، آن عنصر درجة تقدس بالاتری خواهد یافت؛ بهمانندِ اماکن مقدسه شهرهای زیارتی که در طول تاریخ، همواره مورد تکریم و مرکز تجمعِ تعدادِ کثی چکیده کامل
نگرشِ اسلامی و خاصه تفکرِ شیعی، قداست و کرامت هر عنصری را وابستهبه ذاتِ مقدسِ الهی دانسته و معتقد است هرچه بر این وابستگی افزوده گردد، آن عنصر درجة تقدس بالاتری خواهد یافت؛ بهمانندِ اماکن مقدسه شهرهای زیارتی که در طول تاریخ، همواره مورد تکریم و مرکز تجمعِ تعدادِ کثیری از عبادتکنندگان بوده است. حالآنکه متأسفانه ضعف در شناختِ متقن نسبتبه مفهوم حریمِ مرتبط با این اماکن، منجر به برهمزدن یکپارچگی محیطِ پیرامونی و بالطبع ازبینرفتنِ اصالت این بناها، گاه به بهانه طرحهای توسعه و گاه بهمنظورِ تسهیلِ امرِ معنوی زیارت، شده است. بیشک مداقه در اسنادی نظیر سفرنامهها که بتوانند حتی در یک چهارچوب کلی، بر بازنگری طرحهای فوقالذکر و اقدامات جاری مرتبط با این اماکن سهمی داشته باشند، خالی از لطف نخواهد بود. بدینمنظور پژوهشِ حاضر با هدفِ دستیابی به ساختارِ معنایی و کالبدی حریمِ اماکن مقدس، درصدد یافتنِ چیستی ابعاد دربرگیرنده این گستره بوده و از این حیث باتکیهبر روش تفسیری-تاریخی و رویکردی استنتاجی، به بررسی متون و تصاویر 48 سفرنامه که در طی قرنهای پنجم تا چهاردهم ه.ق به رشته تحریر درآمدهاند، پرداخته است. یافتهها حکایت از آن دارد که این اماکن بهعنوان «نماد و شاخصه شهر زیارتی»، همواره «متمایز از محیط پیرامونِ» خود و درعینِحال با «انسجام یکپارچه» نسبتبه آن، در تعامل با کاربریهای مسکونی، تجاری، آموزشی و غیره با رعایت «سلسلهمراتب فضایی» در یک نظامِ واحد شهری مستقر بوده است. نتیجه حاصلشده بیانگر بایستگی حرمتگذاری و حریمگذاری در دو بعد کالبدی و فراکالبدی و اذعان به حفظ تمامیتِ عناصر ملموس و ناملموس این گروه از میراث مذهبی، در طیِ بازه زمانی یادشده است. ساختارِ کالبدی حریم مکان های مذکور در سه مقیاس عرصه، منطقه حائل و حوزه مقدس تقسیمپذیر بوده، که خود نشانگر تکواحدی نبودن حرمهای متبرکه در سطحِ شهر و نیز اثرگذاری سنتها، آدابورسوم و ارزشهای مذهبی در شکلگیری ساختارِ معنایی حریم وابستهبه آنها است.
پرونده مقاله
جاذبه شهر در این است که شهر افراد را از هنجارهایی که شدیداً در فضای شخصی احساس میشوند، آزاد میسازد و به مردم اجازه میدهد که درباره خود و دیگران بیاموزند. کلید موفقیت زندگی اجتماعی عمومی این است که مردم در جاهایی که احساس راحتی میکنند، ایمن هستند و زمانی برای گذران ا چکیده کامل
جاذبه شهر در این است که شهر افراد را از هنجارهایی که شدیداً در فضای شخصی احساس میشوند، آزاد میسازد و به مردم اجازه میدهد که درباره خود و دیگران بیاموزند. کلید موفقیت زندگی اجتماعی عمومی این است که مردم در جاهایی که احساس راحتی میکنند، ایمن هستند و زمانی برای گذران اوقات خود دارند، به صورت مداوم فعالیتهای ضروری خود را با فعالیتهای انتخابی (فعالیتهایی که از انجام آنها لذت میبرند) جایگزین کنند. بهطور کلی یکی از اهداف طرحهای پیادهراهسازی ایجاد فضایی برای فعالیتهای مختلف اجتماعی، فرهنگی و گردشگری وافزایش تعاملات و مشارکت اجتماعی میباشد. هدف پژوهش حاضر ساماندهی مکان های سوم در فضاهای شهری (میدانشهرداریرشت) بهمنظور افزایش حستعلق به مکان میباشد که باارزیابی شاخصهای (حس تعلق، حضور پذیری، تعامل پذیری، ارزیابی جشنوارهها و اتفاقات فرهنگی و رضایت ازکیفیت محیطی) در میدان شهرداری شهر رشت مورد سنجش قرار گرفته است. روش تحقیق و گردآوری اطلاعات اسنادی و تحلیلی مبتنی بر توزیع 341 پرسشنامه بین جامعه آماری بوده است در بخش یافتههای استنباطی برای تجزیه و تحلیل اطلاعات تحقیق از آزمون t تک نمونهای و ضریب همبستگی پیرسون بهره گرفته شده است. نتایج نشان میدهد که وضعیت میدان شهرداری رشت بر اساس شاخصها(در موارد حس تعلق، حضورپذیری، تعاملپذیری و رضایت ازکیفیت محیطی) در سطح نسبتاً مناسب قرار دارد اما نگرش و ارزیابی پروژهها و اتفاقات فرهنگی باتوجه به میزان تمایل در مشارکت و برگزاری جشنوارهها در سطح نسبتا پایین قرار دارد و نیازمند برنامهریزی و توجه جدیتر میباشد. نتایج ضریب همبستگی نیز حاکی از روابط آماری مثبت و معنادار بین تمامی شاخصها میباشد.
پرونده مقاله
سیرجان یکی از شهرهای مهم ایالت کرمان از دورۀ ساسانی تا به امروز به دلیل قرارگیری بر سر راه های ارتباطی و موقعیت جغرافیایی مناسب، نقش بسیار کلیدی در تحولات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جنوب شرق ایران ایفاء نموده است. هر چند منابع مکتوب اطلاعات ذیقیمتی از این شهر ارائه می دهن چکیده کامل
سیرجان یکی از شهرهای مهم ایالت کرمان از دورۀ ساسانی تا به امروز به دلیل قرارگیری بر سر راه های ارتباطی و موقعیت جغرافیایی مناسب، نقش بسیار کلیدی در تحولات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جنوب شرق ایران ایفاء نموده است. هر چند منابع مکتوب اطلاعات ذیقیمتی از این شهر ارائه می دهند، لیکن پرسش های زیادی درباره شکل یابی، توسعه و جابجایی ها مکانی آن در دوره های مختلف باقی مانده است. در پاسخ پرسش هایی از این دست نگارندگان بر آن شدند تا ضمن بهره گیری از منابع مکتوب و نتایج بررسی های میدانی فشرده دشت سیرجان، روند شکل گیری و تحولات شهر سیرجان را معلوم و جابجائی های این شهر در دوران اسلامی را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند. در نتیجه پژوهش حاضر مشخص گردید که موقعیت مکانی شهر سیرجان در دوران اسلامی چند بار تغییر کرده تا آن که در دوره قاجار در جای فعلی مستقر شده است. بنا بر شواهد موجود هستۀ اولیه این شهر به احتمال در دوره اشکانی در محوطه شهر قدیم شکل گرفته و در دوره ساسانی اهمیت یافته و طی چند سدۀ اولیه اسلامی به عنوان مرکز ایالت کرمان بوده تا این که در اواخر دورۀ سلجوقی از رونق افتاده و بتدریج محوطه قلعه سنگ جای آن را گرفته است. شواهد باستان شناسانه همچنین مؤید آن است که قلعه سنگ در سده های 7 تا اواخر سده 9 ﻫ..ق مهم ترین استقرارگاه دشت سیرجان بوده، لیکن با خرابی آن به دست آق قویونلو ها از رونق افتاده و مرکزیت شهر به مکانی که امروز به باغ بمید شهرت دارد، منتقل شده است. اگرچه باغ بمید در دورۀ صفوی مهم ترین استقرار دشت سیرجان بوده، لیکن با عمران سعیدآباد در دورۀ قاجار، حاکم نشین و مرکز شهری به اینجا منتقل و تا به امروز استمرار یافته است.
پرونده مقاله
با آگاهی از مولفه های پایداری فرهنگی، صورت و سیرت معمارانه ی یک بنا می تواند به مثابه یک محصول فرهنگی جلوه کند.در این پژوهش سعی بر آن است که با کمک ابزاری برای مطالعه ی تراکم کالبدی و گونه شناسیِ مسکونی و با تکیه بر ابعاد فرهنگی، مفهوم فرهنگ را به ویژه در راستای انطباق چکیده کامل
با آگاهی از مولفه های پایداری فرهنگی، صورت و سیرت معمارانه ی یک بنا می تواند به مثابه یک محصول فرهنگی جلوه کند.در این پژوهش سعی بر آن است که با کمک ابزاری برای مطالعه ی تراکم کالبدی و گونه شناسیِ مسکونی و با تکیه بر ابعاد فرهنگی، مفهوم فرهنگ را به ویژه در راستای انطباق با ارزش های سنتی و اسلامی با ماهیت کیفی در عرصه ی نظری و عملی به مفهوم پیچیده و کاربردیِ تراکم کالبدی با ماهیت کمّیپیوند زده و از این طریق، راهکاری برای حضور مستمر فرهنگ در شهرهای معاصر و به ویژه عرصه های مسکونی باماهیتی کمّی- کیفی فراهم آورد. نمودار spacemate ابزاری است بر اساس رابطه ی تراکم و فرم ساختارها در مقیاس مورد مطالعه که می تواند راهنمای معماران، برنامه ریزان و طراحان شهری در تصمیم گیری و طراحی باشد. چهار شاخص کمّی تراکم در آن به طور هم زمان دخالت داده می شود. در این پژوهش هم کاراییِ این ابزار در حیطه ی سنجش پایداری مورد آزمون قرار می گیرد و هم از آن به عنوان روشی در تعریف رابطه ی گونه ها و پایداری استفاده می شود. پس از مروری اجمالی بر ادبیات موضوع در سه حوزه ی مفهومیِ گونه شناسی، تراکم و پایداری فرهنگی تلاش شده است ارتباط این سه با تعریف شاخص های کیفی پایداری فرهنگی و شاخص های کمّی تراکم کالبدیِ منتهی به گونه های مختلف مسکن روشن گردد. نگرش گونه شناسانه به مسکن در پیوند با مباحث فرهنگی از آن جهت می تواند مفید باشد که در تجویز راه حل ها و برنامه ها می توان به روشنی از گونه های معینی حمایت کرد یا آن ها را منع یا محدود نمود. برای استخراج ابعاد و شاخص های پایداری فرهنگی، مفاهیم کیفی پایداری فرهنگی مسکونی با استفاده از روش دلفی طی دو مرحله مصاحبه و پرسشنامه با شرکت ده تن از صاحبنظران در معرض قضاوت و انتخاب قرار گرفته است. از این میان، 6 مفهوم به عنوان مهم ترین مفاهیم تشخیص داده شده و در تحلیل ها مورد استفاده قرار گرفته است. یازده نمونه از نقاط مختلف عرصه های مسکونی شهر تبریز نیز به نمایندگی ازگونه های متفاوت و با در نظر گرفتن توزیع جغرافیایی و فرهنگی در سطح شهر برای تحلیل برگزیده شده است. پس از محاسبات و تحلیل های آماری، میزان پایداریِ فرهنگی هر نمونه به عنوان نتیجه ی تحقیق بر روی نمودار spacemate پیاده و تفسیر شده است.
پرونده مقاله
ایجاد امکانات جدید شهری نیازمند مطالعه دقیق در زمینه نحوه استقرار صحیح این امکانات درمناطق مختلف یک شهراست. ازمیان کاربریها وخدمات موجود در شهر، توزیع ومکانیابی بهینهی ایستگاههای آتشنشانی به دلیل اهمیت و توجه روز افزون به امر ایمنی در شهر و ارایهی تمهیداتی در زمی چکیده کامل
ایجاد امکانات جدید شهری نیازمند مطالعه دقیق در زمینه نحوه استقرار صحیح این امکانات درمناطق مختلف یک شهراست. ازمیان کاربریها وخدمات موجود در شهر، توزیع ومکانیابی بهینهی ایستگاههای آتشنشانی به دلیل اهمیت و توجه روز افزون به امر ایمنی در شهر و ارایهی تمهیداتی در زمینه پیشگیری و مقابله با آتش سوزی وحادثه از اهمیت قابل توجهی برخورداراست. در بافت فرسوده و قدیمی به دلیل تامین دسترسی مناسب و حداقل زمان استاندارد رسیدن به محل حریق و به طورکلی تامین ایمنی شهری احداث ایستگاههای آتشنشانی از اهمیت دوچندان برخورداراست. هدف اصلی تحقیق بررسی و اولویتبندی عوامل موثربر مکانیابی بهینه به منظور تاسیس ایستگاههای آتش در بافت فرسوده شهر تهران میباشد. در این پژوهش ابتدا با بررسی و شناسایی عوامل مؤثر در مکانیابی ایستگاههای آتشنشانی در بافت فرسوده با استفاده از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی که یک روش تصمیمگیری چندمعیاره است پرداخته سپس معیارها و زیر معیارها عوامل مکانیابی ایستگاههای آتشنشانی را وزن دهی و اولویتبندی آنها نموده است. نتایج حاصله نشان میدهدکه ازبین عوامل مهم دسترسی، تراکم جمعیت، مجاورت و مخاطرات محیطی عامل دسترسی با476/0بیشترین وزن را در مکانیابی ایستگاههای آتشنشانی در بافت فرسوده شهر تهران به خود اختصاص داده است.
پرونده مقاله